- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
شیخ مرتضی انصاری (۱۲۱۴-۱۲۸۱ ق)، از برجسته ترین فقها و عالمان در قرن سیزدهم هجری است. وی را می توان از پـایـه گـذاران اصـول نـویـنی در فقه و اصول جعفری دانست که به حق او را شایسته دریـافـت لقب خاتم الفقها و المجتهدین نموده است. وی با دو اثر جاودان «المکاسب» و «رسائل»، نام خود را در گستره معارف اصیل اسلام جاودانه کرده است. این مقاله به زندگی نامه، آثار و فعالیتهای علمی ایشان پرداخته است.
نسب شیخ مرتضی انصاری به جابر بن عبداللّه انصاری، از صحابه بزرگوار رسول خدا (صلیالله علیه و آله) می رسد. ایشان در دزفول متولد شـده و تـا ۲۰ سـالگی نزد پدر خود تحصیل کرده، و آنگاه همراه پدر به عتبات رفته است و علمای وقت که نبوغ خارق العاده او را مشاهده کردند، از پدر خواستند که او را برنگرداند. او در عراق چهار سال تـوقـف کرد و از محضر اساتید بزرگ استفاده کرد آنگاه در اثر یک سلسله حوادث ناگوار، به وطن خـویش بازگشت. شیخ بعد از دو سال، بار دیگر به عراق رفت و دو سال تحصیل کرد و به ایران مراجعت نمود و تصمیم گرفت از محضر علمای بلاد ایران استفاده کند؛ لذا عازم زیارت مشهد شد و در کاشان با حاج ملا احمد نراقی، صاحب مستند الشیعه، و صاحب معراج السعاده، فـرزنـد ملا مهدی نراقی ملاقات کرد و آنگاه به مشهد رفت و پنج ماه تـوقـف نـمـود.
شـیـخ انـصـاری سـفـری بـه اصفهان و سفری به بروجرد رفته و در همه سفرها، هـدفـش مـلاقات اساتید و استفاده از محضر آنان بوده است. در حدود سال های ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ برای آخـرین بار به عتبات رفت و به کار تدریس پرداخت. بعد از صاحب جواهر مرجعیت عامه یافت.
شیخ انـصـاری را خاتم الفقها و المجتهدین لقب داده اند؛ او از کسانی است که در دقت و عمق نظر، بسیار کم نظیر است. علم اصول و بالتبع فقه را وارد مرحله جدیدی کرد؛ او در فقه و اصول ابتکاراتی دارد کـه بـی سـابقه است. دو کتاب معروف او، رسائل و مکاسب، کتاب درسی طلاب شده است. علما بعد از او شاگرد اویند. حواشی متعددی از طرف علمای بعد از او به کتابهای او زده شده است. بـعـد از مـحـقـق و علامه حلی و شهید اول، شیخ انصاری تنها کسی است که کتابهایش از طرف علمای بعداز خودش مرتب حاشیه خورده است. دست خط مبارک شیخ انصاری، مشتمل بر اجازه اجتهاد و روایـتی که به آیه اللّه میرزا داوود، نجل حاج میرزااسداللّه بروجردی داده اند و او را با القاب و عناوین فضل و کمال تعریف و توصیف نموده اند. [۱]
زندگینامه
نـام او شـیـخ مـرتضی فرزند محمد امین بن شمس الدین بن احمد بن نورالدین بن محمد صادق شوشتری دزفولی، یکی از نامورترین و پرآوازه ترین فقها و مراجع عالیقدر تقلید در عصرهای اخیر، و یکی از محقق ترین چهره های علمی و فقهی قرون متاخر به شمار می آید.
نـام پـرشـکـوه شـیـخ مـرتـضی انصاری، توام با نبوغ و ابتکار و تحول و دقت می باشد. او آغازگر و پـایـه گـذار اصـول نـویـنی در فقه و اصول جعفری است که در قرنهای اخیر به حق او را شایسته دریـافـت لقب خاتم الفقها و المجتهدین نموده است هر چند او در زندگی و حیات مادی و معنوی خویش پیراسته و منزه از هر نوع تظاهر و تفاخر بوده است و در تلاش های علمی خود جز خدا و رضـایـت او و جـز پیشبرد احکام الهی، فکر و اندیشه دیگری نداشته است و به تعبیر شاگرد نـامـدارش، مـرحـوم آیه اللّه حاج میرزا حبیب اللّه رشتی، او تالی تلو مقام عصمت در علوم و اصول بود. [۲]
نام مرحوم شیخ مرتضی با دو کتاب بسیار ارزنده: فرائد الاصول و المکاسب در اصول و فقه هـمـراه اسـت و بـا این دو اثر جاودان، نام خود را در پهنه معارف اصیل اسلام جاودانه کرده است، کـتـابـهایی که هم اکنون در دنیای دانش و معارف اسلامی اعتبار جهانی دارد و حوزه های علمیه چـنـدیـن سـال بـا درس و بـحث و تحقیق روی آن دو کتاب سرمایه گذاری نموده و وقت صرف می کنند.
