- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
شکى نیست که کودکان از طریق مشاهده و سایر ادراکات حسى خود از همان اوان کودکى دائما اطلاعات دریافت کرده و آن ها را درون ریزى مى کنند. پس مدتى کوتاه این اطلاعات دریافت شده جزء وجود آن ها مى شود و رفته رفته بر اساس همین یافته ها شخصیت آن ها شکل مى گیرد و در آینده نیز بر اساس آنچه شکل گرفته اند، عمل مى کنند. چنانچه قرآن کریم مى فرماید: «بگو هر کس به طریقه خویش عمل مى کند و پروردگار تو بهتر مى داند که کدام یک به هدایت نزدیک تر است »(اسراء: آیه ۸۴)
بنابراین والدین باید محیط رشد و شکوفایى فرزندان خویش را به گونه اى مهیا کنند، تا بذر وجودى آن ها در بسترى مناسب رشد کند و به بار بنشیند. از جمله موارد آماده سازى محیط، اصلاح رفتار و حرکات و سکنات والدین است. زیرا والدین جزو مهمترین افرادى هستند که در شکل گیرى شخصیت کودکان نقش به سزایى دارند. تا جایى که حتى صداى ضربان قلب مادر، هنگام شیرخوردن نوزادش در آرامش او تاثیر دارد.
بنابراین وقتى حرکات غیر ارادى والدین روى فرزندانشان تاثیر مى گذارد، طبیعى است که تاثیر رفتارهاى ارادى و آگاهانه آن هامانند نحوه صحبت کردن، لباس پوشیدن، راه رفتن، برخورد با دیگران، و حتى رفتارهاى هیجانى مثل خنده، گریه، ترس، افسردگى، شادابى، نشاط و… دوچندان خواهد بود.
نتیجه آن که والدینى داراى فرزندان صالح خواهند بود که قبل از هرچیز به فکر اصلاح خویش و محیط زندگى خود بر آمده باشند. چنانچه پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) به ابوذر فرمود: «وقتى انسان صالح و نیکوکار شد خدا به واسطه صالح بودن او، فرزندان و فرزندزادگانش را نیز به اصلاح خواهد آورد.» (۱) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «اگر خواستى دیگران را اصلاح کنى ابتدا خودت را اصلاح کن؛ این که بخواهى دیگران را اصلاح کنى و خودت فاسد باشى بزرگترین عیب است.» (۲)
از آنجایى که کنترل محیط هایى از قبیل محله، مدرسه و… از توان و قدرت ما خارج است و از طرفى نیز نمى توانیم و نباید کودک را در خانه محبوس کنیم – زیرا همه این محیطها مى تواند به نوعى در رشد و بالندگى کودک اثر مثبت داشته باشد – این امکان وجود دارد که فرزند ما در بعضى از این محیط ها، رفتارهاى نامطلوبى هم بیاموزد؛ همچنان که در محیط خانه نیز ممکن ست برخى از رفتارهاى والدین جنبه بدآموزى براى کودک داشته باشد.
این مقاله در صدد بررسى روش هایى است که به کاهش یا حذف رفتارهاى نامطلوب کودکان بینجامد.
کابرد روش هاى مثبت و منفى در کاهش رفتار نامطلوب
رفتارهاى نامطلوب را از دو راه مى توان کاهش داد:
۱- جانشین ساختن رفتارهاى مطلوب به جاى رفتارهاى نامطلوب و در نتیجه کاهش دادن غیر مستقیم رفتارهاى نامطلوب؛
۲- کاهش دادن مستقیم رفتارهاى نامطلوب. (۳)
روش هاى مثبت کاهش رفتار نامطلوب
۱- تقویت رفتارهاى مطلوبى که به دفعات کم انجام مى گیرد
گاهى اوقات نامطلوب بودن رفتار کودک یا بزرگسال ممکن است بدین خاطر باشد که آن رفتار را کودک خیلى زیاد و بیش از حد انجام مى دهد. مثلا کودکى در خانه یا در کلاس (در بحث هاى گروهى) زیاد حرف مى زند و فرصت صحبت کردن را از دیگران مى گیرد.
