- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- 0 نظر
نهضت حضرت امام حسین (علیه السّلام)، دارای جلوه های فراوان اخلاقی، اعتقادی و سیاسی می باشد که با گذشتِ زمان طولانی از این واقعه تاریخی، هنوز جلوه های فراوانی از آن مخفی بوده است. یکی از این جلوه ها «عفو دشمن و دوری از انتقام جویی» است.
علی رغم این که این حادثه، در ظاهر، جنگ نابرابر میان دو گروه حق و باطل بوده است، امّا می توان شاهد جلوه های فراوانی از اخلاق، فضلیّت و کرامت از ناحیه سرور و سالار شهدا، حضرت سیّد الشّهداء بود.
حتّی در آن چند روزی که به واقعه عاشورا و کربلا منجر شد، ما شاهد فضایل بسیار عالی از امام حسین (علیه السلام) هستیم. او در مقابل دشمن نیز جواد و مهربان است. به آنها آب می دهد و حتّی اسبان آنها را سیراب می کند؛ طوری که گویا به خاطر عزّت و احترام انسانی این کار را می کند.
در این نوشتار کوتاه، از دو جهت به مسأله «عفو و دوری از انتقام جویی از دشمن» می پردازیم، یکی از جهت «سخنان امام حسین (علیه السلام)» و دوم از جهت «رفتار و سیره آن حضرت در عفو و گذشت».
فضیلت عفو و دوری از انتقام جویی
یکی از فضیلت های اخلاقی که مورد تأکید قرآن کریم، روایات اسلامی و سیره معصومین (علیهم السّلام) می باشد، عفو و گذشت و دوری از انتقام حتّی نسبت به دشمنان می باشد.
مفهوم عفو و فائده آن
عفو به معنی گذشت از گناه و خطای دیگری و خودداری از مجازات خطاکار و گناهکار می باشد. به عبارت دیگر، عفو به معنای کنترل و مهار خشم و عواطف و چشم پوشی از حقوق خود است و این موجب می شود تا انسان صبر را در مقام خشم و غضب تجربه کند. تکرار این گونه اعمال در انسان باعث می شود تا صبر وشکیبایی در انسان تقویت شود.
عفو در قرآن
قرآن کریم می فرماید: «إِنْ تُبْدُوا خَیراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اَللّهَ کانَ عَفُوًّا قَدِیراً»[۱] «اگر نیکی ها را آشکار یا مخفی سازید، و از بدی ها گذشت نمایید، خداوند بخشنده و تواناست (و با اینکه قادر بر انتقام است، عفو و گذشت می کند).»
نیز خداوند به پیامبرش می فرماید: «خُذِ اَلْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْ فِ وَ أَعْرِضْ عَنِ اَلْجاهِلِینَ»[۲] «(به هر حال) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکی ها دعوت نما، و از جاهلان روی بگردان و با آنان ستیزه مکن.»
احسان برتر از عدالت
از نظر خداوند و قرآن، همواره عواطف انسانی مقدَّم بر عقل انسانی در روابط اجتماعی است و عقل انسانی تنها زمانی به کار می آید که شخص فاقد عواطفِ قویِ انسانی است و منش اخلاقی در وی تقویت نشده و فضیلت های اخلاقی در جانش نفوذ و رخنه نکرده است.
دراین صورت است که برای ایجاد تعادل و حفظ نظام احسن اجتماعی لازم است تا اصول عقلانی و حقوقی برای حل مشکلات و بحران های اجتماعی به کار گرفته شود.
بر این اساس، در اسلام در حوزه روابط اجتماعی و بلکه در روابط با محیط زیست، احسان همواره برتر از عدالت است، هرچند که نظام هستی بر پایه آن بنیاد گذاشته شده است، چرا که روابط انسانی، تنها با احسان و دیگر فضایل اخلاقی است که به رشد و بالندگی تمام و کمال خود می رسد.
حضرات معصومین (ع)، نه تنها مروّج این فضائل اخلاقی بوده اند، بلکه در وهله اوّل، خود بدان عامل بوده اند. حتّی در زمان جنگ و بروز درگیری و خشونت، می توان شواهد فراوانی بر این مطلب ارائه داد.
فضیلت عفو و گذشت در حماسه عاشورا
نهضت امام حسین (علیه السلام)، نهضت انسان ساز و دستورالعمل زندگی برای همه انسان ها و همه اعصار می باشد.
