- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
عُمَر بن عَبدالعَزیز بن مَروان (۶۳-۱۰۱ق) هشتمین خلیفه اموی بود که از سال ۹۹ قمری تا سال ۱۰۱ قمری حکومت کرد. شیوه حکومتی وی با دیگر خلفای بنی امیه متفاوت بود، از این رو اهل سنت نقل کرده اند که امام باقر (علیه السلام) او را نجیب بنی امیه خوانده است؛ هرچند بنا به روایتی دیگر، به خاطر نشستن در جایگاهی که حق امامان شیعه بوده، در آسمان ها لعن شده است.
او به مدت دو سال و نیم خلافت کرد و از جمله کارهای وی در دوران خلافتش، جلوگیری از سب علی (علیه السلام)، بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه، برداشتن ممنوعیت کتابت حدیث و رد مظالمی بود که از سوی خاندانش به مردم شده بود.
وی همچنین پیش از خلافت که از سوی ولید بن عبدالملک خلیفه وقت، حاکم مدینه بود، مسجد النبی را توسعه داد و حجره همسران پیامبر را داخل مسجد قرار داد. عمر بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ قمری در خُناصِرَه درگذشت و در دیر سمعان دفن شد. مقبره او در سوریه قرار دارد.
خاندان
عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم در سال ۶۱ قمری [۱]، یا سال ۶۲ قمری[۲] و یا ۶۳ قمری به دنیا آمد.[۳] کنیه او ابوفحص بود[۴] پدرش عبدالعزیز بن مروان بن حکم و مادرش، ام عاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب بوده است.[۵]
عبدالملک بن مروان خلیفه وقت، (حک: سال ۶۵ قمری-سال ۸۶ قمری) عموی عمر بن عبدالعزیز در اواخر خلافت خود در سال ۸۵ قمری پس از درگذشت پدر عمر، او را از مدینه فراخواند و دخترش فاطمه را به همسری او درآورد.[۶]
عبدالملک بن مروان در سال ۸۵ قمری حکومت «خناصره» (منطقه ای در حلب)[۷] را به او سپرد.[۸] ولید بن عبدالملک، در سال ۸۷ قمری حکومت مدینه را به عمر بن عبدالعزیز سپرد[۹] و او را امیر حج کرد، [۱۰] ولی در سال ۹۳ قمری بنا به درخواست حجاج بن یوسف از حکومت مدینه برکنار شد.[۱۱]
حجاج در نامه ای به ولید یادآور شده بود که «بی دینان و اختلافجویان و شورشیان عراقی از عراق به مدینه و مکه پناه می برند و این امر مایه وهن است».[۱۲]
او در دوره حکمرانی بر مدینه، مسجد النبی را بازسازی کرد و توسعه داد.[۱۳] در سال ۸۸ قمری ولید بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز را مأمور کرد که مسجدالنبی را توسعه دهد و حجره های همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجد قرار گیرند.[۱۴]
پس از مرگ ولید بن عبدالملک در سال ۹۷ قمری، عمر بن عبدالعزیز بر جنازه او نماز خواند.[۱۵] در دوره سلیمان بن عبدالملک (سال ۹۶ قمری تا سال ۹۹ قمری) عمر مشاور او بود[۱۶] و پس از مرگ سلیمان، بر جنازه او نیز نماز خواند.[۱۷]
خلافت
عمر بن عبدالعزیز در سال ۹۹ قمری پس از سلیمان بن عبدالملک به خلافت رسید و تا سال ۱۰۱ قمری به مدت دو سال و نیم حکومت را در دست داشت.[۱۸] سلیمان بن عبدالملک بنا به گفته خودش برای جلوگیری از فتنه، عمر بن عبدالعزیز را جانشین خود قرار داد[۱۹] و پس از او، یزید بن عبدالملک به خلافت رسید.[۲۰]
به گفته طبری، او پس از رسیدن به خلافت آیه استرجاع (انا لله و انا الیه راجعون) را بر زبان جاری کرد.[۲۱] و در سخنان خود در آغاز خلافت گفت: «بعد از قرآن هیچ کتابی و بعد از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچ پیامبری نیست. من قاضی نیستم، بلکه مجری هستم، بدعتگذار نیستم، بلکه تابع هستم».[۲۲]
اقدامات
جلوگیری از سب علی (علیه السلام)
عمر بن عبدالعزیز دستور داد کسی حق ندارد حضرت علی (علیه السلام) را سب کند.[۲۳] پیش از این به دستور معاویه بن ابی سفیان، حدود ۶۰ سال امام علی (علیه السلام) صحابی پیامبر و نخستین امام شیعیان بر روی منابر لعن می شد.[۲۴] گفته شده عمر بن عبدالعزیز، در نوجوانی که پدرش زنده بود، به خردهگیری از علی (علیه السلام) میپرداخت، اما پس از آن در نتیجهٔ نهی استادش، عبیدالله بن عبدالله، از امام علی به نیکی یاد می کرد.[۲۵]
بازگرداندن فدک
عمر بن عبدالعزیز فدک را که معاویه به مروان بن حکم داده بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را ارث برده بود،[۲۶] به فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) بازگرداند.[۲۷]
فدک دهکده ای حاصلخیز در نزدیکی خیبر،[۲۸] در منطقه حجاز و به فاصله ۱۶۰ کیلومتری مدینه بود[۲۹] که یهودیان در آن زندگی می کردند. این منطقه بدون جنگ در اختیار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار گرفت و پیامبر آن را به دخترش فاطمه (سلام الله علیها) بخشید.[۳۰]
ابوبکر فدک را از فاطمه (سلام الله علیها) گرفت و آن را به نفع خلافت مصادره کرد.[۳۱] عمر بن عبدالعزیز همچنین خمس را به بنی هاشم میداد.[۳۲]
رفع منع کتابت حدیث
عمر بن عبدالعزیز در نامه ای به ابوبکر بن حزم، والی مدینه دستور داد که احادیث پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را مکتوب کند.[۳۳] پیش از آن، از زمان خلافت ابوبکر، سیاست منع حدیث اجرا و از نوشتن احادیث پیامبر جلوگیری می شد.[۳۴]
برداشتن خراج و جزیه
عمر بن عبدالعزیز در نامه ای به عبدالحمید بن عبدالرحمن، کارگزارش در کوفه، علاوه بر سفارش به عدالت و احسان و آبادانی دستور داد از مسلمانان خراج نگیرد.[۳۵] او همچنین به کارگزارانش دستور داد از نومسلمانان جزیه گرفته نشود.[۳۶]
گفتگو با خوارج
عمر بن عبدالعزیز با خوارج گفتگو کرد و آنها را قانع کرد که از خونریزی دست بردارند.[۳۷] او شوذب خارجی را که علیه حکومت خروج کرده بود، به مناظره دعوت کرد، شوذب نیز دو نفر از خوارج را برای مناظره نزد وی فرستاد.[۳۸]
رد مظالم
گفته اند او در دوره خلافتش به بازگرداندن اموالی که با ستم از مردم گرفته شده بود، اهتمام می ورزید.[۳۹]
موضع امام باقر (علیه السلام)
از آنجا که دوران حکومت عمر بن عبدالعزیز (۹۹ـ۱۰۱ق) همزمان با دوران امامت امام باقر (علیه السلام) (۹۵ـ۱۱۴ق) بود، در منابع از ارتباط امام پنجم شیعیان و عمر بن عبدالعزیز گزارش هایی نقل شده است.[۴۰] برخی محققان موضع امام باقر (علیه السلام) در مقابل عمر بن عبدالعزیز را ناصحانه ارزیابی می کنند.[۴۱]
امام باقر (علیه السلام) از روی خیرخواهی او را نصیحت می کرد و از عاقبت ظلم و ستم می ترساند و این نصیحت ها را متناسب با روحیه عمر بن عبدالعزیز که میخواست عدالت پیشه باشد می دانست.[۴۲]
در روایات آمده که امام باقر (علیه السلام) او را نجیب بنی امیه خطاب کرده است.[۴۳] با این وجود معتقد بود که او علیرغم عدالت پیشگی پس از مرگش در آسمانها لعن خواهد شد؛ چرا که بر جایگاهی نشسته است که حق امامان است و او هیچ حقی در آن نداشت.[۴۴]
درگذشت
مقبره عمر بن عبدالعزیز در نزدیکی معمره النعمان در منطقه حمص در سوریه
عمر بن عبدالعزیز در ۳۹ سالگی در رجب سال ۱۰۱ قمری در خُناصِرَه درگذشت و در دیر سمعان دفن شد.[۴۵] دیر سمعان در منطقه حمص در سوریه است.[۴۶] مقبره وی در شش کیلومتری معمره النعمان (از شهرهای شرقی کشور سوریه) قرار دارد و در زمان حکومت ایوبیان در قرن ششم قمری بر آن ضریحی ساخته شده است.[۴۷] برخی معتقدند خاندان اموی از بیم آنکه خلافت از دستشان بیرون رود، عمر بن عبدالعزیز را مسموم کردند.[۴۸]
پی نوشت ها
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۹۲.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۴.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳.
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۱۹۳.
- یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۳۱۴.
- طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۰ش، ص۱۴۲.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۲۷.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۳۴۳.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۸۱-۴۸۲.
- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴.
- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۴؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۳۶.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۴۹۵.
- ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان اثناعشری در ایران، ۱۳۹۰ش، ص۵۶.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۰.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۶.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۵۰.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۷۸.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۵۵۲.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۲.
- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.
- ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۹۳.
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، ج۱۶، ص۲۱۶؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵-۳۰۶.
- بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۱؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۲۶۴؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.
- یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۳۸.
- یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۳۸.
- سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۸.
- شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹ و ۲۹۰.
- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.
- بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۳.
- ذهبی، تذکره الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱-۱۲.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۹.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۰۱، ۲۷۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۹۹.
- مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۳.
- ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۰۳.
- ابن سعد، الطبقات، ۱۴۱۰، ج۵، ص۲۶۳؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.
- برای نمونه نگاه کنید به: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.
- نگاه کنید به: دیلمی، «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (علیه السلام) درباره او».
- نگاه کنید به: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.
- ذهبی، تذکره الحفاظ، داراحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۱۹.
- راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۷۶.
- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۶.
- مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۷۶.
- «ضریح الخلیفه عمر بن عبدالعزیز».
- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۸.
منابع
- ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، قم، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا.
- ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۶۸م.
- امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، ۱۳۴۹ق.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق
- بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبه الهلال، ۱۹۸۸م.
- دیلمی، احمد، «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (علیه السلام) درباره او»، مجله تاریخ اسلام، ش۳۱، ۱۳۸۶ش.
- ترکمنی آذر، پروین، تاریخ سیاسی شیعیان اثناعشری در ایران: از ورود مسلمانان به ایران تا تشکیل حکومت صفویه، قم، شیعهشناسی، ۱۳۹۰ش.
- ذهبی، محمد بن احمد، تذکره الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا.
- ذهبی، محمد بن احمد، تذکره الحفاظ، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
- راوندی، قطب الدین سعید، الخرائج و الجرائح، قم، موسسه امام مهدی (علیه السلام)، ۱۴۰۹ق.
- سبحانی، جعفر، فروغ ولایت: تاریخ تحلیلی زندگانی امیر مؤمنان علی (علیه السلام)، قم، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، چاپ ششم، ۱۳۸۰ش.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعه، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- «ضریح الخلیفه عمر بن عبدالعزیز»، وزاره السیاحه، تاریخ بازدید ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
- طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الإشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوى، قاهره، دار الصاوی، بیتا(افست قم، مؤسسه نشر المنابع الثقافه الاسلامیه).
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعذ داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
- یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۵م.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.