- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- 0 نظر
قرآن در موارد متعدد و به مناسبت های مختلف، از فریضه نماز سخن به میان آورده و مؤمنان را به این عبادت سازنده توجه داده است. تعابیری که نیز از زبان پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) در مورد نماز بیان شده است، هر کدام حکایت از عظمت این عبادت دارد. آموزه های عارفان مسلمان نیز در ارتباط با فریضه نماز، به منزله تایید و تصدیق شریعت و در ادامه آن است. در این مقاله برخی از آیات و روایات مربوط به فریضه نماز را همراه با آموزه هایی از عارفان مسلمان ذکر می کنیم.
فریضه نماز، رأس اسلام است
در سال دهم هجرت پیامبر اکرم (ص) ، معاذ بن جبل را به نمایندگی، به یمن فرستاد. در آستانه اعزام، پیامبر اکرم (ص)، برنامه تبلیغاتی او را مشخص فرمود که یکی از فرازهای آن فرمان در مورد فریضه نماز و اقامه آن است: «وَ لْیَکُنْ أَکْثَرُ هَمِّکَ الصَّلَاهَ فَإِنَّهَا رَأْسُ الْإِسْلَامِ بَعْدَ الْإِقْرَارِ بِالدِّینِ»،[۱] و باید بیشترین همت خود را در ترویج و اقامه فریضه نماز به کار گیری چون پس از اقرار و اعتقاد به اصل دین به منزله سر آن است.
در باب بیست و چهارم کتاب رساله قشیریه، اندر مراقبت، آمده است: جریر بن عبدالله گوید: جبرئیل علیه السلام، نزدیک پیغامبر، صلی الله علیه و سلم، آمد بر صورت مردی … پیغامبر را، علیه الصلوه و السلام، گفت: خبر گوی مرا از اسلام. گفت: نماز به پای داشتن، و زکوه بدادن، و حج کردن و روزه ماه رمضان داشتن.[۲] ثوبان گوید: … پیغامبر گفت صلى الله علیه و سلم: راست باشید و بدانید که بهترین دین شما نماز است.[۳]
رشید الدین میبدی نیز تزکیه و شهادت به زبان و عمل به وسیله فریضه نماز را از ارکان ایمان و وسیله نجات و فلاح می داند: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى» به پیروزی و نجات و نجاح پیوست بنده ای که سه چیز به جای آورد و آن سه چیز ارکان ایمان است؛ «تَزَکَّى» تصدیق است از میان جان؛ «وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ» شهادت است بر زبان؛ «فَصَلَّى» عمل است به ارکان، و از اعمال نماز به ذکر مخصوص کرد زیرا که نماز، معظم اعمال است و بهینه احوال است.[۴]
فریضه نماز، ستون دین است
تعبیر دیگری که در مورد فریضه نماز در زبان پیشوایان دینی وجود دارد، نسبت آن را به دین چون ستون و عماد می داند: امیرالمومنین (ع) می فرماید: «اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاهِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُم»[۵]، از خداوند در مورد فریضه نماز بترسید، زیرا فریضه نماز ستون دین شماست.
آنچه در منابع روایی از فریضه نماز با عنوان «عمود دین» یاد شده به منزله شاهرگ حیات طیبه است که نمازگزار به دست خود بنایی محکم بر می افرازد تا بر آن تکیه زده و کمر راست کند، لذا هر چه این ستون محکم تر بنا شود بهره وری افزون خواهد بود.
شیخ احمد جام نامقی، پایداری خانه ایمان را در برپایی فریضه نماز می داند: «و این نماز چیزی است که رسول (ص) می فرماید «الصَّلَاهُ عِمَادُ الدِّین»[۶]؛ چنان که خانه بی استون بنماند، ایمان بی نماز نماند؛ و چون نماز رنگ اخلاص ندارد مَجاز باشد و هیچ را نشاید؛ و چون رنگ اخلاص دارد و از سر غفلت نکند نماز از گردن وی بیوفتد؛ و چون خشوع با زان یار گردد نماز نماز گردد و فلاح پیدا آید و چون زهد با زان یار گردد اضعاف پیدا آید.[۷]
فریضه نماز، برترین عمل است
در روایات دیگری فریضه نماز به عنوان برترین عمل معرفی می شود: «أُوصِیکُمْ بِالصَّلَاهِ وَ حِفْظِهَا فَإِنَّهَا خَیْرُ الْعَمَلِ وَ هِیَ عَمُودُ دِینِکُم»[۸]، امیرمومنان (ع) می فرماید: شما را به نماز و مراقبت از احکام و شرایط آن سفارش می کنم زیرا فریضه نماز برترین عمل و عمود دین شما است.
