- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
دین واقعیتی انکار ناپذیر است که همراه و همزاد حیات بشری بوده و همواره بر همه ابعاد زندگی انسانی سایه افکنده است. در میان پیروان همه ادیان کسانی مشاهده می شود از دینی که آن را در کودکی یا نوجوانی پذیرفته رو بر می گرداند و یا دین دیگری را انتخاب می کند. این مسئله در میان پیروان دین اسلام نیز به وضوح وجود داشته و وجود دارد. در این نوشته به عوامل انحراف از دین اسلام اشاره شده است.
دین در لغت به معنی اطاعت، انقیاد و پیروی و فرمانبرداری است و در اصطلاح عبارت است از «مجموعه عقاید» قوانین و مقرراتی که هم به اصول بینشی بشر نظر دارد و هم درباره اصول گرایشی وی سخن می گوید و هم اخلاق و شئون زندگی او را زیر پوشش دارد. به عبارت دیگر دین مجموعه عقاید، اخلاق و قوانین و مقرراتی است که برای اداره فرد و جامعه انسانی و پرورش انسان ها از طریق وحی و عقل، و در اختیار آنان قرار دارد.(۱)
و در زبان قرآن دین نزد خداوند همان اسلام و تسلیم فرمان خداوند بوده است.
«همانان دین پسندیده نزد خداوند آئین اسلام است و اهل کتاب در آن راه مخالفت نپیمودند مگر پس از آن که به حقانیت آن آگاه شدند و این اختلاف را از راه رشک و حسد در میان آوردند و هر کس به آیات خداوند کافر شود بترسد که محاسبه خدا زود خواهد بود».(۲)
همان طور که گفته شد دین ریشه در فطرت انسان دارد و بعثت پیامبران هم برای بیدار کردن این فطرت بوده است چنانچه امیر المومنین علی (علیهالسلام) می فرمایند:
خدا پیامبرانش را بین انسان ها فرستاد و رسولان خود را پی در پی فرستاد تا ادای پیمان فطرت را از آنها مطالبه کنند و نعمت های فراموش شده الهی را به یاد آنان آورند.(۳)
و آخرین این پیامبران حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) است که برای هدایت بشر مبعوث شد:
«محمد (صلیالله علیه و آله) پدر هیچ یک از مردان شما نیست لیکن او رسول خدا و خاتم انبیاء است و خدا همیشه بر همه امور عالم آگاهست».(۴)
و توسط این پیامبر خداوند آخرین دین را که دینی تکامل یافته و ابدی است برای بشر فرستاد.
«امروز دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آئین را که اسلام است برایتان برگزیدم».(۵)
در اندیشه قرآنی و سیره پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) معصومین (علیهم السلام) دینداری و حفظ دین، در رأس امور شمرده شده است سلامت دین و عدم انحراف از آن بر هر چیزی مقدم است و دائما مورد تأکید پیشوایان دینی بوده است. امام علی (علیهالسلام) می فرمایند: سلامت دین در نزد ما از هر چیز دیگر محبوب تر است.(۶)
با همه این برخی مواقع دیده می شود که تعدادی از افراد نسبت به دین سست هستند و یا اینکه از دین اصیل و کامل منحرف می شوند و به دین دیگری که اصل آن دین هم به حقانیت آخرین دین و آخرین پیامبر مژده داده است، می گروند، اصولا علل گرایش این گونه افراد می تواند موارد زیر باشد.
۱. عدم شناخت صحیح از دین: جهل و نادانی نسبت به انسان، جهان، آفرینش و مبدأ و معاد، زمینه ساز سستی و انحراف از دین است و اصولا به جای اینکه خود را با دین تطبیق دهند، دین را برنمیتابد تا مطابق خواسته های خود باشد، لذا سراغ ادیانی می رود که در اثر مطامع متولیان آن در طول تاریخ دچار تحریف شده اند.
و از آنجا که از فرامین و دستورات دین مبین اسلام آگاهی دقیق ندارند لذا احکام و دستورات آخرین دین را در تضاد با خواسته های خود می بینند. لذا برای آگاه ساختن چنین افرادی ابتدا باید شناخت آنها از دین را بالا برد. علی (علیهالسلام) می فرمایند: علم و دانش، ریشه همه خیرها و جهل و نادانی ریشه همه شرهاست.(۷)
بر این اساس ما شاهدیم که در قرآن واژه علم و آگاهی، بیش از ۷۵۰ بار به کار رفته است. و در سوره یوسف می فرماید: «بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم».(۸)
مهم ترین پیام این آیه، آن است که راه انبیاء و مسیر دین، با بصیرت و آگاهی همراه است و هرگز با خرافات، جهل و سحر و جادو آمیخته نیست.
