- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 13 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
از نظرگاه روانشناختی دین کارکردها و ثمرات بسیاری برای انسان دارد. در میان دانشهای جدید هیچ یک مانند روانشناسی نقاب از رازهای شگفت دین و دینداری برنکشیده و لزوم اجتنابناپذیر آن را در همین زندگی دنیایی به طور ملموس روشن نساخته است. البته باید توجه داشت که اساساً روانشناسی در پی تعیین حق و بطلان و به تعبیر دیگر (ارزش صدق)(۱) دین نیست؛ چرا که تعیین این مسأله خارج از توان و کارویژههای این دانش است. آنچه این دانش پی میگیرد و در صلاحیت آن است ثمرات و کارکردهای روانی دین فارغ از حقانیت و ارزش صدق آن است. پارهای از کارکردهای روانشناختی دین و دین ورزی در این نوشته بیان شده است.
الف. معنا بخشیدن به حیات
از مهمترین کارکردهای اساسی دین تبیین معنای زندگی است. هر انسانی از خود میپرسد که این زندگی برای چیست؟ درد و رنج و مرگ و میرها چه معنا دارد؟ و در مجموع آیا جهان ارزش زیستن دارد یا نه؟ یافتن پاسخی صحیح در برابر این پرسشها زندگیساز است و ناکامی در برابر آن زندگی سوز. دین با تبیین جاودانگی، حکمت و هدفمندی هستی و جهت گیری رو به خیر و کمال و تعالی آن، در پرتو تدبیر خداوند حکیم و رحمان و رحیم، خرد پذیرترین و دلپسندترین معنا از حیات انسان و جهان را به دست میدهد.
«کارل یوستاویونگ» (۲) در اهمیت این مسأله مینویسد: «در میان همه بیمارانی که در نیمه دوم حیاتم با آنها مواجه بودهام، یکی هم نبوده که مشکلش در آخرین وهله، چیزی جز مشکل یافتن یک نگرش نسبت به حیات باشد. با اطمینان میتوان گفت که همه آنان از آن رو احساس بیماری میکردهاند که چیزی را که ادیان زنده هر عصر، به پیروان خود، عرضه میدارند، از دست دادهاند و هیچ یک از آنان قبل از یافتن بینش دینی خود، شفای واقعی نیافته است».(۳)
«ویکتور فرانکل» (۴) نیز قدرت دین را عقیده به (اَبَر معنی)(۵) میداند، یعنی دین بهترین معنی برای زندگی کردن است.(۶)
برخی از جامعه شناسان نیز برآنند که گوهر دین واکنش در برابر تهدید به بیمعنایی در زندگی بشر و تلاش در جهت نگریستن به جهان به مثابه حقیقتی معنادار است.(۷)
پارهای از بروندادهای روانشناختی تفسیر دینی حیات عبارت است از:
۱. احساس خوش بینی و رضایت
۲. مطبوع سازی زندگی در مجموعه هستی
۳. ایجاد امیدواری
۴. مسئولیت پذیری
۵. نشاط و حرکت
آموزههای دینی نگرش فرد به نظام هستی و قوانین آن را خوشبیانه میسازد.(۸)
از نظر استاد مطهری فرد با ایمان در کشف هستی هم چون شهروند کشوری است که قوانین و تشکیلات و نظامات آن را صحیح و عادلانه میداند و به حسن نیت کارگزاران آن ایمان دارد. لاجرم:
اولاً، زندگی برای او مطبوع و دلپذیر میشود.
ثانیاً، زمینههای ترقی و تعالی را برای خود و دیگران فراهم میبیند و روح (امیدواری) در او پدید میآید.
ثالثاً، اگر چیزی موجب عقب ماندگی او شود آن را جز از ناحیه کم کاری و بیتجربگی و مسئولیت گریزی خود و امثال خود نمیداند. او همچنین پارهای از رنجها و دشواریها را زمینه ترقی و تکامل خود میداند. این اندیشه به طور طبیعی شخص را به غیرت میآورد و با (خوش بینی) و (امیدواری) به حرکت و جنبش در جهت اصلاح خود وا میدارد و از دشواریها استقبال میکند.
