- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
زادگاه نوری دهی است از روستاهای سرسبزِ شهر نور، به نام «یالو» واقع در استان مازندران. هیجدهم شوّال (۱۲۵۴) در شهر نور سور و سروری برپاست. شهر حال و هوایی دیدنی دارد. همه خوشحال و شادمانند و دل خوش از اینکه نوری بر نوریان اضافه شده است. تو گویی در آیینه دل، آسمان حدیث را میدیدند که آفتابش آیت الله نوری شده است و سرآمد محدّثان شیعی، همین کودک امروزِ نور است که نام آوری زبانزد گشته است.
سفیر سفرها
مردان بیدار، مردان میدان اند و مدام در حرکت و تکاپو. بی خود نیست که مبدأ تاریخ اسلام را هجرت قرار دادهاند؛ هزار نکته باریک تر از مو اینجاست.
در حدیث حیات و روایت بلند نوری، بخش گستردهای است که تنها با تفسیری از سفرهای سبز او روی نشان میدهد. محدّث نوری قرار و آرام ندارد، همیشه در حرکت و هجرت است، زندگانیش سراسر سیر و سفر است. سیر در بوستان دانشمندان ـ کتابها و کتابخانههای ایران و عراق ـ سیاحت او، استنساخ و نسخهبرداری از نسخههای نفیس و استراحت او، جستن و یافتن کتابهای کمیاب و کیمیاهای نایاب عیش و عشق اوست هم چنانکه تحقیق و تفحص، تفریح روح و تفرّج فکر اوست.
جالبتر اینکه نوری در این سفرهای سبز برای سیر و سلوک، نقشی بس نگارین و بسیار زیبا هم دارد که مثلّث وار و دیدنی است. یک نقطه از این نقشه، مکّه مکرّمه، خانه خداست و نقطه دیگر آستان قدس رضوی ـ علیه السّلام ـ و نقطه سوم عتبات عالیات عراق است. محدّث به دور این سه پایه پایدار، پروانهوار میگردد و پرواز میکند.
در سال ۱۲۷۳ ق، از تهران به همراه استادش و پدر زنش به عراق هجرت میکند. پس از گذشت چهار بهار مجبور میشود حوزه علمیّه نجف را ترک گفته، به ایران برگردد ولی باز توفیق رفیقش گشته، با فاصله کمی (۱۲۷۸ ق) به عراق هجرت میکند. این بار همراه و همگام با دانشمند بزرگواری به نام آیه الله شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به «شیخ العراقین» است. پس از اندک زمانی که در کربلا همراه او بود با هم به شهر کاظمین سفر میکنند و دو سال در سایه سار دو امام معصوم (امام موسی کاظم و امام جواد ـ علیه السّلام ـ) بیتوته میکنند.
محدّث در این فرصت مشغول تحصیل و تحقیق بود تا در سال ۱۲۸۰ ق در حالی که بیست و شش بهار را پشت سر گذاشته بود، نخستین سفرش را به سوی دیار دوست آغاز میکند تا ضمن تجدید عهدالست، در کنگره سالانه و عظیم حج و سیمنار سراسری مسلمانان شرکت جوید.
پس از دیدار با دیار دلدار و راز و نیاز با حضرت حبیب، برای بار سوم به عراق هجرت میکند و در درس آیت الله شیخ مرتضی انصاری(ره) که در نجف اشرف دایر بود حاضر میشود. سوگمندانه استفاده از افادات شیخ اعظم بیش از چند ماه طول نمیکشد زیرا در همین زمان (۱۲۸۱ ق.) شیخ انصاری از سرای فانی به جهان باقی رخت سفر بسته جاودانه میشود. محدث پس از سه سال (۱۲۸۴ق) برای دومین بار به وطن خویش ایران بر میگردد تا ضمن زیارت آستان قدس رضوی ـعلیه السّلام ـ وضع مردم مسلمان ایران را بررسی کرده، از نزدیک حال رقّت انگیز هموطنانش را که آن روز در دست حاکمان قاجار اسیر بودند، ببیند تا بعد از بازگشت به نجف اشراف ـ که آن روز مرکز تشیّع بود ـ گزارشی داشته باشد.
پس از خاک بوسی امام رضا ـ علیه السّلام ـ با یک دنیا درد و غم از غربت شیعه، برای چهارمین بار (در سال ۱۲۸۶ ق.) به عراق بار سفر میبندد. همان سال استادش شیخ العراقین از دنیا میرود و با فراقش دلِ دانشمند جوان و شاگرد شیدای خویش را میسوزاند.