شهید مطهری معتقد است «گاهی انسان به خاطر شدت شور و شعف یک حماسه، چنان محسور و مسخر جنبه های غم انگیز آن می شود که ابعاد دیگرش را فراموش کرده و از زیبایی های آن غافل می گردد، امّا امام حسین (علیه السلام) و یارانش درس زیبا دیدن را در تابلویی به بلندای تاریخ پیش روی بشریت ترسیم نموده اند.
کربلا بیش از آن اندازه که نمایشگاه شقاوت و بدی و ظهور پلیدی بشر باشد، نمایشگاه روحانیّت و معنویّت و اخلاق عالی و زیبایی های انسانیّت است، ولی اهل خطابه و منبر کمتر به جنبه توجّه دارند.»[۳]
آنچه زندگی امام حسین (علیه السلام) را برای ما جذّاب و ماندگار می کند، ابعاد مختلف زندگی آن حضرت است. حتّی در آن چند روزی که به واقعه عاشورا و کربلا منجر شد، ما شاهد فضایل بسیار عالی از امام حسین (علیه السلام) هستیم. او در مقابل دشمن نیز جواد و مهربان است. به آنها آب می دهد و حتّی اسبان آنها را سیراب می کند؛ طوری که گویا به خاطر عزّت و احترام انسانی این کار را می کند.
این نکته خیلی مهم است که نحوه برخورد ما با دشمنان چه طور است؟ آیا در نظر می گیریم که آنها هم مثل ما انسان هستند؟! آنها پدر و مادر دارند. زن و شوهر دارند. آنها مثل ما فرزندان و خویشاوندانی دارند؟
از ابعاد شخصیتی امام بعد رأفت و رحمت ایشان بود که می فرمودند: در جنگ از پشت سرحمله نکنید و به زنان و کودکان آسیبی نرسانید. مثال هایی از این دست از عاشورا، نشان دهنده پررنگ بودن بعد اخلاقی در حادثه عاشورا است.
در این نوشتار کوتاه، این مطلب را از دو جهت مورد توجّه قرار می دهیم: اول، کلام امام حسین (علیه السلام) در مورد عفو و گذشت و دوری از انتقام؛ دوم، سیره و رفتار امام حسین (علیه السلام) در عفو و گذشت و دوری از انتقام حتّی نسبت به دشمنان.
کلام امام حسین (علیه السلام) در مورد عفو و دوری از انتقام
حدیث اول: جایگاه اهل عفو در قیامت
امام حسین (علیه السلام) فرمودند: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ کَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْیَدْخُلِ الْجَنَّهَ. فَیُقَالُ مَنْ ذَا الَّذِی أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ؟ فَیُقَالُ: الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ».[۴] «هنگامى که بندگان در پیشگاه خدا مى ایستند، آواز دهنده اى ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته مى شود: چه کسى مزدش با خداست؟ مى گوید: گذشت کنندگان از مردم».
حدیث دوّم: برترین عفو
امام حسین (علیه السلام) فرمودند: «اَعْفَی النَّاسِ مَنْ عَفی عَنْ قُدْرَهٍ»[۵] با گذشت ترین مردم آن است که در موضع قدرت عفو کند.
حدیث سوّم: کسی که عذرخواهی را نپذیرد
حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) از پدرش امام حسین (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود: «لَوْ شَتَمَنی رَجُل فی هذِهِ الاْذُنِ، وَ أَوْمی إلی الْیُمْنی، وَ اعْتَذَرَ لی فی الاْخْری لَقَبِلْتُ ذلکِ مِنْهُ، وَ ذلکِ أَنَّ أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ حَدَّثَنی أَنَّهُ سَمِعَ جَدّی رَسُولَ اللهِ یَقُولُ: لا یَرِدُ الْحَوْضَ مَنْ لَمْ یَقْبَلِ الْعُذرَ مِنْ مُحِق أَوْ مُبْطِل»[۶]
«اگر شخصی در گوش راستم، مرا دشنام دهد و سپس در گوش دیگرم معذرت خواهی کند، از او می پذیرم و گذشت می نمایم، چون که پدرم امیرالمؤمنین علی (ع) از جدّم رسول خدا (ص) روایت نمود: کسی که پوزش و عذرخواهی دیگران را نپذیرد، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد؛ خواه عذرآور حق بگوید، یا باطل»
رفتار امام حسین (علیه السلام) در عفو و دوری از انتقام
امام حسین (علیه السلام) در آداب اجتماعی و حسن معاشرت با دور و نزدیک، بلند پایه و بی نظیر بود. خصال آن حضرت، سرشار از عفو و گذشت است. در ادامه، به چند فراز از سیره عفو و گذشت امام حسین (علیه السلام) اشاره می شود:
قصه درس آموز حرّ بن یزید ریاحی
حرّ بن یزید ریاحی، جزو لشکریان بنی امیّه بود. او می داند که به زودی به او فرمان حمله، ابلاغ خواهد شد، امّا از فرامین سرپیچی می کند. وی سوار بر اسب می شود و نزد امام حسین (علیه السلام) می رود. خودش را از اسب روی زمین می اندازد و تقاضای بخشش کرده و می گوید: من بودم تو را به این جا آورده و به قتلگاه کشاندم.