در مقابل فرد بیایمان شهروندی رامی ماند که قوانین، تشکیلات و کارگزاران کشورش را فاسد میداند و از قبول آنها هم چارهای ندارد. درون چنین فردی انباشته از عقدهها و کنیهها است. او هرگز به فکر اصلاح خود نمیافتد، از جهان لذت نمیبرد و هستی برای او زندانی هولناک است که یا باید از چنگ آن بگریزد و یا با رنج و سختی آن را تحمل کند. زبان حال او در جهان این است که:
در کف شیر نر خونخوارهای
غیر تسلیم و رضا کو چارهای
از این رو قرآن مجید میفرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً» (۹).
با توجه به آنچه گذشت میتوان تاثیر معنای دینی حیات بر روان و کنش فرد را به شکل زیر ترسیم کرد:
معنای دینی حیات -> خوش بینی -> مطبوع سازی زندگی -> امیدواری – > مسؤولیت پذیری -> جنبش و حرکت اصلاحی.
ویکتور هوگو در این باره میگوید: «راستی اگر انسان اینطور فکر کند که عدم است و بعد از این زندگی نیستی مطلق است، دیگر اصلاً برای او زندگی ارزشی نخواهد داشت. آن چیزی که زندگی را برای انسان گوارا و لذتبخش میسازد، کار او را مفرّح میسازد، به دل او حرارت و گرمی میبخشد، افق دید انسان را خیلی وسیع میکند، همان چیزی است که دین به انسان میدهد، یعنی اعتقاد به جهان ابدیت، اعتقاد به خلود، اعتقاد به بقاء بشر، اعتقاد به اینکه تو ای بشر! فانی نیستی و باقی خواهی بود، تو از این جهان بزرگتری، این جهان برای تو یک آشیان کوچک و موقتی است، این جهان فقط یک گاهواره است، برای دوران کودکی توست، دوران بیشتر دوران دیگری است»(۱۰).
ب. بهداشت، سلامت و آرامش روان
یکی از نیازهای مهم انسان سلامت و آرامش روان است. در دنیای کنونی علیرغم پیشرفتهای خیرهکننده علمی و تکنولوژیکی بشر روز به روز اضطراب، دلهره، افسردگی و ناآرامی بیش از پیش بر انسان چیره شده و حاجت به آرامش روحی و روانی بیشتر احساس میشود. نقش دین در سلامت و آرامش روان از جهات مختلفی حایز اهمیت است. در این باره تحقیقات انجام شده توسط روان شناسان قابل توجه است:
۱. دینداری و تحمل فشارهای روانی
تحقیقات انجام شده نشان میدهد انگارههای دینی نقش مؤثری در تسکین آلام روحی، کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی دارند و افراد مذهبی از ناراحتی روانی بسیار کمتری رنج میبرند.(۱۱)
۲. دینداری و افسردگی
براساس تحقیقات بین دین و افسردگی، استرس و اضطراب نسبت معکوس وجود دارد.(۱۲) این مسأله در عصر حاضر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و اندیشمندان است.
