- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
جنگ بدر از بزرگترین جنگهاى سرنوشت ساز مسلمانان است،در این جنگ بود که نخستین بار نیروى پیروان دین جدید به آزمایش در آمد.اگر در این نبرد مشرکان پیروز مى شدند.با توجه به این که قدرت اسلامى در ابتداى کار بود.هر آینه کار اسلام و قوانین آن تمام شده بود.هیچ کس جز شخص پیامبر (ص) نمى توانست میزان اهمیت نتایج آن را درک کند.براستى که مى توانید عمق احساس آن حضرت را در دعایش پیش از شروع جنگ بخوانید:آن جا که ایستاده بود و بزارى پروردگارش را مى خواند و مى گفت:«بار خدایا!اینک مردم قریش با همه کبر و غرور خویش قصد تکذیب پیامبر.تو را دارند،بار خدایا!هنگامه هلاکت آنان را برسان!بار پروردگارا اگر این گروه مسلمان امروز هلاک شوند،دیگر کسى تو را در روى زمین پرستش نخواهد کرد» (۱) .
در این جنگ که نیروهاى شرک به نهصد و پنجاه جنگجو مى رسید،و نیروى ایمان بیش از سیصد و چهارده مجاهد (با خود پیامبر که در بین آنان بود) نبود،دفاع از اسلام بر سه عنصر متکى بود که آن سه به منزله سه خط دفاعى بودند:
(۱) شخصیت پیامبر و رهبرى والا و پایدارى بى نظیر او،که براستى در جنگ بدر و در هر میدان نبردى که خود آن حضرت حضور داشت،براى اسلام و مسلمانان آخرین پناهگاه بود.
(۲) مردان هاشمى (یا خویشاوندان پیامبر) و در راس آنان على بن ابى طالب (ع) که ناشناس و گمنام در این جنگ وارد صحنه شد و با شهرت و آوازه از آن بیرون آمد،و در میان یکه تازان در طول و عرض شبه جزیره عربستان به قهرمانى زبانزد شد.
(۳) صدها تن از یاران پیامبر که دلهایشان سرشار از ایمان و فداکارى بود.و بعضى از آنان شهادت را رستگاریى مى دیدند که با زندگى توام با پیروزى یکسان بود.
این اصحاب با برکت،لشکریان اسلام و نخستین خط دفاعى و دیوار ضخیمى بودند که پشت سر پیامبر بزرگوار (ص) قرار داشت.آنان هم مدافع بودند و هم حمله ور.
اما نزدیکترین خویشاوندان پیامبر (ص) همان کسانى بودند که پیامبر (ص) بیش از دیگر مسلمانان از ایشان درخواست فداکارى مى کرد.آنان پیش لشکر (یا خط مقدم) مى ایستادند و با ایجاد شکاف در صفهاى دشمن و وارد ساختن ضربات کشنده،راه را براى او باز مى کردند.و آن گاه که حمله عمومى شروع مى شد،همه مجاهدان در جنگ شرکت مى جستند خاندان پیامبر (ص) ،مبارزترین،مصمم ترین و دشمن کش ترین همه افراد بودند.اینان در جنگ بدر و در دیگر جنگهاى پیامبر (ص) نیز چنین بودند. هنگامى که لشکریان اسلام در بعضى جنگها در عملیات مغلوب مى شدند،خاندان محمد (ص) با او ثابت قدم مى ماندند و با قهرمانى خود کمبودهاى دفاعى لشکر او را جبران مى کردند.
مبارزه شروع شد.آن هنگام که عتبه بن ربیعه اموى و پسرش ولید و برادرش شیبه،در میدان ظاهر شدند و از پیامبر خواستند که همتایانى براى مبارزه با آنان وارد میدان کند،براستى در مقابل پیامبر صدها تن از صحابه ایستاده بودند که جانشان را براى پیامبر دریغ نمى کردند.و لیکن او مصلحت دید که فداکارى را از خاندان خود آغاز کند.براستى بار میدان جنگ سنگین است و شایسته تر است که بار سنگین را نخست بر دوش خاندان خود حمل کند.بدان جهت على حمزه و عبیده بن حارث را براى این کار با عظمت خواست.على،به ولید مجال نداد و حمزه به عتبه،و آن دو را از پاى در آوردند و آن گاه عبیده را در مقابل دشمنش شیبه کمک کردند و او را نیز کشتند.عبیده هاشمى نخستین شهید این میدان جنگ بود،زیرا ساق پایش قطع شده و خون زیادى از او رفته بود.
موقعى که حمله شروع شد،صدها تن از اصحاب درگیر جنگ شدند آنان از آزمایش سربلند بیرون آمدند و خدا و رسول را راضى کردند.خاندان پیامبر مجاهدترین،مصمم ترین و جنگنده ترین کسان در برابر دشمن بودند.
در این صحنه جنگ بود که قهرمانیهاى على پدیدار شد.حنظله پسر ابو سفیان با او روبرو شد،هنگام درگیرى،على شمشیرش را بر او نواخت چشمانشرا از حدقه بیرون افکند و او را نقش بر زمین ساخت. عاص بن سعید به جانب او حمله ور شد،او را نیز کشت و طعیمه بن عدى را دید،نیزه اى بر او حواله کرد در حالى که مى گفت:«پس از این دیگر با ما به خاطر خدا پرستیمان نخواهى جنگید!»،پیامبر مشتى خاک برداشت.در حالى که جنگ شدت یافته بود.و به طرف صورت مشرکان ریخت و فرمود:«روهاى شما دگرگون باد!بار خدایا دلهاى آنان را بترسان و قدمهایشان را نااستوار فرما!».مشرکان به هزیمت رفتند، و در حال فرار به چیزى توجه نداشتند.مسلمانان پیوسته از آنان کشته و اسیر مى گرفتند. اسیران مشرکان هفتاد تن بودند و کشته هایشان هم هفتاد نفر.نام همه آنان شناخته نشده است و از آنان فقط حدود پنجاه نفر شناسایى شده اند.
تاریخ مى نویسد مشرکانى که به دست على (ع) کشته شدند و یا على (ع) در قتل آنها شرکت داشت بیست (۲) ،و یا بیست و دو تن بوده اند (۳) .
در این جنگ بود که ارکان دولت اسلامى استوار گشت،و از مسلمانان نیرویى به وجود آمد که دشمنان از آن مى ترسیدند،در شبه جزیره روى آن حساب مخصوصى باز کردند،صدها تن از اصحاب پیامبر (ص) .خداى از آنان خشنود باد.شصت درصد از قدرت جنگ را بر عهده گرفته بودند.على به تنهایى چهل درصد از قدرت رزم را به خود اختصاص داده بود.و حق این است که بگوییم قدرت و توان على تنها عامل مهم.در رسانیدن این جنگ به نتیجه نهاییش.بود.در حالى که اگر ما در محاسبه خود قدرت هر فرد صحابى دیگر را به تنهایى حذف کنیم،روال این جنگ تغییرى نمى کرد.
پى نوشت:
۱.سیره ابن هشام ج ۲ ص ۶۲۱.۶۲۷٫
۲.سیره ابن هشام ج ۱ ص ۷۰۸.۷۱۳٫
۳.کتاب المغازى از واقدى ج ۱ ص ۱۵۲ (چاپخانه اکسفورد) .
امیرالمؤمنین اسوه وحدت ص ۱۲۰
محمد جواد شرى