- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
برخی مدعی هستند که شیعیان برای امامان شان فضایلی ساخته اند و برای آنان مقامات عالی، عرفانی و معنوی قائل هستند. این دسته از مخالفین اهلبیت به این باور هستند که اهل بیت پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) هیچ تفاوتی با سایر مسلمانان ندارند. آنان علم و فضیلت و امثال این امور را مانند دیگرا کسب کرده و خداوند هیچ فضیلتی را به آنان عطا نکرده است. در این مقاله بیان خواهد شد که شیعیان هیچ نقشی در فضایل اهل بیت نداشته بلکه این فضایلی که برای اهل بیت گفته شده در متاون اهل سنت وجود دارند.
فضائل و مناقب امامان شیعه و ائمه (علیهمالسلام) تنها در منابع شیعه ذکر نشده است، بلکه بیش از شیعه، اهل سنّت به آن پرداخته، و در کتب معتبرروایی، تفسیری و تاریخی خود ذکرکردهاند، و حتی در بعضی از کتب روایی باب فضائل علی بن ابیطالب را نیز آوردهاند. بنابراین ذکر فضائل و مناقب اهل بیت (علیهمالسلام) به دوستداران اهل بیت (علیهمالسلام) اختصاص ندارد، بلکه حتی بعضی ازکسانی که با حضرت علی (علیهالسلام) و یا امامان شیعه نیز جنگ کردند (و از جمله معاویه) مناقب آن حضرت (علیهالسلام) را ذکر کرده است.(۱)
و ثانیاً اهل سنّت نیز محبت اهل بیت (علیهمالسلام) را شرط ایمان میدانند و در روایات آنان بر این امر تأکید شده است که برای نمونه چند مورد از این روایات نقل میشود:
۱. زمخشری که از مفسران اهل سنّت است، میگوید: «هنگامی که آیه شریفه مودت قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی یعنی بگو ای رسول ما که اجر و پاداشی جز دوستی نزدیکان را از شما نمیخواهم، نازل شد از رسول خدا (صلیالله علیه و آله) پرسیدند: مودت و دوستی چه کسانی برما واجب شده است؟! فرمود: علی و فاطمه و فرزندان آن دو.(۲)
۲. همچنین زمخشری نقل میکند که پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرمود: «هر کس با محبت آل محمد (صلیالله علیه و آله) از دنیا برود، شهید و آمرزیده مرده است و چنین کسی با ایمان کامل و بر سنّت و جماعت از دنیا رفته است.»(۳)
۳. در صحیح مسلم روایت شده است که پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرمود: «من دو گوهر گرانبها در میان شما میگذارم، یکی کتاب خدا که نور و هدایتگر است، پس چنگ زنید به آن و عمل کنید، و اهل بیتم، توجه میدهم شما را به خدا درباره اهل بیتم.» این جمله را دوبار تکرار فرمودند.(۴)
۴. حاکم نیشابوری، در مورد شأن نزول آیه تطهیرو انحصار آن به پنج تن آل عبا میگوید: «عبدالله بن جعفر از رسول خدا (صلیالله علیه و آله) روایت میکند که آن حضرت به هنگام نزول رحمت الهی فرمودند: «به سوی من بخوانید!» صفیه گفت: «چه کسی را؟» آن حضرت (صلیالله علیه و آله) فرمودند: «اهل بیتم را (علی و فاطمه و حسن وحسین)» وقتی آنان (علیهمالسلام) آمدند، آن حضرت (صلیالله علیه و آله) عبای خویش را بر روی آنان افکند، پس دستانش را بالا برد و عرض کرد: «خدایا! اینان اهل بیت من هستند، پس بر محمد و آل محمد صلوات فرستاد»، در این هنگام آیه شریفه تطهیر نازل شد.(۵)
۵. ام سلمه گوید: «آیه تطهیردر خانه من در حالی که پنج تن آل عبا در آن بودند، نازل گردید رسول خدا (صلیالله علیه و آله) آنان را با عبایی که بر روی ایشان افکند پوشانید، پس عرضه داشت: «اینان اهل بیت من هستند، پروردگارا، رجس و پلیدی را از آنان دور کن و ایشان را پاک و مطهر گردان».(۶)
در حدیث دیگری پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرمود: «از آنان سبقت نگیرید که هلاک میشوید و در حق آنان کوتاهی نکنید که باز هلاک میشوید از آنان بگیرید که اعلم از شما میباشند.»(۷)
محمد عبده در شرح نهج البلاغه خود از حضرت علی (علیهالسلام) اینگونه نقل میکند که حضرت (علیهالسلام) فرمود: «کجا هستند کسانی که گمان میکنند راسخ در علم هستند، همانا آنان دروغ میگویند و برما ستم کردند. چون خداوند ما را برگزیده و رفعت داد و به ما علم عطا کرد و بر آنان حرام نمود و ما را به اسرار داخل و آنان را خارج کرد و به وسیله ما هدایت رونق میگیرد. و ائمه و پیشوایان از قریش میباشند که در این بستر روئیدهاند و بنیهاشم شاخههای آن میباشند، کسانی که غیر از آنان صلاحیت ندارند، و ولایت برای غیر آنان مصلحت نیست.(۸)
