- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
امام علی النقی (۲۱۲-۲۵۴ق) دهمین امام شیعیان و فرزند امام جواد(ع) است. او از ۲۲۰ تا ۲۵۴ق به مدت ۳۳ سال، امامت را به عهده داشت. امام هادی با چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود و بیشتر سالهای امامت را در سامرا تحت نظارت حاکمان عباسی گذراند. از امام هادی(ع) احادیثی در امور اعتقادی، تفسیر، فقه و اخلاق روایت شده و بخشی از آنها درباره مباحث کلامی همچون تشبیه و تنزیه و جبر و اختیار است. زیارت جامعه کبیره و غدیریه از امام دهم شیعیان نقل شده است.
مرحوم شیخ حُرّ عاملى رضوان اللّه علیه ، به نقل از کافور خادم حکایت کند:
در یکى از روزها حضرت ابوالحسن ، امام هادى علیه السلام مرا مخاطب قرار داد و اظهار نمود: اى کافور! آن سطل را پر از آب کن و در فلان محلّ مخصوص که حضرت خود معیّن نمود بگذار، تا هنگام نماز به وسیله آن وضو بگیرم .
و بعد از این دستور، مرا براى انجام کارى روانه نمود و فرمود: هرگاه بازگشتى ، سطل آب را در همان جائى که گفتم ، بگذار تا براى وضوء گرفتن آماده باشد.
کافور خادم افزود: سپس آن حضرت ، چون خسته بود در گوشه اى دراز کشید تا استراحت نماید؛ و در آن شب ، هوا بسیار سرد بود.
ولى متأ سّفانه من فراموش کردم که طبق دستور آن حضرت ، سطل آب را در آن محلّ معیّن شده بگذارم .
پس چون لحظاتى گذشت ، متوجّه شدم که امام علیه السلام از جاى خود برخاسته است و در حال آماده شدن براى نماز مى باشد و من – چون سطل آب را فراهم نکرده بودم از ترس آن که روبروى هم نگردیم و احیاناً حرفى به من نزند – مخفى شدم .
ولى در پیش خود، خیلى احساس ناراحتى و شرمسارى مى کردم ، که چرا آب را فراهم نکرده ام ؛ و به همین جهت مى ترسیدم که مورد سرزنش و ملامت حضرت قرار گیرم .
در همین افکار بودم ، که ناگهان امام علیه السلام با حالت غضب مرا صدا نمود، با خود گفتم : به خدا پناه مى برم .
و هیچ عذرى نداشتم که مثلاً بگویم فراموش کردم ؛ و به هر حال پاسخ حضرت را دادم و جلو رفتم .
چون نزدیک شدم ، فرمود: اى کافور! چرا چنین کرده اى ، آیا نمى دانستى که من براى وضوء از آب گرم استفاده نمى کنم ؛ بلکه باید آب ، عادى و سرد باشد، چرا آب را گرم کرده اى ؟!
با حالت تعجّب عرضه داشتم : اى مولا و سرورم ! به خدا قسم ، من فراموش کردم که آب در سطل بریزم و حتّى دست به سطل نزده ام .
سپس حضرت فرمود: الحمدللّه ، که خداوند متعال در هیچ حالى ما را فراموش و رها نمى کند و ما نیز سعى کرده ایم تا مستحبّات الهى را نیز انجام دهیم و در هیچ حالى آن ها را ترک نکرده ایم .(۱)
پی نوشت:
۱. إ ثبات الهداه : ج ۳، ص ۳۶۸، ح ۲۵٫