- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
علی بن حسین بن موسی (۳۵۵-۴۳۶ق)، معروف به سیدِ مرتضی، شریف مرتضی و علم الهدی، فقیه و متکلم امامی و از شخصیتهای پرنفوذ اجتماعی شیعی. سید مرتضی مانند پدر و همچنین برادرش سید رضی، مدتی نقیب طالبیان بود و در بغداد زندگی میکرد و خلفای عباسی و حاکمان آل بویه به وی احترام میگذاشتند. وی همچنین مدتی امیر الحاج و نیز عهدهدار دیوان مظالم بود.[۱]
سید مرتضی مانند استادش شیخ مفید گرایشهای عقلانی داشت و به علم کلام علاقهمند بود و مهمترین دستاوردهای فکری او نیز در همین زمینه است. او در فقه نیز گرایش عقلانی داشت و کتابی در اصول فقه نوشت که آن را نخستین کتاب جامع و مستقل اصول فقه شیعه برشمردهاند. مشهورترین شاگرد سید مرتضی،شیخ طوسی است. سید مرتضی همچنین ادیبی ممتاز بود و در علوم تفسیر قرآن نیز آثاری نگاشت.
علی بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن امام موسی کاظم(ع)، در سال ۳۵۵ق در بغداد به دنیا آمد. کنیهاش ابوالقاسم و مشهور به سید مرتضی بود.[۲] پدرش، حسین بن موسى علوى، از علمای سرشناس شیعه بود و به دستگاه خلافت و حاکمان آل بویه نزدیک بود و نقیب علویان، رئیس دیوان مظالم و امیر حج بود.[۳]
مادر سید مرتضی، فاطمه دختر حسن (یا حسین) بن احمد بن حسن بن علی بن عمر الاشرف بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب(ع) (متوفای ۳۸۵ق) بود.[۴]
لقبها:
سید مرتضی القاب متعدد و مشهوری دارد. از آنجا که نسب او، هم از سوی پدر و هم از سوی مادر حسینی است، به او «شریف» میگویند. همچنین او به «علمالهدی» معروف است. بنابر گزارشی، یکی از بزرگان معاصر سید مرتضی امام علی(ع) را در خواب دید که سید مرتضی را با لقب علم الهدی خواند و آن شخص او را به این لقب خطاب کرد.[۵] از دیگر القاب او ذُوالمَجدَین است که به دستور بهاءالدوله بویهای به او داده شد.[۶] او را همچنین ابوالثمانین و ذوالثمانین خواندهاند؛ زیرا هشتاد کتاب نوشت، مالک هشتاد روستا بود و هشتاد سال و هشت ماه زندگی کرد.[۷]
وفات:
سید مرتضی در سال ۴۳۶ق درگذشت. پسرش بر او نماز خواند و در خانه خودش در محله کرخ بغداد دفن شد.[۸]
درباره محل دفن سید مرتضی اختلاف نظرهایی وجود دارد؛ بنابر گزارشهایی پیکر او را بعدا از بغداد به کربلا منتقل و نزدیک قبر مطهر امام حسین(ع) دفن کردند[۹] افزون بر آن، در کاظمین نیز قبرهایی منسوب به سید رضی و سید مرتضی در نزدیکی حرم کاظمین(ع) وجود دارد.[۱۰]
تحصیلات، استادان و شاگردان
سید مرتضی به همراه برادرش شریف رضی، در کودکی لغت و مبادی را نزد شاعر ادیب، ابن نباته سعدی آموخت، و فقه و اصول را نزد شیخ مفید. سید مرتضی در شعر و ادب شاگرد ابوعبیدالله مرزبانی بود و در کتاب امالی، روایات بسیاری را از او نقل میکند.[۱۱]
از دیگر اساتید و مشایخ او میتوان به نامهای زیر اشاره کرد:[۱۲]
۱. حسین بن علی بن بابویه، برادر شیخ صدوق.