ولادت
او در هـیـجدهمین روز ماه ذیحجه به سال ۱۲۱۴، روز غدیر، روز اکمال دین واتمام نعمت در شهر قهرمان پرور دزفول از سلاله پاک یکی از اخلاف جابر بن عبداللّه انصاری صحابی نامدار پیامبر عـالیقدر اسلام (صلیالله علیه و آله) پا به عرصه وجود نهاد و به مناسبت تولد در روز ولادت علی (علیهالسلام)، نام مرتضی انصاری برای او انتخاب گردید. پدرش شیخ محمد امین از مبلغین و مروجین شریعت مقدسه اسلام و مادرش دختر یکی از علمای محل و بانویی پرهیزکار و باتقوی در عصر خود، هر دو از اخیار و نیکان و صالحان بوده اند.
او در چـنـیـن خـانـواده ای چـشم به جهان گشود و رشد و بالندگی آغاز نمود و از همان دوران کودکی به فراگرفتن قرآن و معارف اسلامی پرداخت و به زودی آثار نبوغ و ذکاوت در او مشاهده گردید؛ پس از خواندن قرآن و ادبیات عرب به خواندن فقه و اصول پرداخت و در این دو رشته، آن چـنان استعداد و شایستگی نشان داد که حیرت همگان را برانگیخت و در عنفوان جوانی به درجه عالیه اجتهاد نائل آمد.
مقام علمی
مـقـام عـلـمی او در حدی است که به حق و شایستگی تمام، او را خاتم الفقها و پایان دهنده و تـکـمـیـل کننده فقاهت لقب داده اند و او یک صد و پنجاه سال تمام است که بر جهان فقه و اصول و حـوزه هـای عـلمی شیعه حکومت و زعامت روحی و فکری دارد و اندیشه ها و ابتکارات او سرفصل تاریخی در فقه به شمار آمده و مستند فقها است.
او نـظـریـات ابـتکاری و ابداعی بی شماری در فقه و اصول به وجود آورد که می توان نظریه حاکم بـودن یکی از ادله بر دلیل های دیگر در مبحث تعادل و تراجیح رااز نظریات مهم او به شمار آورد، و هـم چـنـیـن بـهـا دادن شـایسته به عقل و خرد در شناخت حکم و قانون اسلام، و دیگر مبارزه با اخباری گری رایج آن روز بود، که شیخ بزرگوار ما توانست با یک رشته از بیانات دقیق علمی در بـرابر آنها بایستد و آنان را متقاعد سازد، این امر از امتیازات بارز او به شمار می آید. او کوشید که به مـنـکـریـن اعـتـبار عقل در شناخت معارف و احکام اسلامی ثابت کند که ملازمه ای میان عقل و شـرع وجـود دارد و آنـچه را که عقل حکم می کند، شرع نیز حکم می کند و حکومت این قاعده در اغـلـب فتاوی و نظریات مرحوم شیخ، جلوه خاصی داد، منتهی باید خود عقل و آن قاعده فقهی مـورد ارزیابی قرار گیرد که عقل چگونه عقلی باشد و قاعده نیز کدام قاعده باشد؟
او با این روش مـتـیـن و مستحکم، اصول اخباری گری رایج آن روز را در هم کوبید و پایه ها و اصول مستحکمی بـرای فقه و اصول نوین بنیاد نهاد و مسیر اجتهاد را روشن و مبرهن نمود. او با این وسعت مشرب، باب اجتهاد و افتا و استخراج و استنباط احکام شرعیه فرعیه را از منابع و مصادر اولیه بازگشود و رمـز پـیـشرفت و ترقی مسلمانان را در مسیر اجتهاد و اعتقاد بر خویش در راه عمل به احکام الهی قرار داد .