آیه شریفه: فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون.(۹) یعنی اگر نمیدانید از کسانی که میدانند، سؤال کنید. بنا به نقل اهل سنّت در شأن اهل بیت (علیهمالسلام) نازل شده است.(۱۰)
صاحب ینابیع الموده روایت کرده که: «روزی فردی یهودی به نام «الاُعتل» خدمت پیامبر (صلیالله علیه و آله) رسید و عرض کرد یا رسول الله (صلیالله علیه و آله) در سینهام سؤالاتی دارم، اگر جواب دادی مسلمان میشوم. وگرنه ایمان نمیآورم. فرمود: «بپرس یا اباعماره، وی در ضمن سؤالاتی پرسید: ای پیامبر خدا آنچه جواب دادی، راست گفتی، حال مرا آگاه کن از وصی و جانشین خود که حتماً برای هر پیامبری جانشینی میباشد و حضرت موسی بن عمران، یوشع بن نون را وصی کرد، حضرت (صلیالله علیه و آله) فرمود: وصی و جانشین من علی بن ابیطالب است و بعد از آن دو فرزندش حسن و حسین (علیهمالسلام) . و در ادامه فرمود: نه نفر از ائمه (علیهمالسلام) از صلب فرزندم حسین (علیهالسلام) میباشند. مرد یهودی گفت: نامشان را برای من بگو. فرمود: بعد از امام حسین (علیهالسلام) فرزندش علی بن الحسین و بعد از او فرزندش محمدباقر و بعد جعفر بن محمد و بعد موسی بن جعفر و بعد علی بن موسی و بعد محمد بن علی و بعد علی بن محمد و بعد حسن عسکری و بعد حضرت مهدی (علیهمالسلام) میباشند…». یهودی ایمان آورد و حمد خداوند نمود.(۱۱)
نتیجه اینکه، ذکر فضائل برای ائمه (علیهمالسلام) از طرف شیعیان برای اینست که اولاً: آنان برگزیده خداوند بودهاند و از ویژگی خاصی برخوردارند، که دوست و دشمن به آن اعتراف دارند و ثانیاً: کتب اهل سنّت نیز بیشتر این فضائل را ذکر کرده، و ثالثاً: فضائل اهل بیت اززبان رسول خدا بیان شده است و ساخته شیعه نیست چنانچه اگر ساخته شیعه بود، امکان نداشت اهل سنّت در کتب خود بابهایی در فضائل آنان و احادیثی که حاکی از فضائل و مناقب آنان است ذکر کنند؟! و برای آنان مقامات عرفانی و ویژگیهای خاصی را بیان دارند؟ و رابعاً: زیبنده نیست به صرف این ادعا گفته شود که چون ما به مقام آنان دسترسی نداریم، پس این فضایل صحت ندارد پس اینکه برادران اهل سنّت در ذیل آیاتی، شأن نزول را برای ائمه (علیهمالسلام) میدانند، و روایاتی در شأن آنان از پیامبر (صلیالله علیه و آله) نقل میکنند، به خوبی روشن می سازد که اهل بیت(علیهمالسلام) هم مقاماتی خاص داشتهاند، و هم ساخته شیعه نیست و هم با سایر مسلمین فرق دارند، که اگر فرقی نبود، چرا برای بقیه مسلمین این همه روایات و کتب و مقالات نوشته و نقل نشده است؟!
پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) فرمود: «بزودی پس از من فتنهای برپا خواهد شد، پس هنگامی که چنین شد ملازم علی بن ابیطالب باشید، زیرا او اوّل کسی است که به من ایمان آورده و اوّل کسی باشدکه در روز قیامت با من مصافحه کند، او صدیق اکبرو فاروق این امت است، که میان حق و باطل جدائی افکند و او رهبرو پیشوای دین است.
پی نوشت:
- حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۰۷، سنن بیهقی، ج ۲، ص ۱۵۰. صحیح مسلم، ج ۵، ص ۲۶. و مسند احمد، ج ۴، ص ۱۰۷. تفسیرفخر رازی، ج ۶، ص ۷۸۳. کتاب فضائل الصحابه، حدیث ۴۴۲۵. در المنثور، ج ۵، ص ۱۹۸. نسائی، کتاب خصائص الامام علی ـ علیه السلام ـ .
- زمخشری، کشاف، ذیل آیه شوری:۲۳.
- تفسیر کشاف، همان.
- صحیح مسلم، باب فضائل علی بن ابیطالب، چاپ بیروت، شرح نووی، ج ۱۵ و ۱۶.
- مستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۷.
- سنن بیهقی، ج ۲، ص ۱۵۰.
- ابن حجر الشافعی، الصواعق المحرقه، ص ۱۴۸. السیوطی، الدر المنثور، ج ۲، ص ۶۰. کنز العمال، ج ۱، ص ۱۶۸.
- عبده، محمد، نهج البلاغه، ص ۱۴۳، خطبه ۱۴۳.
- نحل:۴۳.
- تفسیر الطبری، ج ۱۴، ص ۱۳۴. تفسیرابن کثیر، ج ۲، ص ۵۷۰. تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۷۲. شواهد التنزیل، للحسکانی، ج ۱، ص ۳۳۴.
- القندوزی الحنفی، ینابیع الموده، چاپ اسلامبول، ص ۴۴۰.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.