رفتار مطلوب در اینجا این است که این کودک کمتر و به نوبت حرف بزند. بر اساس این روش ما باید به کودک بگوییم اگر در مدت دو ساعت فقط پنج بار و هر بار فقط یک دقیقه صحبت کنى، جایزه مى گیرى یا مى توانى به تماشاى برنامه تلویزیونى مورد علاقه ات بپردازى.
بدین وسیله این مقدار حرف زدن او را تقویت مى کنیم نه بیشتر از آن را. البته ذکر این نکته ضرورى است که ما در صدد خاموش کردن کودک نیستیم بلکه مى خواهیم میزان صحبت کردن او را کنترل کنیم که هم به موقع حرف بزند و هم فرصت دیگران را ضایع نکند.
۲- تقویت رفتارهاى مطلوب دیگر
در این روش همه رفتارهاى مطلوب کودک تقویت مى شود به جز رفتارى که نامطلوب تشخیص داده شده است. براى اجراى این روش موارد زیر را به کار مى بریم:
الف – کودک را براى انجام ندادن رفتار نامطلوب براى یک مدت زمان معینى تقویت مى کنیم؛ مثلا به او مى گوییم اگر با برادرت دعوا نکردى یا اگر خواهرت را اذیت نکردى، بعد از ظهر تو را به پارک مى برم.
ب – تقسیم مدت زمان معینى به فواصل کوچکتر: در این روش کاهش رفتار نامطلوب به تدریج انجام مى گیرد لذا عملى تر و معقول تر به نظر مى رسد. مثلا یک روز را به تعداد ساعات آن تقسیم مى کنیم سپس از کودک مى خواهیم که اگر در هر یک ساعت رفتار خودش را کنترل کند و آن عمل نامطلوب را انجام ندهد، جایزه خواهد گرفت. در اینجا کودک براى این که پاداش هاى بیشترى بگیرد، سعى مى کند تا بیشتر خودش را کنترل کند.
ج – جنبه هاى مثبت رفتار کودک را تقویت مى کنیم تا بقیه رفتارش را نیز تصحیح کند. مثلا کودکى که تکلیف مدرسه اش را بد خط مى نویسد به تکلیف او نگاه مى کنیم هر جا یک کلمه یا جمله اى را خوش خط نوشته بود زیر آن خط مى کشیم. بدین وسیله او را مورد تشویق قرار مى دهیم. یا اگر کودکى برادر کوچکش را اذیت مى کند ولى گاهى اوقات نیز کمک هایى به او مى کند، ما همین رفتارهاى مثبت را سریعا تشویق مى کنیم و رفتارهاى نامطلوب او را نادیده مى گیریم.
البته در صورتى که رفتارهاى نامطلوب او خطرناک باشد، باید جلوگیرى کنیم. مانند همان شیوه که حضرت عیسى (علیه السلام) براى تربیت حواریون انجام مى داد؛ «ایشان روزى در یک مسیرى عبور مى کردند با یک لاشه بز که متعفن نیز شده بود برخورد کردند همه حواریون بینى و دهان خود را گرفتند و گفتند عجب بوى بدى مى دهد ولى حضرت عیسى (علیه السلام) فرمودند: به! این بز چه دندان هاى سفیدى دارد.»(۴)
بنابراین یکى از شیوه هاى تربیتى که بزرگان دین هم از آن استفاده مى کنند و در روان شناسى تربیتى نیز روى آن تاکید مى شود آن است که جنبه هاى مثبت را تقویت کنیم تا کودک خود بر اثر تشویق رفتارهاى مطلوبش در صدد اصلاح رفتارهاى نامطلوب برآید.
۳- تقویت رفتار مغایر با رفتار نامطلوب
در این روش هر رفتارى که با رفتار نامطلوب، ناهمساز و مغایر است تقویت مى شود. مثلا براى از بین بردن رفتار نامطلوب کودکى که گوشه گیر و منزوى است و با همسالان خود بازى نمى کند، باید هر گونه فعالیت گروهى و آمیزش با سایر کودکان را در او تقویت کنیم، تا تمایل بیشترى به شرکت در فعالیت هاى گروهى پیدا کند.