(ویلر)(۱۳) بر آن است که فرد مذهبی از طریق اعتقادات دینی بر مشکلات چیره میشود و از طریق اعمال مذهبی و شرکت در مراسم دینی به شبکه وسیع حمایتهای اجتماعی متصل میشود. (میدور)(۱۴) نیز اظهار میدارد که وابستگی دینی چون بدیل دیگر متغیرهای مؤثر بر سلامت روان مانند وضعیت اقتصادی و حمایتهای اجتماعی عمل میکند و منجر به کاهش شیوع افسردگی میشود.(۱۵)
۳. دینداری و بزهکاری
بررسیها گواه بر آن است که بین دینداری و بزهکاری و جرم و جنایت رابطه منفی وجود دارد و رفتارهای مذهبی میتواند بین آنها تمایز افکند.(۱۶)
۴. دینداری و کاهش مصرف الکل و مواد مخدر
براساس تحقیقات انجام شده توسط «ادلف»(۱۷)، «اسمارت»(۱۸)، «اوتار»(۱۹)، «دیویدز»(۲۰)، افراد مذهبی از مواد مخدر استفاده نمیکنند و یا بسیار کم مصرف میکنند. از نظر «لوچ»(۲۱) و «هیوز»(۲۲) به ویژه در میان عناصر مذهبی اصولگرایان کمتر از همه به مواد مخدر گرایش دارند و هر اندازه ایمان دینی فرد قویتر باشد احتمال استفاده از مواد مخدر و الکل در او کمتر یا مساوی با صفر است.(۲۳)
۵ . دینداری و کاهش خودکشی
مسأله خودکشی یکی از بحرانهای جدی، تمدن کنونی بشر است. روزنامه اطلاعات مورخه ۱۷/۹/۴۷، صفحه (عبور از پنج قاره) تحت عنوان فوق مینویسد: (سازمان بهداشت جهانی اخیراً آمار جالبی درباره خودکشی در کشورهای مختلف جهان انتشار داده است. به موجب این آمار در هشت کشور صنعتی جهان خودکشی در بین افراد ۱۵ تا ۴۴ ساله سومین علت مرگ و میر در این کشورها را تشکیل میدهد. این کشورها عبارتند از: آلمان غربی، اتریش، کانادا، فنلاند، دانمارک، مجارستان، سوئد و سوئیس.
کارشناسان سازمان جهانی بهداشت که این آمار را پس از ده سال مطالعه کردهاند همچنین اعلام کردهاند که خودکشی در کشورهای در حال توسعه نیز به طور وحشتناک رو به افزایش گذاشته است. در این کشورها حتی جوانان کمتر از ۱۵ سال نیز دست به خودکشی میزنند.
آماری که از طرف کارشناسان مزبور تهیه شده نشان میدهد که به طور کلی طبقات تحصیل کرده و روشنفکر بیش از طبقه کارگر اقدام به خودکشی میکنند. مثلاً در انگلستان عده زیادی از پزشکان در سالهای اخیر خودکشی کردهاند. تنها در آلمان غربی همه ساله دوازده هزار نفر خودکشی میکنند و شصت هزار نفر دیگر به نحوی در صدد خودکشی بر میآیند. مهمترین علت خودکشی آلمانیها بیماری عصبی است. در حال حاضر در آلمان غربی بیش از یک میلیون نفر از فشار عصبی رنج میبرند و ممکن است هر آن دست به خودکشی بزنند.(۲۴)
در مقابل تحقیقات نشان میدهد خودکشی در کسانی که در مراسم دینی شرکت میکنند نسبتی بسیار کمتر از دیگران دارد. کامستاک(۲۵) و پاتریچ(۲۶) در یک بررسی نشان دادند احتمال خودکشی در افرادی که به عبادتگاهها نمیروند چهار برابر بیش از شرکتکنندگان در محافل دینی است.(۲۷) همه پژوهشها نشان میدهد یکی از علل مهم خودسوزی ضعیف بودن اعتقادات مذهبی بوده است.