اخلاق و رفتار شیخ
شیخ انصاری (ره) نه تنها در فقاهت گوی سبقت را از دیگران ربوده بود، بلکه در عمل نیز نظیر و هـمـتا نداشت. او به مشکلات و امور مردم شخصا رسیدگی می کرد و از احوال طلاب و محصلین همواره جویا می شد و برای ترویج بیشتر از علوم دین، با بودن علما و طلاب در یکی از شهرستانها، اجـازه نـمـی داد سهم امام را از آنجا به جای دیگری ببرند و سفارش می نمود که در همان شهر به مصرف محصلین و طلاب برسانند.
نـقـل شـده است که:
شخصی خدمت شیخ رسید و به او گفت: فلان طلبه چای می خورد! (گویا در آن زمان چای به این صورت کنونی مرسوم نبوده و جز تشریفات به حساب می آمده است) و با این سخن می خواست سعایتی کرده باشد که شیخ حقوق آن طلبه را کم کند، ولی شیخ رو به او کـرده و گـفـت: خدا رحمتت کند که این مطلب را به من گفتی، و دستور داد تا اضافه بر ماهیانه آن طلبه، مخارج چای را نیز از بیت المال به وی بپردازند تا اینکه با راحتی و آسایش بیشتر به تحصیل خود ادامه دهد.
شـیـخ نـه تنها به طلاب حوزه رسیدگی می کرد، بلکه همواره به فکر فقرا و مستمندان نیز بوده است، و شبها همانند رهبر و مولایش امیر المؤمنین (علیهالسلام) به خانه های مسکونی فقرا سر می زد و مواد غذایی بر دوش گرفته، در بین خانواده های مستمند و بیچاره تقسیم و توزیع می نمود.
در کـتـاب لؤلؤ الصدف چنین آمده است:
و اغلب عطایای آن مرحوم در سربوده، کثیری از فقرا معاش (حقوق) معین داشتند که همیشه سالانه و ماهانه به آنان می رسید و هیچ نمی دانستند از کـجـاسـت در وقـت سـحر بر در خانه فقرا می رفت با لباس مبدل، و صورت را ستر می کرد و به مـقـدار حـاجـت آنها مرحمت می فرمود و چون شیخ از دنیا رفت، معلوم شد آن مردی که بر درب منازل این مردم در اوقات غیرمتعارفه می آمده، آن مرحوم بوده است؛ او انصافا روی اسلام را سفید کرد. نـوشـتـه انـد که یکی از یاران شیخ، نسبت به این کار انسانی وی (کمک به فقرا و مستمندان) از او ستایش و تمجید کرد؛ شیخ در پاسخ گفت: این وسیله فخر و کرامتی نیست، زیرا وظیفه هر فرد معمولی است که امانت را به صاحبش برساند و این وجوه هم حقوق فقراست که به عنوان امانت نزد من می باشد و من به صاحبانش می رسانم.
حاشیه نویسان محقق
در عـظـمـت علمی و نبوغ فکری شیخ مرتضی انصاری (ره) همین قدر کافی است که اطلاع پیدا نـمـائیـم تـا کنون بیش از ۲۰۰ نفر از علما و فضلا و دانشمندان و معاریف رجال اسلامی بر کتب و نـوشـتـه هـای او حـاشـیه و تعلیقه نگاشته اند و کتابهای تالیفی او به کرات در ایران، عراق و دیگر کشورهای اسلامی مورد تجدید طبع قرار گرفته است، به حدی که هم اکنون مواد غذای فکری طلاب و فضلای حوزه های علمیه و برخی از مجامع دانشگاهی و حقوقی را آثار او تشکیل می دهد و شـخـصـیـتـهای بزرگی مانند: آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (صاحب کفایه الاصول)، سید محمدکاظم یزدی (صاحب عروه)، حاج میرزا حبیب اللّه رشتی، میرزا حسن آشتیانی، شیخ محمد حسین کاشف الغطا، سید عبدالحسین شرف الدین، شیخ محمد جواد بلاغی،شیخ محمد حسن مامقانی و تعداد کثیری از علما و مجتهدین مبرز و نامدار که نام بردن آنها به درازا می کشد، بر آن حاشیه و تعلیقه دارند. آنان نوشته ها و تالیفات شیخ را اصل قرار داده و بر آن تعلیقه و تحشیه افرودند و نظریات او را مورد تجزیه و تحلیل و عمق نگری و ژرف انگاری قرار داده اند.
