- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
شاید برای شما نیز این سوال پیش آمده باشد که انگیزه و هدف از ازدواج چیست و به چه دلیل باید ازدواج کرد؟ این پرسشی است که پاسخ صحیح به آن می تواند نگاه افراد را به مقوله ازدواج، واقع بینانه تر و عمیق تر کند.
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است. این پیمان و قرارداد، افزون بر این که از استحکام خاص برخوردار است و از آن در کلام خدا به «میثاق غلیظ»(۱) تعبیر شده، دارای یک ارزش و منزلت الهی ویژه می باشد و در سطح دیگر قراردادهای اجتماعی قرار نمی گیرد تا صرفاً از قواعد عمومی آن قراردادها پیروی کند.
شاید بتوان گفت ازدواج، قویترین پیمان و مقدس ترین قرارداد است که آدمی با اعتماد به آن، والدین، خواهر و برادر خود را رها کرده و راضی می شود با فردی که شناخت زیادی از وی ندارد، هم پیمان شود و همه عمر و دارایی خود را با او به مشارکت گذارد.
به همین جهت است که در روایات هشدار داده شده که متوجه باشید عنان اختیار خود را به دست چه کسی می دهید و چه کسی را کنار خود قرار می دهید و شریک مال و دین و اسرار خویش می سازید. از این رو، هدف از ازدواج باید به درستی ترسیم شده باشد تا این بخش از مسیر زندگی انسان، به درستی پیموده شود.
چرا برای کارها، هدفگذاری می کنیم؟
همه افراد، در حیطه شغلی، اهدافی را برای خود معین کرده و به واسطه آن، میزان فروش و نهایتا بازدهی کلی سیستم را افزایش می دهند. این امر در حیطه اجتماعی نیز کاملا مشهود است؛ افراد و ارگان ها برای رسیدن به نتایج موفقیت آمیز اجتماعی، افدام به هدفگذاری می کنند.
باید توجه داشت که مسئله هدفگذاری به ویژه در سطح فردی، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. تک تک افراد می بایست به منظور بهبود کیفیت زندگی خود، اهدافی را برای خود معین نمایند.
همه ما نسبت به ارزش تلاش برای رسیدن به اهداف آگاهی داریم و وقتی ذهن خود را بر روی موضوع خاصی متمرکز می کنیم و در راستای آن تلاش می کنیم، طبیعتا نتیجه بهتری می گیریم. بنابراین برای موضوعی با اهمیت ازدواج نیز باید هدف داشت. به راستی، هدف از ازدواج چیست؟
هدف از ازدواج با رویکرد فطری
از نظر کلی، هدف از ازدواج و علت اساسی تشریع آن، پاسخ به ندای فطرت و نیازهای طبیعی (روحی، روانی، جسمی) انسان است. تمام قوانین و مقرّرات اسلام، از زیر ساخت های فطری و طبیعی به ودیعه نهاده شده در نهاد انسان، سرچشمه می گیرند.
این قوانین و مقرّرات، به شکلی برآورنده نیازهای فطری و طبیعی انسان هستند و در پرتو این قوانین، سلامت و رشد آدمی تضمین می شود. بنابراین هدف از ازدواج و فلسفه اساسی و بنیادین تشریع آن همانند تمام احکام و مقرّرات آن، پاسخ به ندای فطرت خداجوی انسان است.
ازدواج از این رو در اسلام تشریع شده و مورد تشویق ترغیب قرار گرفته است که می تواند به نیازهای فطری آدمی پاسخ شایسته داده و زمینه ساز سلامت و تعالی وی باشد.
بنابراین، افرادی که از ازدواج روی می گردانند، در واقع با فطرت و طبیعت خود به جنگ برخاسته اند. در نتیجه، چون برخلاف فطرت و نیاز طبیعی حرکت می کنند، با دشواری و مشکلات فراوان مواجه می شوند و از مسیر اعتدال و جاده تکامل و رشد خارج می شوند.