طبیعى است وقتى کودک وارد کوچک ترین فعالیت گروهى مى شود، دیگر منزوى و گوشه گیر نیست. به عبارت دیگر انسان در یک زمان واحد نمى تواند دو رفتار متضاد را انجام دهد، یعنى هم گوشه گیر باشد و هم با بچه ها بازى کند. در چنین روشى علاوه بر این که رفتار نامطلوب کاهش پیدامى کند، رفتارهاى مطلوب افزایش مى یابد و جایگزین رفتارهاى نامطلوب مى شود.
۴- سیرى یا اشباع
گاهى اوقات باید آن قدر یک تقویت کننده را به کار ببریم که اثر خودش رااز دست بدهد. مثلا کسى که گرسنه است و یک حالت ولع براى خوردن غذا دارد، وقتى به اندازه کافى به او غذا داده شود، دیگر آن غذا براى او جاذبه اى نخواهد داشت مگر این که در نوبت دیگرى دوباره گرسنه شود.
یک کودک نیز ممکن است نسبت به اسباب بازى هاى خودش زیاد حساسیت نشان داده و حتى اسباب بازى بچه هاى دیگر را هم براى خودش بخواهد و همه را احتکار کند؛ چون احتکار اسباب بازى یک رفتار نامطلوب است و ما مى خواهیم رفتار کودک تعدیل شود، مى توانیم با استفاده از این روش براى مدتى آن قدر اسباب بازى از خودش و دیگران جلوى او بریزیم تا اشباع شود به گونه اى که وقتى دوباره براى او اسباب بازى مى بریم آن ها را از خودش دور کند.
در واقع با این کار، کودک از بازى با اسباب بازى اشباع شده به طورى که از این به بعد اسباب بازى ها را بین خود و همسالانش تقسیم مى کند و رفتار او عادى مى شود.
روش هاى منفى کاهش رفتار نامطلوب
قبل از بیان روش هاى منفى، ذکر این نکته ضرورى است که چون روش هاى منفى خاصیت انزجارى و آزار دهنده و جنبه تنبیهى دارند، ممکن است عوارض ناخوشایندى را نیز به دنبال داشته باشند. لذا تا آن جایى که امکان به کارگیرى روش هاى مثبت وجود دارد باید از روش هاى منفى براى کاهش رفتار نامطلوب خوددارى نموده و فقط در هنگام ضرورت، آن هم با احتیاط کامل از این روش استفاده کرد.
۱- خاموشى
خاموشى به فرآیندى گفته مى شود که در آن وقوع رفتار بدون تقویت مى ماند و تکرار بدون تقویت یک رفتار سرانجام منجر به توقف کامل آن رفتار مى شود. (۵) براى مثال معلم در کلاس درس سؤالى را طرح مى کند، یکى از بچه ها بلند مى شود و با سر و صداى زیاد مى گوید: من بلدم، من بلدم. معلم بدون توجه به آن دانش آموز جواب سؤال را از دانش آموز دیگرى که دستش را بلند کرده و آرام سرجایش نشسته مى خواهد که توضیح دهد.
در اینجا بى توجهى معلم به دانش آموز شلوغ و پرسیدن سؤال از دانش آموز مؤدب، باعث خاموشى رفتار دانش آموز شلوغ مى شود، در صورتى که اگر معلم عکس العمل دیگرى نشان داده بود و با صداى بلند به آن دانش آموز شلوغ گفته بود: سر جایت بنشین و حرف نزن، اثر معکوس داشت. همین کار را مى توان در خانه نیز انجام داد و رفتار نامطلوب کودکان را خاموش کرد.
۲- محروم کردن
بسیارى اوقات مى توان با محروم کردن کودک از تقویت کننده هایى که براى او خیلى مهم است، رفتار او را کنترل کرد؛ مثل دیدن برنامه کارتن یا برنامه کودک یا بازى فوتبال.
