- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
شیعه در اصطلاح فرقه شناسی اسلامی، برای شیعه امامیه، دومین گروه از مسلمانان به لحاظ جمعیت به کار می رود. در روایات معصومین (علیهم السلام) برای شیعیان صفاتی شمرده شده که برخی از آن صفات عبارتند از: «پیروی، همراهی و اطاعت صادقانه از ولی امر»، «تواضع و فروتنی»، «احسان به والدین»، «امین و مورد اطمینان مردم»، «اطاعت خدا»، «اخلاق حسنه»، «استقامت»، «شهادت» و … می باشد. در این مقاله به این اوصاف از کلام ائمه(علیهمالسلام) پرداخته شده است.
مقدمه:
اگر ما بخواهیم شیعه واقعی حضرت علی (علیه السلام) باشیم باید در دو جبهه جهاد کنیم؛ یکی جبهه «جهاد علمی» است؛ یعنی در عرصه آگاهی و بینش نسبت به مسائلی که مربوط به شناخت و معرفت هر چه بهتر اهل بیت (علیهم السلام) و دستورات و فرمایشات آن بزرگواران است. دوم «جهاد عملی» که بعد از دانستن و معرفت احکام و معارف، باید آن ها را به کار ببندیم و در این راه از منابع و افراد کاملاً مطمئن و متخصص استفاده کنیم؛ و باید در هر دو زمینه برنامه ریزی صحیح، اصولی و متناسب و دقیق داشته باشیم؛ چون در هیچ کاری اعم از امورات دنیوی و اخروی، بدون برنامه ریزی موفقیت در کار نخواهد بود. بهترین و نزدیک ترین راه رسیدن به چنین شناخت و معرفتی، مراجعه به روایات اهل بیت (علیهم السلام) است که اوصاف شیعیان را بازگو کرده اند.
الف. شیعه
کلمه «شیعه»، جمع و به معنای پیروان است. شیعه به معنای لغوی، عبارت از کسانی است که آدمی به واسطه همراهی آنان یاری و توانمند می شود و به هر گروهی که در حول امری واحد گرد هم آیند، شیعه گویند. (فراهیدی، العین، ج ۲، ص ۱۹۱؛ قرشی، قاموس قرآن، ص۴۷۰)
شیعه در اصطلاح فرقه شناسی اسلامی، برای شیعه امامیه، دومین گروه از مسلمانان به لحاظ جمعیت به کار می رود. این اصطلاح برای اشاره به مذهب شیعیان نیز به کار می رود. در زبان عربی قرن اول هجری، شیعه در کاربرد مطلق به معنی گروهی از مردم [۱] و در صورت اضافه به یک کلمه، به معنی یاران و پیروان بوده است.
ب. شیعه علی (علیه السلام)
گفته می شود منشأ رواج اصطلاح شیعه کاربرد ترکیبی «شیعه علی» (علیه السلام) در جریان های تاریخی – مذهبی قرن اول هجری بوده است؛ اما ظاهراً شکل مختصر شده این اصطلاح در همان قرن نیز تداول داشته است. (نک: ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص ۱۴۸ – ۲۷۸)
در تاریخ آمده است که گروهی از مسلمانان از صدر اسلام، در باب امامت مسلمین پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حقی ویژه را برای امام علی (علیه السلام) قائل بوده اند و همین گروه با عنوان شیعه علی (علیه السلام) شناخته می شدند؛ چنان که در گزارش های مربوط به جنگ صفین عنوان «شیعه» برای گروهی از خواص اصحاب امام علی (علیه السلام) به کار رفته است. (نک: ابن مزاحم، وقعه صفین، ص ۸۶ و ۳۵۹) و در گزارش جریان صلح امام حسن (علیه السلام) در سال ۴۱ ق، یکی از شروط صلح، آزار نرساندن معاویه به احدی از «شیعه علی» (علیه السلام) بوده است. (نک: اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص ۴۳)