هدف از ازدواج و تشریع آن
همانگونه که گذشت، ازدواج بر اساس نیازهای انسان و با هدف رشد و تعالی وی تشریع شده؛ در ادامه به چند مورد از مهمترین اهداف و آثار ازدواج اشاره می کنیم:
۱-آرامش روح و روان و سکون دل
هدف از ازدواج در نگاه اسلام، تأمین آرامش درونی است. خداوند در بیان علت و هدف از ازدواج می فرماید: «من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها»(۲)، «از نشانه های خدا این است که از جنس خودتان برای شما همسرانی را آفرید تا در کنار آنها آرامش بیابید.»
این آرامش از اینجا ناشی می شود که این دو جنس، مکمل یکدیگر و مایه شکوفایی و نشاط و پرورش یکدیگر می باشند.(۳) فلسفه و هدف از ازدواج بر اساس مکتب اسلام، ایجاد کانونی است که در آن زن و مرد احساس آرامش کنند؛ زیرا زنان، آرامش دهنده روانی مردانند و زن و مرد به دوستی با هم نیازمندند.
۲-برقراری تعادل در جسم و روان آدمی
هدف از ازدواج، تأمین سلامت جسم و سلامت روان زن و مرد از طریق ارضای احتیاجات جسمی و روانی است. نیاز به امنیت خاطر، نیاز به معاشرت، نیاز به درددل، نیاز به تغذیه و … که اگر به درستی و به موقع ارضاء نشوند و از جاده اعتدال خارج گردند، نابسامانیفرزند ها و زیان های فراوانی را در زندگی فردی و اجتماعی پدید می آورند. لذا ازدواج، از عوامل مهم و مؤثر در ایجاد آرامش و سکون آدمی و سبب اساسی تعادل وجود است.
ازدواج به زندگی زن و مرد جهت می بخشد و مرد و زنِ نگران، مضطرب و سرکش را آرام ساخته، موجبات حفظ سلامت تن و روان آنان را فراهم می کند.
۳-حفظ دین
ازدواج نوعی تأثیر در تأمین مصونیت از انحراف ها، کژی ها و لغزش ها دارد و همین حالت، موجب فراهم شدن جایگاهی متفاوت با قبل برای شخص مزدوج می شود و نوعی فضیلت، برتری و دوری گزیدن از تخلفات را به همراه دارد و تقید فرد را به فضایل، آداب دینی و معنوی بیشتر می سازد.
به بیانی دقیق تر، هدف از ازدواج، حفظ دین است. به همین جهت است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «مَن تَزَوَّجَ فقد أحرَزَ نِصفَ دِینِهِ؛ کسی که ازدواج کند، نیمی از دین خود را حفظ نموده است.»(۴) یا در حدیثی دیگر، آن حضرت می فرمایند: «مردان مجرد را زن دهید تا خدا اخلاقشان را نیک و ارزاقشان را وسیع و جوانمردیشان را زیاد کند.»(۵)
۴-حفظ نوع بشر
از دیگر علل تشریع ازدواج در اسلام، همانا حفظ نوع بشر در قالب فرزندآوری سالم و مشروع می باشد. این علت تا به آن حد مورد نظر اسلام است که روایات نقل شده از اولیای دین، فرزندآور بودن را از صفات شایسته زنان برای ازدواج می شمارد (۶) و فرزند داشتن را مایه برکت می داند.(۷)
ازدیاد نسل به عنوان غایت و هدف از ازدواج، در کلام خداوند آمده، آنجا که می فرماید: «فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ۚ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا… یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ ۚ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ۖ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ؛ پدیدآورنده آسمان ها و زمین، برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید… تا بر شمار شما بیفزاید. هیچ چیز مانند او نیست و اوست شنوایی بینا».(۸)
۵-دوستی، محبت و عشق
روانشناسان، یکی از نیازهای اساسی و مهم آدمی را، نیاز به محبت ذکر کرده اند. آدمی در هر سن و مرحله ای از حیات خویش، به مهر و محبت احتیاج دارد و علاقمند است که دیگران او را دوست بدارند و به او مهر بورزند.