نوری که میبیند استادش رخت سفر بست و رفت تنهایی و دوری استاد را بر نمیتابد و برای فرار از فراق، دل به دریا میزند و برای بار دوم رو به سوی خانه خدا به راه افتاده، میرود که دیداری دوباره با دلدار تازه کند. پس از اتمام اعمال حج، از همان جایگاه مقدّس عزم عراق کرده، رو به سوی نجف اشرف، طی طریق میکند، تا چون کبوتران حرم هر سپیده دم به دور گنبد عین عدل، و داد مجسّم، علی ـ علیه السّلام ـ پر گشوده، طواف کند. این بار با عزمی راسخ در نجف اشرف رحل اقامت میافکند و پروانه درس میرزای بزرگ میگردد. از اینجاست که فصل تازهای از زندگانی نوری شروع میشود و سرفصل جدیدی از حوزه نجف تا تاریخ سامرّا گشوده و گسترده میشود.[۱]
اساتید
بیشک فقیه نور از خرمن خیلیها خوشه چینی کرد و شاگرد شایسته دانشمندان و اندیشمندان زیادی بود و بعضی از آنها تعهّد و تخصّص او را به طور کتبی تأیید کردهاند. به اختصار از چند استاد نوری نام میبریم:
۱. فقیه فاضل ملا محمد علی محلاتی (۱۲۳۲ـ۱۳۰۶ ق).[۲]
۲. عالم جلیل القدر شیخ عبدالرحیم بروجردی (در گذشته ۱۳۰۶ ق)، ایشان پدر زن محدث نوری نیز بود.[۳]
۳. شیخ العراقین عبدالحسین تهرانی (در گذشته ۱۲۸۶ ق.). [۴]
۴. شیخ اعظم، مرتضی انصاری (۱۲۱۴ـ۱۲۸۱ ق).
۵. جمال السالکین، آخوند ملا فتح علی سلطان آبادی (۱۳۱۲ق). [۵]
۶. فقیه کبیر ملا شیخ علی خلیلی (۱۲۲۶ ـ ۱۲۷۹ق.). [۶]
۷. معزّالدین سید مهدی قزوینی (۱۲۲۲ ـ ۱۳۰۰ ق.). [۷]
۸. میرزا محمد هاشم خوانساری (۱۲۳۵ ـ ۱۳۱۸ ق). [۸]
۹. آیت الله حاج ملا علی کنی (۱۲۲۰ـ۱۳۰۶ ق). [۹]
آثار ماندگار
«هر کس با چشم باز و با در نظر گرفتن شرایط آن روزگار، به آثار خطیر نوری نظر کند، آثاری که در آنها دقّت و تحقیق موج میزند، شک و تردید نخواهد کرد که او مؤیّد به روح القدس بود».[۱۰]
آثار نوری با ملاحظه ترتیب در تاریخ تألیف، چنین است:
۱. مواقع النجوم، شجره نامهأی است در سلسله اجازات نوریان، و نخستین اثر او است که در ۲۱ سالگی نوشته است.
۲. نفس الرحمن فی فضائل سیدنا سلمان، حدیثی است ازحیات سلمان فارسی و فراتی است از فضایل جوشان او که در شهر کربلا به سال ۱۲۸۳ ق تألیف لطیف آن تمام شده است.
۳. دارالسلام، در دو جلد، درباره خواب و تعبیر خواب و .. است و جلد دوم در اخلاق و … است که به ترتیب الفبایی و کارساز نوشته شده، و در ۱۲۹۲ ق، به زیر سایه آستان قدس عسکریین، در سرزمین سامرّا تألیف آن تکمیل شده است.
۴. فصل الخطاب … (تألیف: ۱۲۹۲ ق. در نجف، چاپ: ۱۲۹۸ ق.).
۵. معالم العبر (تألیف: ۱۲۹۶ ق. در شهر سامرّاء).
۶. میزان السماء (تألیف: ۱۲۹۹ ق. تهران).
۷. کلمه طیّبه: (تألیف: ۱۳۰۱ ق. چاپ نخست: بمبئی ۱۳۵۲ ق، در ۶۱۶ صفحه).
۸. جنّه المأوی: (تألیف:۱۳۰۲ ق) تصنیفی است در مقام مهدی (عج) و با سوز فراق حضرت یار ـ روحی فداهـ .