اساتید
شـیـخ بـزرگـوار مـا از مـحـضـر اسـاتید متعددی بهره جسته است که هر کدام نقش ویژه ای در اثرگذاری در روحیه او داشته اند که به بازگویی نام چند تن از آنان می پردازیم:
۱ ـ عموی بزرگوارش، آیه اللّه شیخ حسین انصاری (شاگرد صاحب ریاض، تا سن ۱۷ سالگی).
۲ ـ آیه الله سید محمد مجاهد (از شاگردان آیه الله وحید بهبهانی) او در سنین ۱۸ سالگی، دو سال تمام از محضر او بهره جسته است.
۳ ـ آیه الله شریف العلما مازندرانی کسب فیض از محضر او استدامه داشته است.
۴ ـ آیه الله ملا احمد نراقی (صاحب مستند الشیعه)، به مدت چهار سال تمام در کاشان.
۵ ـ آیه الله شیخ موسی کاشف الغطا فقیه عصر و نابغه دهر، به مدت یک سال تمام.
۶ ـ آیه الله شیخ علی کاشف الغطا، زعیم دینی و مرجع عالیقدر شیعه، به مدت ۵ سال.
۷ ـ آیه الله شیخ محمد حسن صاحب جواهر (مدت بسیار اندک محض تیمن وتبرک).
مجیزین شیخ
تعدادی از اساتید عالی قدر این مجتهد مبتکر و توانمند در بالا ذکر شدند، تعدادی نیز اجازه روایتی یـا اجـتهادی به شیخ واگذار نموده اند که اسامی چند نفر از اجازه دهندگان به وی در اینجا ذکر می شود:
۱ ـ آیه الله سید صدر الدین موسوی عاملی، اجازه روایتی داده اند که در آن کلمه افضل و اکمل قید شده بود.
۲ ـ آیه الله عارف سترگ، ملا احمد نراقی، اجازه روایتی مبسوطی عنایت کرده اند.
۳ ـ آیه الله شیخ محمد سعید قرجه داغی، اجازه نامه روائی جامع و مبسوطی در حق او صادر نموده اند.
شاگردان
در مـکـتب پربار و حوزه پربرکت تدریسی شیخ بزرگوار، شاگردان متعددی تربیت یافتند که هر کـدام از اسـتوانه های فقهی، و مجتهدین مسلم، کاوشگر دقیق ومحقق ارزشمندی بوده اند، چون محضر مبارک علمی او، مجتهد پرور محقق ساز واندیشمندنواز بود.
شـاگرد مستقیم شیخ بزرگوار در زمان حیات خویش بیش از هزار تن بوده است که از میان آنان شـخـصـیـتـهـای نـامی برجسته ای برخاسته اند که هر کدام در یک صقع از اصقاع جهان اسلامی مشعل دار فقه و فقاهت و زعامت روحی و حامل میراث انبیا و رسولان بوده اند.
ما از تعداد کثیر این جمع، به ذکر اسامی چند تن از آنان بسنده می نمائیم:
۱ ـ آیه اللّه میرزا محمد حسن شیرازی، صاحب فتوای تحریم تنباکو.
۲ ـ آیه اللّه شیخ جعفر شوشتری، خطیب توانا و کاتبی پرکار و واعظ پرصلابت.
۳ ـ آیه اللّه حاج میرزا حبیب اللّه رشتی، صاحب بدائع الافکار، و رساله اجاره و غصب.
۴ ـ آیه اللّه سید حسین کوه کمری تبریزی، صاحب آثار و مثر فراوان و استادبزرگ حوزه نجف.
۵ ـ آیه اللّه شیخ محمد حسن مامقانی، صاحب ذرایع الاحکام فی شرح شرائع الاسلام و کتب دیگر.
۶ ـ آیه اللّه شیخ محمد کاظم خراسانی، صاحب کفایه الاصول که در تحقیق وتدقیق کم نظیر است.
۷ ـ آیه اللّه حاج میرزا محمد حسن آشتیانی، نماینده تام الاختیار مراجع نجف در تحم ریم تنباکو در تهران.
۸ ـ آیه اللّه میرزا ابوالقاسم کلانتر، صاحب تقریرات استاد خود، شیخ انصاری.
۹ ـ آیه اللّه حاج شیخ هادی تهرانی، مجتهد و دارای تالیفات متعدد فقهی وتفسیری.
۱۰ ـ آیه اللّه ملا حسین قلی همدانی، شاگرد شیخ و صاحب منظومه حاج ملا هادی سبزواری، عارف نامی.
۱۱ ـ آیه اللّه حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، مجتهد نامور و صاحب فتوای مشروطیت.
