- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
علامه محمد علی مدرس افغانی به سال ۱۳۲۲ هـ ق برابر با ۱۲۸۴ ش در روستای خاربید جاغوری افغانستان دیده به جهان گشود. در کودکی همراه پدرش به ایران آمد و در مشهد مقدس رضوی تحصیلات خود را آغاز کرد. شرح نظام را نزد ادیب اول و سایر متون درسی ادبی را از عالم معروف شیخ محمد تقی هروی مشهور به ادیب نیشابوری آموخت.
وی در حدود سال ۱۳۰۴ ش رهسپار حوزه علمیه نجف شد. پس از تحمل مشکلات و سختیهای بسیار و خستگی طاقت فرسا با پای پیاده به نجف میرسد و با کمال فقر و تهی دستی به دنبال مدرسه و درس به این جا و آن جا سر میزند، اما موفق به پیدا کردن خوابگاه و مدرسه نمیشود. شبها را در صحن امیرالمومنین (علیه السلام) به صبح برده روزها را به درس و مباحثه و فراگیری دانش میگذراند. وی مدتها به جای کفش، مقوایی را با نخ به پاهایش بسته برای نظافت خود و شستشوی لباسهایش روزهای جمعه به پانزده کیلومتری نجف رفته در نهر فرات به شستشوی خود و تنها لباسی که بر تن داشت میپرداخت و پس از خشک شدن لباسها و استحمام، به حوزه بر میگشت. مدتی را به این منوال سپری کرد تا این که روزی پس از توسل و دعا در حرم امیرالمومنین (علیه السلام) از سوی بیت حضرت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی دعوت میشود و پس از تفقد، شهریهای برایش مقرر میشود و به این ترتیب بهبودی نسبی در حال وی حاصل میشود.
مهاجرت و سرگردانی، فقر و تنگدستی، مشکلات سفر و یتیمی و تنهایی، او را مانند فولاد آبدیده کرد و در پرتو استعداد درخشان و سعی فراوانی که داشت نردبان علم و معرفت را پیمود و به سرعت سطوح متوسط و عالی را نزد علمای بزرگ و مدرسان نامی همچون شیخ محمد رشتی، شیخ بادکوبی و سایران به پایان رساند. سپس در دروس خارج فقه و اصول آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی، سید محسن حکیم، ضیاء الدین عراقی، محمد علی کاظمی شرکت جست. پس از حدود بیست سال تحصیل و تحقیق، در سال ۱۳۱۸ شمسی از سوی مرجع تقلید وقت مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی عازم کشور شد. وی خود در این باره گفته است: من در حالی که روحانی جوان بودم از نجف اشرف به دستور آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید وقت، به افغانستان رفته در جاغوری وطن اجدادی ام اقامت گزیدم و مدرسهای بنا نهادم و مشغول تدریس و تربیت طلاب شدم.
وی پس از ساختن مدرسه علمیه، مدت پنج سال به تدریس علوم اسلامی و تربیت طلاب علوم دینی و ارشاد مردم پرداخت و در کارهای اجتماعی و حل تخاصمات مردم و رفع دعاوی حقوقی و مرافعات آنان شرکت فعال و حضور چشمگیر داشت. حضور فعال در جریان قیام تاریخی پسر گاو سوار و آشتی دادن وی با دولت، از جمله آنها است. و پس از پنج سال به دلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی به حوزه علمیه نجف برگشته تدریس علوم اسلامی را آغاز کرد.
مقام رفیع علمی پژوهشی، مهارت در تدریس و آموزش، بیان رسا و لهجه شیرین و سخت کوشی و نظم وی موجب شد تا به سرعت طلاب و شاگردان فراوان درسهای او را برگزیده به تدریج شهرت فراوان و ماندگار به دست آورد. او که تا آن زمان به شیخ محمد علی غزنوی معروف بود از سوی حوزویان و طلاب به مدرس ملقب شده همگان او را به این لقب خطاب کردند؛ در نتیجه دیری نپایید که عنوان مدرس حوزه علمیه نجف به او اختصاص یافت.