یکی از راه های مهم و مؤثر ابراز مهر و محبت و برقراری دوستی بین زن و مرد، ازدواج است. آثار محبت و تبدیل آن به عشق و علاقه وافر و همبستگی عمیق روانی و عاطفی، پیوند زن و مرد را تحکیم بخشیده، فضای خانواده را به فضایی صمیمی، گرم، پرطراوت، شاداب و بالنده مبدل می کند.
محبت کردن و محبت دیدن، رضایت خاطر پدید می آورد و تعادل روانی زن و مرد را ممکن می سازد. هدف از ازدواج، ابراز عشق و محبت است. مهر و محبت، صفا دهنده وجود آدمی و شفابخش دردهاست. هدف از ازدواج، رهایی از تنهایی است.
۶-تأمین نیازهای جنسی و لذّت های حلال
هدف از ازدواج، تامین نیازهای جنسی انسان است. امام صادق (علیه السلام) در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: جُعِلَ قُرّهُ عَینی فی الصّلاه و لَذّتی فی النّساء؛(۹) نور چشم من نماز است و لذّت من در دنیا، استفاده حلال از زن است.
در روایتی دیگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده: خَیرُ نِسائِکُم، التّی اِذا دَخَلَت معَ زوجِها خَلعَت دِرعَ الحَیاء؛(۱۰) بهترین زنان کسی است که هرگاه نزد همسر خود آید (و با او خلوت کند)، جامه شرم از تن بیفکند (طنّازی و دلبربایی کند).
اسلام، آیینی فطری و واقعگراست و به حقایق فطری زندگی انسان توجه ویژه ای دارد که از جمله آن ها، نیازهای فطری و طبیعی انسان، غریزه جنسی و میل طبیعی و غریزی او به جنس مخالف است که اسلام با توجه به پاسخگویی خود به نیازهای فطری انسان، ازدواج را تشریع نموده است.
با توجه به این اصل، در عین حال که اسلام هدف از ازدواج را صرف لذت جویی جنسی نمی داند، اما ارضای آن را ضروری و مشروع دانسته و با نگرشی اصولی به جای سرکوب نمودن این غزیزه طبیعی، آن را نظام مند و قانونمند نموده و برای آن چارچوب تعریف می کند.
۷-تعاون و همکاری
هدف از ازدواج، تقویت روحیه تعاون و همکاری است. در سایه ازدواج، روحیه تعاون و همکاری به اوج می رسد، در این پیوند، زن و شوهر دست به دست هم می دهند و مشکلات زندگی را از سر راه برمی دارند.
با یاری هم، بچه ها را تربیت و بزرگ می کنند و مشکلاتی که در تنهایی و مجرد بودن، احتمالا تا آخر عمر حل نمی شدند و یا لااقل چندین سال طول می کشید تا برطرف شوند، به مدد یاری هم، از سر راه تکامل خود بر می دارند.
در ازدواج چون دو نفر هدف مشترکی دارند، بنابراین دست به دست هم داده، راحت تر موانع را کنار می گذارند و به همدیگر عشق و علاقه می ورزند. در سایه این عشق و محبت و علاقه، هر کس در جای خود می کوشد که مانع و مشکلات را از سر راه زندگی خود کنار گذارد و زندگی را هر چه بیشتر شیرین کند.
۸-رشد شخصیت و احساس مسئولیت اجتماعی
هدف از ازدواج، مسئولیت پذیری و بیرون آمدن از حصار خودبینی و متعهد شدن در برابر دیگران و به دنبال آن، فراهم شدن زمینه رشد اجتماعی است. این تأثیر را در هیچ عمل و رفتار فردی و اجتماعی دیگر نمی توان سراغ گرفت. انسان تنها در پرتو ازدواج می تواند به شخصیت اجتماعی خود دست یابد و پختگی شخصیت پیدا کند.(۱۱)
ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است.(۱۲) اگر راهی غیر از این برای رسیدن به این مطلوب وجود داشت، به طور یقین اسلام آن را معرفی می نمود. این پختگی جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی شود.