معاویه بن وهب گوید از امام صادق (ع) پرسیدم: بالاترین و محبوب ترین چیزی که سبب می شود بندگان به وسیله آن به خدا نزدیک شوند چیست؟ حضرت فرمود: «مَا أَعْلَمُ شَیْئاً بَعْدَ الْمَعْرِفَهِ أَفْضَلَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاه»[۹] بعد از شناخت خدا چیزی را از این نماز برتر نمی دانم.
در نظر شیخ جام، نماز یکی از شامل ترین احکام عبادی اسلام است و بسیاری از مراتب سلوک و مقامات عرفانی در نماز متمرکز شده است: کارهای خدای تعالی همه نیکو است و فاضل است؛ اما نماز از همه فاضل تر است و بهتر است؛ زیرا که همه طاعت ها در نماز باز جای آید، هم ذکر، هم فکر، و هم حفظ حواس و هم رکوع و هم سجود و هم تکبیر و هم تهلیل و هم تسبیح، و هم قرائت، و هم استقبال قبله و هم طهارت و هم پاکی جامه و هم پاکی جای و هم خاموشی، و هم طعام ناخوردن و هم شراب ناخوردن و هم چشم و زمان نگه داشتن و دست نگه داشتن از گرفتن و پای نگه داشتن از رفتن ناصواب و هم راز کردن و نیاز نمودن و دعا کردن و هم حاجت خواستن و هم سنت رسول (ص) باز جای آوردن، و هم فرمان خدای نگه داشتن.[۱۰]
فریضه نماز، معیار پذیرش سایر اعمال
در تعالیم اسلامی در حوزه عمل انسان فریضه نماز محور اعمال به حساب می آید، به گونه ای که اگر فریضه نماز پذیرفته شود سایر اعمال نیز پذیرفته خواهند شد؛ امام صادق (ع) می فرماید: «أَوَّلُ مَا یُحَاسَبُ عَلَیْهِ الْعَبْدُ الصَّلَاهُ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَیْهِ رُدَّ عَلَیْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ»[۱۱]، نخستین چیزی که در روز قیامت از بنده حسابرسی می شود فریضه نماز است؛ پس اگر پذیرفته شد سایر اعمال او نیز پذیرفته می شود و چنانچه فریضه نماز او پذیرفته نشود، سایر اعمال او هم قبول نخواهد شد.
غزالی می نویسد: گفت اول چیزی که نگاه کنند روز قیامت نماز بود، اگر تمام باشد و به شرط بود، بپذیرند و دیگر عمل ها به تبعیت وی چنانکه باشد بپذیرند و اگر ناقص بود بر روی وی باز زنند، با همه اعمال دیگرش؛ و رسول (ص) گفت هر که طهارت نیکو کند و نمازی به وقت خویش بگزارد و رکوع و سجود وی نیکو به جای آرد و به دل خاشع و متواضع باشد، نماز وی همی شود تا به عرش، سپید و روشن، و همی گوید که خدای تعالی ترا نگاه دارد چنانکه تو مرا نگاه داشتی؛ و هر که نماز نه به وقت کند و طهارت نیکو نکند، و رکوع و سجود نیکو نکند و خضوع و خشوع تمام در آن به جای نیارد، آن نماز همی شود تا به آسمان، سیاه و تاریک، و همی گوید: خدای تعالی ترا ضایع گرداناد، چنانکه تو مرا ضایع گذاشتی تا آنگه که حق تعالی خواهد که نماز وی چون جامه خلق اندر هم بپیچند و بر روی وی باز زنند.[۱۲]
نماز، معراج مؤمن
عارفان بر اساس آیاتی چون «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ»[۱۳] و نیز احادیثی چون «الصَّلَاهُ مِعْرَاجُ المُؤْمِنِ»، عبادات، به ویژه نماز را به منزله دعوت به مشارکتی هر چند ضعیف در تجربیات پیامبر (ص) تلقی کرده اند.