امام حسین (علیه السلام) او را بلند می کند و وی را می بخشد و عزّت انسانی وی را به او برمی گرداند. تصوّر کنید که یک فرد باید قدرت معنوی داشته باشد تا این طور به فردی که او را به مکان جنگ آورده، شخصیّت ببخشد.
عفو شگفت آور حرّ توسط امام حسین (علیه السلام)، معلّم اخلاق بشریّت، درس های آموزنده فراوانی دارد. حرّ بن یزید ریاحی ظلم بزرگی در حق امام حسین (علیه السلام) و یاران ایشان روا داشت؛ و به قول خودش اوّلین کسی بود که بدن حضرت زینب (س) را لرزاند.
او باعث شد که امام (ع) و عیال و یاران آن حضرت در بیابان گرم و سوزان کربلا، بدون آب و آذوقه محصور شوند؛ زیرا وقتی مانع حرکت آنان به سمت کوفه شد، امام حسین (علیه السلام) قصد بازگشت داشتند، امّا حرّ اجازه بازگشت هم به آنها نداد و به دلیل خودداری آن حضرت از بیعت با یزید، ایشان را محاصره و متوقف کرد. سپس لشکریان ابن زیاد به کربلا آمدند و آن حادثه ناگوار تاریخی رخ داد.
در واقع، مُسبِّب محاصره کاروان امام حسین (علیه السلام)، شهادت ایشان و اسارت عیال، حرّ بود. بالأخره حرّ در روز عاشورا به راستی پشیمان شد. از اطرافیان او نقل شده است که بدنش می لرزید و می گفت: خود را بین بهشت و جهنّم می بینم.
در همین حال، و در حالی که فرمانده لشکر بود، همه چیز را رها کرد و به سوی امام حسین (علیه السلام) روانه شد. نرسیده به خیام حرم پیاده شد و با تضرّع و زاری و با شکسته نفسی در حال حرکت بود.
حضرت اباعبدالله الحسین (ع) وقتی از دور حرّ را دیدند، بدون توجّه به بدی و شدّت اقدام قبلی او، نخواستند شاهد ذلّتش باشند؛ از این رو، به حضرت ابالفضل امر کردند به استقبال او برود. حضرت ابالفضل هم او را با عزّت، نزد امام آورد و آن حضرت بدون هیچ گونه سرزنشی، او را بخشیدند.
حرّ، از شدّت شرمندگی سر به زیر و سرافکنده بود و هرچه امام حسین (علیه السلام) می فرمودند: تو را عفو کردم، سرش را بالا نمی آورد و خجالت می کشید در روی ایشان نگاه کند.
سپس به امام حسین (علیه السلام) عرض کرد: اگر مرا عفو کردید، اجاره بدهید تا در راه شما جهاد کنم. امام حسین (علیه السلام) هم به او اجازه رفتن به میدان دادند. او کارزار جانانه ای کرد تا بالأخره سپاه دشمن گرد او را گرفتند و به شهادت رسید. وقتی روی خاک افتاد، امام (ع) به بالین او رفتند و سرش را به دامن گرفتند.
این حرکت عاطفی امام حسین (علیه السلام) برای حرّ بسیار لذّت بخش و مسرّت بخش بود. بعد، دستمالی آوردند و زخم پیشانی حرّ بن یزید ریاحی را بستند. عفو حرّ توسط امام حسین (علیه السلام)، در حالی که او مُسبِّب مشکلات ایشان بود، شگفت آور است و شگفتی بیشتر، از نادیده گرفتن گناه بزرگ او و نیز از لطف و محبّت آن امام بزرگوار حاصل می شود.[۷]
پرهیز امام (ع) از کشتن دشمن مجروح و اجازه برای خروج از میدان جنگ
تَمیم بن قَحطبه، از اُمرای دشمن و فرمانده لشکر شامی ها که فرد شجاعی بود، به امام عرض کرد: آقا، شما را نصیحت می کنم که برگردید، شما که حریف سی هزار نفر نمی شوید. امام فرمودند: این ها من را محاصره کرده اند و این جریان را پیش آورده اند، من که به قصد جنگ نیامده ام، تو به من می گویی برگرد؟!
