- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
می گویند ،حضرت علی(ع) در نهج البلاغه اعلام کرده که معصوم نیست،آیا این صحیح است؟
شبهه
شیعیان ادعا مىکنند که امامان آنها معصوم هستند؛ در حالى که على (علیه السلام) صراحتا در نهج البلاغه مىگوید که من فراتر از آن نیستم که خطا نکنم: «انى لست فى نفسى بفوق أن اخطئ».وقتى خود امام على (ع) مىگوید من فراتر از این نیستم که خطا نکنم، شما کاسه داغتر از آش هستید.
نقد و بررسی:
اصل کلام امیرمؤمنان علیه السلام
امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه مىفرماید:
فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَهٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَهٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی.
پس، از گفتن حق، از مشورت در عدالت خوددارى نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى دانم، مگر آن که خداوند( کسی که به من از خودم مالک تر است) مرا حفظ فرماید.[۱]
در واقع معنای کلام امام علیه السلام این می شود:
روشن است که امیرمؤمنان علیه السلام و نیز تمامى انبیاء همانند انسانهاى دیگر داراى دو قوه عقل و شهوت هستند. آنها نیز همانند ما قادر هستند که اشتباه کنند و یا مرتکب گناه شوند؛ اما تفاوتى که آنها با بقیه مردم عادى دارند، در این است که لطف خداوند همیشه شامل حال آنها است، پس امام علیه السلام در این خطبه، نه تنها خود را معصوم مىداند؛ بلکه سر منشأ این عصمت را نیز لطف خداوند مىداند.
این گفته امیرمؤمنان علیه السلام دقیقا بر طبق همان تعریفى است که شیعه از عصمت دارد؛ یعنى آنها قدرت بر انجام گناه را دارند؛ اما لطف خداوند همیشه شامل حال آنها است و آنها را از گناه و خطا باز مىدارد.
شیخ مفید رضوان در این باره این چنین می گوید:
العصمه لطف یفعله الله تعالى بالمکلف بحیث یمتنع منه وقوع المعصیه وترک الطاعه مع قدرته علیهما.
عصمت، لطفى از جانب خداوند است که شامل حال مکلف مىشود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مىدارد؛ با این که آن شخص قادر به انجام آن دو است.[۲]
سخن امام علیه السلام با تعریفى که شیخ مفید از عصمت دارد، دقیقا عین هم هستند و تفاوتى با یکدیگر ندارند.
درست است که آن حضرت در صدر کلام خود فرموده است:لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی.خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى دانم.
اما در ذیل کلام خود بلافاصله براى دفع توهم نفى عصمت، امکان خطا از خویش را با جمله استثنائیه نفى نموده و فرمودهاند:إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی.
مگر اینکه خداوند مرا در برابر خویشتن خویشم کفایت کند که او بیش از خود من قلمرو هستیم را مالک می باشد.
به عبارت دیگر امام علیه السلام با این تعبیر یکى از زیباترین مظاهر توحید افعالى را رقم زده و صریحا بیان فرموده اند که: «اگر لطف خدا شامل حال بنده اش نگردد هیچ کس نمی تواند فى نفسه و با استقلال خود را از خطا و لغزش مصونیت بخشد.»
اگر کسى فقط نگاهش به صدر کلام امیر المؤمنین علیه السلام باشد و به ذیل آن توجهی نکند، مثل این است که صدر آیه شریفه ۱۱۰ سوره کهف را بخواند که مى فرماید:
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ.و ذیل آیه را کنار بگذارد:یُوحَى إِلَیَّ.آیا این نظر، نظر ظلم و جفا نگرى نیست؟!
در سوره ابراهیم، آیه ۱۱ مىفرماید:
قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ
پسوند آیه هم این است:
وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ مَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ.
همچنین تعبیرى که حضرت یوسف (علیه السلام) دارد:
وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی. یوسف/۵۳٫
در نتیجه، استفاده عدم عصمت از گفتار امیرمؤمنان علیه السلام، گفتارى است نسنجیده و غیر قابل قبول.
پی نوشت ها :
[۱] . نهج البلاغه عبده، ج۲، ص۲۰۱، خطبه۲۱۶؛
الکلینی الرازی، أبی جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفای۳۲۸ هـ)، الکافی، ج۸، ص۳۵۶، تحقیق و تصحیح وتعلیق علی أکبر الغفاری، ناشر: دار الکتب الإسلامیه – طهران، الطبعهالرابعه،۱۳۶۲ هـ.ش.
[۲] . الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العکبری، البغدادی (متوفای۴۱۳ هـ)، النکت الإعتقادیه و رسائل اخری، ص۳۷، تحقیق: رضا مختاری، ناشر: دار المفید للطباعه والنشر والتوزیع – بیروت – لبنان، الطبعه: الثانیه، ۱۴۱۴ هـ – ۱۹۹۳ م. توضیحات: چاپ کنگره هزارمین سالگرد رحلت شیخ مفید.
منبع: سایت سنت