- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
“محمد بن قاسم بن عمر بن على بن الحسین(علیه السلام) “، که نَسَبش با چهار واسطه، به “امام على بن ابیطالب (علیه السلام)” میرسد و بدین منظور به محمد بن قاسم علوى شهرت پیدا کرد، در عصر “معتصم عباسى” با خراسانیان همراه شد و بر علیه حاکمان معتصم در منطقه خراسان، اقدام به قیام نمود وى در آغاز، در “جوزجان” (۱) مقیم شد و مردم آن ناحیه را به “الرضا من آل محمد” دعوت کرد و گروهى بسیار، دعوتش را اجابت کردند.
در آن زمان، از جانب معتصم بالّله (هشتمین خلیفه عباسى ) در خراسان و شرق عالم اسلام، عبدالله بن طاهر حکومت میراند و سیطره کاملى برمنطقه داشت .بدین جهت ، وجود این سید علوى را در آن ناحیه برنمى تافت و به حاکمان محلى و سرداران نظامى خویش دستور داد که با وى مبارزه کرده و نهضتش را خاموش گردانند.
فشارهاى روزافزون و تندرویهاى حاکمان محلى و سرداران نظامى عبدالله بن طاهر، مردم را به جوش و خروش آورد و آنان را در “طالقان”، به رهبرى “محمد بن قاسم علوى” وادار به قیام و شورش سراسرى و علنى نمود.
از آن پس، میان یاران سید علوى و سپاهیان عبدالله بن طاهر، درگیریهاى متعددى به وقوع پیوست و لى به خاطر برترى نیروهاى عبدالله بن طاهر و ضعف انقلابیون، محمد ناچار شد از جوزجان و طالقان (که هم اکنون در خاک کشور افغانستان قرار دارند) به “نسا” مهاجرت کند.
عامل نسا که از مهاجرت محمد با خبر شده بود، طى عملیاتى وى را دستگیر و به نزد عبدالله بن طاهر فرستاد.
عبدالله بن طاهر نیز وى را در غل و زنجیر کرد و به نزد معتصم عباسى در بغداد ارسال نمود.
محمد بن قاسم در نیمه ربیع الآخر و به قولى در نیمه ربیع الاول سال ۲۱۹ قمرى بر معتصم وارد شد و معتصم وى را در نزد “مسرور کبیر”، در جایگاهى تنگ و تاریک زندانى نمود و بر وى بسیار سخت گرفت. پس از سه روز، وى را از سلول انفرادى و جایگاه تنگ و طاقت فرسا بیرون آورد و در اتاقى دیگر زندانى نمود.
محمد بن قاسم در زندان معتصم، شب و روز را سپرى میکرد و از درد و ناراحتى می نالید و به نقل مورخان اهل سنت، در شب عید فطر که همگى مشغول جشن و شادمانى بوده و از وى غافل بودند، از زندان گریخت و خود را از بند دژخیمان عباسى رهانید. امّا کسى ندانست که وى، چگونه گریخت، به کجا رفت، زندگى او چگونه بود و یا به دست چه کسى کشته شد.(۲)
ولى بی تردید، فرار وى از زندان، نقشه خود دستگاه خلافت بود، تا از این راه وى را سر به نیست کرده و بدون این که حساسیتى در میان مخالفان خود به وجود آورند، وى را از سر راه خویش بردارند. برخى معتقدند که وى را در همان جا مسموم کرده و با زهر جفا شهیدش نمودند.(۳)
پی نوشت:
۱- هم اکنون در کشور افغانستان قرار دارد.
۲- البدایه و النهایه، ج ۱، ص ۳۰۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۳۹۸.
۳- مروج الذهب، ج ۴، ص ۶۱.