- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
صبر یکى از مقوله هاى اخلاقى است که موارد کاربردش شبیه مفهوم تقوا است. علماى اخلاق یکى از اسباب سیر و سلوک و رسیدن به لقاء الله را، خویشتن دارى در برابر خواسته هاى درونى و بیرونى نفس مى دانند. صبر علاوه بر شخصیت سازى فرد، مى تواند بر مشکلات خانواده و جامعه تأثیر مثبت بگذارد. به فرموده حضرت على(علیه السلام) صبر شمشیرى است که هرگز کند نمى شود و مرکب راهوارى است که هرگز نمى لغزد. و شمعى است که هرگز خاموش نمى شود.
قرآن، واژه «صبر» و مشتقات آن را در ۱۰۳ مرتبه و در ۹۳ آیه و در ۴۵ سوره ذکر کرده است که نشان از اهمیت صبر و صابران در قرآن است. براى اینکه بیشتر با صبر و صابران در قرآن آشنا شویم، قبل از هر چیز، بهتر است به بررسى واژه صبر بپردازیم.
مفهوم شناسى صبر
«صبر» به معناى «حبس و امساک» است. به عبارت دیگر، خویشتن دارى و حبس نفس به چیزى که شرع و عقل تقاضا مى کند یا از چیزى که، شرع و عقل از آن نهى مى کند. نام صبر به حسب اختلاف موارد، فرق مى کند. براى مثال: اگر خویشتن دارى در مصیبت باشد؛ آن را «صبر» مى گویند و ضد آن «جزع» است. اگر در جنگ باشد؛ شجاعت مى نامند و ضد آن «ترس» است و اگر در پیش آمد باشد؛ آن را سعه صدر مى گویند و اگر صبر در امساک از سخن باشد؛ آن را «کتمان» مى نامند. از اینکه ماه رمضان را ماه صبر مى نامند؛ براى این است که روزه نوعى حبس و منع نفس است.
توضیح:
مفهوم صبر، این معنا را تداعى مى کند که گویى عاملى انسان را به سویى مى کشاند و او در مقابل آن مقاومت مى کند. این عامل ممکن است درونى باشد یا بیرونى. براى مثال: هواى نفسانى، انسان را به سوى معصیت مى کشاند و انسان در برابر آن عامل مقاومت و خویشتن دارى مى کند. یا این که عامل درونى، اقتضاى سکون و آرامش و راحت طلبى دارد و در مقابل اوامر الهى مانند: جهاد، روزه، و… صبر و مقاومت نشان مى دهد و خواسته هاى درونى را زیر پا مى گذارد. و گاهى نیز عامل بیرونى مانند: حوادث طبیعى، بلاها، مصیبت ها و… دچار انسان مى شود و عدم صبر در مقابل آن، آثار نامطلوبى به بار مى آورد. بر همین اساس، در روایات اسلامى، صبر بر سه قسم تقسیم شده است. صبر در طاعت، صبر در معصیت، صبر در مصیبت. حضرت على(علیه السلام) ایمان بدون صبر را ایمان نمى داند: «و علیکم بالصبر فان الصبر من الایمان کا الرأس من الجسد و لاخیر فى جسد لا رأس معه و لافى ایمان لاصبر معه؛ بر شما باد به صبر! که صبر و استقامت در برابر ایمان همچون سر است در مقابل تن، تن بى سر فایده اى ندارد؛ همچون ایمان بدون صبر ناپایدار و بدون نتیجه است.» بسیارى از حوادث براى انسان ناخوشایند است، اما براى رسیدن به خشنودى خداوند لازم است تا در سایه مقاومت و خویشتن دارى به آن دست یابد.
«وَ الَّذِینَ صَبَرُواْ ابْتِغَآءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ؛ و آنها که به خاطر ذات پاک پروردگارشان شکیبایى مى کنند.» خداوند نیز صبر را از نشانه هاى ایمان مى داند. و مردم را به صبر توصیه مى کند و آن را در کنار حق مى داند. و پاداش صابران را نامحدود و بدون محاسبه وعده داده است: «إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّـبِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَاب»
زمینه هاى صبر با توجه به این که طبیعت مادى انسان داراى تمایلات نفسانى و خواسته هاى نامحدود است. و از طرف دیگر، نیازمند زندگى اجتماعى و جمعى و خانوادگى مى باشد که در معرض تهدید حوادث درونى و بیرونى است. براى مقابله با این حوادث لازم است خویشتن دارى را براى خود یک اصل مهم زندگى بداند. قرآن با توجه به اهمیت آن به کاربردهاى صبر اشاره کرده است، ما در اینجا به طور اختصار بدان مى پردازیم.
