- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
حضرت حمزه (علیه السلام) عموی بزرگوار رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) معروف به «اسد الله» است. یکی از راه های شناخت ویژگی ها و فضائل اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) توجه و بررسی آیاتی است که در مورد آنها نازل شده است. با بررسی محتوای برخی از این آیات، می توان به ویژگی ها و فضائل حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) دست یافت.
تقوا
یکی از آیاتی که صفت «تقوا» را برای حضرت حمزه (علیه السلام) اثبات کرده و او را در زمره متقین وارد می کند، آیه ۱۵ سوره آل عمران است. حسکانی در شان نزول آیه آورده است که این آیه در شان علی بن ابی طالب (علیه السلام) و حمزه سید الشهدا و عبیده بن حارث نازل شده است.[۱]
با توجه به روایت حسکانی، حضرت حمزه (علیه السلام) در زمره افراد با تقوایی است که به واسطه وجود ملکه تقوا، می توان صفات متقین را که در آیات قرآن از جمله آیات ۱۵ و ۱۶ سوره آل عمران و یا آیات اول سوره بقره آمده است به ایشان نسبت داد.
فلاح و رستگاری
یکی دیگر از آیاتی که در شان حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) نازل شده و خبر از فلاح و رستگاری ایشان می دهد، آیه ۲۰۰ سوره آل عمران است. خداوند می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! در برابر مشکلات و هوس ها استقامت کنید و در برابر دشمنان (نیز) پایدار باشید و از مرزهای خود مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید.
کلبی از ابی صالح نقل می کند که ابن عباس در تفسیر کلام خدا گفت: (اصْبِرُوا) یعنی صبور باشید نزد خودتان و (صابروا) در مقابله با دشمن صبور باشید و (رابطوا) در راه خدا جهاد کنید و آیه «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» در شان مصطفى (صلى الله علیه و آله) و مرتضی (علیه السلام) و حمزه سید الشهدا نازل شده است که چنین اوصافی داشتند.[۲]
شهادت
در قرآن کلمه «شهید» به معنای مقتول در راه خدا نیامده است. در قرآن فقط «قتل فی سبیل الله» به کار رفته است؛ مانند آیه «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً»[۳]. اما بنا بر بعضی از احادیث و در اصطلاح، غالبا «شهید» بـر کسی که در راه خدا مجاهدت کرده و کشته شده است اطلاق می شود.
از حضرت حمزه (علیه السلام) در آیه «و من یُطع الله والرسول فأولئک مع الذین أنعم الله عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصَّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً»[۴] بـه عنوان مصداق «الشهداء» یاد شده است.[۵]
طبق روایت شیخ طوسی از انس بن مالک، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در تفسیر آیه ۶۹ سوره نساء فرمود: «من النبیین الذین أنعم الله علیهم» که اول آنان در نبوت و آخرشان در بعثت هستم و از صدیقین علی بن ابی طالب (علیه السلام) است؛ چون زمانی که خدای سبحان مرا به رسالت برانگیخت، او اولین تصدیق کننده رسالت بود و از شهداء حمزه سید الشهدا و جعفر طیار هستند و از صالحین دخترم فاطمه (سلام الله علیها) و دو فرزندش حسن و حسین (علیهما السلام) سید جوانان اهل بهشت هستند.[۶]
ایمان به آیات خداوند در حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام)
از جمله آیاتی که به ایمان حقیقی حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) گواهی می دهد، آیه ۵۴ سوره انعام می باشد: «هو إذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنا فَقُلْ سَلامُ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سوءاً بِجَهَالَهٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»؛[۷] در احادیث ذیل این آیه شریفه آمده است که این آیه در شان علی بن ابی طالب (علیه السلام)، حضرت حمزه، جعفر و زید نازل شده است.[۸]
انس بن مالک گوید: جماعتی نزد پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) شرفیاب شده گفتند: ما گرفتار گناهان بسیاری شده ایم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) در جواب آنها سکوت کرد و این آیه نازل شد. عطا گفته است که آن جماعت تعدادی از صحابه مانند حمزه، جعفر، مصعب بن عمیر و عمار و… بودند که آیه درباره آنها نازل شد. [۹]
اصحاب اعراف
یکی دیگر از آیاتی که نام حضرت حمزه (علیه السلام) در شان نزول آیه ذکر شده است، آیه ۴۶ سوره اعراف است. «اعراف» جمع «عُرف» به معنای «تاج خروس، یال اسب، قسمت بالای هر چیز، زمین های بلند و مرتفع که پر از شن و ماسه باشند» آمده است.[۱۰] در قرآن نیز به معنای دیواری بین بهشت و جهنم گفته شده است.[۱۱]
ابن عباس در تفسیر آیه و توضیح «اعراف» گفته است که: «اعراف» جایگاه بلندی است بر روی صراط که علی بن ابی طالب (علیه السلام) ، حمزه سید الشهدا، جعفر طیار و عباس بر آن بلندی قرار دارند. آنان دوستان خود را که دارای چهره های نورانی هستند و دشمنان خویش را هم که دارای چهره سیاه و تاریک اند می شناسند.[۱۲]
حمزه سید الشهدا (علیه السلام) شایسته سرپرستی مسجد الحرام
یکی از آیاتی که حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) یکی از مصادیق آن در روایت معرفی شده است، آیه ۳۴ سوره انفال است؛ «و ما لهم ألا یُعَذِّبَهُمُ الله و هم یصلون من المسجد الحرام و ما کانوا أولیاءه إن أولیاؤه إلا المتقون وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ»؛
سرپرستی مسجد الحرام افتخاری برای افراد بود و کفار مکه، خود را به شایسته تر از سرپرستان و متصدیان مسجدالحرام می دانستند. خداوند گمان آنها را تکذیب کرد و فرمود سرپرستان واقعی مسجد الحرام باید افرادی باشند که متقی و پرهیز کار هستند.
همچنین در روایتی از ابن عباس آمده است که منظور از «و ما کانوا» کفار مکه هستند، یعنی کفار مکه اولیا و دوستان پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیستند، «إن أولیاؤُهُ إِلا الْمُتقون»؛ بلکه دوستان و اولیای او کسانی هستند که از شرک و گناه کبیره پاک و از متقین می باشند و آنان علی بن ابی طالب (علیه السلام)، حمزه، جعفر و عقیل هستند که دوستان حقیقی و راستین پیامبر (صلی الله علیه و آله) می باشند.[۱۳]
طهارت قلب از حقد و کینه
یکی از بزرگ ترین ناراحتی های انسان ها در زندگی دنیا که سرچشمه پیکارهای وسیع اجتماعی می شود و علاوه بر خسارت های سنگین جانی و مالی، آرامش روح را به کلی بر هم میزند، کینه توزی و حسد است.[۱۴]
خداوند در وصف بهشتیان فرموده است: «و نزقنا ما فی صدورهم من قبل إخواناً عَلى سُرُرٍ متقابلین»؛[۱۵] طبق روایت این آیه در حق بزرگوارانی مانند امیرالمومنین علی (علیه السلام)، حمزه سید الشهدا، جعفر طیار، عقیل، ابوذر، سلمان فارسی، عمار یاسر، مقداد، امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) نازل شده است که خداوند غل و حسد را از قلوب آنان برداشته است.[۱۶]
ولی خدا
در روایتی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است از بندگان کسانی هستند که پیامبران به آنان غبطـه می خورند، آنها بدون داشتن مال و متاع دنیا با رحمت خدا یکدیگر را دوست دارند و چهره هایشان نورانی است و چون مردم می ترسند، آنها نمیترسند و وقتی مردم اندوهگین می شوند، آنهـا اندوهگین نمی شوند، آیا می دانید آنان چه کسانی هستند؟ فرمود: آنان علی بن ابی طالب و حمزه بن عبدالمطلب و جعفر و عقیل هستند و سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «ألا إن أولیاء الله لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ».[۱۷]
مدافع سرسخت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، مخاصمه در راه خدا
مجاهدت در راه خداوند و مبارزه با دشمنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از امتیازات ویژه ای است که حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) از آن برخوردار است؛ آیه ۱۹ سوره حج بیانگر این امتیاز برای آن حضرت می باشد.