۹. فیض القدسی: (تألیف: ۱۳۰۲ ق، سامرّاء) اولین کتاب مستند و معتبر در خصوص زندگانی علاّمه مجلسی. این کتاب چندی پیش به قلم مترجم معاصر حجه الاسلام سید جعفر نبوی به فارسی ترجمه و منتشر شد.
۱۰. بدر مشعسع: (تألیف: ۱۳۰۸ ق.) در شرح حال فرزندان موسی مبرقع پسر امام جواد ـ علیه السّلام ـ است که همراه با تقریظ و تأیید میرزای بزرگ چاپ شد.
۱۱. کشف الاستار (۱۳۱۸ ق.) پرتوی است از حُسن دل انگیز حضرت مهدی ـ روحی فداه ـ[۱۱]
۱۲. صحیفه ثانیه علویّه (۱۳۰۳ ق)
۱۳. صحیفه اربعه سجادیّه.
۱۴. سلامه المرصاد (۱۳۱۷ ق.)
۱۵. مستدرک مزار بحار.
۱۶. حاشیه بر منتهی المقال.
۱۷. ظلمات الهاویه در معایب معاویه و …
۱۸. نجم الثاقب (۱۳۰۳ ق) پر انتشارترین کتاب محدث نوری.
۱۹. موالید الائمّه.
۲۰. شاخه طوبی.
۲۱. دیوان شعر محدّث نوری که با نام «مولودیّه» چاپ شده است.
۲۲. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بزرگترین اثر محدث نوری و معتبرترین مجموعه مفصل روایی که پس از وسائل الشیعه نوشته شده است و براستی مستدرک، مرجعی معتبر برای مجتهدان است و هیچ فقیهی از آن بینیاز نیست.[۱۲]
۲۳. لؤلؤ و مرجان (۱۳۱۹ ق.) این کتاب که از سر اخلاص و درد دین نوشته شده نخستین کتاب مستقلّی است که در ردّ خرافات ساخته و پرداخته شده در ساحت مقدس حماسه عاشورا، سخن میگوید و با صمیمیت و صداقت از مدّاحان و منبریانِ محترم میخواهد که در این کار حساس و حیاتی، به هیچ وجه ارکان سه گانه راستگویی، درست گویی و اخلاص را فراموش نکنند و با فدا کردن علم و عقل در پای عشقِ فرضی، آبروی همه را نبرند … .
۲۴. تحیّه الزائر، از متون زیارتی است.
۲۵. تقریرات بحث استادش شیخ العراقین.
۲۶. تقریرات درس استاد دیگرش میرزای بزرگ.
۲۷. اربعونیّات، همان که در حاشیه کلمه طیّبه چاپ شده است.
۲۸. اخبار حفظ القرآن.
۲۹. رسالهای در شرح حال مولی ابی الحسن شریف عاملی فتونی که در ۱۲۷۶ ق نوشته است.
۳۰. کشکول، گلستانی که گلبرگهای گوناگونی را شامل میشود.
۳۱. حواشی بر توضیح المقال حاج ملا علی کنی که در آخر رجال ابی علی چاپ شده است.
۳۲. رساله فارسی در جواب به شبهات فصل الخطاب و در ردّ تحریف قرآن مجید. تذکر این نکته ضروری است که علاوه بر کتاب القرآن در ضمن مستدرک الوسائل، محدث نوری سه کتاب دیگر نیز در علوم قرآنی نوشته است و بیگمان با چشم پوشی از هر کدام از این چهار کتاب، قضاوت در حق نوری و او را متهّم به تحریف کردن، ناقص و ناروا خواهد بود.
۳۳. ترجمه جلد دوم دارالسلام به فارسی.
۳۴. اجوبه المسائل.
۳۵. حواشی بر رجال ابی علی که نیمه تمام مانده و غیر از شماره ۳۱ میباشد.
۳۶. فهرست کتابخانه بینظیر خویش که به ترتیب الفبایی نوشته شده و در مقدمهاش به تفصیل در خصوص کتاب و نویسندگی سخن گفته است.[۱۳]
احیای پیاده روی زیارت امام حسین علیه السلام
یکی از سنتهایی که در زمان شیخ انصاری رواج داشت زیارت امام حسین علیهالسّلام با پای پیاده بود. بسیاری از بزرگان و علما با پای پیاده به زیارت کربلا میرفتند؛ اما این سنت در زمان محدث نوری به فراموشی سپرده شده بود و از علائم فقر و نداری به شمار میآمد.