هدف از ازدواج، رشد و شکوفایی استعدادهای ماست. بعد از ازدواج، مسئولیت های ما بیشتر می شود، انتظارات خودمان از خودمان و دیگران از ما بیشتر می شود و تلاش بیشتری می کنیم. همین باعث می شود رشد کنیم و استعدادهایمان در خیلی از زمینه ها شکوفا شود.
با ازدواج از همه مستقل می شویم و نقش های جدید همسر بودن، عروس یا داماد بودن، پدر شدن یا مادر شدن و… باعث می شود ما در موقعیت های گوناگون و بی شماری قرار بگیریم و تجربه های زیادی به دست بیاوریم.
نقش هایی که بدون ازدواج هرگز تجربه نخواهیم کرد. تجربه پدر یا مادر شدن، یکی از تجربه های عمیق زندگی است که ازدواج، آن را به ما هدیه می کند و از طریق آن، وارد دنیایی جدید و پر از تازگی می شویم. به این صورت به تدریج «شخصیت ما» وسیع تر و کامل تر می شود.
۹-کمک به رشد و تکامل یکدیگر
هدف از ازدواج، کمک به رشد و تکامل زن و مرد است؛ زیرا محیط گرم و صمیمی و فضای پر از مودت و محبت خانواده، فرصتی برای تبادل اندیشه ها، رشد اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده است.
در سازمان خانواده، افراد تحت تأثیر دانش ها، بینش ها و دیدگاه ها و مهارت های یکدیگر هستند. در این فضا، پاره ای از استعدادهای زن و مرد و دیگر اعضای خانواده شکوفا می گردد، احساس و قبول مسئولیت و رشد اجتماعی ممکن می شود و تعامل حاکم بر این فضا به رشد شخصیت افراد کمک می کند.
۱۰-بهبود وضع اقتصادی
ازدواج افزون بر تکامل دینی، به پیشرفت اقتصادی می انجامد؛ زیرا حس مسئولیت، پرهیز از اسرافگری و آینده نگری برای خود و فرزندان، پس از ازدواج رخ می دهد. وعده خداوند در سوره نور و گفتار پیشوایان دینی در این باره نیز به این معنی تأکید می کنند.(۱۳)
۱۱-جلوگیری از انحرافات اخلاقی و بیماری ها
هدف از ازدواج، جلوگیری از انحرافات اخلاقی و روانی است. تحقیقات نشان می دهد که میزان بزهکاری، در میان افراد مجرد، چندین برابر افراد متاهل می باشد. این میزان در جوامع مختلف تا هشت و یا نه برابر هم می رسد. انحرافات جنسی، اعتیاد به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی، قتل، دزدی، در میان افراد مجرد، چندین برابر افراد متاهل می باشد.
همچنین، انواع بیماری های جنسی مانند: سیفلیس، سوزاک، ایدز و غیر آنها و بیماری های روانی مانند: افسردگی، اضطراب، اسکبزوفرنیا و غیره، در افراد مجرد، خیلی بیشتر از افراد متاهل است.
به طور کلی، خودداری از ازدواج و در نتیجه عدم ارضای پاره ای از نیازهای آدمی، ممکن است زمینه اختلالات عاطفی و بیماری های جسمانی و روانی را مساعد سازد و خروج از اعتدالِ وجود را ممکن نماید.
۱۲-نیاز به امنیت و حامی
شاید بتوان گفت از نظر روانشناسی مهمترین هدف از ازدواج برای خانم ها، امنیت است. ازدواج ویژگی های خاصی را به همراه دارد که از جنبه های مختلف اجتماعی، مالی، عاطفی و جانی به افراد امنیت می بخشد.
حضور حامی به فرد اطمینان می دهد که به سمت اهداف خود حرکت کند و ترسی از قدم برداشتن نداشته باشد. همسر خوب مانند تکیه گاه، پشتوانه و حمایتگر برای افراد است. تا زمانی که ازدواج نکنید، هیچ حامی و پشتوانه ای به خوبی همسر نخواهید داشت.
۱۳-اعتبار آفرینی برای فرد در جامعه
قبول کنیم یا نه، متاهل ها در جامعه، اعتبار بیشتری دارند. در محل کار، آنها را بیشتر تحویل می گیرند و در میان دوستان و آشنایان نیز افراد متاهل، بیشتر از مجردها مورد اطمینان و احترام اطرافیان هستند.
