- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
ایجاد ادیان و عرفان های نو ظهور از قبیل اشو، اکنکار، شیطان پرستی، رام الله، هیونزگیت، عرفان کیهانی و امثال اینها هر کدام میتواند عامل و علت خاصی اجتماعی، مادی و روانی داشته باشد. ما به برخی از آنهااشاره می کنیم.
۱.علت به وجود آمدن عرفانهای نوظهور جعلی و کاذب مثل عرفان کیهانی و رام الله و امثال آن فرار از احکام عبادی دین می باشد که پایه گذاران آنها این احکام را دست و پاگیر و مایه درد سر می دانند: همان طوری که خالی شدن قالب از محتوی و معنی دین حقیقی را تبدیل به دین نما می کنند، ترک قالب ها و صورت نیز عرفان حقیقی را به عرفان جعلی مبدل می سازد.[۱]
پس می توان گفت یکی از عوامل رواج یافتن عرفان کاذب می تواند همین موضوع باشد؛ زیرا برای خیلی از مردم این امر بسیار مطلوب و پسندیده است که از یک سلسله مناسک و اعمال و آداب شریعت رهائی و خلاصی یابند، و در عین حال دین او محفوظ باشد و متدین باقی بماند، تازه عارف هم شده باشد و پیرو یک فرقه عالی و ممتاز دینی نیز به حساب بیاید، این چنین عرفانی به سهولت و آسانی در میان گروه های ساده لوح جوان به سرعت رواج می یابد و در اثر ساده لوحی فریب آن را می خورد. حتی این مسئله یعنی بی اعتنایی به ظواهر شرع و تحقیر فقه و فقها از مشترکاتیست که در گروه های متصوفه که قدمت بیش از هزار سال دارند وجود دارد، چه در ایران و چه در کشورهای چین و هند و مصر و غیره.
۲. برخی گفته اند: که در عرفان کاذب اغلب اغراض مادی و دنیایی مقصود است، که آن اهداف به طرقی مثل مصرف مواد مخدر یا توهم زا یا روانکاری نیز بر آورده می گردد.[۲] و روی همین اغراض فرقه ها و گروها را با نام های مختلف تاسیس می کنند و با جذب جوانان به اهداف خود شان می رسند.
۳. این عرفان ها برای جذب بهتر و آسانتر جوانان، سنت های دینی و عرفانی مختلف را بهم می آمیزد و این در آمیختگی را بدین نحو توجیه کرده و می گویند: ما از هر سنت دینی و عرفانی بهترین اجزا و عناصر را بر می گزینیم، و با این کار نظام عرفانی و یا یک دین مترقی پدید می آوریم، که نقاط قوت همه سنت های دینی و عرفانی را دارد، و نقاط ضعف هیچ یک آنها را ندارد غافل از این که نفس همین ترکیب و تلفیق بزرگترین عیب این عرفان ها و ادیان است.[۳]
همین امر سبب می شود گروهی از مردم به این عرفان ها گرایش یابند چون شیوع بی قیدی و دین زدائی در آن وجود دارد، در تعالیم نحله های عرفانی، خدای ادیان الهی و خالق آسمان ها و زمین تبلیغ نمی شود، بلکه دعوت به سوی نیروی مطلق و بی قید و شرط است، و یک نوع ادبیات مبهم و سردرگم است که خداوند در آموزه های آنها کم کم رفته کمرنگ می شود و در طی زمان توسط آموزگاران بسیار حیله گر به سمت مرز بی خدایی سوق داده می شود.
۴. یکی از علل به وجود آمدن عرفانهای کاذب و ادیان نوظهور آشفته بازاری است که توسط اظهار نظرهای گوناگون به وجود می آید و در مسائل دینی حاکم بر جامعه سردرگمی و بی اعتمادی پدید می آید، و در کنار آنها یک سلسله مسائل سیاسی و وجود انسانهای مغرض و شهرت طلب نقش خود شان را بازی نموده و جریانهای عرفانی و دینی را برای جذب جوانان و افرادی که در دام شک و تردی قرار گرفته اند به وجود می آورند.
۵. عامل دیگر سودجویان سیاسی و قدرت های استعماری است که برخی از افراد را برای ایجاد دین جدید در راستای تحقق اهداف شان به وجود می آورند و مانند سید احمد قادیانی یا حسین علی بهاء و یا محمد بن عبدالوهاب را علم می کنند و ادیان و مذاهب مانند قادیانیه ، بهائیت و وهابیت را به وجود می آورند تا به وسیله آنها اختلاف ایجاد کرده و از طریق پیروان همین ادیان و مذاهب به مقاصد گوناگون خود برسند.
ممکن است علت ها و عواملی دیگری روانی و اجتماعی نیز وجود داشته باشند که در ایجاد عرفانها و ادیان نوظهور نقش داشته باشند و ما به مهمترین و برجسته ترین آنها اشاره نمودیم. به هر حال در کل می توان گفت که فاصله گرفتن از دین و مذهب حق نقش اساسی در این فرآیند دارد. و در فضای که علم و آگاهی نسبت به دین و مذهب حق وجود داشته باشد برای به وجود آمدن این جریانهای انحرافی محلی باقی نمی ماند. بنابراین جهل و نادانی برخی از مردم از یک طرف و فرصت طلبی سودجویان مادی و شهوانی از طرف دیگر دست به دست هم داده و باعث ایجاد عرفانها و ادیان انحرافی می شود.
پی نوشت:
[۱]. گوهر و صدف عرفان، اسلامی، تألیف، فریتیوف شووان، ترجمه مینو حجت، چاپ اول، پائیز، ۱۳۸۱ش، ص۴۷.
[۲]. گوهر و صدف عرفان، ص۴۷.
[۳]. همان، ص۴۸.