مثلا براى حذف رفتار کودکى که عادت به مکیدن انگشت خود دارد، مى توانیم هنگامى که او مشغول تماشاى برنامه کودک تلویزیون است، هر وقت دستش را به طرف دهانش برد، تلویزیون را خاموش و هنگامى که دستش را بیرون آورد، دوباره تلویزیون را روشن کنیم. یا معلم ورزش، دانش آموزى را که در بازى رفتار خلاف انجام مى دهد، براى مدتى از بازى محروم کند.
این روش را داوران مسابقات ورزشى در مورد ورزشکاران متخلف انجام مى دهند و با این کار تا حدود زیادى از تخلفات دیگر بازیکنان و خود این بازیکن خاطى جلوگیرى مى کنند.
۳- جبران کردن
در این روش وقتى فرد مرتکب رفتار نامطلوبى مى شود، او را وادار مى سازند تا آن عمل خلاف را جبران یا اصلاح کند؛ زیرا هدف این روش آن است که فرد مسئولیت عمل خودش را بپذیرد. طبیعى است هنگامى که فرد احساس مسئولیت نسبت به عمل خود نماید، رفتار خودش را بیشتر کنترل خواهد کرد.
مثلا کودکى که خانه یا کلاس را با ریختن خرده کاغذ یا چیزهاى دیگر کثیف مى کند، والدین یا معلم باید او را وادار کنند تا خرده کاغذهایى را که کف اتاق ریخته جمع کند و حتى بعضى اوقات از شخص خاطى خواسته مى شود علاوه بر جبران عمل خلاف خود، به انجام اعمال اضافى نیز بپردازد. مثلا از کودکى که به یکى از همکلاسى هاى خود یا به یکى از اعضاى خانه توهین کرده، خواسته مى شود که از همه همکلاسى هاى خود و اعضاى خانه عذرخواهى کند.
هنگام استفاده از این روش به نکات زیر باید توجه کرد:
۱- به کودک یا دانش آموز بگویید این رفتار تو بد بود؛
۲- او را از انجام کارى که مشغول آن است باز دارید؛
۳- با توضیحات شفاهى، کار جبرانى او را برایش مشخص کنید.
کنترل و هدایت رفتار کودکان
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: بدون تردید، پروردگار حکیم، آدمی را به سبب محبت او به فرزندش مورد مهر و لطف خود قرار میدهد.
یکی از مسائل مهم در زمینه رفتارهای پسندیده و اخلاقی در تعلیم و تربیت کودکان، تربیت خانوادگی است. اولین محیطی که فرد در آن قدم میگذارد، چگونگی تربیت و رعایت رفتار اخلاقی و توجه به آداب و رسوم اجتماعی، احترام به الگوها، هنجارها و قوانین و نُرمهای محیطی بستگی به تربیت اخلاقی فرزندان در خانواده دارد.
سست شدن بنیان خانوادگی و عدم تربیت اخلاقی کودکان، باعث افزایش رفتار خلاف اخلاق است. محبت، نیاز اصلی کودکان است و شخصیت آنان تا اندازه زیادی در اثر توجه و محبت اطرافیان به خصوص والدین شکل میگیرد. کودکان فکر میکنند رفتارهایی که از آنها سر میزند، بهترین است اما ممکن است اشتباه بکنند، چگونگی برخورد و نگرش والدین در این زمینه، بسیار مهم است.
والدینی که با سختگیریهای بی مورد، تنبیه بدنی، سرزنش کردن کودک به خصوص در مقابل دیگران، خوار شمردن او، مقایسه وی با کودکان دیگر، تحقیر کردن کودک و تمسخر کردن او باعث میشوند تا کودکان رفتارهای نامناسبی را از خود بروز دهند. این روشها موثر نبوده و مشکلی را حل نمی کنند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: عیب جو، ستاینده، مجادله گر مباش.
عدهای از والدین به تربیت و رفتار فرزند خود بی توجهاند و زمینه را برای بروز رفتارهای نامطلوب فرزند، مهیا میسازند. عدم توجه به رفتارهایی از جمله:
۱ـ فرزند را کاملاً آزاد گذاردن و عدم توجه به رفتارها.