علاوه بر این، متاهل ها از مزایای بیشتری هم برخوردارند. بنابراین هدف از ازدواج می تواند اعتبارآفرینی برای فرد و ارتقای جایگاه و سطح اجتماعی او باشد.
هدف از ازدواج از نظر روانشناسی
هدف از ازدواج از نظر روانشناسی، عشق ورزی است. از نظر روانشناسی، ازدواج فقط جنبه ارضای نیاز جنسی را ندارد. هدف از ازدواج از نظر روانشناسی تکامل و به اوج رسیدن همه توانایی ها و نیازهای انسان است.
از نظر مشاوران خانواده، برای رسیدن به این هدف، داشتن اطلاعات کافی و شناخت درست فرد از خود و توانایی هایش، قدم اول در داشتن ازدواج موفق است.
هدف از ازدواج از نظر روانشناسی، فقط پرداختن به خود نیست. در ازدواج، توجه کردن به دیگری و تلاش برای شناخت همسر، قدم دوم در داشتن یک ازدواج موفق است. هدف از ازدواج از نظر روانشناسی، یکی شدن زن و شوهر در تصمیم گیری ها است؛ از این جهت گفته شده که توجه به علایق و سلایق هم و پیدا کردن یک راه و هدف مشترک، اصلی ترین هدف ازدواج است.
اصلی ترین هدف از ازدواج
اصلی ترین هدف از ازدواج را باید رشد و تعالی فرد از جهت اخلاقی و معنوی دانست. اما پس از آن و از نگاهی دیگر، اصلی ترین هدف از ازدواج می تواند افزایش قابلیت هایی باشد که تا قبل از ازدواج نادیده می گرفتیم. تا قبل از ازدواج شاید کوچکترین کاری برای خانواده انجام نمی دادیم اما بعد از ازدواج، ناخودآگاه حس مسئولیت پذیریمان افزایش می یابد.
ممکن است با ازدواج، به خاطر افزایش بار مسئولیت که تا قبل از آن توجهی به آن نداشتیم، دچار نوعی سردرگمی در هدف از ازدواج خود شویم. در این موارد، می توانیم با کمک گرفتن از تراپیست و مشاور خانواده، به اصلی ترین هدف از ازدواج که داشتن یک ازدواج موفق (ازدواجی رشد دهنده و خلاق) است دست پیدا کنیم.
نتیجه گیری
هدف داشتن و هدفگذاری انسان در امور زندگی، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. برای ازدواج نیز که مرحله ای بسیار مهم و سرنوشت ساز از زندگی هر فردی است، داشتن هدف برای رسیدن به زندگی مطلوب ضروری است و زن و مرد باید قبل از انتخاب همسر، نسبت به هدف از ازدواج و تشکیل خانواده، آگاهی و بینش لازم را داشته باشند تا بتوانند در پرتو آن، اخلاق و رفتار کارآمد و سازنده ای را در تعامل با همسر در پیش گیرند.
پی نوشت ها
۱-«و أخذن منکم میثاقاً غلیظاً»؛ نساء/۲۱
۲-روم/۲۱
۳-مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۳۹۱
۴-حر العاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۵
۵-مشکینی، ازدواج در اسلام، ص۱۴
۶-عندلیب، نحن و الاولاد، ج۱، ص۱۴۰
۷-شیخ کلینی، کافی ج۵، ص۴۷۴
۸-شورا/۱۱
۹-شیخ کلینی، کافی، ج۵ ص ۳۲۱
۱۰-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰ ص ۲۳۹
۱۱-مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص ۴۶۵
۱۲-شهید مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۵۲-۲۵۱
۱۳-حبیب نژاد، پیوند آسمانی، ص ۵۶
منابع اقتباس: آسمونی؛ ویرگول؛ مقاله ازدواج و اهداف آن؛ فرض الله قلی زاده کلان؛ نشریه پاسدار اسلام ۱۳۷۶ شماره ۱۸۵