- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
امام جعفر صادق (علیه السلام) پیشواى ششم شیعیان است. کنیه آن حضرت «ابو عبداللّه»، لقبش «صادق»، پدر ارجمندش امام محمد باقر (علیه السلام) و مادرش «ام فروه» است.
امام جعفر صادق (علیه السلام) در هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ هجرى در مدینه چشم به جهان گشود و در سن ۶۵ سالگى در سال ۱۴۸ هجرى دیده از جهان فرو بست و در قبرستان «بقیع» در کنار مرقد پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد.
خلفاى معاصر امام جعفر صادق (ع)
امام جعفر صادق (علیه السلام) در سال ۱۱۴ به امامت رسید. دوران امامت او مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال ۱۳۲ به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان که از این تاریخ آغاز گردید.
امام جعفر صادق (علیه السلام) از میان خلفاى اموى با افراد زیر معاصر بود:
۱. هشام بن عبدالملک (۱۰۵-۱۲۵ ه. ق).
۲. ولید بن یزید بن عبدالملک (۱۲۵-۱۲۶).
۳. یزید بن ولید بن عبدالملک (۱۲۶).
۴. ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (۷۰ روز از سال ۱۲۶).
۵. مروان بن محمد، مشهور به مروان حمار (۱۲۶-۱۳۲).
و از میان خلفاى عباسى نیز معاصر بود با:
۱. عبداللّٰه بن محمد، مشهور به سفاح (۱۳۲-۱۳۷).
۲. ابوجعفر، مشهور به منصور دوانیقى (۱۳۷-۱۵۸).
عظمت علمى امام جعفر صادق (علیه السلام)
در باب عظمت علمى امام جعفر صادق (علیه السلام) شواهد فراوانى وجود دارد و این معنا مورد قبول دانشمندان تشیع و تسنن است. فقها و دانشمندان بزرگ در برابر عظمت علمى آن حضرت سر تعظیم فرود مى آوردند و برترى علمى او را مى ستودند.
ابو حنیفه، پیشواى مشهور مذهب حنفى، مى گفت: من دانشمندتر از جعفر بن محمد ندیده ام.[۱] همچنین مى گفت: «زمانى که منصور دوانیقى، جعفر بن محمد را احضار کرده بود، مرا خواست و گفت: مردم شیفته جعفر بن محمد شده اند، براى محکوم ساختن او یک سرى مسائل مشکل را در نظر بگیر. من چهل مسئله مشکل آماده کردم. روزى منصور دوانیقی که در «حیره» بود، مرا احضار کرد.
وقتى وارد مجلس وى شدم، دیدم جعفر بن محمد در سمت راست او نشسته است. وقتى چشمم به او افتاد، آنچنان تحت تاثیر ابهت و عظمت او قرار گرفتم که چنین حالى از دیدن منصور به من دست نداد. سلام کردم و با اشاره منصور دوانیقی نشستم. منصور رو به وى کرد و گفت: این ابوحنیفه است. او پاسخ داد: بلى او را مى شناسم. سپس منصور رو به من کرده گفت:
اى ابوحنیفه! مسائل خود را با ابو عبداللّٰه (جعفر بن محمد) در میان بگذار. در این هنگام شروع به طرح مسائل کردم. هر مسئله اى مى پرسیدم، پاسخ مى داد: عقیده شما در این باره چنین و عقیده اهل مدینه چنان و عقیده ما چنین است. در برخى از مسائل با نظر ما موافق، و در برخى دیگر با اهل مدینه موافق و گاهى، با هر دو مخالف بود.
