- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
امام رضا علیه السلام ار علومی برخوردار بود که فوق علوم عادی است. این علوم در اصطلاح علم کلام از علم لدنی ناشی می شود یعنی علمی که خداوند متعال به کسی عنایت می فرماید. در اینجا به چند مصداق این علم امام رضا اشاره می شود:
علم به لغات گوناگون: ابوصلت هروی می گوید:
حضرت رضا(ع) با مردم به زبان های آنان سخن می گفت. سوگند به خدا، او فصیح ترین و داناترین مردم به هر زبان و لغتی بود. روزی به آن حضرت گفتم: ای فرزند رسول خدا! من از معرفت و آگاهی تو نسبت به این لغات با همه اختلافشان در شگفتم، حضرت فرمود: ای اباصلت! من حجت خدا بر مردمانم. خدا حجتی بر مردم قرار نمی دهد که زبان های آنان را نداند؛ آیا این سخن امیرمؤمنان (ع) به گوش تو نرسیده که به ما«فصل الخطاب» عطا شده است؟ آیا «فصل الخطاب» جز با شناخت لغات و زبان هاست.
در روایت آمده که غلامان و خدمتکاران امام رضا(ع) را ملیت های مختلفی تشکیل می داد و حضرت با همه آنها با زبان خود آنان سخن می گفت.
آگاهی از غیب:
علم غیب دو گونه است: علم به حقایق تحقق یافته در گذشته یا حال که شخص هیچ راه و وسیله ای برای کشف حقیقت و دستیابی به آن در اختیار ندارد و علم به امور حقایقی که در آینده تحقق پیدا خواهند کرد. امام رضا (ع) به اذن خداوند به هر دو بخش از غیب آگاه بود. در اینجا به نمونه ای اشاره می کنیم:
سعید بن سعد گوید: حضرت رضا(ع) به مردی نظر کرد و فرمود:
ای بنده خدا، هر وصیتی داری بکن و آماده امری باش که گریزی از آن نیست. وی، سه روز پس از این سخن امام (ع) درگذشت.
آگاهی از راز دل افراد: راوی، احمدبن احمد می گوید:
نامه ای به محضر امام رضا (ع) نوشتم و با خود گفتم: آنگاه که بر او وارد شدم از این آیات می پرسم (سپس چند آیه را یاد می کند). امام رضا (ع) نامه مرا پاسخ گفت و در آخر پاسخ آیاتی را نیز که من در دل گذرانده بودم نوشته بودند…
سلیمان جعفری روایت می کند:
در محضر امام رضا (ع) بودم و خانه پر از جمعیتی بود که از آن حضرت درباره مسائل مختلف می پرسیدند و او به همه آنها پاسخ می داد. من در دلم گذراندم که شایسته است این امامان در زمره پیامبران قرار گیرند.امام (ع) مردم را رها کرد و متوجه من شدند و فرمودند: ای سلیمان! امامان (ع) بردباران و دانشمندانی هستند که فرد جاهل آنان را پیامبر می داند، در حالی که پیامبر نیستند.[۱]
پی نوشت ها:
[۱] . رفیعی، علی، تاریخ زندگانی ائمه معصومین (ع) زندگانی امام رضا، تهران، موسسه تحقیقاتی، انتشاراتی فیض کاشانی،۱۳۴، چ۱، ص ص ۷۴ تا ۷۳-۷۵٫
منبع : تبیان. (بخشی از مقاله سمیه امرالله)