- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
ابومحمد فضل بن شاذان بن خلیل اَزْدی نیشابوری (د ۲۶۰ق)، متکلم و فقیه امامی بود. طوسی در رجال خود، ابن شاذان را در شمار اصحاب امام هادی(ع) آورده است. وی در بغداد از مشایخی چون محمد بن ابی عمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید. ابن شاذان سپس به کوفه رفت و در آنجا از مشایخی چون حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست. برجستهترین جنبه علمی شخصیت وی کلام اوست، چنانکه طوسی از وی به عنوان متکلمی جلیلالقدر یاد کرده است.
در مورد زندگی او اطلاعات دقیقی به دست نرسیده و رفع تناقض بین اطلاعات پراکنده موجود نیز تا حدّی مشکل است. ظاهراً اصل او از نیشابور بود، اما نسب وی به قبیله عرب اَزْد میرسید. پدرش شاذان بن خلیل خود از محدّثان امامیه به شمار میآمد.[۱]
تحصیلات
بنابر روایت کشّی، فضل مدتی پس از وفات هارون عباسی (۱۹۳ق) به همراه پدرش به بغداد آمد و در حالی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، در قطیعه الربیع بغداد نزد یکی از مقریان، به نام اسماعیل بن عباد به آموختن قرآن پرداخت.[۲]
ابن شاذان در بغداد از مشایخی چون محمد بن ابی عمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید.[۳] ابن شاذان سپس به کوفه رفت و در آنجا از مشایخی چون حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست.[۴]
تبعید از نیشابور
ابن شاذان پس از چندی از عراق به نیشابور بازگشت و در آنجا اقامت گزید و در زمان حکومت عبدالله بن طاهر بر خراسان (۲۱۴- ۲۳۰ق) به جهت تشیع مورد تفتیش عقاید قرار گرفت و از نیشابور تبعید شد.[۵] یک روایت نیز از حضور او در بیهق در اواخر عمر گزارش میدهد.[۶] ابن شاذان سرانجام در اواخر ۲۵۹ق در بستر بیماری افتاد و در اوایل ۲۶۰ق درگذشت[۷] و مقبره وی هم اکنون در نیشابور باقی است.
ارتباط با ائمه(ع)
۱. امام هادی(ع)
طوسی در رجال[۸] ابن شاذان را در شمار اصحاب امام هادی(ع) (امامت: ۲۲۰-۲۵۴ق) آورده است. با توجه به حضور ابن شاذان در عراق در ربع اول سده ۳ق، احتمال روایت مستقیم او از این دو امام وجود دارد، اما اینکه در آثار ابن بابویه به احادیثی برمیخوریم که حاکی از استماع مستقیم ابن شاذان از امام رضا(ع) است و گاهی تصریح شده که این استماع در زمانی نسبتاً طولانی انجام گرفته، امری غریب است.[۹] در زمان امام حسن عسکری(ع) (۲۵۴-۲۶۰ق) ابن شاذان یکی از معتبرترین عالمان امامی خراسان به شمار میرفت و کشی از ارتباط دورادور او با آن حضرت خبر داده است.[۱۰]
۲. امام حسن عسکری(ع)
در مورد رابطه او با امام حسن عسکری(ع) روایات بر دو دسته است: در یک دسته سخنانی از آن حضرت در عتاب و سرزنش وی وارد شده[۱۱] و در برخی ترحم امام(ع) نسبت به وی و مدح او دیده میشود.[۱۲]
جایگاه علمی
برجستهترین جنبه علمی شخصیت ابن شاذان در علم کلام است، چنانکه طوسی[۱۳] از وی به عنوان متکلمی جلیل القدر یاد کرده است.
فقه
ابن شاذان به عنوان یک فقیه نیز شناخته میشد[۱۴] و محقق حلی[۱۵] او را در زمره فقیهان درجه اول امامیه شمرده است، با اینهمه اطلاعات باقی مانده از فقه او اندک است. بخشی از فقه ابن شاذان که مخالفت بارزی با نظرات مشهور امامیه ندارد، در کتاب العلل او قابل دسترسی است. ولی این کتاب تنها مباحث مربوط به عبادات را شامل میشود.
چنانکه از تلویح ابن بابویه[۱۶] و تصریح سید مرتضی[۱۷] برمیآید، ابن شاذان به حجیت قیاس مستنبط العلّه قائل بوده است.[۱۸] برخورد علت گرایانه او با احکام شرعی در سراسر العلل نیز مؤیدی بر این امر است.
حدیث
ابن شاذان به عنوان یک راوی در سلسله اسناد بسیاری از احادیث امامیه قرا گرفته، و نجاشی[۱۹] به توثیق او تصریح کرده است. کشّی در مواضع بسیاری به نظرات و جرح و تعدیلهای او درباره محدّثان استناد جسته است.[۲۰]
عقاید
برپایه اطلاعات اندکی که در دست است، اساس تعالیم کلامی ابن شاذان، پس از شهادتین، اقرار به حجت خداوند و اقرار به ماجاء من عندالله است.[۲۱] او به اساس رجعت قائل بود[۲۲] و در مسألهای چون ازدواج عمر با ام کلثوم دختر امام علی(ع) معتقد بود که آن ام کلثوم دیگری بوده است.[۲۳]
اعتقاد به امامت
کلیات عقیده او در باب امامت با عقاید امامیه تطابق کامل دارد. زیرا او استحقاق امامت را به نص میداند و امام را واجب الاطاعه میشمرد[۲۴] و این را که در زمان واحد بیش از یک امام بر روی زمین باشد، ناممکن میداند.[۲۵]
با اینهمه گفتهاند که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژهای داشت. وی با این عقیده که امامان به بواطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان میرسد، موافق نبود و معتقد بود پیامبر(ص) دین را به طور کامل آورده و امامان پس از او علم خود را از سرچشمه پیامبر(ص) فراگرفتهاند.[۲۶] گفته شده ابن شاذان وصی ّ ابراهیم(ع) را برتر از وصی ّ پیامبر(ص) میدانست و این به مفهوم تفضیل انبیا بر ائمه است،[۲۷] ولی یکی از هواداران معاصرش این سخن را اتهامی به وی دانسته است.[۲۸]
اثبات امامت علی(ع)
ابن شاذان در کتاب العلل[۲۹] و در مناظراتی که از وی نقل شده،[۳۰] ادله خود بر اثبات امامت حضرت علی(ع) و نفی امامت شیخین و برخی دیگر از مسائل امامت را بیان کرده است.
اقرار به “ما جاء من عندالله”
اقرار به «ماجاء من عندالله» در کلام ابن شاذان از اعتبار خاصی برخوردار است. به عنوان مثال براساس روایت کشی او آیات مربوط به استوای بر عرش را در مورد خداوند به همان معنای ظاهری آن گرفته و به نوعی تجسیم قائل شده است؛ در عین حال صفات خداوند را برخلاف مفهوم عادی آن در مورد انسانها دانسته و بر اینکه هیچ یک از مخلوقات با خداوند شباهتی ندارند، تأکید کرده است.[۳۱]
البته میتوان در درک دقیق راویان از جزئیات سخن ابن شاذان تردید کرد، ولی اساس انتساب اینگونه مطالب را به وی نباید کاملاً مردود شمرد، به خصوص اینکه ابن شاذان خود را خلف هشام بن حکم، یونس بن عبدالرحمان و سکاکی خوانده است،[۳۲] بلکه باید در درک معنای تجسیم در عقیده او و اسلافش دقّت به خرج داد.[۳۳] به طور کلی عقیده ابن شاذان در باب صفات الهی، آنگونه که نقل شده است، قرابت زیادی به عقاید سلفیان اهل سنّت دارد.
رابطه با مذاهب دیگر امامیه
او در عراق با مشایخ فطحی و واقفیه رابطه نزدیکی داشته است. وی در مجالس مناظره ابن فضال، بزرگ ِ فطحیان، شرکت میجست و مورد علاقه وافر او بود.[۳۴]
در میان مشایخ او برخی دیگر از فطحیان چون علی بن اسباط دیده میشود.[۳۵] از مشایخ واقفی او نیز سیف بن عمیره، عثمان بن عیسی، عبدالله بن قاسم حضرمی و عبدالله بن جبله را میتوان یاد کرد.[۳۶]
آثار
آثار او را بالغ بر ۱۸۰ عنوان دانستهاند که برخی از آنها را که در کلام و فقه است، نجاشی در رجال[۳۷] و طوسی در الفهرست[۳۸] آوردهاند، از جمله:
- اثبات الرجعه، که منتخبی از آن به کوشش باسم موسوی در مجله تراثنا[۳۹] به چاپ رسیده است؛
- الطلاق، که کلینی[۴۰] قطعاتی از آن را نقل کرده که ظاهراً برگرفته از همین کتاب اوست.
- علل الشرایع، در علل مربوط به عبادات است که نجاشی و طوسی[۴۱] آن را ذکر کردهاند؛
- الفرائض الکبیر[۴۲]
- الفرائض الاوسط[۴۳]
- الفرائض الصغیر[۴۴]
- مسائل البلدان، که نجاشی[۴۵] بدان اشاره کرده و طوسی دربرخی از آثارش بخشهایی از آن را نقل کرده است؛[۴۶]
- یوم و لیله، که گفته شده به نظر امام حسن عسکری(ع) رسیده و مورد تأیید آن حضرت قرار گرفته است؛[۴۷]
شایان ذکر است که کتابی با عنوان الایضاح به کوشش محدث ارموی در تهران در ۱۳۵۱ش به نام فضل بن شاذان (به عنوان مؤلف) منتشر شده و سپس در بیروت در ۱۴۰۲ق /۱۹۸۲م تجدید چاپ شده است. هیچ یک از متقدّمان این کتاب را به ابن شاذان نسبت ندادهاند و این نسبت نخستین بار در سده ۱۱ق در آثار فیض کاشانی به چشم میخورد.[۴۸]
مؤلف در الایضاح به نقض مخالفان امامیه به طور اعم و معتزله، جهمیه، مرجئه، خوارج و اصحاب حدیث به طور اخص پرداخته است. جلال الدین محدث در مقدمه الایضاح سعی کرده با ذکر شواهدی صحت انتساب کتاب را به ابن شاذان ثابت کند.
ردیهها
فهرستی که نجاشی[۴۹] و طوسی[۵۰] از آثار ابن شاذان ارائه میکنند، نشان میدهد که او با گروههای فکری گوناگونی درگیر بوده و بر آنان ردیهها نوشته است. از آن جمله میتوان از معتزله، معطله، مرجئه، خوارج و غالیان شیعه یاد کرد. در این میان ردیه او بر کرّامیه که مؤسس آن در ۲۵۵ق وفات یافته، به خصوص ردیه او بر قرامطه که تنها اندکی پیش از ۲۶۴ق پای گرفتهاند، نیازمند تأمل و مطالعه است.
