- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
ابن ابی الحدید درباره این خطبه می گوید: این خطبه از حرف الف خالی است و بسیاری آن را نقل کرده و چنین آورده اند که امیر المؤمنین علی علیه السلام در کنار اصحابش نشسته بود، و یاران آن حضرت در مورد «خط» و «حروف» بحث می کردند، و به این نتیجه رسیدند که در میان حروف «الف» از همه بیشتر مورد استعمال قرار گرفته است، و صحبت کردن بدون بکارگیری آن بسیار مشکل و دشوار است، حضرت با شنیدن این صحبت ها بدون درنگ شروع به خطبه طولانی کرد که از نظرتان می گذرد:
«حَمِدْتُ مَنْ عَظُمَتْ مِنَّتُهُ، وَ سَبَغَتْ نِعْمَتُهُ، وَ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ، وَ تَمَّتْ کَلِمَتُهُ، وَ نَفَذَتْ مَشِیَّتُهُ وَ بَلَغَتْ حُجَّتُهُ، وَ عَدَلَتْ قَضِیَّتُهُ، حَمِدْتُ حَمْدَ مُقِرٍّ بِرُبُوبِیَّتِهِ، مُتَخَضِّعٍ لِعُبُودِیَّتِهِ، مُتَنَصِّلٍ مِنْ خَطیئَتِهِ، مُعْتَرِفٍ بِتَوْحیدِهِ، مُسْتَعیذٍ مِنْ وَعیدِهِ، موَمِّلٍ مِنْ رَبِّهِ مَغْفِرَهً تُنْجیهِ، یَوْمَ یُشْغَلُ عَنْ فَصیلَتِهِ وَ بَنیهِ، وَ نَسْتَعینُهُ، وَ نَسْتَرْشِدُهُ، وَ نوْمِنُ بِهِ، وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیْه، وَ شَهِدْتُ لَهُ بِضَمیرٍ مُخْلِصٍ مُوقِنٍ، وَ فَرَّدْتُهُ تَفْریدَ مُومِنٍ مُتْقِنٍ، وَ وَحَّدْتُهُ تَوْحیدَ عَبْدٍ مُذْعِنٍ لَیْسَ لَهُ شَریکٌ فى مُلْکِهِ، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىٌّ فى صُنْعِهِ، جَلَّ عَنْ مُشیرٍ وَ وَزیرٍ…؛
کسی را سپاس می گویم که احسان او عظیم و نعمتش کامل است. رحمت او بخشایش او بر خشمش پیشی گرفته و سخنش به پایان رسیده است. اراده اش نافذ و حکمش رساست. او را سپاس می گویم، سپاس کسی که به ربوبیت او اقرار می کند و با نهایت فروتنی او را می پرستد و از گناهان خود رهایی یافته است؛ سپاس کسی که به یگانگی او اقرار دارد و از تهدیدهای او به او پناه می برد و آمرزشی را از او امید دارد که در روزی که آدمی از عشیره و فرزندانش جدا می شود مایه نجات اوست. ما از او کمک می خواهیم و ارشاد و هدایت خود را از او می طلبیم و به او ایمان داریم و بر او توکل می کنیم. من خود به او گواهی می دهم، گواهی کسی که دارای اخلاص و یقین است و او را یگانه می دانم همچون اعتقاد کسی که اهل ایمان و باور است. توحید او از دیدگاه من همچون توحید از دیدگاه بنده ای است که باور کرده است او در فرمانروایی خود شریکی ندارد و در کار آفرینش یاوری برنگزیده است… .
فرازهایی از خطبه بدون نقطه امام علی (علیه السلام)
الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ. الواحدُ الاحدُ الأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ… الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ، المَلِکُ السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکِمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ الطّاهِرُ، المَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ، المَأمولُ کَرَمُهُ. عَلَّمَکُم کَلامَهُ، وَ أراکُم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ. وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَهَ، وَ رَسولَهُ المُکَرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ… أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً، وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم مُرداً وَ کُهولاً… اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلکُ وَ کَمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلُّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلمٍ عِلمُهُ؛
سپاس خدای را که در خورِ حمد و مورد ستایش است. استوارترین و زیباترین سپاس از آنِ اوست. مبارک ترین و بالاترین حمد به او اختصاص دارد و پاک ترین و والاترین و گرامی ترین و بهترین ستایش برای اوست. همان که که یگانه و یکتا و بی نیاز است؛ نه پدری دارد و نه فرزندی… آگاه باشید که اول بودن اختصاص به او دارد و اوست که همانندی ندارد و هیچ کس مانع حکم و فرمان او نیست. هیچ معبودی جز او نیست. او فرمانروا و سلامتی بخش و صورتگر و بسیار دانا و حکمران و پُرمهر است؛ پاک است و پاکی بخش. فرمانش پسندیده و حَرَمش آباد و فضلش آرزوی همگان است. کلامش را به شما آموخته و نشانه هایش را به شما نمایانده و احکامش را برای شما فراهم ساخته و حلال خود را حلال و حرامش را حرام نموده است. بار رسالت را بر دوش محمد (ص) گذاشت؛ همان پیامبری که او را گرامی داشته و به او سیادت و بزرگواری بخشیده و به راه صواب رهنمون شده و پاک و پاکیزه اش ساخته است… همان که در میان فرزندان آدم پاک ترین آن ها به شمار می رود. ستاره اش از همه پرفروغ تر و پایداری اش از همه فزون تر و شاخه اش از همه شاداب تر و به عهد و پیمانش از همه وفادارتر و از پیر و جوانشان گرامی تر است… خداوندا؛ حمد و سپاس همیشگی از آنِ توست و فرمانروایی مطلق به تو اختصاص دارد. هیچ معبودی جز او نیست. بردباری او از هر بردباری گسترده تر است. حکم و فرمانش پشتوانه محکم هر فرمانی است و علم و دانشش هر دانشی را از اوج خود به زیر کشانده است.
پی نوشت ها
۱.شیخ محمد باقر محمودی، نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج۱: ۸۷؛ ج۱: ۱۰۰٫
۲. صابری یزدی. هزار حدیث در فضایل امام علی (ع): ۷۱، ۷۳٫