اصطلاح «شیعه علی» [یعنی: پیرو علی]، نخستین بار در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است. جابر بن عبدالله انصاری می گوید: ما نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بودیم که علی بن ابی طالب (علیهما السلام) آمد، در این هنگام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «قسم به کسی که جانم در دستان اوست این مرد و شیعیان او روز قیامت رستگارند.» [۲]
سیوطی از ابن عباس نقل کرده است که وقتی این آیه نازل شد. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَـئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیهِ؛ کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات اند.» (بینه: ۷)، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) فرمود: «آن ها [یعنی: مؤمنان مصداق آیه مذکور] تویی و شیعیانت.» (السیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص۳۷۹)
ج. نخستین شیعیان
نوبختی از علمای (قرن ۳ و ۴) در فرق الشیعه می نویسد: «شیعه گروه [وابسته] به علی بن ابی طالب (علیهما السلام) است. این گروه معروف بودند به این که از غیر علی (علیه السلام) دل بریدند و به امامت وی معتقد شدند. مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار بن یاسر و نیز کسانی که مودت شان، مودت علی (علیه السلام) بود از شمار شیعه هستند. اینها نخستین شیعیان در اسلام بودند.» (النوبختی، فرق الشیعه، ص۱۸)
ابوحاتم سهل بن محمد سیستانی (درگذشته سال ۲۵۰ ق) گفته است: «نخستین نامی که در اسلام در زمان خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ظاهر گردیده، نام «شیعه» بوده است و به این نام چهار تن از صحابه: ابوذر و سلمان فارسی و مقداد بن اسود و عمار بن یاسر لقب داشته اند تا این که در هنگام جنگ صفین این لقب میان دوستان و پیروان علی (علیه السلام) انتشار یافت.» (اشعری، المقالات والفرق، ص۱۵-۱۸)
د. صفات شیعیان
۱. پیروی و همراهی و اطاعت صادقانه از ولی امر:
موسی بن جعفر (علیهما السلام) فرمودند:«حقا که شیعیان ما فقط کسانی هستند که از ما پیروی کنند و گام خود را به جای گام ما گذارند و از آثار و اخلاق ما متابعت کنند، و اقتدا به کردار ما بنمایند». [۳] (مجلسی، بحارالانوار، ج ۳، ص ۳۹۴)
حضرت زهرا (سلام الله علیها) می فرمایند:
«اگر تو به اوامر ما عمل کنی و خود را از نواهی ما باز داری، از شیعیان ما هستی، و گرنه، نه!» (همان، ج۶۸، ص ۱۵۵)
۲. نماز اول وقت و حفظ اسرار:
از «قرب الاسناد» حمیری روایت است که حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«شیعیان ما را در اول وقت های نماز امتحان کنید که چگونه است مراقبت و محافظت آنها بر آن اوقات، و دیگر آن که چگونه اسرار ما را در نزد دشمنان ما حفظ می کنند و دیگر آن که مواساتشان در اموال خود با برادران دینی آن ها چگونه است.» [۴] (همان، ج ۱۵، ص ۱۴۱)
«نخستین نامی که در اسلام در زمان خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ظاهر گردیده، نام «شیعه» بوده است و به این نام چهار تن از صحابه: ابوذر و سلمان فارسی و مقداد بن اسود و عمار بن یاسر، لقب داشته اند تا این که در هنگام جنگ صفین این لقب میان دوستان و پیروان علی (علیه السّلام) انتشار یافت.»
