- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
حال، براى روشن شدن بهتر معناى آیه شریفه، به بررسى شأن نزولها و یکایک واژگان آیه مىپردازیم.
۱- تفسیر على بن ابراهیم:
(فانه کان سبب نزولها أنّ النساءکن یخرجن الى المسجد و یصلّین خلف رسول اللّه(صلی الله علیه و آله و سلم) و اذا کان باللیل خرجن الى صلاه المغرب و العشاء الآخر و الغداه یقعد الشباب لهن فى طریقهن فیؤذونهن و یتعرّضون لهن فأنزل اللّه: یا ایها النبی… و کان اللّه غفوراً رحیما.)۱۸
سبب نزول آیه این بود که: زنان براى گزاردن نماز، پشت سر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از منزل خارج مىشدند و شب هنگام که براى گزاردن نماز مغرب و عشاء و صبح، به سوى مسجد روان مىشدند، جوانان بر سر راه آنان مىنشستند و به آزار و اذیت زنان نمازگزار مىپرداختند. در این هنگام ا ین آیه شریفه را نازل فرمود.
۲- تفسیر روحالمعانى:
(روى عن غیر واحد انّه کانت الحرّه و الأمه تخرجان لیلاً لقضاء الحاجه فى الغیطان و بین النخل من غیر امتیاز بین الحرائر و الاماء و کان فى المدینه، فسّاق یتعرضون للاماء و ربما تعرضوا للحرائر. فاذا قیل لهم، یقولون حسبنا هن اماءً فامرت الحرائر یخالفن الاماء بالزّى و التستر، لیحتشمن و یهبتن فلا یطمع فیهن.)۱۹
از کسان بسیار نقل شده که زنان آزاد و کنیز، شباهنگام براى دستشویى به گودالها و بین درختان خرما مىرفتند و فرقى بین زنان آزاد و کنیز نبود. در مدینه فاسقانى بودند که به آزار و اذیت کنیزکان مىپرداختند و چه بسا زنان آزاد را نیز آزار مىدادند.
هنگامى که به آنان گفته شد: [این زن آزاد بوده و چرا با او به ناشایست برخورد کردهاید] مىگفتند: گمان کردیم که کنیز است. از این روى به زنان آزاد دستور داده شد: پوشش و شکل لباس خود را تغییر دهند که از کنیزکان بازشناخته شوند و با حشمت و ابهت جلوه کنند، تا کسى بر آنان طمع نورزد.
۳- تفسیر الدر المنثور:
(زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شباهنگام براى برآوردن نیازهاى خود از منزل خارج مىشدند، گروهى از منافقان به آزار و اذیت آنان مىپرداختند. به منافقان اعتراض شد، آنان جواب دادند: ما تنها متعرّض کنیزکان مىشویم. آن گاه این آیه نازل شد.)۲۰
چند نکته:
۱- این شأن نزولها، ناسازگارى با یکدیگر ندارند. زنان، هم براى گزاردن نماز در مسجد از منزل بیرون مىرفتهاند و هم براى کارها و برآوردن نیازهاى دیگر.
۲- از شأن نزولها به دست مىآید، آیه شریفه زنان را از بیرون رفتن از منزل باز نداشته است؛ حتى زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمان: (قرن فى بیوتکن) را داشتهاند، براى نیازها از منزل بیرون مىرفتهاند.
هیچ کس زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر زنان مؤمن را از این که نماز جماعت چون مستحب است، باز نداشته؛ بلکه به خاطر رفتار ناشایست بى بند و باران و آزار و اذیت نمازگزاران، راه سومى را ارائه داده است که همانا بیرون رفتن با چادر باشد.
۳- کنیزان از پوشیدن چادر و پوشاندن سر با مقنعه، بخشوده شدهاند؛ حتى در حال گزاردن نماز که عبادت فردى است.
چون در شأن نزول دوم آمده بود: زنان آزاد و کنیزکان یک گونه لباس بر تن داشتهاند، به دست مىآید زنان تا آن زمان با سرهاى برهنه و باز و با همان پوشش مرسوم زمان خود، از منزل بیرون مىرفتهاند.
۴- پوشیدن چادر، یک تکلیف و یک تحمیل نبوده، بلکه براى شناخته شدن شخصیت زن بوده و نمایانگر آزادى و پاکدامنى او و نشان امتیاز و آزادگى.
حال مناست است واژگان اصلى آیه شرح داده شود:
جلباب
براى جلباب معناها و نمونههاى گوناگون در کتابهاى لغت و تفسیر ذکر شده است.
در روحالمعانى چند معنى براى جلباب آورده شده است:
۱- آنچه از بالا تا به پایین بپوشاند، مانند چادر.
۲- مقنعه.
۳- ملحفه.
۴- هر لباسى که زن آن را روى لباسهایش بپوشد، مانند روپوش و…
۵- هر آنچه با آن پوشش انجام بگیرد، چه عبا باشد و چه غیر آن.
۶- لباسى گشادتر از سرپوش و کوچکتر از رداء.۲۱
تفسیر مجمعالبیان: (الجلباب: خمار المرأه الذى یغطّى رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجه.)۲۲
جلباب، ردایى که سر و روى زن را مىپوشاند، وقتى که براى کارى از منزل خارج مىشود.
