- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
تقیه در لغت پرهیز کردن، پرهیزکاری، پنهان کردن مذهب خویش است (۱) و در اصطلاح عبارت است از کتمان حق و پوشاندن اعتقاد خود در مورد آن و پنهان کاری در مقابله با مخالفین و ظاهر نساختن اموری که ضرر دینی یا دنیوی به همراه داشته باشد.(۲) به عبارت دیگر تقیه مخفی نمودن حق از دیگران یا اظهار خلاف آن است به جهت مصلحتی که مهم تر از مصلحت اظهار آن می باشد.در این مقاله بیان شده که آیا امام عصر (عجالله فرجه) در زمان حکومت خود تقیه می کند یا خیر.
با توجه به معنای تقیه اهدافی که برای تقیه ذکر شده بیان می شود. آیت الله مکارم شیرازی می گوید: تقیه برای سه هدف واجب می شود:
۱. برای ذخیره نیروها (تقیه محافظ).
۲ . برای مکتوم داشتن برنامه (تقیه تاکتیکی).
۳. برای حفظ دیگران (تقیه ایمنی بخش)(۳)
در این که تقیه یک حکم عمومی است یا اینکه اختصاص به غیر معصوم دارد اختلاف است و اکثراً عقیده دارند امامان معصوم نیز به جهت مصالح یا اهدافی که ذکر شد تقیه کرده اند و روایات فراوانی داریم که حاکی از تقیه ائمه ـ علیهم السّلام ـ است.(۴) از جمله در توقیعی از ناحیه مقدسه برای اسحاق بن یعقوب آمده است: امّا این که چرا غیبت واقع شده است خداوند فرمود: ای مؤمنان از چیزهایی که اگر پاسخش را بدانید خوشایند شما نیست پرسش نکنید همه پدران من تقیه نمودند و با طاغوتیان زمان بیعت کردند ولی من در پس پرده غیبت قرار گرفته ام تا بیعت طاغوتیان بر گردنم نباشد و در هنگام خروج آزادانه قیام نمایم.(۵)
در مقابل برخی از جمله دو تن از دانشمندان معاصر شیعه یعنی علامه شعرانی و علامه قزوینی منکر تقیه ائمه شیعه شده و آن ها را تنها آمرین به تقیه دانسته اند چرا که می گویند: امامان عالم به واقعیت و کیفیت وفات خود بودند و نیازی به تقیه نداشتند.(۶)
امّا درباره امام عصر (عجالله فرجه) تقیه حضرت را می توان در دو دوره مورد بحث قرار داد:
۱. دوران غیبت صغرا.
۲. دوران ظهور و قیام.
دوره غیبت صغری حضرت سال های (۲۶۰ ـ ۳۲۹ هـ . ق) را شامل می شود که در این دوره امام به وسیله چهار نائب خاص با شیعیان خود در ارتباط بود و همه آن ها به نوعی تقیه می کردند و در حقیقت از جانب امام عصر (عجالله فرجه) مأمور به تقیه بودند(۷) امّا این که خود حضرت تقیه کرده باشند دلیلی در دست نیست چه اینکه حضرت به ظاهر در میان مردم نبودند و دسترسی به ایشان فقط برای افراد خاصی ممکن بود بدین جهت ظاهراً خطری هم متوجه حضرت نبود تا بخواهد تقیه کند گرچه می توان اصل غیبت آن حضرت را هم نوعی تقیه دانست. امّا در بُعد تقیه فقهی نیز از آن حضرت روایات مختلفی تحت عنوان توقیعات (نامه ها) در کتب مختلف ذکر شده است.(۸)
امّا درباره تقیه امام عصر (عجالله فرجه) در دوران ظهور و قیام حضرت از روایات چنین استفاده می شود که اصلاً زمان ظهور زمانی است که تقیه معنا ندارد. قبل از آن که به نقل برخی روایات در این زمینه بپردازیم ابتدا به دلیل عقلی عدم تقیه در آن زمان چه برای حضرت چه برای دیگران و سپس به فرمایش علامه مجلسی اشاره ای می کنیم.
امّا دلیل عقلی عدم تقیه در زمان ظهور امام زمان (عجالله فرجه) این است که: تقیه در اصل برای حفظ جان و ترس از خطری است که ممکن است برای خود یا دیگران پیش آید و این حالت برای هر شخص در هر زمانی ممکن است اتفاق بیفتد امّا زمان ظهور حضرت که زمان غلبه و قهر وسیطره قدرت الهی به دست امام عصر (عجالله فرجه) است و قدرت های دیگر همه مقهور و مغلوب این قدرت اند دیگر ترس از جان و مال در کار نیست لذا در این زمان تقیه مفهومی ندارد.