۱. صبر بر بلاهاى دنیا
دنیا به سبب ماهیت طبیعى آن، آبستن حوادث است. و انسان با وجود بُعد مادى، هم حادثه ساز است و هم متأثر از حادثه، لذا با پرورش صبر مى توان با تمامى این حوادث دست و پنجه نرم کرد و از امتحان الهى سرافرازانه بیرون آمد. خداوند این نوع حوادث را امتحانى براى بندگان مى داند و مى فرماید: «قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، کاهش در اموال و جان ها و میوه ها، آزمایش مى کنیم و بشارت باد به صابران.» ۲
۲. صبر در برابر خواهش هاى نفسانى
نفس انسان، متأثر از بُعد مادى، داراى درخواست هاى افراطى در زمینه هاى شهوت، ثروت، قدرت، تجملات زندگى و… است که عدم صبر در مقابل آنها، انسان را به پرتگاه سقوط مى کشاند: پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
«با خواسته هاى نفسانى تان به جهاد برخیزید همان گونه که با دشمنانتان جهاد مى نمائید.»
حضرت على(علیه السلام)مى فرماید:
«عقل، شمشیر برّان و قاطعى است، پس به وسیله شمشیر عقل، با خواسته هاى خودت بجنگ.»
براى مثال به چند نمونه از خواهش هاى نفسانى که مقاومت در برابر آنها ضرورى است اشاره مى شود:
الف. خداوند ثروت و فرزندان را مایه امتحان مى داند و توصیه مى نماید اموال و اولاد شما را از ذکر خدا غافل نسازد. اگر انسان بتواند در مقابل جاذبه ثروت و عشق به فرزندان، رضاى خدا را بر رضاى خود ترجیح دهد و به خواهش هاى نفسانى مقاومت کند:
«وَ اللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛ اجر و پاداش عظیم نزد خداوند خواهد بود.»
ب. غریزه جنسى بالاترین غریزه در میان غرایز است و اوج این غریزه در دوران جوانى مى باشد و شیطان نیز زنان و شهوت پرستى را در نظرها زینت مى دهد. لازم است غریزه جنسى از طریق صحیح و مشروع ارضا شود. خداوند کسانى را که در برابر شهوت رانى و چشم چرانى خود را حفظ کنند؛ این پاکدامنى را بالاترین خیر مى داند و در آخرت نیز رستگار هستند:
«وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»
ج. خشم و غضب اگر تعدیل نشود و به جاى آن که در مقابل دشمن از آن استفاده شود، در برخورد با دوستان به کار گرفته شود، از جمله رذایل اخلاقى و خواهش هاى نفسانى خواهد بود که خسارت هاى جبران ناپذیرى به دنبال دارد. براى مقابله با این خواهش نفسانى، باید خشم را فرو برد و از انتقام دورى جست که آثار مثبتى در زندگى خانوادگى و اجتماعى مى گذارد. خداوند نیز صبر و شکیبایى را بهتر از انتقام مى داند:
«و هر گاه خواستید مجازات کنید، تنها به مقدارى که به شما تعدى شده کیفر دهید؛ و اگر صبر و شکیبایى کنید، این کار براى شکیبایان بهتر است.»