۳. اطاعت خدا:
از مسعود بن سعد، از جابر نقل شده که امام باقر (علیه السلام) فرمود: «شیعیان ما تنها کسانی هستند که خدا را اطاعت می کنند.» [۵] (صابری یزدی، همان، ح ۱۲۷۵؛ حرعاملی، مستدرک الوسائل، ج۲، ص ۲۹۱)
۴. عمل شایسته:
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که می فرمود: «به خدا سوگند، شیعه علی فقط کسی است که شکم خود را حفظ کند و برای آفریدگار خود، کار (شایسته) نماید و به پاداش او امیدوار باشد و از کیفرش بترسد.» [۶] ( صابری یزدی، همان، ص۴۶۸، ح۱۲۷۶؛ شیخ صدوق، صفات الشیعه، ص ۴۹)
۵. ذاکرین یاد خدا:
ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که فرمود: «شیعیان ما کسانی هستند که هرگاه تنها شوند خدا را بسیار یاد می کنند.» [۷] (صابری یزدی، همان، ص۴۶۹، ح۱۲۸۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۳، ص۱۶۲؛ مجلسی، روضه المتقین، ج ۱۳، ص ۱۹۹)
۶. تقوای الهی:
جابر گوید: حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) به من فرمود: «ای جابر! آیا برای تشیع همین بس است که کسی ادعا کند محبت ما اهل بیت را؟! سوگند به خدا که شیعیان ما نیستند مگر افرادی که تقوای خدا پیشه گیرند و او را اطاعت کنند.» [۸] (همان، ج ۱۵، ص ۱۴۸)
۷. تواضع و فروتنی، احسان به والدین، امین و مورد اطمینان مردم
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: «شیعیان ما شناخته نمیشوند مگر به تواضع و خشوع دل، و نگاه داری امانت، و به زیاد یاد خدا کردن، و به زیاد روزه گرفتن، و نماز خواندن، و احسان به پدر و مادر نمودن، و مراعات فقرای از همسایگان را نمودن، و از حال آن ها با خبر بودن، و از حال مسکینان و قرض داران و یتیمان با اطلاع بودن، و به آن ها رسیدگی کردن، و در گفتار از راستی تجاوز نکردن، و تلاوت قرآن کردن [۹] و زبان را از گفتگوی با مردم مگر چیزهائی که راجع به خیر آن ها است بازداشتن، و افراد امین و مورد اعتماد اقوام خود بودن در همه چیزها.» [۱۰] (همان)
۸. اخلاق ستوده:
سلیمان بن مهران اعمش گوید: «من بر حضرت جعفر بن محمد امام صادق (علیهما السلام) وارد شدم و در نزد آن حضرت جماعتی از شیعیان بودند و آن حضرت به آن ها می فرمود: ای جماعت شیعه! شما همیشه با کردار پسندیده و افعال شایسته زینت ما باشید به طوری که هر کس شما را ببیند و اخلاق ستوده شما را مشاهده کند به ما نزدیک گردد، و تحسین و تمجید نماید؛ و هیچ گاه موجب بدنامی ما نشوید که به کردار زشت خود، مردم، ما را هم که معلم شما هستیم بد بدانند، و از دین خدا منحرف شوند. زبان های خود را از گفتار بی جا و بی فایده حفظ کنید، و از افشای سرّ خودداری نمائید، و از زیادهگوئی و کلام زشت و طعن و سب و شتم و لمز و همز جلوگیری کنید». [۱۱] (مجلسی، همان، ج ۱۵، ص ۱۴۲)
ای جماعت شیعه! شما همیشه با کردار پسندیده و افعال شایسته زینت ما باشید به طوری که هر کس شما را ببیند و اخلاق ستوده شما را مشاهده کند به ما نزدیک گردد، و تحسین و تمجید نماید.
۹. صداقت و راستی:
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «شیعه علی (علیهالسلام) کسی است که عملش، ادعایش را تصدیق می کند.»[۱۲] (همان، ج۵، ص۲۲۴)
۱۰. معرفت و فضیلت:
«شیعیان ما، عارفان به خدا، عمل کنندگان به اوامر الهی اند؛ ایشان اهل فضایل والای اخلاقی اند.»[۱۳] (محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج ۵، ص ۲۳۲)
۱۱. استقامت، شهادت
امام عسگری (علیه السلام) فرمودند: «پیروان علی (علیه السلام)، کسانی اند که در راه خدا ترس ندارند، فرق ندارد، مرگ به سراغ آنان رود یا آنان به سوی مرگ بشتابند.»[۱۴] (مجلسی، همان، ج ۶۵، ص ۱۶۷)
نتیجه
نخستین نامی که در اسلام در زمان خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ظاهر گردیده نام «شیعه» بوده است. ائمه اطهار (علیهم السلام) برای معرفی شیعیان به مردم بعضی از صفات آن ها را شمرده اند. از جمله این صفات عبارتند از: «پیروی، همراهی و اطاعت صادقانه از ولی امر»، «تواضع و فروتنی»، «احسان به والدین، «امین و مورد اطمینان مردم»، «اطاعت خدا»، «اخلاق حسنه»، «استقامت»، «شهادت» و …
منابع
۱. ابن حنبل، مسند أحمد، ج۱، دار صادر،اول، بیروت، بی تا.