۱۲ ـ آیه اللّه شربیانی، مجتهد معروف آذربایجانی.
۱۳ ـ نـابغه نامی، سید جمال الدین اسدآبادی، بنیان گذار وحدت مسلمین ومبارز نستوه بر علیه استعمار خارجی.
آثار و تالیفات
آثار ارزنده و تالیفات گران سنگ و ارزشمندی از مرحوم آیه اللّه العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری (ره) به یادگار مانده است که هر کدام نشانی از نبوغ، اجتهاد،دانش وسیع و تحقیق دقیق آن عالم ربـانـی مـی بـاشـد ما در این بخش به صورت اجمال به بازگویی برخی از آنها می پردازیم؛ جا دارد نـویسندگان و محققین حوزه علمیه وبنیان گذاران کنگره شیخ اعظم انصاری (ره) به تبیین و تـحـلـیـل آثـار قـلمی او نیز بنشینند و افکار نو و طرح های ابتکاری شیخ را از لابلای این کتابها و رساله ها بیرون کشند و در اختیار حوزویان و دانشگاهیان کشور قرار دهند اینک لیست تالیفات آن بزرگوار:
۱ ـ المکاسب (فقه) شامل مکاسب محرمه، خیارات، و احکام عمومی معاملات.
۲ ـ فرائد الاصول (اصول) شـامـل مباحث الفاظ، امارات و اصول عملی این دوکتاب عالی ترین روشهای فقهی و اصولی را در اختیار پژوهندگان این دو علم قرارمی دهد.
۳ ـ رساله ای در تقیه.
۴ ـ رساله ای در رضاع و نشر حرمت آن.
۵ ـ رساله ای در قضا میت.
۶ ـ رساله ای در مواسعه و مضایقه.
۷ ـ رساله ای در عدالت.
۸ ـ رساله ای در مصاهره.
۹ ـ رساله ای در ملک اقرار.
۱۰ ـ رساله ای در تبیین قاعده لاضرر و لاضرار.
۱۱ ـ رساله ای در خمس.
۱۲ ـ رساله ای در زکات.
۱۳ ـ رساله ای در خلل صلوه.
۱۴ ـ رساله ای در ارث.
۱۵ ـ رساله ای در تیمم.
۱۶ ـ رساله ای در قاعده تسامح.
۱۷ ـ رساله ای در باب حجیت اخبار.
۱۸ ـ رساله ای در قرعه.
۱۹ ـ رساله ای در متعه.
۲۰ ـ رساله ای در تقلید.
۲۱ ـ رساله ای در قطع و جزم.
۲۲ ـ رساله ای در ظن.
۲۳ ـ رساله ای در اصاله البرائه.
۲۴ ـ رساله ای در مناسک حج.
۲۵ ـ حاشیه ای بر مبحث استصحاب.
۲۶ ـ حاشیه ای بر نجاه العباد (رساله عملیه).
۲۷ ـ کتابی در علم رجال (از وجیزه مجلسی بزرگتر است).
۲۸ ـ تالیفی در اصول الفقه.
۲۹ ـ حواشی بر عوائد نراقی.
۳۰ ـ حاشیه ای بر بغیه الطالب.
۳۱ ـ اثبات التسامح فی ادله السنن.
۳۲ ـ التعادل و الترجیح.
۳۳ ـ رساله ای در تقیه.
۳۴ ـ رساله ای در التیمم الاستدلالی.
۳۵ ـ رساله ای در خمس.
وفات
سرانجام این رجل علم و فضیلت و شخصیت عالیقدر، در سن ۶۷ سالگی به سال ۱۲۸۱ (مضمون آیه شریفه ظهر الفساد ۱۲۸۱) در ۱۸ جمادی الثانی، با انبوهی از مفاخر و نوشته ها و ذخائر فکری و معنوی که عموما در خدمت به اسلام بود، به دار باقی شتافت و جهان اسلام را در سوگ خود عزادار سـاخـت. هـنـگـام مرگ، دارائی این زعیم عالیقدر اسلامی، معادل هفده تومان رایج آن روز بود که همان مقدار هم مقروض بوده است.
جـسـم مطهر و مقدسش در جوار قبر حضرت مولی الموحدین امیر المؤمنین علی (علیهالسلام) دفن شد و وصی گرامی او، حاج سید علی شوشتری بنا به وصیت شیخ بر جنازه او نماز گزارد.
منبع: سایت اندیشه قم