فیس بن عباده می گوید: از ابوذر شنیدم که سوگند یاد کرد آیه شریفه «هذان خصمان اختصموا فی ربهم»، درباره متخاصمین جنگ بدر نازل شد که علی (علیه السلام)، حمزه و ابو عبیده با مشرکان به نبرد پرداختند و سرانجام سه نفر مبارزان مشرک با شمشیر سه تن از دلاوران اسلام به هلاکت رسیدند؛ حمزه بن عبدالمطلب که عتبه بن ربیعه را کشت و علی بن ابی طالب (علیه السلام) که ولید بن عتبه را کشت و عبیده بن حارث بن عبدالمطلب که شیبه بن ربیعه را کشت.[۱۸]
برخورداری از نعمت های بهشتی
آیات ۲۳ و ۲۴ سوره حج نیز از آیاتی است که در روایات شان نزول آن نام حضرت حمزه (علیه السلام) آمده است. از ابن عباس در توضیح آیه کریمه «إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا …» نقل شده است که مصداق «الَّذِینَ آمَنُوا» علی و حمزه و عبیده هستند که در جنگ بدر جان را در کف گذاشته و از آیین محمد (صلى الله علیه و آله) دفاع کردند و خدای بزرگ چنین پاداشی را به پاس خدمات آنان بر ایشان منظور کرد.[۱۹]
وعده نیکو از جانب خداوند برای حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام)
درباره آیه«أ فمَن وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسَناً فهو لاقیه کَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتاع الحیاه الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیامَهِ مِنَ الْمُحْضَرِین»[۲۰] آمده است که قسمت اول این آیه درباره امام علی (علیه السلام) و حمزه سید الشهدا و قسمت دوم درباره ابوجهل نازل شده است.
ابان بن تغلب از مجاهد درباره آیه شریفه «أ فَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِیهِ» سوال کرد، او پاسخ داد: این آیه در شان علی بن ابی طالب و حمزه نازل شد که پیوسته مورد لطف و عنایت خدای سبحان هستند و در این آیه و عده نیکو به آنان داده شده است. بخش دیگر آیه «کَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتاعَ الْحَیاهَ الدُّنْیا» درباره ابوجهل است.[۲۱]
وفای به عهد با خداوند
یکی دیگر از آیاتی که در شان نزول آن نام حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) ذکر شده است، آیه ۲۳ سوره احزاب است. که «نَحب» بر وزن «فَلس» به معنای عهد و پیمان و نذر محکوم به وجوب است. «قضی فلان نَحبَهُ» یعنی به نذرش وفا کرد.[۲۲]
در سبب نزول آیه شریفه از قول علی بن ابی طالب (علیه السلام) آمده است که من و عمویم حمزه و برادرم جعفر و پسرعمویم عبیده عهد کرده بودیم که نسبت به خدا و رسول او (صلی الله علیه و آله) وفادار بمانیم؛ از میان ما ،حمزه، جعفر طیار و عبیده به شهادت رسیدند و من از منتظرانم.[۲۳]
در تفسیر آیه نیز به این مطلب اشاره شده است که یکی از مومنان صادقی که در وفای به عهد و پیمان خود با خداوند و رسول خدا پایدار ماند، حضرت حمزه است.[۲۴] عدم فرار از جنگ، عهد و پیمانی بود که آنها بر آن استقامت ورزیدند و هیچگاه صحنه جنگ را تا رسیدن به لقاءالله ترک نکردند و این فضیلت برای حضرت حمزه (علیه السلام) در جنگ احد با شهادتش به اثبات رسیده است.
صداقت و راستگویی از ویژگی های حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام)
از مصادیق بارز آیه شریفه ۱۵ سوره حجرات و از کسانی که خداوند در آیه شریفه صداقت آن ها را با تاکید بیان کرده است، حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) است. در روایتی از ابن عباس آمده است که این آیه درباره حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام)، حمزه و جعفر طیار نازل شده است که در راه خدا با دشمنان جهاد کردند و در ایمانشان شک و تردید نکردند و خداوند در این آیه به صداقت و وفاداری آنها گواهی داد.[۲۵]
منظور از «جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» آن است که مومنان با تمام توان در انجام تکلیف مالی الهی مانند زکات و سایر انفاقات واجب و انجام تکالیف بدنی مانند نماز و روزه و حج و غیره تلاش می کنند.[۲۶]
نکته مهم آن است که ایثار جان و مال در راه خدا باشد؛ این افراد از کسانی هستند که گفتارشان با عملشان مطابق است، آنها مومنان واقعی و راست گویان حقیقی اند و تاریخ زندگانی حضرت حمزه (علیه السلام) و رشادت های او در جنگ بدر و احد، گواهی می دهد که او از افرادی است که بعد از ایمان به خدا و رسول او (صلی الله علیه و آله) دچار تردید نشد و با مال و جان و با تمام توان در راه خداوند تلاش نمود و در این راه به شهادت رسید و در زمره افرادی قرار گرفت که خداوند به صداقت او در گفتار و عمل شهادت داده است.