با عزم و همت محدث نوری این سنت نیز دوباره زنده شد. او چارپایانی را برای حمل بار کرایه میکرد و با پای پیاده با یاران و شاگردان خود به زیارت امام حسین علیهالسّلام میرفت.
آنها مسیر نجف تا کربلا را در سه شب میپیمودند. آنها صبح و عصر راه میرفتند و نیمه روز به استراحت و صرف غذا و خواندن نماز و دعا میپرداختند.
این کار آنها بسیار مورد استقبال مردم و علما و بزرگان قرار گرفت و جمعیت فراوانی به آنها ملحق شدند که گاهی تعداد خیمههای آنها به بیش از ۳۰ خیمه بیست تا سی نفره میرسید.
وفات
آخرین زیارت کربلای محدث نوری در سال ۱۳۱۹ هجری بود.آن سال را سال حج اکبر مینامیدند. در آن سال عید نوروز و جمعه و عید قربان مصادف شده بود و جمعیت فراوانی به حج رفته بودند.در آن سال در شهر مکه بیماری وبا افتاد و جمع زیادی هلاک شدند.محدث نوری در مسیر برگشت از کربلا به نجف، همیشه سواره برمی گشت، اما در آن سال به درخواست یکی از دوستان تصمیم به پیاده برگشتن گرفت.بر اثر گرمای شدید غذای آنان فاسد شده و همه مسموم شدند. محدث نوری بعد از آن حادثه سخت بیمار شده و بعد از برگشتن به نجف بعد از عمری خدمت به علوم محمد و آل محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در شب چهارشنبه ۲۷ جمادی الثانیه سال ۱۳۲۰ هجری جان به جان آفرین تسلیم نمود.بعد از انتشار خبر فوت محدث نوری شهر نجف یکپارچه عزادار شد و جمع عظیمی از مردم و علمای بزرگ به تشییع جنازه او حاضر شدند و بدن شریفش را در صحن مطهر حرم حضرت امیرمؤمنان علی علیهالسّلام در باب قبله دفن نمودند.
واقعه عجیب از محدث نوری
از وقایع عجیب پیرامون این مرد بزرگ آنکه: زمانی که پس از ۷ سال همسر محدث نوری وفات نمود و خواستند او را در کنار شوهرش دفن کنند، بدن محدث نوری نمایان شد و همه دیدند که بدن شریف او صحیح و سالم است گویا ساعتی بیش نیست که به خوابی آرام فرو رفته است.
پی نوشت:
[۱] . نقباء البشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج ۲، ص ۵۴۴.
[۲] . خاتمه مستدرک الوسائل، محدّث نوری، چاپ قدیم سه جلدی، ج ۳، ص ۸۷۷.
[۳] . مدرک پیشین، ج ۳، ص ۸۷۷.
[۴] . مدرک پیشین، فائده سوم.
[۵] . کیهان اندیشه (۱۳۷۱)؛ ش ۴۵، ص ۶۹ ـ ۷۹.
[۶] . ماضی النجف و حاضرها، آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۳۹، چاپ بیروت.
[۷] . احسن الودیعه، اعتماد السلطنه، ج ۱، ص ۸۹، چاپ بغداد، ۱۳۴۸ ق.
[۸] . پیشین، ج ۱، ص ۱۴۱.
[۹] . پیشین، ج ۱، ص ۱۰۱.
[۱۰] . ر. ک: نقباء البشر، ج ۲، ص ۵۴۹.
[۱۱] . کشف الاستار، محدث نوری، چاپ دوم، قم ۱۴۰۰ ق، ص ۲۴۶، آنجا و در مقدمه کتاب هم حدیثی از حیات محدّث نوری آمده است.
[۱۲] . به این معنی بسیاری از بزرگان اعتقاد داشته و دارند که از بابت نمونه میشود از آخوند خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی و … نام برد. بنگرید: نقباء البشر، ج ۲، ص ۵۵۳ و مکارم الآثار، ج ۵، ص ۱۴۷.
[۱۳] . در خصوص آثار محدث، علاوه بر نقباء البشر، ج ۲، ص ۵۴۹ و جلدهای مختلف «الذریعه» مراجعه شود به فیض قدسی، مقدمه مترجم.