یک بررسی که در کشور اردن توسط (داراکه)(۲۸) (۱۹۹۲) انجام شده است نشان میدهد تعداد خودکشی در ماه رمضان در مقایسه با ماههای دیگر سال کاهش قابل توجهی را نشان میدهد.(۲۹)
و. دینداری، رضایت از ازدواج و کاهش طلاق
مسأله ناپایداری خانواده و گسست آن یکی از بحرانهای بزرگ دنیای متمدن کنونی و در پی آورنده نتایج ویرانگر روانی و اجتماعی است. براساس مطالعات انجام شده مذهب مهمترین عامل پایبندی به خانواده، رضایت از ازدواج(۳۰) و کاهش طلاق است و این مسأله عامل مهمی در بهداشت روانی خانوادهها به شمار میرود. تحقیقات نشان داده است مردانی که همسرانشان را طلاق داده و یا از آنها جدا شدهاند ده برابر بیش از دیگران در معرض ابتلا به بیماریهای روانی هستند.(۳۱)
ج. سازگارسازی جهان درون و برون؛ کاهش رنج ها
بهره دیگری که از تفسیر دینی حیات بر میخیزد (ایجاد سازگاری بین جهان درون و برون) و لاجرم کاهش رنجها و ناراحتیها است.
بدون شک در مواردی بین خواستهها و تمایلات انسان و آنچه در جهان خارج وجود دارد تفاوتهایی مشاهده میشود. گاه این تفاوتها به گونهای است که شرایط خارجی برای انسان رنج آفرین و ملالانگیز است. این تفاوتها میتواند به گونههای مختلف باشد مثل:
۱. تفاوت بین خواستههای ما و نظام تکوین، مانند: شرور و آفاتی چون مرگ و میرها، سیل، زلزله، نقص عضو، بیماری و…
۲. بین تمایلات ما و واقعیات اجتماعی مثل: حاکمیت نظام استبدادی و…
از طرف دیگر در مواردی واقعیات خارجی به سهولت و در شرایطی که ما در آن قرار داریم تغییرپذیر است؛ در چنین وضعیتی انسانها به طور معمول در جهت تغییر جهان خارج به سود تمایلات خود میکوشند؛ اما گاه جهان خارج اصلا تغییر پذیرنیست، یا در شرایط مورد نظر شخص دگرگون نمیشود؛ و یا تغییر آن مستلزم هزینههایی تحملناپذیر و نامعقول است. در این موارد بهترین راه سازگارسازی درون با خارج است و دین نیرومندترین عامل آشتی دهنده این دو جهان است. دین با تفسیری که از جهان و ناملایمات و رنجهای آدمی در آن میدهد، نه تنها ناسازگاری آن دو را از میان بر میدارد؛ بلکه با دادن نقش عبادی به تحمل دشواریها و این که بزرگترین اولیای الهی چشنده تلخترین رنجهایند شیرینترین رابطه را بین آن دو ایجاد میکند؛ به طوری که انسان مؤمن میگوید: (زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت)، از همین رو (الیسون) بهترین راه مقابله با مشکلات تغییرناپذیر را مقابله مذهبی میداند.(۳۲)
این که حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در سرزمین سوزان کربلاء و دیدن آن همه رنج و مصیبت و زخمهای بسیار بر جان و توان خویش فرمود: «رضا الله رضانا اهل البیت» و زینب کبری پس از تحمل آن همه دشواری طاقت فرسا میفرماید: «ما رأینا الا الجمیل» عالیترین نمایش شکوه ایمان در سازگاری جهان درون و برون و شیرین نمودن رنج و سختی در جهت مقاصد و اهداف بلند الهی و انسانی است. بدین ترتیب نه تنها رنج انسان کاهش مییابد، بلکه در مواردی شیرین و دلپذیر میشود و این جز در سایه دین و ایمان دینی امکانپذیر نیست.
د. هدف بخشی و ایدهال پروری
یکی از مهمترین کارکردهای دین ارائه ایدهآل و آرمان مطلوب است. ایدهآل اصل یا موضوعی است که مورد گرایش انسان قرار گیرد و هدف تلاشها و کوششهای او باشد. ایدهآل موجب شکلگیری نوع انتخاب آدمی است. شخص به طور آگاهانه یا ناخودآگاه همه پدیدهها را با آن میسنجد و ارزشداوری میکند. ایده آل از مختصات زندگی بشری و از عناصر اساسی آن است. انسان زمانی میتواند از یک زندگی حقیقی برخوردار باشد که آگاهانه برای خود ایده آل و آرمان انتخاب کند. انسانها در طول تاریخ ایده آلهایی چون رفاه، ثروت، شهرت، مقام، عشق، زیبایی، دانش و… انتخاب کردهاند لیکن بهترین ایده آل آن است که دارای شرایط زیر باشد:
۱. منطقی باشد.
۲. قابل وصول باشد.
۳. تمایلات سودجویانه و خودخواهانه و (من طبیعی) آدمی را کنترل کند.
۴. در انسان چنان کششی ایجاد کند که از درون به سوی هدف اعلای حیات حرکت کند.
چنین آرمانی تنها از دین حق و معنای دینی حیات بر میخیزد(۳۳).
(میلر بروز) از قول (اینشتین) میگوید: (علم، ما را از آنچه هست آگاه میکند و دین (وحی) است که ما را به آنچه که سزاوار است که باشد مطلع میکند)(۳۴).
ﮬ. پاسخ به احساس تنهایی
یکی از رنجهای بشر که در جهان صنعتی و پیدایش کلان شهرها به شدت رو به تزاید نهاده است مسأله احساس تنهایی است. منظور از احساس تنهایی در این جا تنهایی فیزیکی یعنی جدایی از دیگران نیست؛ بلکه گونههای دیگری هم چون ناتوانی دیگران در پاسخدهی به برخی از نیازهای انسان، عدم درک دیگران از شخص و یا سرگرمی دیگران به کار خود و جستجوی منافع خویش و عدم توجه عمیق، جدی، خیرخواهانه و دیگر خواهانه در جهت تأمین خواستهها و نیازهای شخص است.(۳۵)
به عبارت دیگر انسان در این دنیا خود را در میان انبوه مردمانی مییابد که همواره در بند خودخواهیهای خویشند و حتی اگر اعمالی به ظاهر نیک و مفید به حال دیگری انجام میدهند عمدتاً آمیخته به انواع درخواستها، گرایشها و خودخواهیهای ظاهر و پنهان است و کسی صد در صد به خاطر (من) کاری برای (من) انجام نمیدهد. اما در نگرش دینی انسان هیچگاه تنها نیست. خدا همواره با اوست «وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ»(۳۶) نسبت به انسان رؤوف و مهربان است «أَنَّ اللَّهَ بالناس له رَؤُفٌ رَحِیمٌ»(۳۷) نیازهای انسان را میداند، در رفع آنها تواناست، به یاری انسان میشتابد و دعای او را اجابت میکند، و در این جهت هیچ خواسته، نیاز و تقاضایی ندارد. «ما أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ. إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتِینُ»(۳۸) ؛ (من [در برابر نعمت آفرینش و هدایت] از آنان روزی نمیجویم و نمیخواهم که مرا طعامی بخشند، همانا خداوند بسیار روزی دهنده و دارای قدرت متین و استوار است).
و. تقویت قدرت کنترل غرایز
از جمله خطراتی که همواره جامعه بشری را مورد تهدید قرار داده و در عصرقدرت و تکنولوژی خطراتی صد افزون برای بشریت به بار آورده لجام گسیختگی غرایز، خودخواهیها و تمایلات سرکش نفسانی است.این پدیده شوم نه تنها از جانب علم و دانش و فلسفههای بشری مهارشدنی نیست، بلکه اربابان قدرت و دانش را نیز به اسارت خود در آورده و علم و تکنولوژی را نیز در این جهت، استخدام کرده است.