هجویری، نماز را معراجی برای رسول اکرم (ص) می داند و در باب این حدیث که «یَا بلَال أقِم الصَّلَاهَ أرِحنَا بِها»[۱۴] توضیح می دهد که: چون رسول را صلعم به معراج بردند و به محل قرب رسانیدند نفسش از کون گسسته شد، بدان درجه رسید کی دلش بود، نفس به درجه دل رسید، و دل به درجه جان، و جان به محل سر، و سر از درجات فانی کشت و از مقامات محو شد و از نشانی ها بی نشان ماند و اندر مشاهدت از مشاهدت غایب شد و از مغایبه برمید، شرب انسانی متلاشی شد، مادت نفسانی بسوخت، قوت طبیعی نیست گشت، شواهد ربانی اندر ولایت خود از خود به خود نماند، معنی به معنی رسید و اندر کشف لم یزل محو شد، بی اختیار خود به تشوقی اختیار کرد گفت: بار خدایا مرا بدان سرای بلا باز مبر و اندر بند طبع و هوا مفکن. فرمان آمد که حکم ما چنین است کی باز گردی با دنیا مر اقامت شرع را، تا ترا اینجا آنچ بداده ایم آنجا هم بدهیم. چون به دنیا باز آمد هر گاه که دلش مشتاق آن مقام معلا و معالی گشتی گفتی «أرِحنَا یَا بلَال بِالصَّلَوه»، پس هر نمازی وی را معراجی بودی و قربتی، خلق ورا اندر نماز دیدی جان وی اندر نماز بودی و دلش اندر نیاز و سرش اندر پرواز و نفسش اندر گداز تا قره العین وی نماز شدی، تنش اندر ملک بودی جان اندر ملکوت، تنش انسی بود و جانش اندر محل أنس.[۱۵]
بیان اشتیاق نبی مکرم اسلام (ص) به مقام معراج از شاهراه نماز، موضوعی است که در بیان عین القضات همدانی هم آمده است: «سید را، صلوات الله و سلامه علیه، هر لحظه و هر لمحه خود هر دو حالت که گفته شد بودی «وَ مَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی» خبر ده این معنیست چون خواستی که زبانش از دل شنود گفتی «أرِحنَا یَا بلَال» ما را از خودی خود ساعتی با حقیقت ده.[۱۶]
نماز، روشنی چشم پیامبر (ص)
پیامبر اکرم (ص) عشق و محبت خود را به نماز چنین بیان می فرمایند که «حُبِّبَ إِلَیَ مِنَ الدُّنْیَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّیبُ وَ قُرَّهُ عَیْنِی فِی الصَّلَاه»[۱۷]؛ نزد من سه چیز محبوب است: زنان و بوی خوش، و مایه روشنی چشمانم در نماز است.
از دیدگاه عین القضات، پیامبر اسلام (ص) که ذره ای از مهر دنیا را بر دل نداشت همین محبوب های سه گانه قالب او را در بند کرده بود تا زحمت هدایت خلق اختیار کند: «حُبِّبَ إِلَیَ مِنَ الدُّنْیَا ثَلَاثٌ» همین معنی دارد که اگر نماز و طیب و نسا را محبوب او نکردندی، ذره ای در دنیا قرار نگرفتی. این محبت سه گانه را بند قالب او کردند تا شصت و اند سال زحمت خلق اختیار کرد؛ و اگر نه دنیا از کجا و او از کجا؟ و خلق از کجا و همت محمد از کجا؟[۱۸]
فریضه نماز، بازدارنده از زشتی ها
فریضه نماز سخن گفتن با خدا و استعانت از وی در جهت هدایت در صراط مستقیم است و بنابراین دارای اثر بازدارندگی از زشتی ها و انحرافات است. از این رو خداوند در قرآن می فرماید: «اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»[۱۹]؛ در این آیه، تلاوت قرآن و اقامه نماز، به عنوان دو عامل بازدارنده از منکر به پیامبر (ص) دستور داده شده است.
سر این که فریضه نماز پالاینده آلودگی ها و تاریکی های روح و بازدارنده از فحشاء و منکرات است آن است که این فریضه الهی،آداب شرایط و مقدماتی دارد. از آنجا که بنده در حال نماز متوجه جلال الهی و بر آستان حضرت حق، جل و علا، قرار دارد و آن ساحتی است طیب و طاهر و منزه از جمیع شوائب نقص، واجب است که نمازگزار پاک باشد تا لیاقت هم صحبتی با کردگار را پیدا کند.