بنیان مرصوص
صحابه رسول خدا (صلى الله علیه و آله) علاقه مند بودند که بدانند چه اعمالی نزد خداوند ارزش بیشتری دارد تا در تحصیل آن بکوشند و خداوند آیه ۴ سوره صف را نازل کرد.[۲۷] که این آیه درباره امام علی (علیه السلام)، حضرت حمزه و عبیده بن الحارث و سهل بن حنیف و حارث بن ابى دجانه الانصاری نازل شده است.[۲۸]
«صف» مصدر به معنای اسم فاعل و به معنای قرار دادن چیزی در خط مستقیم است؛ مانند اینکه چند نفر انسان یا چند درخت در یک خط صاف قرار بگیرند.[۲۹] «بنیان مرصوص» به معنای محکم کردن بنا و ساختمان است، گویا که با قلع و سرب ساخته شده است.[۳۰]
قرآن کریم مومنانی را که در جنگ پایداری می کنند و از هم جدا نمی شوند، به بنای محکمی که از سرب ساخته شده تشبیه کرده و خبر داده است که این افراد محبوب خداوند هستند؛ بنابراین آنچه در جنگ ها اهمیت دارد، پیکار در راه خدا با اتحاد و انسجام کامل مانند سدی پولادین است که از مهم ترین عوامل پیروزی است.
در حقیقت قرآن، دشمنان را به سیلاب ویرانگری تشبیه کرده است که تنها با سد فولادین آنها را می توان مهار کرد. نقش اجزاء در یک بنا یا سد عظیم در صورتی تاثیر گذار است که هیچ گونه فاصله و شکافی در میان آنها نباشد. چنانکه گویی یک واحد هستند. قرآن کریم این مهم را با تعبیر «بنیان مرصوص» به خوبی بیان کرده است.[۳۱]
نورانیت چهره در قیامت
انس بن مالک از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) درباره آیه ۳۸ و ۳۹ سوره عبس: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسفِرَه»، سوال کرد؛ حضرت فرمود: چهره های خندان و دل های شاد متعلق به فرزندان عبدالمطلب است. من و علی بن ابی طالب، حمزه، جعفر طیار، حسن، حسین و فاطمه (علیهم السلام) در قیامت از قبرها بر می خیزیم در حالی که چهره های ما مانند آفتاب نورانی است.[۳۲]
همان طور که در روز قیامت مجرمان از روی ظاهر و سیمایشان شناخته می شوند.[۳۳] کسانی که اهل وضو، نماز شب و مجاهده در راه خدا بوده اند، با نورانیت چهره هایشان شناخته خواهند شد، بی شک با بشارت رسول خدا (صلى الله علیه و آله) حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) از جمله افرادی است که به واسطه عبادت و مجاهدت در راه خدا و دفاع از پیامبر (صلی الله علیه و آله) با چهره ای نورانی در قیامت از سایرین ممتاز خواهد شد.
نتیجه گیری
در این مقاله به روش توصیفی، تحلیلی با بررسی شان نزول حدود بیست آیه، شانزده ویژگی و فضیلت برای حضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) بیان شده است. برخی عناوین این صفات و فضائل عبارت است از: «ایمان»، «تقوی»، «شهادت»، «شایستگی سرپرستی مسجد الحرام»، «طهارت قلب از حقد و کینه»، «وفای به عهد»، «مدافع سرسخت رسول خدا (ص)»، «استواری در راه حق»، «مجاهدت»، «ولی خدا»، «صداقت و راستگویی» و «نورانیت چهره در قیامت».
پی نوشت ها
[۱]. حسکانی: ۱، ۱۵۱.
[۲]. حسکانی: ۱، ۱۷۴ و ۱۸۰.
[۳]. آل عمران: ۱۶۹.
[۴]. نساء: ۶۹.
[۵]. حسکانی: ۱، ۱۹۷.
[۶]. قمی مشهدی: ۳، ۴۶۲؛ بحرانی: ۲، ۱۲۵.
[۷]. انعام: ۵۴.
[۸]. فرات کوفی: ۱، ۱۳۴؛ حسکانی: ۱، ۳۶۱.
[۹]. طبرسی: ۸، ۱۰۸.
[۱۰]. ابن منظور: ۹، ۲۴۱.
[۱۱]. جوهری: ۴، ۱۴۰۱.
[۱۲]. ثعلبی: ۴، ۲۳۶.
[۱۳]. حسکانی: ۱، ۲۸۳.
[۱۴]. مکارم شیرازی: ۲، ۴۷.
[۱۵]. حجر: ۴۷.