۲. عامل دیگری که موجب انحراف از دین می شود، عبارت است از اینکه شخص از دین برداشت های ناروا داشته باشد. معرفی نادرست دین و ارائه تحلیل های مغرضانه تفسیرهای ناصواب از آموزه های دین موجب دل سردی اشخاص از دین می شود. رسول خدا (صلیالله علیه و آله) فرمودند: برای هر چیزی ستونی است و ستون دین نیز فقه و آگاهی است.(۹) لذا تبیین صحیح مفاهیم دینی و زدودن خرافات و مطالب مجهول از دین موجب می شود که فرد پای بند به دین خود باشد.
۳. سومین عاملی که باعث می شود انسان از دین منحرف شود. مسئولیت گریزی وی است که باید سعی شود این احساس را در فرد از بین برد. چرا که میل به بی بند و باری، راحت طلبی و آزادی بدون قید و شرط انسان را به انحراف می کشاند. لذا لازمه مسئولیت پذیری، پذیرش قید و بند و انجام دستورات دینی و تقید به بایدها و نباید هاست. اسلام برای انسان ها آزادی مشروط قائل است. آزادی که مصالح مسلمانان را بر هم نزند و آزادی دیگران را خدشه دار نسازد. لذا باید فرد منحرف را نسبت به مسئولیت هایی که در قبال دین دارد آشنا نمود. و زمینه های انحراف و گرایش از دین را به طور دقیق شناخت و در جهت از بین بردن آنها اقدام نمود.
۴. عاملی دیگری که باعث انحراف از دین راستین می شود. دوستان نامناسب است، انسان موجودی اجتماعی است و مایل است تا در جامعه و در کنار مردم زندگی کند. دوست همدم تنهایی انسان است و مبنای قضاوت مردم نسبت به اخلاق و شخصیت افراد. تأثیر پذیری افراد از رفتار و منش دوستان فراوان است تا آنجا که گفته اند: «انسان بر آیین و کیش دوست خود است».(۱۰)
لذا انسان باید مراقب باشد که دوستی که انتخاب می کند این دوست موجب انحراف وی از دین نباشد چرا که خیلی از انحرافات از هم نشینی با افراد بد و فاسد پیش می آید.
در این راستا حضرت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) می فرمایند: «بپرهیز از دوستی با افراد بد که تو با آنان شناخته می شوی».(۱۱)
علاوه بر موارد ذکر شده مواردی هم چون تعصب و لجاجت، فقر و تنگدستی، آرزوهای طول و دراز، هواپرستی و انجام گناهان، پیروی کورکورانه از جریان ها و گروه های مغرض و اندیشه های باطل موجب می شوند که انسان از مسیر اصلی دین منحرف شده و از دین خارج شود.
لذا سفارش می شود که ابتدا زمینه های گرایش را باید شناخت و بعدا برای از بین بردن آنها اقدام نمود. هم چنین اگر شخصی به واسطه مشکلات احتمالی به دامن مسیحیت و یا هر دینی دیگری رفته باید آن مشکلات را نیز بر طرف نمود و در نهایت همچنان که قبلا هم ذکر شد این گونه افراد را باید دعوت به مطالعه دقیق و تحقیق درباره اسلام راستین نمود نه اسلامی که برخی افراد به ظاهر مسلمان معرفی می کنند چون هر چه قدر علم و آگاهی شخص از اسلام راستین بیشتر باشد پای بندیش به دستورات آن هم استوارتر می شود.
پی نوشت:
- جوادی آملی، عبدالله، دین شناسی، قم، انتشارات اسراء، ۱۳۸۴ش، ص۲۷.
- آل عمران : ۱۹.
- نهج البلاغه، خطبه ۱، بند چهارم.
- احزاب : ۴۰.
- مائده : ۳.
- مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۵۳.
- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، بی تا، ج۳، ص۲۰۶۴.
- یوسف : ۱۰۸.
- بحارالأنوار، همان، ج۱، ص۲۱۶.
- کلینی، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۳۷۵.
- متقی هندی، کنزالعمال، بیروت، موسسه الرساله، بی تا، ج۹، ص۴۳.
منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه