- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
موضوع زیارت قبور مطهر و مقدّس معصومین(ع) توسل به آنها و سوگوارى در ایّام شهادتشان، به ویژه در مورد حضرت مقدّس سیدالشهدا(ع)، از موضوعاتى است که در فرهنگ اسلامی، جایگاه رفیعى دارد. از ناحیه ذات اقدس الهى در احادیث قدسى و نیز از سوى چهارده معصوم(ع) سفارش زیادى به عزادارى سیدالشهدا(ع) شده است، که این مطلب حاکى از نقش عظیم این امر در احیاى دین و زنده نگه داشتن آن است. به عبارت دیگر مى توان چنین مجالسى را از مهمترین وسایل صیانت از کیان دین و جامعه اسلامى و نیز بسط روح دین و دینداری دانست. متأسفانه عزادارىها با همه اهمیت و جایگاه مهمى که در فرهنگ اسلامى دارند، در طول زمان دچار آفات، خطرات و انحرافاتى شده است که نقش این وسیله مهم را تا حدودى کم رنگ کرده است.در این مطلب، نویسنده مىکوشد تا بعضى از شرایط ظاهرى و باطنى عزادارى یک منتظر را ارائه نماید. باشد که مورد استفاده قرار گیرد.
وظیفه عزادار در قبال امام زمان (عج)
عزادار حقیقى به خوبى مىداند که سوگوارى و برپایى مجالس بزرگداشت براى اهل بیت(ع) فقط قسمت کوچکى از وظایف الهى او نسبت به آنان است بلکه وظیفه بالاتر، توجه به درسها و عبرتهاى عاشورا و عمل به آنها است. عمل به تکالیف از جمله درسهایى است که عزادار حقیقى از عاشوراییان فرا گرفته است. او خود را نسبت به امام زمانش مکلف و مسئول مىداند. (۱)
عزادار، نیک مىداند که باید به تنهایى در دادگاه عدل الهى نسبت به رفتار خود با امام زمانش پاسخگو باشد لذا، براى عمل به وظیفهاش منتظر هیچکس نمىماند؛ او منتظر سازمانها، نهادها و اشخاص نیست. او خودش به تنهایى براى خارج کردن امام زمان(ع) از تنهایی، غیبت، اضطرار و آوارگى تلاش مىکند. او مانند شهداى کربلا که هرگز به کمى نفرات شان توجه نکردند و هر یک فقط و فقط به فکر انجام وظیفه در قبال امام مظلوم و تنهاییش بود و کارى به نتیجه و تأیید دیگران نداشت، عمل مىکند. مانند «عبدالله بن حسن(ع)» که وقتى دید عمویش تنها و مجروح به روى زمین افتاده است و دشمن دور او را گرفته، خود را به عمویش رساند و هنگامى که «ابجربن کعب» (لعنه الله علیه) شمشیرش را فرود آورد که امام را بکشد، دست خود را در مقابل شمشیر او گرفت تا از امامش دفاع کند و دستش قطع شد و در آغوش عمویش حسین(ع) افتاد تا این که «حرمله» (لعنه الله علیه) او را با تیر به شهادت رساند.(۲)
۲) عزادار حقیقی یا «منتظر حقیقی» در این مرحله مىداند که اگر بخواهد رضایت خدا را جلب کند و به هدف خلقت و کمال نهایى و غایى وجودش نایل شود، باید به این «تنها موعظه» خداوند متعال در قرآن کریم عمل کند که فرمود:
قل إنّما أعظکم بواحدهٍ أن تقوموا لله مثنى و فرادی.(۳)
اى رسول ما، به امت بگو که من به یک سخن شما را موعظه مىکنم و آن سخن این است که شما، خالص دو نفری، و یا به تنهایى براى خدا قیام کنید.
امام خمینی(ره) دربارهء این موعظه خداوند چنین مى فرمایند:
خدای تعالى در این کلام شریف، از سر منزل تاریک طبیعت تا منتهاى سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظههایى است که خداى عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام براى خدا است که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خُلّت رساند و از جلوههاى گوناگون عالم طبیعت رهاند.
خلیل آسا در علم الیقین زن نداى لا اُحبّ الآفلین زن
قیام الله است که موساى کلیم را با یک عصا بر فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد. و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صعق و صحرا کشاند. قیام براى خدا است که خاتمالنبیّین(ص) را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا بر انداخت و به جاى آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام «قاب قوسین او أدنی» رساند. خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده، همه جهانیان را بر ما چیره کرده، و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران در آورده… موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحى را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفع شخصى کرده، تا به همه سعادتهاى دو جهان نائل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید.»(۴)
آری، خودخواهى ما و ترک قیام براى خدا است که ما را به روز سیاه غیبت امام زمان(ع) و تنهایى و غربت حضرت کشانده و مستکبران را بر کشوهای اسلامى حاکم کرده است. همانطور که خود آن حضرت فرمود:
اگر شیعیان نسبت به ما وفادار و همدل بودند، ظهور ما به تأخیر نمىافتاد(۵).