۳. صبر در راه تبلیغ دین:
تبلیغ دین و اشاعه معروف و مقابله با منکرات، مشکلات و سختى هایى نیز دارد. بالاترین الگوى ما انبیا و امامان بودند که در مسیر امر به معروف و نهى از منکر حتى از نثار جان خود دریغ نداشتند. لقمان به پسرش توصیه مى کند: «پسرم! نماز را به پا دار و امر به معروف و نهى از منکر کن! و در برابر مشکلاتى که به تو مى رسد با استقامت و شکیبا باش که این از کارهاى مهم و اساسى است.» حضرت نوح(علیه السلام) که قریب به ۱۰۰۰ سال تبلیغ نمود، قوم او، انگشت را بر گوش هاى خود فرو مى بردند تا کلام او را نشنوند و او را مسخره مى کردند. و قوم حضرت هود(علیه السلام) با صراحت مى گفتند: ما به تو ایمان نمى آوریم. حتى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در ۲۳ سال تبلیغ دین اسلام، با هزاران مشکل اعم از، محاصره اقتصادى، جنگ، ترور شخصیت، تبعید، ضرب و جرح و… مواجه بود و اکثر مردم در اوائل بعثت از او رویگردان بودند. بى جهت نیست که خداوند خطاب به پیامبر مى فرماید:
«وَ اصْبِرْ وَ مَا صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ؛ صبر کن، و صبر تو فقط براى خدا و به توفیق خدا باشد؛ و به خاطر کارهاى آنها اندوهگین و دلسرد مشو.» علاوه بر آن، مبلغ دینى از آزار و اذیت و زخم زبان مردم نیز در امان نیست. خداوند خطاب به مهاجران که از زخم زبان مشرکان و یهودیان در امان نبودند؛ فرمود: اگر صبر و استقامت کنید و تقوى پیشه کنید؛ شایسته است.»
۴. صبر در مقام فرمانبردارى از خداوند:
صبر در مقام بندگى خداوند بس دشوار است به همین سبب اطاعت خداوند را، تکلیف مى نامند. به خاطر این که انجام آن در ظاهر براى مکلفین مشقت آور است، لذا نماز به خاطر سستى، زکات به خاطر بخل و دنیا دوستى و جهاد به خاطر دنیا و… براى انسان سخت است و مقاومت و صبر در مقابل این عامل درونى ضرورى به نظر مى رسد. قرآن مى فرماید:
«یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّـبِرِینَ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! از صبر و نماز کمک بگیرید و خداوند با صابران است.» و همچنین درباره صفات متقین مى فرماید:
«همانها که در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى کنند و خشم خود را فرو مى برند و صبر مى کنند و از خطاى مردم در مى گذرند و خدا نیکوکاران را دوست مى دارد.»
جایگاه صبر در قرآن
۱ـ صبر و توکل
۲ـ صبر و نیایش
۳ـ صبر و استغفار
۴ـ صبر و تسبیح
۵ـ صبر و جهاد
۶ـ صبر و عمل صالح
۷ـ صبر و تقوى
۸ـ صبر و حق
۹ـ صبر و مهربانى
۱۰ـ صبر و یقین
۱۱ـ صبر و شکر
قرآن به صبر اهمیت فراوانى داده که حتى صبر را همردیف عبادات، جهاد و… قرار داده است ما به بعضى از آنها اشاره مى کنیم:
جایگاه صابران در قرآن
همانطور که قرآن به صبر اهمیت داده براى صابران جایگاه ویژه اى قائل است. مهم ترین جایگاه صابران در قرآن به شرح ذیل است.
۱ـ یکى از صفات ابرار و متقین و عارفان آگاه، صابر بودن است.
۲ـ صابران، اهل بهشت و رستگارند.
۳ـ خداوند با صابران است.
۴ـ خداوند صابران را دوست دارد.
۵ـ خداوند بر صابران درود مى فرستد.
۶ـ خداوند بهترین پاداش را براى صابران قرار مى دهد.
۷ـ خداوند پیروزى را براى صابران تضمین کرده است.
۸ـ خداوند، رهبرى را براى صابران مى داند.
۹ـ خداوند، صابران را صاحب اراده مى داند.
۱۰- سلام فرشتگان براى صابران است.
حاصل سخن اینکه؛ صبر یکى از خصیصه هاى اخلاقى انسان است و زندگى دنیوى بدون صبر معنا ندارد. طبیعت مادى انسان، خواسته هاى افراطى درونى و بیرونى دارد، که مى توان با صبر و خویشتن دارى در مسیر واقعى تغییر داد. قرآن نیز هم به صبر اهمیت داده و جایگاه ویژه اى براى صابران تعیین کرده است. به هر حال کسى که در برابر حوادث و مشکلات صبر را پیشه خود نسازد، به ناتوانى در مى افتد بنابراین لازم است در کشاکش زندگى خونسرد و در ناگوارى ها شکیبا باشیم. و با صبر زندگى فردى و اجتماعى و خانوادگى را آرام و هدفمند کنیم.
منبع: پایگاه مرکز فرهنگ و معارف قرآن
به قلم؛ حسن رضا رضایى