- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
امام محمد بن على(علیه السلام)، معروف به “تقى و “جوادالائمه” و مکنى به ابى جعفر ثانى، در نوزدهم ماه مبارک رمضان و به قولى در دهم رجب سال ۱۹۵ قمرى، در مدینه منوره دیده به جهان گشود.
پدرش امام رضا(علیه السلام)، امام هشتم شیعیان و مادرش خیزران (سبیکه) از بانوان پاکیزه سرشت و پارساى عصر خود و از خاندان ماریه قبطیه (همسر رسول خدا-صلی الله علیه وآله-) بود.(۱)
امام محمد تقى(علیه السلام)، پس از شهادت پدر گرامى اش امام رضا(علیه السلام) در سال ۲۰۳ قمرى در طوس خراسان به دست مأمون عباسى، امامت شیعیان را بر عهده گرفت.
با این که وى، در آن أیام خردسال بود و بیش از هشت سال از عمر شریفش نگذشته بود، سکان کشتى امت را بر عهده گرفت و آن را به نیکى، امامت و هدایت نمود.
نویسنده کتاب گرانسنگ “کشف الغمه” به نقل از کمال الدین محمد بن طلحه (از بزرگان شافعى مذهب اهل سنت) درباه امام جواد(علیه السلام) گفت: فهو و ان کان صغیر السّن، فهو کبیر القدر و رفیع الذّکر.(۲)
یعنى: او (امام جواد(علیه السلام)) گرچه کم سن و سال بود، ولیکن داراى شخصیت والا و بلند آوازه بود.
امام محمد تقى(علیه السلام)، بنا به درخواست مأمون عباسى در محرم سال ۲۱۵ قمرى وارد بغداد شد و مأمون از نزدیک با دانش، معرفت و شخصیت بى همتاى وى آشنا گردید و بنا به قولى که به پدرش امام رضا(علیه السلام) در خراسان داده بود، دختر خود “ام الفضل” را به عقد ازدواج امام محمد تقى(علیه السلام) در آورد و منزلت وى را در نزد تمامى نزدیکان و اقرباى خویش، اعم از عباسیان و علویان، گرامى شمرد و براى وى احترام ویژه اى قائل گردید.(۳)
هنگامى که مأمون در برابر خرده گیرى هاى عباسیان کینه توز، نسبت به ازدواج امام محمد تقى(علیه السلام) با دختر خویش روبرو گردید، در پاسخشان گفت: و أما ابوجعفر محمد بن على(علیه السلام)، قد اخترته لتبریزه على کافه أهل الفضل فى العلم و الفضل مع صغر سنه، و الأعجوبه فیه بذلک.(۴)
یعنى: اما از این که ابوجعفر محمد بن على(علیه السلام) را به همسرى دخترم برگزیدم، بدین جهت است که وى با کمى سن و سالش، سرآمد تمامى صاحبان فضل در دانش و دانایى است. او نابغه و شگفتى دوران است.
به هر روى، امام محمد تقى(علیه السلام) پس از ازدواج با ام الفضل، مدتى در بغداد زندگى کرد ولى چون آن حضرت، تمایلى به معاشرت و هم نشینى با عباسیان غاصب را نداشت و روحیات او با تجملات و زندگى اشرافى سازگار نبود، به بهانه زیارت خانه خدا، از بغداد حرکت کرد و عازم مکه شد و پس از زیارت خانه خدا، به مدینه منوره رفت و در همان جا، مجدداً ساکن گردید.(۵)
اما بار دیگر، امام محمد تقى(علیه السلام) در عصر معتصم عباسى (هشتمین خلیفه عباسیان) به بغداد دعوت شد و با اکراه و اجبار خویش و اصرار همسرش ام الفضل، عازم عراق گردید و در محرم سال ۲۲۰ قمرى وارد بغداد شد و مورد استقبال معتصم و سایر درباریان و عباسیان قرار گرفت.
ولیکن، معتصم و سایر بزرگان عباسى که با ازدواج آن حضرت با دختر مأمون از قبل ناراحت بودند و وجود وى را در جمع خویش نمى توانستند تحمل کنند، نقشه قتل وى را پى ریزى کردند.(۶)
آنان، به واسطه جعفر بن مأمون، خواهرش ام الفضل را به قتل همسرش امام محمد تقى(علیه السلام) تحریک و تشویق نمودند و آن نادان و بى خرد، فریب اغوائات و وسوسه هاى شیطانى آن ها را خورد و آن حضرت را در آخرین روزهاى ذى قعده سال ۲۲۰ قمرى مسموم نمود و بر اثر شدت زهر، آن حضرت در ۲۵ سالگى، در آخرین روز ذى قعده همان سال، غریبانه و مظلومانه در بغداد به شهادت رسید.(۷)
بدن مطهر امام جواد(علیه السلام) در مقابر قریش بغداد، در کنار قبر مطهر جدش امام موسى کاظم(علیه السلام)، که هم اکنون معروف به کاظمین است، به خاک سپرده شد.(۸)
پی نوشت:
۱- الارشاد (شیخ مفید)، ص ۶۱۴؛ کشف الغمه (على بن عیسى اربلى)، ج۳، ص ۱۸۶؛ منتهى الآمال (شیخ عباس قمى)، ج۲، ص ۳۲۴.
۲- کشف الغمه، ج۳، ص ۱۸۶.
۳- الارشاد، ص ۶۱۹.
۴- همان، ص ۶۲۱.
۵- همان، ص ۶۲۸.
۶- همان، ص ۶۲۹؛ منتهى الآمال، ج۲، ص ۳۴۷.
۷- منتهى الآمال، ج۲، ص ۳۴۷.
۸- همان، ص ۳۵۰ و بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج۵، ص ۱ و ص ۷.