تمیم گفت: آقا پس می جنگیم؛ و وارد جنگ شدند. تمیم در اوّلین حمله از اسب به زمین افتاد. هر که باشد در این گونه مواقع، دشمن را می کشد؛ امّا امام فرمودند: بلند شو و سوار اسبت شو. به او مهلت دادند.
ابن قَحطبه سوار شد و دوباره وارد جنگ شدند. تمیم از ناحیه دو پا مجروح شد و به زمین افتاد. آقا بالای سرش آمدند و فرمودند: می خواهی قبیله ات را صدا بزنم که بیایند زیر بغل هایت را بگیرند؟ گفت: آقا، بزرگواری کنید و مرا نکشید. امام فریاد زد: بیایید فرمانده شام و امیرتان را ببرید. یک عده از بستگانش آمدند و زیر بغل هایش را گرفتند و بدن مجروحش را بردند.[۸]
پاسخ بدی با نیکی
در تاریخ زندگانی امام حسین (علیه السلام) آمده است که فردی به نام عِصام بن مُصطَلَق می گوید: من کینه عجیبی نسبت به اهل بیت در سینه داشتم. وارد مجلسی شدم، امام حسین (علیه السلام) را دیدم در حال سکوت نشسته است، پرسیدم: تو پسر علی هستی؟! و ضمن آن شروع به دشنام دادن کردم.
حضرت فرمود: «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَا نِ الرَّجِیمِ، خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ»[۹] «عفو و بخشش را پیشه گیر و به معروف امر کن و از نادانان دوری نما» آن گاه فرمود: «اگر کمک می خواهی به تو کمک می کردیم، اگر مهربانی می خواستی، مهربانی می کردیم، اگر راهنمایی می خواستی، تو را راهنمایی می کردیم».
عصام می گوید: بسیار پشیمان شدم و سرم را به زیر انداختم. حضرت این آیه را تلاوت کرد که «لا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»[۱۰] امروز هیچ ملامت و سرزنشی بر شما نیست، خدا شما را می آمرزد و او مهربان ترین مهربانان است. سپس حضرت بدون این که از عمل من چیزی به زبان بیاورد، پرسید: اهل شام هستی؟[۱۱]
نتیجه گیری
نهضت امام حسین (علیه السّلام)، دارای جلوه های فراوان اخلاقی، اعتقادی و سیاسی می باشد که با وجود گذشتِ زمان طولانی از این واقعه تاریخی، هنوز جلوه های فراوانی از آن مخفی مانده است. ما در این نهضت شاهد فضایل بسیار عالی از امام حسین (علیه السلام) هستیم. یکی از این فصایل، «عفو دشمن و دوری از انتقام جویی» است، که در قصه درس آموز حر بن یزید ریاحی به زیباترین شکل تجلی پیدا کرده است.
پی نوشت ها
[۱] . نساء/۱۴۹
[۲] . اعراف/۱۹۹
[۳] . شهید مطهری، حماسه حسینی، ج۲، ص۷۳
[۴] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۶۴ ، ص۲۶۶
[۵] . اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۳۰
[۶] . شوشتری، احقاق الحق، ج۱۱ ، ص۴۳۱
[۷] . ظهیری، کربلا، اخلاق و عرفان، ص۶۵
[۸] . صدر، پیشوای شهیدان، ص۱۲۴
[۹] . اعراف/۱۹۹
[۱۰] . یوسف/۹۲
[۱۱] . دشتی، فرهنگ سخنان امام حسین، ص۴۹۸
منابع
۱- قرآن کریم
۲- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الأئمّه، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۰۳ق
۳- دشتی، محمّد، فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام، قم، بهشت جاوید، چاپ اول، ۱۳۹۱ش
۴- شوشتری، قاضی نورالله، إحقاق الحقّ و اِزهاقُ الباطل، قم، مکتبه آیه الله المرعشی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
۵- صدر، رضا، پیشوای شهیدان، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۹۶ش
۶- ظهیری، علی اصغر، کربلا، اخلاق و عرفان، قم، شوذب، چاپ اول، ۱۳۹۱ش
۷- مجلسی، محمّدباقر، بحار الانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق
۸- مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۷۳ش
منبع اقتباس: کریمی نیا، محمد مهدی، و همکاران، عفو دشمن و دوری از انتقام جویی در نهضت امام حسین علیه السلام با نگاهی به سیره علمی-عملی آن حضرت، فصلنامه مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری، سال دوم، شماره ۵، زمستان ۱۳۹۹