کثرت جمعیت فضلا و طلابی که در درسهای وی شرکت میکردند در حوزه علمیه نجف کمنظیر بود. این مطلب از گزارش شاهدان و زائرانی که در ایام زیارت در درسهای مراجع و علمای مهم شرکت جسته اوضاع حوزه علمیه را بررسی میکردند یا مدرسان نامی را میخواستند از نزدیک ببینند به دست میآید. آقای محقق خراسانی نوشته است: زائری از تبریز که در ایام زیارت در دروس علما و مدرسان متعدد حضور یافته بود میگفت پر جمعیتترین درسهای حوزه علمیه؛ درسهای آیات عظام: حکیم، خوئی و مدرس افغانی هستند.
آقای مدرس پس از اتمام تحصیل و پرداختن به تدریس و تربیت نیز از تنگدستی مالی و فقر رنج میبرد؛ از این رو مجبور به گرفتن شهریه متناسب بلکه اندک از طلاب و علم آموزان با بضاعت شد. البته این امر هر چند در حوزههای علمیه بیسابقه و نامأنوس بود، اما در شمار تلامذه و کثرت اصحاب درس وی هیچ گونه تأثیری بر جای نگذاشت. به طوری که روزی مرجع بزرگ تقلید حضرت آقای خویی از جلو مدرسی که نامبرده در حال تدریس در آن بود عبور کرده از کثرت شاگردان وی تعجب کرد و آن را در یکی از روزهای بعد با وی در میان گذاشت. مرجع یاد شده براساس روابط دوستانه و گفتگوی صمیمانه که با وی داشتند گفته بود که آقای مدرس! اصحاب زیادی جمع کردهای، درست خوب گرفته است. عده شاگردان شما با اصحاب درس ما برابری میکند! وی در جواب با لحن مزاح گونه گفته بود: بلی در کمیت تفاوتی نمیکند؛ تنها تفاوت در این است که شما پول میدهید و شاگرد جمع کردهاید ولی من از شاگردانم پول میگیرم!
علامه مدرس در کنار تدریس به تدوین شروح مفید و با ارزش کتابهای درسی به ویژه کتابهای ادبیات اقدام کرد و با تخصص ادبی و قلم شیوایی که داشت موفق شد آثار ماندگار و ارزندهای به زبان علمی عربی بنویسد و از این رهگذر نیز خدمات بزرگی به جهان علم به ویژه حوزههای علمیه اسلامی انجام داد که فهرست آن را در صفحات بعد میآوریم.
وی در سال ۱۳۵۳ شمسی به دست مأموران بعثی عراق مورد آزار و اذیت قرار گرفت و آنان پس از یورش به منزلش مقداری از نوشتهها و اجازه نامههای مراجع سابق را پاره کرده آتش زده و تهدید میکنند تا میان ترک عراق و تعطیلی درس و بحث یکی را انتخاب کند. از این لحاظ نامبرده در سال ۱۳۵۴ به ایران منتقل شده برنامه درسی و تحقیقی خویش را در حوزه علمیه قم آغاز کرد و علاوه بر تدریس ادبیات عرب از سیوطی تا مطول و تحقیق علوم اسلامی و تداوم شرح نویسی، اجازه داد تا درسهای وی بر روی نوار ضبط شود و بدین وسیله دانش وی نه تنها از محضر وی فراتر رفته غایبان حلقه درس وی را نیز در برگرفت که با استفاده از نوارهای درسی ایشان، اتاقهای مدرسه، منزل و مسجد را مدرس خویش قرار داده از درسهای استاد استفاده کنند، بلکه طلاب متعدد شهرستانهای دور و نزدیک به جمع آنان پیوسته با صدای استاد مدرس کسب فیض کرده و رشد مییابند.