شیخ احمد جام نامقی، این پاکی و طهارت را فقط در معنای ظاهری آن نمی داند بلکه طهارت به آب توبه و مصفا کردن روح و جان: «اگر می خواهی که مقام نماز کنندگان یابی و از نماز فرا راز آیی، اول باری طهارتی پاک بیار، نه از آب، می گویم طهارتی بیار از توبه و از چنین نماز کردن توبه کن که در روزی چند بار بگویی که «یا رب توبه کردم» این توبه به از این کن. نمی شنوی رسول می فرماید «مَن دعانی بالغفله اجبته باللعنه» تا کی از این توبه به رسم و از نمار به عادت و از ذکر به غفلت؟! توبه ای به حقیقت بکن و کار از سر گیر. پس آنگه به لب آب رو و غسلی بکن با ندامت و حسرت و در مسجد آی با تشویر و خجالت تمام، و به حضرت او فرست و از سر شرم و تشویر و خجالت و ضعف و درد دل و سوز معرفت و صدق و اخلاص دست بردار و جمله مخلوقات را با پس پشت کن و کل دنیا و عقبی را در زیر قدم آر و از سر این کوی زفان صدق بگشای و تکبیر بکن.»[۲۰]
نکوهش تقصیر و تقاعد در فریضه نماز
غفلت از معنویت و احساس حضور خدا و دور شدن از او، رشته حیات معنوی انسان را گسسته و موجب ناآرامی و سرگردانی او می شود. قرآن کریم در آیاتی به این امر اشاره می کند.[۲۱] فریضه نماز از مقوله یاد خداست و بی اعتنایی به این امر مصداق غفلت از وی و لذا به همان میزان که در منابع فرهنگ اسلامی در اجلال و اعظام فریضه نماز سخن رفته، بی توجهی به فریضه نماز را نیز نکوهش کرده است که اهم آنها را نخست در قرآن و سپس در احادیث معصومین (ع) بررسی می کنیم.
در قرآن، چند گروه در ارتباط با فریضه نماز مورد سرزنش قرار گرفته اند:
۱. افرادی که فریضه نماز را به بازی و تمسخر می گیرند.[۲۲]
۲. افرادی که از روی کسالت و بدون نشاط، فریضه نماز را به جا می آورند.[۲۳]
۳. افرادی که با انگیزه ریا و تظاهر به فریضه نماز می ایستند.[۲۴]
۴. افرادی که فریضه نماز را سبک می شمرند.[۲۵]
۵. افرادی که به پیروی از هوس ها، فریضه نماز را تباه ساختند.[۲۶]
نیز روایات بسیاری از کلام پیامبر (ص) و امامان معصومین (ع)، تبعات ترک فریضه نماز و بی اعتنایی به آن را گوشزد کرده و به این هشدارها متوجه ساخته اند.
فریضه نماز فاصله بین اسلام و کفر
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: «مَا بَیْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَیْنَ أَنْ یَکْفُرَ إِلَّا أَنْ یَتْرُکَ الصَّلَاهَ الْفَرِیضَهَ مُتَعَمِّداً أَوْ یَتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یُصَلِّیَهَا»[۲۷]؛ بین مسلمان و کافر فاصله ای نیست مگر این که مسلمان فریضه نماز را عمداً ترک کند یا آن را بی اهمیت بداند و نخواند.
همچنین امام باقر (ع) می فرماید: «لَا تَتَهَاوَنْ بِصَلَاتِکَ فَإِنَّ النَّبِیَّ قَالَ عِنْدَ مَوْتِهِ لَیْسَ مِنِّی مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِه»[۲۸]؛ نسبت به فریضه نماز بی اعتنا مباش و آن را سبک و ناچیز مشمار، همانا که پیامبر خدا (ص) هنگام وفات خود فرمود از من نیست کسی که نمازش را سبک بشمارد.