مولوی در این باره میگوید:
ای شهان کشتیم ما خصم برون
مانده خصمی زان بتر اندر درون
کشتن آن کار عقل و هوش نیست
شیر باطن سخره خرگوش نیست
قدرتی خواهم ز حق دریا شکاف
تا به ناخن برکنم این کوه قاف
آن عامل نیرومندی که انسان را از اسارت هواهای نفسانی آزاد ساخته و قدرت رویارویی با طغیانهای زندگی سوز نفس اماره را میبخشد، ایمان استوار دینی است.
(داستایوفسکی) میگوید: (اگر خدا (دین) نباشد همه چیز مباح است).(۳۹) یعنی غیر از خداباوری و ایمان مذهبی هیچ عامل دیگری توان بازدارندگی از اعمال ضداخلاقی، بیماری بی عدالتی، تجاوز و فساد و تباهی و رام کردن نفس اماره و سرکش آدمی را ندارد.(۴۰)
ز. دیگر کارکردها
افزون بر آنچه گذشت کارکردهای روان شناختی(۴۱)، فراروانشناختی(۴۲)، روان تنی(۴۳) و جسمانی دیگری برای دین ذکر شده که به ذکر عناوین آنها بسنده نموده و خواننده عزیز را به مطالعه و جستجوی بیشتر در این زمینه فرا میخوانیم:
۱. بهداشت و سلامت جسمانی، طول عمر، پایداری در فعالیتهای فیزیکی، تقویت سیستم ایمنی و دفاعی بدن، تسریع در بهبودی و کوتاه کردن دوران درمان(۴۴).
۲. ایجاد خضوع، تعبد و تسلیم در جهانی آکنده از سرگردانی و تعارضات فکری.(۴۵)
۳. عشق و محبت، پاسخ به غرایز فرامادی بشر و ایجاد لذتهای فراجسمانی،(۴۶) تصفیه غمها و جذب شادیها.(۴۷)
۴. کاهش اضطراب، ترسها و وحشتها؛ به ویژه ترس از مرگ.(۴۸)
۵. افزایش قدرت کنترل و مدیریت ذهن (سایکو سیبرنیتک)(۴۹) و تصویرسازی ذهنی.(۵۰)
۶. هویت بخشی، انسجام و تعادل شخصیت،(۵۱) رهایش از آشفتگی و هماهنگسازی افکار و احساسات.(۵۲)
۷. شجاعت آفرینی و افزایش قدرت پایداری در برابر دشمنان و زورمندان.(۵۳)
۸. بهداشت و سلامت روح و حقیقت برین وجود آدمی.(۵۴)
۹. ایجاد وقار و سنگینی و دوری از جلفی و سبکی.(۵۵)
۱۰.کاهش و کنترل عملیات جنسی.(۵۶)
جمع بندی این مقال را با سخنی از (میلتون یینگر)(۵۷) به پایان میبریم. او در مقاله (دین و نیازهای فرد)(۵۸) مینویسد: در پزشکی روان تنی وقتی نکات زیر را ملاحظه کنیم، ارزش دین آشکار میشود:
۱. دین، انسان را به یک فلسفه حیات مسلح میکند و به عقل وی روشنگری لازم را میبخشد. دین برای یک فرد نقشی را ایفا میکند که قطب نما برای یک کشتی و در دریای زندگی جهت و راهنمایی در اختیار او مینهد.
۲. دین بر اراده انسان تأکید مینهد، آن را تقویت و فرد را کمک میکند تا به فرمانهای عقل گردن نهد.
۳. دین نیازهای اساسی روح، به ویژه نیاز به عشق و جاودانگی را، تحقق میبخشد(۵۹).
پی نوشت:
۱) این مسأله اساساً مقولهای معرفتی است، از این رو در بحث از کارکردهای معرفتی دین تحت عنوان (پاسخ به پرسشهای بنیادین) بررسی شد، لیکن به لحاظ کارکردهای مهم روانشناختی آن در اینجا نیز به آن اشاره میشود.
۲) karl Gustave Jung, See: “Modern Man in search of Asoul” P.482. Also: His”Philosophy of Religion”.