مرحوم مدرس از مجتهدان به نام و مراجع تقلید معروف حوزه علمیه نجف اجازه نامه اجتهاد داشت. مطالب و نکات موجود در آنها به خوبی مقام رفیع دانشی وی را در علوم اسلامی نشان میدهد. آیت الله محمد علی کاظمی خراسانی در اجازه نامه خود نوشته است: جناب عالم فاضل، مهذب کامل و پاک و مورد اعتماد، شیخ محمد علی غزنوی از جمله کسانی است که عمرش را صرف تحصیل علوم شرعیه کرده است؛ در حالی که تحصیل او با بحث و فحص، کوشش، تلاش و اجتهاد همراه بوده است، او در محضر علما حاضر شد و از آن ها با فهم و تدبر استفاده کرده بحمدالله به مرتبه اجتهاد رسیده و مورد وثوق و اعتماد است.
اجازه نامه فوق که به تأیید حضرت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی رسیده در تاریخ یازدهم جمادی الاول ۱۳۶۴ صادر شده است و مرحوم خراسانی در اجازه نامه دیگری مقام ارجمند علمی علامه را بیشتر ارج نهاده او را از اقرانش پیشگام شمرده است
مرحوم آیت الله خوئی در اجازه نامه خویش مرحوم علامه مدرس را دانشمند فاضل، ادیب کامل، عماد علمای اعلام و برگزیده فضلای کرام دانسته است.[۱]و شیخ آقا بزرگ تهرانی نوشته است: فانه الشیخ الفاضل الکامل ابوالمکارم و الفضائل، المحقق المدقق و المعلم الاستاد الفائق و المصنف الماهر الباهر الثقه السند و الصفی الو فی مولانا الشیخ محمد علی المدرس الافغانی النجفی … التی تشهد بها تصانیفه من قبیل…
آقای دکتر محمد هادی امینی فرزند علامه عبدالحسین امینی مؤلف الغدیر درباره وی این طور نظر داده است: محمد علی بن مراد علی الافغانی عالم فاضل ادیب جلیل محقق خبیر درس فی النجف الاشرف الفقه و الاصول و تصدی لتدریس السطوح و مقدمات العلوم الادبیه و قرأ علیه الکثیر من الفضلاء و کانت له عده جلسات تدریسیه منقله و أسس مدرسه دینیه للطلاب الافغانیین.
آیت الله محمد عیسی محقق خراسانی نگاشته است: ان سماحه العلامه الحجه الشیخ محمد علی بن مراد علی المدرس الافغانی لمن مفاخر الحوزه الاسلامیه و اساتیدها الذین نذر انفسهم فی سبیل خدمه الدین و نشر العلوم الاسلامیه و تربیه الطلاب و المحصلین فی هذه الحوزه المقدسه ذات المجد و الفخامه و هو فی حین انه الا دیب الوحید و البیانی الفرید اصولی فاهم و فقیه عارف و فلسفی قاهر و متکلم ماهر و مفسر جلیل و قد با شر جمیع هذه العلوم بالدراسه و التحلیل کما انه کتب و الف فی الکثیر منها .
تالیفات شیخ محمد علی مدرس افغانی
همان گونه که اشاره شد او آثار متعددی را در علوم اسلامی به ویژه ادبیات عرب به رشته تحریر درآورد که به اهم آن ها اشاره میکنیم:
۱- مکررات المدرس (شرح سیوطی) ۲- الکلام المفید للمدرس و المستفید (شرح صمدیه) ۳- المدرس الافضل فیها یرمز و یشار الیه فی المطول (شرح مطول در ۷ جلد) ۴- رفع الغاشیه من غوامض الحاشیه (شرح حاشیه ملا عبدالله) ۵- اعراب سوره الفاتحه ۶- الشواهد المنتخبه للکتاب السیوطی ۷- تصحیح و تعلیفه جامع المقدمات ۸- القواعد الادبیه فی توضیح شرح عوامل فی النحو ۹- القواعد النحویه در شرح عوامل فی النحو
بنا بر نظر برخی از فضلایی که سالیان طولانی از محضر استاد یاد شده استفاده کردهاند، یکی از ابتکارات وی تأسیس مؤسسه نوار است تا درسهایش ضبط شده و کسانی که امکان حضور در درسهای او را نداشتند، همین طور طلاب شهرستانها و کشورهای دیگر استفاده کنند. دلیل این ابتکار هم این بوده که بسیاری از حوزههای اطراف و سایر کشورها از استاد نوار میخواستهاند… اکنون ما از استاد در حدود سه هزار نوار در دست داریم شامل این دروس:
۱ – شرح امثله ۲- صرف میر ۳- عوامل جرجانی ۴- عوامل ملا محسن ۵- منطق کبری ۶- شرح انموذج ۷- کتاب الهدایه ۸- کتاب الصمدیه ۹- سیوطی ۱۰- شرح جامی ۱۱- مختصر المعانی ۱۲-المطول؛ ۱۳- مغنی البیب ۱۴- حاشیه ملا عبدالله ۱۵- معالم الدین۱۶- شرح باب حادی عشر (در کلام).