۲ـ عدم توقع و انتظار بیش از توان فرزند.
۳ـ روشن نبودن هدفها و برنامهها در تربیت فرزند.
۴ـ بی تفاوتی نسبت به رفتارهای نامطلوب.
۵ ـ عدم اطاعت از امر و نهی والدین.
۶ـ اراده خود را کاملاً در اختیار فرزند قرار دادن.
۷ـ عدم رعایت نظم و ترتیب و انضباط در خانواده.
۸ ـ وابستگی کامل فرزند به والدین و عدم استقلال.
۹ـ عدم محبت لازم به فرزندان.
۱۰ـ عدم اعتماد نسبت به یکدیگر.
۱۱ـ عدم توجه نسبت به تکالیف مدرسه و تحصیل فرزند.
۱۲ـ عدم مکانیسم تشویق و تنبیه به موقع و متناسب با رفتار.
و عوامل متعدد دیگر که میتوان گفت، این خانوادهها سلامت لازم را ندارند. همان طوری که یک فرد بیمار میشود، این خانوادهها هم در تربیت رفتار فرزندان خود، بیمار هستند. محصول این خانوادهها فرزندان ناامید، بیمار روحی، افسرده و در نهایت بزهکار است.
در مقابل، خانوادههای سالم، رفتارهای مطلوب فرزندان را تشویق و هدایت میکنند و رفتارهای نابهنجار را کاهش میدهند، محبت و احترام متقابل، نظم و انضباط از موازین اصلی این خانوادههاست. فرزندان این خانوادهها در آینده شاداب، اجتماعی، مسئولیتپذیر، سالم، منطقی و به طور کلی دارای رفتارهای پسندیده ای هستند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کودکان را دوست بدارید به آنان، ترحم و شفقت نمایید.
رهنمودهای عملی در تربیت رفتارهای مطلوب
باید توجه کرد که همان رفتارهایی را که با کودکان انجام میدهیم، برای آنان الگو میشود و طبق آن، عمل میکنند. امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: رفتار کودکان، در اثر رفتار درست والدین محفوظ میماند.
کودکان چگونه رفتار میکنند؟ همان گونه که با آنان رفتار میشود.
۱ـ اگر سلوک و رفتار با کودک، همراه با نام خداوند و یاد خدا باشد، کودک، خداشناس بار میآید.
۲ـ اگر رفتار با کودک، همراه تشویق و تحسین باشد، فرد متکی به نفس، بار میآید.
۳ـ اگر رفتار با کودک، همراه با درستی و صداق باشد، کودک درستی و راستگویی را میآموزد. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زیبایی، به راستگویی و حق گویی است و کمال، به راست کرداری نیکو.
۴ـ اگر در رابطه با فرزند خود، به عهدها و قولهایی که دادهاید عمل کنید، فرزند شما، وفای به عهد و اهمیت آن را میآموزد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هنگامی که به کودکان وعدهای میدهید، به آن وفا کنید.
۵ ـ اگر فرزندتان را به قدر کافی در بازیهای گروهی شرکت دهید، فردی اجتماعی بار میآید.
۶ـ اگر سلوک و رفتار با کودک، همراه با عدالت و مساوات باشد، کودک عدالتخواهی را میآموزد. مردی، یکی از فرزندان خود را بوسید و به فرزند دیگری که در کنارش بود، اعتنا نکرد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به او عتاب کرد و فرمود: چرا مساوات را رعایت نکردی؟!
۷ـ اگر مقررات اجتماعی را به اندازه کافی رعایت کنید، فرزند شما رعایت کردن حقوق دیگران را میآموزد.
۸ ـ اگر سلوک و رفتار با کودک، همراه با رازداری و اعتماد به نفس باشد، فردی امین و رازدار بار میآید.
۹ـ اگر فرزند شما در دوران رشد خود، احساس امنیت و ایمنی کند، فردی استوار و ثابت قدم بار میآید.
۱۰ـ اگر در مقابل زحمات و خدمات دیگران و نیز فرزندتان، از آنان سپاسگزاری کنید فرزندتان میآموزد که قدرشناس زحمات دیگران باشد.