۲. الاصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق، تقدیم و إشراف: کاظم المظفر منشورات المکتبه الحیدریه و مطبعتها، النجف الاشرف، ۱۳۸۵ – ۱۹۶۵م/ قم، مؤسسه دار الکتاب للطباعه و النشر.
۳. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، دار العلم للملایین، بیروت ، اول، ۱۴۱۰ ه ق.
۴. نصر بن مزاحم، وقعه صفین، تحقیق و شرح: عبدالسلام محمد هارون، المؤسسه العربیه الحدیثه للطبع ،قاهره، ۱۳۸۲/ قم، منشورات مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۳.
۵. صدوق، صفات الشیعه، ترجمه و تصحیح: امیر توحیدی، زراره، تهران، ۱۳۸۰ ش.
۶. السیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۶، دار المعرفه ، بیروت: بی تا.
۷. صابری یزدی، الحکم الزاهره، ترجمه انصاری، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، قم، دوم، ۱۳۷۵.
۸. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، نشر هجرت، قم ، دوم، ۱۴۱۰ ه ق.
۹. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، دارالکتاب اسلامی، تهران، ۱۳۵۲.
۱۰. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج ۳-۹۳-۶۸- ۶۵-۱۵-۵، اسلامیه، تهران، مکرر، مختلف.
۱۱. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۵، دار الحدیث ، قم، اول، ۱۳۷۷.
۱۲. مجلسی، محمدتقی، روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج۱۳، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، قم، دوم، بی تا.
۱۳. نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۲، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، قم، ۱۴۰۷.
۱۴. النوبختی، الحسن بن موسی، فرق الشیعه، دارالاضواء، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۱۵. اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، مترجم: محمدجواد مشکور، تهران، آشیانه کتاب، ۱۳۸۷.
۱۶. maarefislam.com
پی نوشت:
۱. ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شیعَهٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَی الرَّحْمنِ عِتِیًّا. (مریم/۶۹)
۲. وَالذی نَفسی بِیده انّ هذا و شیعته لَهُم الفائِزون یَومَ القِیامَه.
۳. انما شیعتنا من شیعنا، و اتبع آثارنا، و اقتدى باعمالنا.
۴. امتحنوا شیعتنا عند مواقیت الصلاه کیف محافظتهم علیها، و الى اسرارنا کیف حفظهم لها عند عدونا، و الى اموالهم کیف مواساتهم لاخوانهم فیها.
۵. عن مسعود بن سعد عن جابر قال: قال الباقر علیه السّلام: إنّما شیعتنا من أطاع اللَّه عزّ و جلّ.
۶. … عن أبی عبد اللَّه علیه السّلام یقول: و الله ما شیعه علیّ إلّا من عفّ بطنه و عمل لخالقه و رجا ثوابه و خاف عقابه.
۷. روى ابو بصیر عن ابی عبدالله علیه السّلام قال: شیعتنا الّذین إذا خلوا ذکروا الله کثیرا.
۸. قال لى: یا جابرا یکتفى من ینتحل التشیع ان یقول بحبنا اهل البیت؟ فوالله ما شیعتنا الا من اتقى الله و اطاعه …
۹. بنابر نسخه «بحار»: و قلاده عمل به قرآن را به گردن انداختن.
۱۰. … و ما کانوا یعرفون الا بالتواضع و التخشع و الامانه و کثره ذکر الله و الصلاه و الصوم و البر بالوالدین و التعهد للجیران من الفقراء و اهل المسکنه و الغارمین و الایتام و صدق الحدیث و تلاوه القرآن و کف الالسن عن الناس الا من خیر و کانوا امناء عشایرهم فى الاشیاء.
۱۱. معاشر الشیعه کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا، قولوا للناس حسنا و احفظوا السنتکم و کفوها عن الفضول و قبح القول.
۱۲. انما شیعه علی من صدق قوله فعله.
۱۳. قال امام علی (علیه السلام): شیعتنا هم العارفون الله العاملون بامرالله هم اهل الفضائل.
۱۴. شیعه علی هم الذین لایبالون فی سبیل الله اوقع الموت علیهم او وقعوا علی الموت.
نویسنده: جلیله صالحی، پژوهشگر مدرسه علمیه حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
منبع: زندگی رضوی