مهمتر از ابتکار فوق، نوآوری علامه مدرس در باب تدریس و آموزش است که قابل تقدیر و تقلید است. حجه السلام و المسلمیناحدی امیر کلاتی یکی از مدرسان حوزه علمیه قم و از شاگردان مبرز ایرانی علامه مدرس، مطالب باارزشی درباره ویژگیهای استادش از جمله سبک نو و روش ابتکاری وی در تدریس گفته است که به دلیل اهمیت آن، قسمتهایی از آن را عینا نقل میکنیم:
در دورههایی که در خدمت اساتید معظم حوزه بودیم ویژگیهای خاصی را در این استاد میدیدیم، که نه تنها حقیر دیدهام بلکه خیلی از برادران دیگر وقتی که به کلاس بالاتر میرفتند و استاد، آن کلاس (درس) را تدریس نمیفرمودند مأیوس میشدند یا میگفتند ما نمیفهمیم یعنی روش درسی دیگر اساتید را نمیپذیرفتند یا میگفتند بیان آنها بیان جامعی نیست که بتوان مطلب را از آن بگیریم. چیزهایی که باعث شده این استاد بزرگوار در اعماق فکر بچهها نفوذ کرده بود سه عامل بود: عامل اول تخصص و تبحر خاصی که استاد بزرگوار در کتب درسی داشت. فرضا اگر میخواست عوامل فی النحو را تدریس کند از نویسنده آن کتاب بهتر وارد بود به لطایف و دقایق و نکتههای عبارت آنقدر مهارت داشت که وقتی به درس ایشان میرسیدیم یک وجدی در حضور ایشان برای شاگردان پیدا میشد از نخستین ویژگی ایشان این بود که تخصص داشت یعنی یک مردی بود متخصص به تمام معنا…
عامل دومی که در درس ایشان بسیار منحصر به فرد بود، بیان ورود در بحث و خروج از بحث بود ممکن بود ایشان داستانی از ناصر الدین شاه شروع کنند و بگویند در حالی که درس شروع نشده بود بعضا بعضیها شگفت زده میشدند میگفتند حالا وقت گفتن داستان ناصر الدین شاه نیست وقتی داستان تمام شد میفهمیدند عجب! در ضمن این داستان مطلبی که در عبارت است هم حل شد، یا یک وقتی از ابتدا میگفتند من میخواهم چهار مطلب بگویم هم گوش میدادیم به آن مطالب، میدیدیم با پایان مطالب ایراد شده از سوی ایشان چند صفحه از کتاب حل شده است. این خصیصههای ورود و خروج را کمتر استادی دارند و اتفاقا کرارا از ایشان شنیده بودم که میفرمود؛ این خصیصه منحصر به من است که طوری به درس وارد شوم که محصل نفهمد چگونه وارد شدهام و طوری از درس خارج شوم که محصل احساس خستگی نکند… عامل سوم در جذابیت و ویژگی تدریس استاد، اینکه ایشان در ادبیات اگر لازم میدیدند از فلسفه نقل میکردند، از معانی و بیان نقل میکردند از اصول نقل میکردند، از فقه نقل میکردند معلوم بود که ایشان در تمام این جنبهها معلومات عمیقی داشتند یا درس گفته بودند یا تحقیق داشتند…
نامبرده در ادامه راجع به شخصیت علمی و جهانی علامه مدرس میگوید: در واقع شخصیت علمی استاد، جهانی است و در حوزه وسیع جهان اسلام جایگاه رفیع دارد… من روزی در منزل ایشان بودم چند نفری نشسته بودند، بعد از اینکه صحبتهایی شد و آنها رفتند خودشان فرمودند اینها از دانشگاه الازهر آمده بودند وقتی که المدرس الافضل چاپ شد و یک نسخهاش به دست دانشگاه الازهر رسید و بعد در آنا مکرر چاپ شد خود آنها گفتند ما فکر نمیکردیم علمای شیعه معانی و بیان بلد باشند ولی شما دست اساتید را از پشت بستهاید. که ما امروز در الازهر با بودن کتابهای شما مشکلات زیاد خود را حل میکنیم…