راه چاره همان است که امام خمینی(ره) فرمود، یعنى موعظه خداى جهان را بخوانیم و یگانه راه اصلاحى را که پیشنهاد فرموده، بپذیریم و ترک نفعهاى شخصی کنیم و با منتقم اصلى حسین(ع) آشتى کنیم، و با وفادارى نسبت به او، براى رفع موانع ظهورش و نبرد با دشمنانش قیام لله کنیم و از این حالت دنیازدگى و انفعال خارج شویم و با کنار گذاشتن نفعهاى شخصى و جیفه گندیده دنیا، براى ظهورش عملیاتى شویم.(۶) امام خمینی(ره) در جاى دیگر مى فرمایند: نگویید تنها هستیم، تنهایى هم باید قیام بکنیم، اجتماعى هم باید قیام کنیم، باید قیام کنیم، با هم باید قیام کنیم، همه موظفیم به اینکه براى خدا قیام کنیم.(۷)
براى خدا قیام کنید و از تنهایى و غربت نهراسید.(۸)
در زیارت عاشورا پس از اعلام برائت از بنیانگذاران ظلم به اهل بیت(ع) و نیز کسانى که آنها را از مقامشان کنار زدند و همچنین کسانى که مقدمات جنایات ظالمان را فراهم کردند. نسبت به پیروان و تابعین و دوستان آنها نیز اعلام برائت مىشود، یعنی از همه کسانى که در طول تاریخ در مصیبت اعظم، به خصوص در غیبت امام زمان(ع) نقش داشته و کار آنها به نحوى مانعى بر سر راه ظهور منجى بشریت بوده است. براى همین است که بلافاصله خطاب به سیدالشهدا(ع) چنین عرض مىکنیم:
اى اباعبدالله، من تا قیامت با کسانى که با شما در سلم و صلح هستند در صلحم و با کسانى که با شما در جنگ هستند، در جنگم.(۹)
به این ترتیب نظام دوستى و دشمنى عزادار حقیقى به طور کامل روشن و مشخص است. او با همه کسانى که شیعه و محبّ اهل بیت(ع) هستند و با آنها دشمنى ندارند، در صلح و دوستى است و با همه کسانى که دشمن اهل بیت(ع) و به خصوص امام زمان(ع) هستند، در جنگ است. و این دوستى و دشمنى تا قیامت ادامه دارد. اگر دشمنان امام زمان تا قیامت هم حضرت مخالفت و دشمنى داشته باشند، عزادار حقیقى هرگز از مبارزه و جهاد علیه آنها خسته و ناتوان نمییشود. لذا پس از اعلام جنگ با دشمنان آنها، ابتدا بنیانگذاران ظلم بر آنها را مورد لعن قرار مىدهیم و پس از این کار انتقام حسین(ع) را به همراه امام زمان(ع) آرزو مىکنیم. چرا که مبارزه با دشمنان اهل بیت بدون همراهى با امام زمان(ع) فایده ندارد و انتقام از آنان بدون آن حضرت ممکن نیست. بنابراین عنصر جهاد و مبارزه هرگز از زندگى عزادار حقیقى حذف نمىشود. او تا وقتى که با مصیبت اعظم غیبت امام زمان(ع) آن هم در اوج غربت و مظلومیت و تنهایى رو به روست، هرگز آرام و قرار ندارد. او تا لحظه با شکوه ظهور و از بین رفتن این مصیبت اعظم به مبارزه با دجّال و موانع ظهور ادامه مییدهد. و پس از ظهور نیز به جهاد در راه امامش براى انتقام امام حسین(ع) و سایر اهل بیت(ع) ادامه مىدهد و رمز این که این مبارزه و جهاد همیشگى و طولانى است، این است که قرآن کریم به همه مسلمین دستور داده است که تا رفع فتنه و حاکمیت دین خدا در سراسر جهان به جهاد مقدس خود ادامه دهند:
و قاتلوهم حتّى لا تکون فتنهٌ و یکون الدّین کلّه لله.(۱۰)
با کافران جهاد کنید که دیگر فتنهاى باقى نماند و آیین همه ما در دین خدا باشد.