[۱۶]. حسکانی: ۱، ۱۳۱۳؛ بحرانی: ۳، ۳۷۳.
[۱۷]. یونس: ۶۲و۶۳؛ مرعشی:۱، ۳۲۵.
[۱۸]. بحرانی: ۳، ۸۶۲؛ حسکانی: ۱، ۵۱۶؛ سیوطی: ۴، ۳۴۸. واحدی ۳۱۷؛ طبرسی: ۷، ۱۲۳.
[۱۹]. فرات کوفی: ۲۷۳؛ قمی مشهدی: ۹، ۶۸.
[۲۰]. قصص: ۶۱.
[۲۱]. واحدی: ۱ ،۳۴۹؛ حسکانی: ۱، ۵۶۳؛ قمی مشهدی: ۱۰.
[۲۲]. راغب اصفهانی: ۷۹۳.
[۲۳]. بحرانی: ۴، ۴۲۹.
[۲۴]. قمی: ۱۰، ۳۰۷؛ حسکانی: ۲۰، ۶.
[۲۵]. حسکانی: ۲، ۲۵۹.
[۲۶]. طباطبایی: ۱۸، ۴۹۴ و ۴۹۲.
[۲۷]. محقق: ۱، ۸۰۷.
[۲۸]. بحرانی: ۵، ۲۶۳؛ قمی مشهدی: ۱۳، ۲۲۱؛ فرات کوفی: ۱، ۴۸۱.
[۲۹]. راغب اصفهانی: ۴۸۶.
[۳۰]. راغب اصفهانی: ۳۳۵.
[۳۱]. مکارم شیرازی: ۲۴، ۶۵.
[۳۲]. حسکانی: ۲، ۴۲۳؛ کاشانی؛ ۱۰، ۱۵۷.
[۳۳]. ر.ک: الرحمن: ۳۱.
منابع
- حسکانی، عبیدالله بن عبدالله؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، وزاره الثقافه و الارشادالاسلامی، مؤسسه الطبع و النشر، ۱۴۱۱ق.
- قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، تهران، ۱۳۶۸ ش.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان؛ البرهان فى تفسیر القرآن، موسسه البعثه، قسم الدراسات الاسلامیه، قم، ۱۴۱۵ ق.
- کوفی فرات، ابن ابراهیم؛ تفسیر فرات الکوفی، وزاره الثقافه والارشاد الاسلامی، مؤسسه الطبع و النشر، تهران، ۱۴۱۰ ق.
- طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناصر خسرو، تهران، چاپ: ۳، ۱۳۷۲ش.
- ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، بیروت، ۱۴۱۴ ق.
- جوهری، اسماعیل بن حماد الصحاح؛ مصحح: عطار احمد عبدالغفور، دارالعلم الملائین، بیروت، ۱۳۷۶ق.
- ثعلبی، احمد بن محمد؛ الکشف و البیان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۲ ق.
- مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ: ۱۰، ۱۳۷۱ش.
- مرعشی، شهاب الدین؛ موسوعه الامامه فى نصوص اهل السنه، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۸۵ش.
- سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر؛ الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)، قم، ۱۴۰۴ ق.
- قرطبی، محمد بن احمد؛ الجامع لأحکام القرآن، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۶۴ ش.
- واحدی، علی بن احمد؛ اسباب نزول القرآن ، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد على بیضون، بیروت، ۱۴۱۱ ق.
- ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد؛ تفسیر القرآن العظیم ابن ابی حاتم، مکتبه نزار مصطفى الباز، ریاض، ۱۴۱۹.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات ألفاظ القرآن، دار الشامیه، بیروت، ۱۴۱۲.
- قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر القمی، دار الکتاب، قم، چاپ ۳، ۱۳۶۳ ش.
- طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسه الأعلمى للمطبوعات، بیروت، چاپ ۲، ۱۳۹۰ ق.
- محقق، محمدباقر؛ نمونه بینات در شان نزول آیات اسلامی، تهران، چاپ ۴ ، ۱۳۶۱ش.
- کاشانی، فتح الله بن شکر الله، زبده التفاسیر، مؤسسه المعارف الاسلامیه، قم، ۱۴۲۳.
اقتباس از مقاله فضائل حضرت حمزه (علیه السلام) با تکیه بر شان نزول آیات قرآن، مدینه امانی؛ مطالعات تاریخی امت اسلامی، پاییز و زمستان ۱۴۰۰، شماره ۸، ص ۱۲۷ الی ۱۵۳.