وی پس از برشمردن امتیازات و ویژگیهای آثار استاد از جمله المدرس الافضل و بیان این نکته که بیشترین مراجعین کتب ایشان دانشمندان و علم پژوهان عرب است، اضافه میکند:
بسیاری از دانشمندان امروز بار ادبی خود را از او کسب کردهاند شرکت غیر حضوری در درس ایشان استفاده از نوارهایی درسی شان است تقریبا مجموعه نواری که از ایشان داریم بیش از سه هزار نوار است از این جمع نوار که از ایشان باقی مانده بسیار از کشورها استفاده میکنند در پاکستان بخش نوار ایشان باز است… آقایان الازهر خواستند که امر بدهید یک دوره نوار شما را ببریم با این که درسهای استاد فارسی است و مجموعه را بردند…
آقای احدی امیر کلاتی در ادامه، از روابط نزدیک علمای نامی عرب با استاد خاطراتی را درباره مناظرت استاد مدرس با برخی از آنان که به پیروزی استاد نامبرده منجر شده است بیان میدارد و در پایان، یکی از خصوصیات منحصر به فرد مدرس را عدم توجه به شهرت و نام و پرنمودن خلأهای موجود در حوزههای علمیه تشیع دانسته است و افزوده است:
خصیصهای را که ایشان داشتند فکر نمیکنم اکنون کسی داشته باشد. ایشان چند برگ مؤید اجتهاد داشتند و با توجه به اینکه یک مجتهد مسلم بودند، همیشه درس مقدمات و ادبیات میگفتند و حاضر بودند همه طعنها را بخرند اما طلبه را پرورش دهند نکتهای را بارها از ایشان میشنیدم که میفرمودند من فقط آرزو دارم که روز قیامت بالای پروندهام بنویسند این آدم از خادمین طلاب است دیگر کاری ندارم که جامع المقدمات بگویند یا هر چیز دیگری…
مدرس مردی بود دارای اراده پولادین و عزم استوار، شجاع، مهربان، متواضع، قانع و دارای همت بلند که تا آخرین لحظه خصوصیات یک عالم عامل و روحانی ژرف اندیش زاهد را حفظ کرد و در تاریخ معاصر افغانستان به استاد الکل و شیخ الاساتید شهرت یافته که توانست الگوی مناسبی باشد برای دانش پژوهان و علم جویان سخت کوش و متدین و محرومیت چشیده.
وفات شیخ محمد علی مدرس افغانی
علامه مدرس پس از ۸۱ سال عمر و بیش از نیم قرن علم اندوزی، تدریس، تحقیق، تألیف و سعی و تلاش، در پنجم سنبله (شهریور) ۱۳۶۵ در شهر قم دارفانی را وداع گفت. با آن که تشییع جنازه وی با عجله و در بعد از ظهر روز وفاتش صورت گرفت اما کثرت تشییع کنندگان و تنوع آن که از ملیتهای گوناگون عراقی، افغانی، ایرانی، پاکستانی، لبنانی، سوری و هندی بودند همگان را به حیرت واداشت و مجالس ترحیم که بعد از آن در مساجد متعدد قم و شهرستانهای ایران و کشورهای اسلامی برگزار شد و انعکاس خبر رحلت وی در مطبوعات کشورهای عربی از جمله عراق، ایران، لبنان، هندوستان و پاکستان و احزاب جهادی افغانستان، پاکستان، هند و غیره صدمه غیر قابل جبرانی را که اسلام و جهان علم به علت فقدان او به خود دید به نمایش گذاشت.