دزدی از نماز بدترین دزدی ها
نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: «أَسْرَقُ النَّاسِ فَالَّذِی یَسْرِقُ مِنْ صَلَاتِهِ فَصَلَاتُهُ تُلَفُّ کَمَا یُلَفُّ الثَّوْبُ الْخَلَقُ فَیُضْرَبُ بِهَا وَجْهُه»[۲۹]؛ بدترین دزد کسی است که به خاطر شتاب زدگی از نماز خود می دزدد. نماز چنین کسی همچون جامه مندرسی در هم پیچیده شده به صورت او پرتاب می گردد.
نتیجه گیری
فریضه نماز، رأس اسلام و ستون دین و برترین عبادت است. فریضه نماز معراج مؤمن، و بازدارنده او از زشتی ها و معیار پذیرش سائر اعمال او در روز قیامت است. و این حقیقت علاوه بر آموزه های دینی، در آموزه های عرفانی نیز مورد تأکید بسیار قرار گرفته است. کسانی که به نوعی در این فرضیه الهی کوتاهی می کنند مورد نکوهش قرآن و پیامبر (ص) و دیگر معصومین (ع) و همچنین عارفان مسلمان قرار قرار گرفته اند.
پی نوشت ها
[۱] . مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۴، ص۱۲۷
[۲] . قشیری، رساله قشیریه، ص۲۸۸
[۳] . قشیری، رساله قشیریه، ص۳۱۷
[۴] . میبدی، تفسیر خواجه عبدالله انصاری، ج۲، ص۱۳۲۶
[۵] . مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۲، ص۲۵۶
[۶] . مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۴، ص۷۸
[۷] . جام نامقی، سراج السائرین، ص۷۱
[۸] . مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۴، ص۴۰۵
[۹] . مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۹، ص۲۲۶
[۱۰] . جام نامقی، سراج السائرین، ص۷۲، ۷۳
[۱۱] . مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۹، ص۲۳۶
[۱۲] . غزالی، کیمیای سعادت، ج۱، ص۱۶۰
[۱۳] . حجر/۹۹
[۱۴] . سجستانی، سنن ابی داود، ج۲، ص۴۷۴؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۶، ص۲۷۷؛ متقی هندی، کنز العمال ، ج۷، ص۲۹۴
[۱۵] . هجویری، کشف المحجوب، ص۳۸۹
[۱۶] . عین القضات، نامه ها، ص۱۶
[۱۷] . مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۳، ص۱۴۱
[۱۸] . عین القضات، نامه ها، ص۱۰۷، ۱۰۸
[۱۹] . عنکبوت/۴۵
[۲۰] . جام نامقی، سراج السائرین، ص۶۹، ۷۰
[۲۱] . طه/۱۲۴، زخرف/۳۶
[۲۲] . مائده/۵۸
[۲۳] . توبه/۵۴
[۲۴] . نساء/۱۴۲
[۲۵] . نساء/۱۴۲
[۲۶] . مریم/۵۹
[۲۷] . مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۹، ص۲۱۶
[۲۸] . کلینی، کافی، ج۳، ص۲۶۹
[۲۹] . مجلسی، بحار الأنوار، ج۸۱، ص۲۵۷
منابع
۱. جام نامقی، احمد، سراج السائرین، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش
۲. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابوداوود، قاهره، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۰ق
۳. طبرانی، سلیمان بن احمد بن ایوب اللخمی، المعجم الکبیر، ج۶، بیروت، مکتبه ابن تیمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵ق
۴. عین القضات همدانی، عبدالله بن محمد، نامه های عین القضات همدانی، تهران، نشر اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش
۵. غزالی، ابو حامد محمد، کیمیای سعادت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۸ش
۶. قشیری، ابوالقاسم، ترجمه رساله قشیریه، تهران شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۷۴ش
۷. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعمال فی سنن الأقوال و الأفعال، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۰۹ق
۸. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق
۹. میبدی، رشید الدین، ترجمه و تفسیر عرفانی قرآن کریم معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری، تهران، انتشارات طوبی، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش
۱۰. هجویری، علی بن عثمان، کشف المحجوب، تهران، طهوری، چاپ چهارم، ۱۳۷۵ش
منبع مقاله | اقتباس از:
سلیمانیان، حمیدرضا، پیوند و همگرایی آموزه های اسلامی با تعالیم عرفانی در حوزه نماز، نشریه ادب و زبان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، سال ۱۹، ش۴۰، پاییز و زمستان ۱۳۹۵ش