- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
شبهه
چرا از میان دختران پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم)، فقط این فضیلتها برای حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) است و کوثر درباره او نازل شده است با اینکه دختران دیگری هم داشته است؟
پاسخ شبهه
از آنجایی که حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) باید مادر ۱۱ امام (علیه السلام) باشد، کسی که بخواهد سرچشمه ۱۱ نور باشد، باید از جایگاه خیلی ویژهای برخوردار باشد و هر زنی، شایستگی این مقام نیست. البته: وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ؛ فضیلت به دست خداوند است و به هر کس که بخواهد میدهد.[۱]
خب، چرا در میان فرزندان حضرت ابوطالب (علیه السلام) ـ ۱۲ فرزند ـ آقا امیر المومنین (علیه السلام) دارای اینهمه فضیلت شد؟ در میان آن همه عرب، چرا نبی مکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) برای رسالت انتخاب شد؟ همهاش به دست خداست. تا یار که را خواهد و میلش به که باشد. مضافا که باید کسی باشد که شایستگی همسری آقا امیر المومنین (علیه السلام) را به ما هو هو داشته باشد و بتواند سند محکمی باشد برای اثبات خلافت امیر المومنین (علیه السلام) و نشان دادن حقائق دینی و سندی باشد بر بطلان کسانی که داعیه خلافت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) را داشتند و نه شایستگی را داشتند و نه توانستند از خود شایستگی نشان بدهند. اگر شما قضیه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را ملاک قرار بدهید، خیلی از قضایا حل میشود. شما همه قضایا را مطرح میکنید، جز قضیه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها). این نشان میدهد که ماجرا چیست؟
یکی از دانشجویانی که جدیدا شیعه شده بود، میگفت: من در رابطه با اختلافی که میان حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) و خلفاء بود، مطالعه کردم و بین دو راهی قرار گرفتم که یا باید حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را انتخاب کنم یا خلفاء را. آمدم زندگی حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را زیر رو کردم و یک نقطه ضعف پیدا نکردم. زندگی خلفاء را بررسی کردم و دیدم چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام و بعد از خلافتشان، مملو از خطاست. دیدم به دور از انصاف است که حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را رها کنم و آنها بچسبم. در خود صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است:
فاطمه بضعه منی، فمن أغضبها أغضبنی.[۲]
فاطمه، پاره تن من است و هر کس او را غضبناک کند، مرا غضبناک کرده است.
فاطمه بضعه منی، یؤذینی ما آذاها.[۳]
فاطمه، پاره تن من است و هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است.
إن فاطمه غضبت علی ابی بکر و لم تکلمه حتی ماتت.
فاطمه از دست ابوبکر عصبانی و غضبناک شد و تا آخرین لحظه عمرش با او سخن نگفت.[۴]
این از معجزات حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) است. با آن همه تحقیق که در کتابها انجام دادند، این حدیث تحقیق نشده است.
ابن قتیبه میگوید:
و الله! لأدعون الله علیک فی کل صلاه أصلیها. [۵]
قسم به خداوند! بعد از هر نماز، تو نفرین میکنم.
این قضیه ثابت است که حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) از دست آن دو نفر غضبناک بود. اذیت کردن حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها)، اذیت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) و قرآن هم میگوید:
إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآَخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا[۶]
علامه امینی (ره) میفرماید:
شما اهل سنت به تواتر نقل کردهاید:
من مات بلا إمام مات میته جاهلیه.
هر کس بدون امام از دنیا برود، به مرگ دوران جاهلیت مرده است.
یا باید بگویید این روایت دروغ است و پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) این را نفرموده است، که ما این حرف را از شما نمیپذیریم؛ چون با سند صحیح در حدّ تواتر نقل کردهاید. پس نمیتوانید این حدیث را منکر شوید و یا باید بگویید با اینکه پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) این حدیث را فرموده بود و ابوبکر امام بود، ولی حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) بدون امام از دنیا رفت و سخن پدرش را زیر پا گذاشت و ـ نستجیر بالله ـ وارد جهنم شد. آیا میتوانید این را قائل شوید؟! روایات شما میگوید:
فاطمه سیده نساء اهل الجنه. فاطمه، سرور زنان بهشتی است. [۷]
راه دیگری میماند و آن اینکه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها)، ابوبکر را امام نمیدانست و او را غاصب میدانست و با او بیعت نکرد. کسی را که حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها)، تنها یادگار پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) با او بیعت نکرد، شایستگی برای امامت ندارد و اگر شایسته بود، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) پیشقدم میشد.
علامه امینی (ره) به دانشگاه الأزهر مصر رفته بود و همین مطلب را با آنها مطرح کرد و هیچکدامشان جوابی نداشتند. فردی که باید سند حقانیت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) باشد، بعد از هزاران سال، یک جوان سنی و وهابی میآید حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) را سند حقانیت قرار میدهد و بیدار میشود، از مقام بالا و والائی برخوردار میشود. اگر کوچکترین نقصی در زندگی حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) بود، نمیتوانست سند حقانیت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) باشد.
پی نوشت ها:
[۱] . سوره حدید/آیه۲۹
[۲] . صحیح البخاری، ج۴، ص۲۱۰
[۳] . صحیح مسلم، ج۷، ص۱۴۱
[۴] . صحیح البخاری، ج۴، ص۴۲ و ج۸، ص۳ ـ مسند احمد، ج۱، ص۶ ـ السنن الکبرى للبیهقی، ج۶، ص۳۰۰ ـ البدایه و النهایه لإبن کثیر، ج۵، ص۳۰۶ ـ السیره النبویه لإبن کثیر، ج۴، ص۵۶۷ ـ فتح الباری لإبن حجر، ج۶، ص۱۳۹
[۵] . الامامه و السیاسه لإبن قتیبه الدینوری، تحقیق الزینی، ج۱، ص۲۰
[۶] . سوره أحزاب/آیه۵۷
[۷] . صحیح البخاری، ج۴، ص۲۰۹ ـ مسند احمد، ج۵، ص۳۹۱ ـ المستدرک الصحیحین للحاکم النیشابوری، ج۳، ص۱۵۱