پی نوشت:
- نک: نجاشی،الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۶؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، جاهای مختلف
- نک: نجاشی،الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲
- نک: نجاشی،الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲
- نک: نجاشی،الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲؛ ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعه، ص۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۳؛ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۷۱
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹ -۵۴۰
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۳
- نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۳
- طوسی، الرجال، ۱۳۸۰ق، ص۴۲۰
- نک: ابن بابویه، التوحید، ۱۳۸۷ق، ص۱۳۷، ۲۷۰؛ ابن بابویه، الخصال، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۵۸؛ ابن بابویه، عیون الاخبار، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۱۹
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۲ -۵۴۳؛ قس: طوسی، الرجال، ۱۳۸۰ق، ص۴۳۴، که ابن شاذان را در شمار اصحاب آن حضرت آورده است
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۱، ۵۴۳
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۲، ۵۴۳
- طوسی، الفهرست، ص۱۲۴
- طوسی، الفهرست، ص۱۲۴
- محقق حلی، المعتبر، ۱۳۱۸ق، ص۷، سطر ۱۱
- ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ۱۳۷۶ق، ج۴، ص۱۹۷
- بحرالعلوم، الرجال، ۱۳۶۳ق، ج۳، ص۲۱۵
- قس: علامه حلّی، مختلف الشیعه، ۱۳۲۴ق، ج۵، ص۱۷۹
- نجاشی،الرجال، ۱۴۰۷ق، صص۳۰۷
- نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۴۴۶
- العلل، ص۱؛ قس: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹، سطر ۲ و ۳، ۵۴۰، سطر ۱۲ و بعد
- نک: ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعه، صجاهای مختلف
- نک: قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۱۹۳
- ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعه، ص۳
- ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعه، ص۴
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰ -۵۴۱
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸
- ابن شاذان، علل الشریعه، ص۱-۴
- سید مرتضی، الفصول المختاره، ج۱، ص۸۳ – ۸۵؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹
- نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰، ۵۴۲؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹
- برای تفصیل در این باره، نک: ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸
- طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۶
- طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۸۴
- نک: طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۸، ۱۰۲، ۲۷۱، ۲۸۳
- نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷
- طوسی، الفهرست، ص۱۲۴- ۱۲۵
- شم ۱۵، قم، ۱۴۰۹ق
- کلینی، الکافی، ۱۳۷۷ق، ج۶، ص۹۳-۹۶
- نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷؛ طوسی، الفهرست، ص۱۲۴- ۱۲۵
- نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷
- نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷
- نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷
- نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷
- نک: استرابادی، تأویل الآیات، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۶
- نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۲
- مثلاً نک: فیض کاشانی، الاصول الاصلیه، ۱۳۴۹ش، ص۵
- الرجال، ص۳۰۷
- الفهرست، ۱۲۴
منابع
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۹ق /۱۹۵۹م.
- ابن بابویه، محمد، التوحید، به کوشش هاشم حسینی، تهران، ۱۳۸۷ق.
- ابن بابویه، محمد، الخصال، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۹ق.
- ابن بابویه، محمد، عیون الاخبار، نجف، ۱۳۹۰ق.
- ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، نجف، ۱۳۷۶ق.
- ابن شاذان، فضل، مختصر اثبات الرّجعه، به کوشش باسم موسوی، تراثنا، قم، ۱۴۰۹ق، شم ۱۵.
- ابن شاذان، فضل، العلل، به کوشش احمد پاکتچی، منتشر نشده.
- ابن شهر آشوب، محمد، المناقب، قم، چاپخانه علمیه.
- استرابادی، شرف الدین، تأویل الا¸یات، قم، ۱۴۰۷ق.
- الایضاح، منسوب به ابن شاذان، به کوشش جلال الدین محدث، تهران، ۱۳۵۱ش.
- بحرالعلوم، محمد مهدی، الرجال، تهران، ۱۳۶۳ق.
- برقی، احمد، الرجال، تهران، ۱۳۴۲ش.
- سید مرتضی، علی، الشافی، ایران، ۱۳۰۱ق.
- سید مرتضی، علی، الفصول المختاره، نجف، کتابخانه حیدریه.
- طوسی، محمد، اختیار معرفه الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
- طوسی، محمد، الرجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق /۱۹۶۰م.
- طوسی، محمد، الغیبه، تهران، ۱۳۹۸ق.
- طوسی، محمد، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.
- علامه حلّی، حسن، مختلف الشیعه، ایران، ۱۳۲۴ق.
- فیض کاشانی، محمد محسن، الاصول الاصلیه، به کوشش جلال الدین محدّث، تهران، ۱۳۴۹ش.
- قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلال الدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
- کلینی، محمد، الکافی، تهران، ۱۳۷۷ق.
- محقق حلّی، جعفر، المعتبر، ایران، ۱۳۱۸ق.
- نجاشی، احمد، الرجال، به کوشش موسی زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
منبع: ویکی شیعه