کدام فتنه و مصیبت براى جامعه انسانى بالاتر از غیبت امام زمان(ع) و محرومیت جامعه جهانى از رهبر معصوم و متخصص الهى و مظهر خدا است. عزادار حقیقی در این مقطع حساس و سرنوشتساز با تشخیص وظیفه الهى جهاد، بدون فوت وقت تا رفع این بزرگترین فتنه، و تا رسیدن به امام خود و جهاد در رکاب او، به مبارزه مىپردازد. او نیک مىداند بهترین زمان براى سربازى و خدمت و تقرّب نسبت به امام زمان(ع) زمانى کنونى است. نه زمان ظهور که زمان پیروزى است. چنان که قرآن کریم مىفرماید:
لا یستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قاتل أولئک أعظم درجهً من الذّین أنفقوا من بعد و قاتلو و کلاً وعدالله الحسنى و الله بما تعملون خبیرٌ.(۱۱)
آن مسلمانانى که پیش از فتح مکه در راه دین انفاق و جهاد کردند با دیگران برابر نیستند آنان درجهای عظیمتر دارند، تا کسانى که بعد از فتح انفاق و جهاد کردند. البته خدا به هر دو طایفه وعده احسان داد. و خدا به آنچه مىکنید آگاه است.
قیام و جهاد براى برطرف کردن موانع ظهور ارزش و اهمیت بیشترى نسبت به سربازى و جهاد در رکاب آن حضرت را دارد، زیرا قرآن کریم همراهى با امام را قبل از پیروزى با ارزشتر و مهمتر مىداند. بزرگترین گناه براى عزدار در مرتبه پنجم، تنها گذاشتن امام زمان(ع) است. عزادار که در این مرتبه آگاهی زیادى نسبت به درسها و پیامهاى عاشورا دارد، به وفادارى و همدلی نسبت به امام زمانش بیشترین توجه و اهتمام را دارد. او از اصحاب عاشورا درس بزرگ وفادارى نسبت به امام زمان خویش را به خوبى آموخته است. وفاداری یعنى پاىبند بودن به عهد و پیمانى که بستهایم. وفاى به عهد، به خصوص نسبت به امام و رهبر معصوم از بزرگترین واجبات است و پیمان شکنى و بىوفایى از بزرگترین محرمات مىباشد. قرآن کریم و روایات معتبر اسلامى مملوّ از توصیه اکید به رعایت عهد و وفادارى و پرهیز از عهد شکنى و بى وفایى است. سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا درباره دو گروه دوستان و دشمنان سخن گفت. دوستان خویش را به وفادارى ستود و دشمنانش را به خاطر بىوفایىشان مورد نکوهش و سرزنش قرار داد. آن حضرت(ع) در مورد دوستان خود فرمودند:
من اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحابم نمىشناسم. (۱۲)
در روز عاشورا وقتى بر بالین «مسلم بن عوسجه» آمد، این آیه شریفه را خواند:
فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً.(۱۳)
از مؤمنین مردانى هستند که با عهد خویش با خدا صادق بودند، برخییشان به عهد خود وفا کرده و جان باختند، برخى هم منتظرند و عهد و پیمان را هیچ دگرگون نساختند.
امام(ع) درباره دشمنان خود نیز چنین فرمودند: «اهل وفا به پیمان نیستند، عهد خویش را شکسته و بیعت مرا از گردن خود کنار نهادهاید. به جانم سوگند، با پدرم، با برادرم و با پسر عمویم مسلم بن عقیل نیز همین کار را کردید».(۱۴)
در «زیارت اربعین» خطاب به خود آن حضرت چنین عرض مىکنیم:
شهادت مىدهم که تو به عهد خود وفا کردى و تا رسیدن به یقین (شهادت) در راه او جهاد کردی.(۱۵)
پى نوشت :
۱. یوم ندعوا کلّ اناسٍ بامامهم؛ روزى که ما هر گروهى از مردم را با پیشوایشان دعوت مىکنیم. (سوره اسراء (۱۷)، آیه ۷۱)
۲. مجلسی، بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۵۳.
۳. امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج ۱، ص ۳.
۴. سوره سبأ (۳۴)، آیه ۴۶.
۵. مجلسی، همان، ج ۵۳، ص ۱۷۷.
۶. براى آشنایى بیشتر با کیفیت عملیاتى شدن به بخش چهارم کتاب آشتى با امام زمان(ع) مراجعه شود.
۷. امام خمینی(ره)، همان، ج ۱۶، ص ۲۰۱.
۸. همان، ج ۲۰، ص ۱۲۷.
۹. زیارت عاشورا؛ یا اباعبدالله سلمّ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم الى یوم القیامه
۱۰. سوره انفال (۸)، آیه ۳۹.
۱۱. سوره حدید (۵۷)، آیه ۱۰.
۱۲. موسوعه کلمات الامام الحسین، ص ۳۹۵؛ فإنّى لا اعلم اصحاباً أوفى و لا خیراً من اصحابى
۱۳. سوره احزاب (۳۳)، آیه ۲۳.
۱۴. موسوعه کلمات الامام الحسین، ص ۳۶۳.
۱۵. محدث قمی، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین. أشهد أنّک وفیت بعهدالله و جاهدت فى سبیله حتّى أتیـٰک الیقین.