۳) پییر آلستون، ملتون یینگر، محمد لگنهاوزن، دین و چشم اندازهای نو، ترجمه غلامحسین توکلی، ص ۱۶۳، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۷۶.
۴) Victor Frunkle.
۵) Superlogo.
۶) جهت آگاهی بیشتر بنگرید: مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص ۱۶۷-۱۶۴، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۷۷.
۷) ملکم همیلتون، جامعهشناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، ص ۱۷۹، تهران، تبیان، چاپ اول، ۱۳۷۷.
۸) خوشبینی دارای گونههای مختلف مثبت و منفی است. آنچه در اینجا مورد نظر است خوش بینی حقیقت و سازنده است.
۹) طه (۲۰)، آیه ۱۲۴.
۱۰) محمد علی فروغی، آئین سخنوری، ج ۲، ص ۳۲۵. ق: شهید مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص ۴۲، تهران: صدرا، هفتم، ۱۳۷۲.
۱۱) see linden thal j.j , meyers, T.K, Pepper M.P., Stern M.S.0741 Mental stutus and. Religious. Beharon. Journal for the scietific study of Religion, 341-441.
See also: Stark, R.)1741( Psyclopa thology and Reli: gious Commitment Review of Religious Resaearch, 21, 561- 671
see also: Cgrtner. J. Larson, D, B. Allen G. Religious Commitments and mental Health: A Review Of the Empirical literature, Jornal: Rsychology and theology. 41.6.62
نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان، ج ۲، ص ۲۴۵، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۲.
۱۲) see: pressman .P.Lyons, J.S., Larsin, D.B. and. Starnin, JJ )0991( Religious belief, Depression, and Ambulation Stutus in eldery woman with Broken Hips. American Journd Psychatiry, 741- 857-667.
۱۳) Willer.
۱۴) Meador.
۱۵) جهت آگاهی بیشتر بنگرید:
الف. دکتراحمدعلی نوربالا، شواهد پژوهشی در رابطه بین وابستگی مذهبی و افسردگی (مقاله) اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات، ج ۱، ص ۲۰-۱۷ قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۲.
ب. دکتر قربانعلی اسداللهی، رابطه اعتقادات مذهبی در درمان بیماریهای افسردگی (مقاله) نقش دین در بهداشت روان (مجموعه مقالات) ص ۴۷-۴۱، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۷۷.
۱۶) see: Gartner,J. Larson, D.B., Allen, G. )1991(. Religious commitments and mental Health: A Review of the Empirical Literature, Joural Psychology and Theology, 91,6-62.
۱۷) Adlof.
۱۸) Smart.
۱۹) Autar.
۲۰) Dauids.
۲۱) Loch.
۲۲) Hughes.
۲۳) Adolf, E,M. Smart,R.G )5841( Drug use and Rse and Religious affiliation, Feelings, British journal of Addiction.
نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان مجموعه مقالات) ج ۲، ص ۲۳، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۲.
۲۴) ق: شهید مطهری، یادداشتها، ج ۳، ص ۳۸۹، قم و تهران: صدرا، چاپ سوم، ۱۳۸۲.
۲۵) Comstock.
۲۶) Partridge.
۲۷) Comstock, G.r Partidge, K.B. )2741( Church Abandance and Health. Journal of Chronic Disease. 52.566.276.
۲۸) Darakeh.
نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان، ج ۱، ص ۲۴۳-۲۳۷.
۲۹) دکتر محمد قهرمانی و…، بررسی تأثیر روزه داری بر وضعیت سلامت روانی (مقاله) نقش دین در بهداشت روان، ج۱، ص ۲۴۴، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۲.
۳۰) see Glenn N.D. WeaverC.N )7891( Multivariate, Multisurvey study Of Marriage, 04,762-282
see also: Sporawski. M.j,Houghson M.J.)7891( preceriptions for Happy marriage Adjustment and Satisfaction of Couples married so or more yearly, family coordinator, 72, 123, 723.