علامه محمّد باقر مجلسی در این زمینه می گوید: در زمان ظهور حضرت امنیت در همه جا فراگیر است از هیچ کس و هیچ چیز ضرر یا خطری متوجه کسی نمی شود و به طور کلی ترس از میان می رود.(۹) حال با در نظر گرفتن این مطلب به ذکر محتوای چند روایت در این زمینه می پردازیم:
۱. از حضرت امام رضا (علیهالسلام) روایت شده است که هر کس پرهیزکاری ندارد دین ندارد و کسی که تقیه ندارد ایمان ندارد گرامی ترین شما نزد خداوند عامل ترین شماست به تقیه قبل از خروج قائم ما و هر کسی که قبل از خروج قائم ما آن را ترک کند از ما نیست.(۱۰)
از مفهوم این روایت استفاده می شود که تقیه تا قبل از زمان ظهور است امّا در زمان ظهور تقیه برداشته می شود و دیگر تقیه ای در کار نخواهد بود.
۲. امام صادق (علیهالسلام) فرمود: هنگامی که آیه شریفه ادفع بالتی هی احسن…(۱۱) نازل شد رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمود: من به تقیه امر شدم سپس امام صادق (علیهالسلام) فرمود این دستور همچنان در بین ما ائمه وجود دارد تا هنگامی که قائم ما قیام کند در آن هنگام تقیه از بین می رود و حضرت شمشیر راازنیام بیرون می کشد. و از مردم جز شمشیر نمی گیرد و به آنان جز شمشیر نمی دهد.(۱۲)
۳. در برخی از منابع معاصر درباره عدم تقیه امام مهدی (عجالله فرجه) با استفاده از برخی روایات آمده است:
علت غیبت امام مهدی (عجالله فرجه) این است که آن حضرت با وجود غیبت از یوغ بیعت با طاغوت های زمان آزاد می شود و تعهد و بیعت با هیچ حاکمی را بر عهده ندارد تا بتواند در زمان قیام خود آزادانه تلاش کند. دیگر امامان از روی تقیه حکومت ها را به رسمیت می شناختند ولی امام مهدی (عجالله فرجه) مأمور تقیه نیست از این رو با حکومت ها و طاغوت های زمان بیعت نمی کند و اگر غیبت آن حضرت نباشد این امر شدنی نیست.(۱۳)
۴. باز در توقیعی از ناحیه مقدسه برای اسحاق بن یعقوب آمده است: امّا این که چرا غیبت واقع شده است خداوند فرمود: ای مؤمنان از چیزهایی که اگر پاسخش را بدانید خوشایند شما نیست پرسش نکنید همه پدران من تقیه نمودند و با طاغوتیان زمان بیعت کردند ولی من در پس پرده غیبت قرار گرفته ام تا بیعت طاغوتیان بر گردنم نباشد و در هنگام خروج آزادانه قیام نمایم.(۱۴)
گذشته از روایات گروهی از مفسرین امامیه آیه ۵۵ سوره مبارکه نور(۱۵) را درباره حکومت حضرت مهدی (علیهالسلام) می دانند.
در تفسیر نمونه آمده است: گروهی آیه فوق را اشاره به حکومت مهدی (علیهالسلام) می دانند که شرق و غرب جهان در زیر لوای حکومتش قرار می گیرد و آئین حق در همه جا نفوذ می کند و ناامنی و خوف و جنگ از صفحه زمین بر چیده می شود… و مرحوم طبرسی در ذیل آیه می گوید: از اهل بیت پیامبر (صلیالله علیه و آله) این حدیث نقل شده است «انهّا فی المهدی من آل محمّد (صلیالله علیه و آله)» این آیه درباره مهدی آل محمّد (صلیالله علیه و آله) می باشد.(۱۶)
از آیه شریفه استفاده می شود سرانجام حکومتی در جهان بر قرار خواهد شد که خوف و ترس مستضعفان و مؤمنان به امنیت و آرامش مبدل می شود بدین جهت دیگر جایی برای تقیه نمی ماند.
پی نوشت:
- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه، ۱۳۷۲، ج۴، ص۶۰۳۹.
- اوائل المقالات، تعلیقه شیخ الاسلام زنجانی، تبریز، ۱۳۷۰ق، ج۲، ص۲۴۱.
- تقیه سپری برای مبارزه عمیق تر، قم، مطبوعاتی هدف، ص ۷۶ ـ ۸۰.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۲۶۴ و ۳۱۶.
- شیخ طوسی، کتاب الغیبه، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۹۲، نیز ر.ک: تاریخ عصر غیبت، ص ۲۷۳.
- مجله نور علم، شماره ۵۰ ـ ۵۱، ص ۲۴ و ۲۵.
- مجلسی، همان، ج ۵۱، ص ۳۴۴ ـ ۳۵۶.
- مجلسی، همان، ج ۵۳، ص ۱۵۷.
- مجلسی، همان، ج ۵۲، ص ۳۸۴.
- همان، ج ۷۵، ص ۳۹۵ ـ ۳۹۶.
- فصلت : ۳۴.
- حسینی، سید شریف الدین، تأویل الآیات الظاهره، قم، مدرسه الامام المهدی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰.
- جمعی از نویسندگان، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش، ص ۲۷۲.
- شیخ طوسی، کتاب الغیبه، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۹۲، نیز ر.ک: تاریخ عصر غیبت، ص ۲۷۳.
- خداوند می فرماید: «و عدالله الذین آمنوا منکم … ولیبدّ لَنهّم من بعد خوفهم اَمناً الآیه».
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۵۳۰ ـ ۵۳۱، ذیل آیه.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.