۱۱ـ اگر به سؤالهای فرزندتان با حوصله و شکیبایی، دقیق و ساده پاسخ دهید، فرزندتان نسبت به یادگیری و آموختن، علاقمند میشود.
۱۲ـ اگر زندگی فرزندتان مبتنی بر اصول، ضوابط و برنامه صحیح و عقلانی باشد، فرزندتان نظم و تربیت را میآموزد.
در مقابل، اگر رفتار با کودکان نادرست باشد، کودک رفتارهای نامطلوب میآموزد.
الف) اگر رفتار با کودک همراه با دشمنی و خصومت باشد، کودک عنادورزی و کینه توزی را میآموزد.
ب) اگر سلوک و رفتار با کودک همراه با توجه و تأیید بیش از حد باشد، فردی از خودراضی و خودبزرگبین بار میآید.
ج) اگر رفتار با کودک همراه با استهزا و ریشخند باشد، فردی خجالتی و متزلزل بار میآید.
د) اگر رفتار با کودک همراه با سرزنش و تحقیر کردن باشد، فردی گوشهگیر و خودکوچکبین بار میآید.) اگر رفتار با کودک همراه زور و پرخاشگری باشد، فردی مضطرب و پرخاشگر بار میآید.
منابع
۱ـ بال، ساموئل، انگیزش در آموزش و پرورش، ترجمه سید علی اصغر مسدد، شیراز، انتشارات دانشگاه شیراز، چاپ اول، ۱۳۷۳٫
۲ـ پارسا، محمد، روان شناسی تربیتی، تهران، انتشارات سخن، چاپ سوم، ۱۳۷۵٫
۳ـ تورکی، استانلی، روان شناسی کودک ناسازگار، ترجمه سلما قوامی، تهران، انتشارات شرکت سهامی، چاپ اول، ۱۳۷۵٫
۴ـ رخشان، فریدون، آیا براستی تنبیه مؤثر است، تبریز، انتشارات ریزپرداز، ۱۳۷۴٫
۵ـ رمضانی، خسرو، روانشناسی تربیتی و کاربرد آن، یاسوج، انتشارات فاطمیه، ۱۳۸۱٫
۶ـ سیف، علی اکبر، روان شناسی پرورشی، تهران، انتشارات آگاه، چاپ هفتم، ۱۳۷۱٫
۷ـ شریعتمداری، علی، روانشناسی تربیتی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۶٫
۸ـ فائضی، علی، جایگاه روشهای تنبیه در تعلیم و تربیت، تهران، انتشارات فیض کاشانی، چاپ اول، ۱۳۷۰٫
۹ـ قائمی، علی، خانواده و تربیت کودک، تهران، انتشارات امیری، چاپ نهم، ۱۳۷۰٫
۱۰ـ کرومبولتز، تغییر دادن رفتارهای کودکان و نوجوانان، ترجمه یوسف کریمی، تهران، انتشارات فاطمی، چاپ هفتم، ۱۳۷۵٫
۱۱ـ مجوزی، عبدالله، چرا تنبیه، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ دوم، ۱۳۷۳٫
۱۲ـ موسوی کاشمری، سید مهدی، روشهای تربیت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹٫
۱۳ـ نورستن، جین پی، بیزاری از مدرسه، ترجمه حسن سلطان فر، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، ۱۳۷۴٫
پى نوشت ها
۱- مکارم الاخلاق، ص ۵۴۶، به نقل از کتاب آیین تربیت ابراهیم امینى، ص ۲۳
۲- غررالحکم، ص ۲۷۸، به نقل از کتاب آیین تربیت ابراهیم امینى، ص ۲۳
۳- رفتار درمانى دکتر سیف، فصل پانزدهم
۴- اصول کافى
۵- رفتار درمانى دکتر سیف
منابع اقتباس: بانک اطلاعاتی مقالات؛ ابوالقاسم بشیرى؛ پیام زن؛ فروردین ۱۳۸۷؛ شماره ۱۹۳؛ حسین کریمیان