۳۱) بنگرید:
الف. دکتر باقر غباری بناب، مطالعاتی در قلمرو مشترک دین و روانشناسی (مقاله)، ص ۱۰۰، حوزه و دانشگاه (فصلنامه)، شماره ۲۹، زمستان ۸۰.
ب. دکتر محمد قهرمانی، و… بررسی تأثیر روزه داری بر وضعیت سلامت روانی (مقاله)، دین و بهداشت روان، ج ۱، ص ۲۴۴، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۲.
۳۲) بنگرید: دکتر علی نقی فقیهی، بهداشت و سلامت روان در آیینه علم و دین، ص ۸۵، قم، حیات سبز، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۳۳) جهت آگاهی بیشتر در این زمینه بنگرید: دکتر عبدالله نصری، فلسفه آفرینش، ص ۷۳ – ۴۹، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۲.
۳۴) الثقافه الاسلامیه، ق: شهید مطهری، یادداشتها، ج ۴، ص ۱۸۸، تهران: صدرا، دوم، ۱۳۸۲.
۳۵) بنگرید: جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ص ۴۶ و ۴۷، قم، اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۰.
۳۶) حدید (۵۷)، آیه ۴.
۳۷) بقره (۲)، آیه ۱۴۳ ؛ حج (۲۲)، آیه ۶۵.
۳۸) ذاریات (۵۱)، آیه ۵۸-۵۶.
۳۹) مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران و قم: صدرا، ۱۳۶۸.
۴۰) بنگرید:
الف. همو، حکمتها و اندرزها، ص ۳.
ب. همو، امدادها و غیبی در زندگی بشر، ص ۸۶.
۴۱) Psychologic.
۴۲) Parapsychologic.
۴۳) Psychosomcetic.
۴۴) بنگرید:
الف. اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی (نقش دین دربهداشت روان)، ج ۱، ص ۲۸ و ۱۵۳ – ۱۸۷، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۲.
ب. همان، ج ۲، ص ۲۷.
ج. پت کوری، بازگشت به دعا در آستانه هزاره سوم، ترجمه عزیزالله صوفی سیاوش.
۴۵) بنگرید:
الف. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی و…
ب. شهید مطهری، یادداشتها، ج ۴، ص ۱۹۶، قم و تهران، صدرا، چاپ دوم، ۱۳۸۲.
۴۶) بنگرید:
الف. همان، ص ۱۵۸ و ۱۵۹.
ب. همان، ج ۷، ص ۱۹-۱۵.
ج. همو، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص ۳۹، قم: صدرا، چاپ هفتم، ۱۳۷۴.
۴۷) مجموعه مقالات اولین همایش دین در بهداشت روان، ص ۱۶۷، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۷۷.
۴۸) بنگرید: شهید مطهری، یادداشتها، ج ۴، ص ۱۲۲.
۴۹) Psychocyberentic.
۵۰) اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، ج ۱، ص ۱۶۱ – ۱۷۷.
۵۱) بنگرید: مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص ۱۶۵، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۷۷.
۵۲) شهید مطهری، حکمتها و اندرزها، ص ۴۷.
۵۳) همو، یادداشتها، ج ۴، ص ۱۲۳ و ۱۵۹-۱۵۸.
۵۴) همان، ص ۱۵۴.
۵۵) بنگرید:
الف. ویلیام جیمز، دین و ران، ترجمه مهدی قائنی.
ب. شهید مطهری، همان، ص ۱۶۹.
۵۶) مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص ۱۶۷.
۵۷) Milton Yinger.
۵۸) Religion and Individual Needs” in Seentific Stady of Religion, p.7771-691.
۵۹) آلستون، م. یینگر، م. لگنهاوزن، دین و چشماندازهای نو، ترجمه غلامحسین توکلی، ص ۱۶۲.