بدین ترتیب چهل مسئله را مطرح کردم و همه را پاسخ گفت. ابوحنیفه به اینجا که رسید با اشاره به امام صادق (علیه السلام) گفت: دانشمندترین مردم، آگاه ترین آن ها به اختلاف مردم در فتاوا و مسائل فقهى است.[۲]
سخنان مالک درباره امام جعفر صادق (ع)
«مالک بن انس»، پیشواى مذهب مالکى مى گفت: مدتى نزد جعفر بن محمد رفت و آمد مى کردم، او را همواره در یکى از سه حالت دیدم: یا نماز مى خواند یا روزه بود و یا قرآن تلاوت مى کرد و هرگز او را ندیدم که بدون وضو حدیث نقل کند.[۳] در علم و عبادت و پرهیزگارى، برتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و به قلب هیچ بشرى خطور نکرده است.[۴]
اظهار نظر شیخ مفید درباره امام جعفر صادق (ع)
شیخ «مفید» مى نویسد: به قدرى علوم از آن حضرت نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن همه جا پخش شده است و از هیچ یک از افراد خاندان او، به اندازه او علم و دانش نقل نشده است.[۵]
سخن ابن حجر هیتمی درباره امام جعفر صادق (ع)
ابن حجر هیتمى مى نویسد: به قدرى علوم از او نقل شده که زبان زد مردم گشته و آوازه آن، همه جا پخش شده است و بزرگترین پیشوایان (فقه و حدیث) مانند: یحیى بن سعید، ابن جریح، مالک، سفیان ثورى، سفیان بن عُیینه، ابوحنیفه، شعبه و ایوب سجستانى از او نقل روایت کرده اند.[۶]
سخن جاحظ درباره امام جعفر صادق (ع)
«ابو بحر جاحظ»، یکى از دانشمندان مشهور قرن سوم، می گوید: جعفر بن محمد کسى است که علم و دانش او جهان را پر کرده است و گفته مى شود که ابوحنیفه و همچنین سفیان ثورى از شاگردان اوست و شاگردى این دو تن در اثبات عظمت علمى او کافى است.[۷]
سخن سید امیر علی درباره امام جعفر صادق (ع)
«سید امیر على» با اشاره به فرقه هاى مذهبى و مکاتب فلسفى در دوران خلافت بنى امیه مى نویسد: فتاوا و آراى دینى تنها نزد سادات و شخصیت هاى فاطمى، رنگ فلسفى به خود گرفته بود. گسترش علم در آن زمان، روح بحث و جست وجو را برانگیخته بود و بحث ها و گفت و گوهاى فلسفى در همه اجتماعات رواج یافته بود.
شایسته ذکر است که رهبرى این حرکت فکرى را حوزه علمى اى که در مدینه شکوفا شده بود، به عهده داشت. این حوزه را نبیره على بن ابى طالب به نام امام جعفر که «صادق» لقب داشت، تاسیس کرده بود. او پژوهشگرى فعال و متفکرى بزرگ بود و با علوم آن عصر به خوبى آشنایى داشت و نخستین کسى بود که مدارس فلسفى اصلى را در اسلام تاسیس کرد.
در مجالس درس او، تنها کسانى که بعدها مذاهب فقهى را تاسیس کردند، شرکت نمى کردند، بلکه فلاسفه و طلاب فلسفه از مناطق دوردست در آن حاضر مى شدند. «حسن بصرى»، موسس مکتب فلسفى «بصره»، و «واصل بن عطا»، موسس مذهب معتزله، از شاگردان او بودند که از زلال چشمه دانش او سیراب مى شدند.[۸]
«ابن خلکان»، مورخ مشهور، مى نویسد: او یکى از امامان دوازده گانه در مذهب امامیه، و از بزرگان خاندان پیامبر (ص) است که به علت راستى و درستى گفتار، وى را صادق می خواندند.
فضل و بزرگوارى او مشهورتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. ابوموسى جابر بن حیان طرطوسى شاگرد او بود. جابر، کتابى شامل هزار ورق تالیف کرد که تعلیمات جعفر صادق (ع) را در بر داشت و حاوى پانصد رساله بود.[۹]
جمع بندی
از مطالبی که بیان شد این نتیجه حاصل می گردد که امام جعفر صادق (علیه السلام) امام ششم شیعیان به دلیل فرصتی که برای آن حضرت مهیا شده بود توانسته بود در مدینه منوره دانشگاهی برای آموزش و ترویج علوم مختلف اسلامی راه اندازی کند و شاگردانی زیادی تربیت نماید.
در این دانشگاه بزرگ، بزرگان اهل سنت نیز حضور داشتند و در جلسات درس آن حضرت شرکت می کردند. ابوحنیفه که یکی بزرگترین علمای اهل سنت است از شاگردان آن حضرت محسوب می گردد.
پی نوشت ها
[۱] . ذهبى، شمس الدین محمد، تذکره الحفاظ، ج ۱، ص ۱۶۶.
[۲] . مجلسى، بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۲۱۷؛ حیدر، اسد، الإمام الصادق و المذاهب الاربعه، ج ۴، ص ۳۳۵.
[۳] . ابن حجر عسقلانى، تهذیب التهذیب، ج ۱، ص ۸۸.
[۴] . حیدر، اسد، همان کتاب، ج ۱، ص ۵۳.
[۵] . الإرشاد، ص ۲۷۰.
[۶] . الصواعق المحرقه، ص ۲۰۱.
[۷] . حیدر، اسد، همان کتاب، ج ۱، ص ۵۵ (به نقل از رسائل جاحظ).
[۸] . مختصر تاریخ العرب، تعریب: عفیف البعلبکى، ص ۱۹۳.
[۹] . وفیات الاعیان، تحقیق: دکتر احسان عباس، ج ۱، ص ۳۲۷.
منبع
پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص ۳۶۱ -۳۶۴، مقدمه : سبحانی تبریزی، جعفر، قم، موسسه امام صادق (علیه السلام)، ۱۳۹۷ش.