المیزان: (هو ثوب تشتمل به المرأه فیغطّى جمیع بدنها، او الخمار الذى تغطّى به رأسها و وجهها.)۲۳
لباسى که تمامى بدن زن را در بر مىگیرد و مىپوشاند، یا سرپوشى که با آن، سر و روى را مىپوشاند.
التفسیر الکاشف: (و فى معناه اقوال: منها انّه رداء یغطّى المرأه من رأسها الى قدمیها و منها انّه الخمار الذى یغطّى رأسها و وجهها.)۲۴
در معناى جلباب اقوالى است، از جمله:
۱- ردایى که از سر تا پاى زن را بپوشاند.
۲-سرپوشى که سر و روى زن را بپوشاند.
قاموس قرآن: (جلابیب) جمع جلباب و در معناى آن اختلاف است:
راغب، آن را پیراهن و روسرى گفته(قمیص و خمار)
مجمعالبیان در لغت فرموده: روسرى زن که وقت خارج شدن از منزل، سر و صورتش را با آن مىپوشاند.
صحاح، آن را ملحفه(چادر مانند) گفته.
ابن اثیر، در نهایه آن را چادر و رداء معنى کرده و مىگوید: گفته شده. مانند چارقد و مانند ملحف است.
در قاموس آمده: پیراهن و لباس گشاد، کوچکتر از ملحفه، یا چیزى است مثل ملحفه که زن لباس خود را با آن مىپوشاند.
در نهجالبلاغه، حضرت مىفرماید:
(سترنى عَنْکُم جِلبابُ الدین.)
و مىفرماید:
(مَنْ أَحبَّنا اهل البیت فلیستعدَّ للفقر جلباباً.)
هر که ما اهل بیت را دوست دارد، براى فقر لباسى آماده کند.
و نیز، به بعضى از کارگزارانش مىنویسد:
(فالبس لهم جلباباً من اللین.)
براى مردم لباسى از نرمى بپوش.
با این قرائن و آنچه از نهایه و صحاح و قاموس نقل شده مىشود گفت: جلباب ملحفه و لباس بالایى و چادر مانند است، نه فقط روسرى و خمار.۲۵
از لغت نامهها و تفسیرهاى قرآن استفاده مىشود: براى جِلباب، دو معنى یاد شده است که براى روشن شدن زوایاى بحث، نگاهى مىافکنیم به روایاتى که واژه جلباب در آنها آمده است.
در بحارالأنوار، ۶۰ بار جلباب، جلباباً، جلبابها، جلبابک و… به کار رفته است که ۲۳ بار جلباب و ۳۰ بار جلباباً. در مجموع، از این واژه، دو معنى اراده شده است:
۱- پرده:
(قال سلمان فکأنها البسنا جلباب المذله.)۲۶
(سترنى عنکم جلباب الدین.)۲۷
(جلباب اللیل.)۲۸
(من القى جلباب الحیاء عن وجهه فلا غیبه له.)۲۹
(البخل جلباب المسکنه.)۳۰
روایتهایى که واژه (جلباباً) در آنها آمده، بیشتر این گونه اند: (فلیتخذ للفقر جلباباً)، یا (للفاقه جلباباً) که در تمامى موردها، مىتوان جلباب را به معناى پرده گرفت: پرده فقر، پرده ذلت، پرده شب، پرده حیاء. پرده هم، تمامى بدن را مىپوشاند. با این معنى براى (جلباب) روایتها جایگاه خود را از لحاظ معنى، خوب پیدا مىکنند.
۲- روایاتى نیز وجود دارد که (جلباب) بىگمان در آنها به معناى لباس سرتاسرى نیست؛ در مَثَل راوى مىگوید به حضرت امام صادق(علیه السلام) وارد شدم و از نزد همسران خود پیش ما آمد (و لیس علیه جلباب). ۳۱
روشن است که در اینجا، مراد لباس سرتاسرى و چادر نبوده، بلکه شاید مراد عبا باشد و دشداشه(پیراهن عربى).
در روایت دیگرى آمده که حضرت صادق(علیه السلام) در وصف عذاب گروهى فرمود:
(لیقطع لهنّ جلباب من نار و درع من نار.)۳۲
به قرینه درع، (جلباب) نمىتواند لباس سرتاسرى باشد وگرنه واژه (درع) بىفایده مىشد. نکته شایان توجه این که روایاتى که در آنها (جلباب) به معناى پرده و لباس سرتاسرى است، به طور معمول، از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و على(علیه السلام) روایت شده؛ ولى روایاتى که در آنها (جلباب)، به معناى دشداشه، یا لباس کوتاه است، از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است.
بنابراین مىتوان گفت: مراد از (جلباب) در آیه شریفه، چادر و لباس سرتاسرى است؛ ولى در زمانهاى بعدى، به لباس گشادى که بیشتر بدن را در خود مىگیرد و مىپوشاند نیز، جلباب مىگفتهاند و کمکم به هر دو معنى گسترش یافته است.
ادامه دارد…