۲. سهل بن أحمد دیباجی
۳. أبوالحسن أحمد بن محمد بن عمران معروف به ابن جندی بغدادی
۴. أبوالحسن أو (أبوالحسین) علی بن محمد کاتب
۵. أحمد بن محمد بن عمران کاتب
شاگردان
سید مرتضی در زمان حیاتش شهرت زیادی داشت و گفتهاند مجالس درس پر رونقی داشته است و برخی از مشاهیر دوران مانند ابوالعلاء معری و ابو اسحاق صابی و عثمان بن جنی به مجالس درسش میرفتند.[۱۳] بنابر برخی روایات وی خانهای بزرگ داشت که آن را مدرسه کرده بود و طلاب فقه، کلام، تفسیر، لغت، شعر و دیگر علوم مانند علم فلک و حساب در آن به تحصیل مشغول بودند.[۱۴] برخی از شاگردان سید مرتضی از این قرارند:[۱۵]
۱. شیخ الطائفه أبوجعفر محمد بن حسن طوسی
۲. أبویعلی سلار (سالار) بن عبدالعزیز دیلمی
۳. أبوالصلاح تقی الدین بن نجم حلبی
۴. قاضی أبوالقاسم عبدالعزیز بن براج
۵. أبوالفتح محمد بن علی کراجکی
۶. عمادالدین ذوالفقار محمد بن معبد حسنی
۷. أبوعبدالله جعفر بن محمد دوریستی
۸. أبوالحسن سلیمان بن حسن صهرشتی
۹. أبوالحسن محمد بن محمد بصروی
۱۰. أبوعبدالله بن تبان تبانی
۱۱. شیخ أحمد بن حسن نیسابوری
۱۲. أبوالحسین حاجب
۱۳. نجیب الدین أبومحمد حسن بن محمد موسوی
۱۴. قاضی عزالدین عبدالعزیز بن کامل طرابلسی
۱۵. قاضی أبوالقاسم علی بن محسن تنوخی
۱۶. مفید الثانی أبومحمد عبدالرحمن بن أحمد بن حسین
۱۷. فقیه تقی بن ابی طاهر هادی نقیب رازی
۱۸. محمد بن علی حلوانی
۱۹. سید أبویعلی محمد بن حمزه علوی
۲۰. فقیه أبوالفرج یعقوب بن إبراهیم بیهقی
حیات اجتماعی و سیاسی
سید مرتضی رابطه نزدیکی با سلاطین آل بویه و خلفای عباسی داشت. او در اشعارش خلیفه القائم و برخی از دیگر از خلفای عباسی را مدح گفته است.[۱۶] شریف مرتضی از سال ۴۰۶ق از سوی سلطان آل بویه و خلیفه عباسی، نقیب علویان، امیر حاج و رئیس دیوان مظالم شد؛ مناصبی که پیش از او پدر و برادرش شریف رضی بر عهده داشتند.[۱۷]
همکاری با سلاطین در اندیشه سیاسی سید مرتضی
سید مرتضی در رسالهای با عنوان «فی العمل مع السلطان» به پرسشی از مشروعیت همکاری با دستگاه حکومت پاسخ میدهد.[۱۸] همکاری با حاکم عادل که همان امام معصوم است جای بحثی ندارد و مسئله اصلی که برای فقهای شیعه و از جمله سید مرتضی مطرح بوده این است که ایا همکاری با سلطان ستمگر در عصر غیبت امام و پذیرش مسئولیت در چنین حکومتی صحیح؟ به نظر سید مرتضی همکاری با حاکم ستمگر در صورتی که این همکاری فایدههای عقلی و شرعی داشته باشد یعنی فرد بتواند در مسئولیت خود رفع ظلم و اقامه عدل کند یا حدود الهی را اجرا کند صحیح است.[۱۹]
برخی نویسندگان شیعه همکاری سید مرتضی با حکومت عباسیان و آل بویه را بر اساس همین مبنا تبیین میکنند و نزدیکی او به خلفا و ستایش آنها را در راستای هدف او برای ماندن در دستگاه حکومتی و خدمت به جامعه شیعی ارزیابی کردهاند.[۲۰]
اندیشه و آثار
سید مرتضی از بزرگترین علمای شیعه امامی بود و در بسیاری از علوم عصر خویش چون کلام، فقه، اصول، تفسیر، فلسفه، فلک و انواع علوم ادبی به نگارش اثاری دست زد.[۲۱][۲۲] مسئله محوری دراندیشه سید مرتضی پیروی او از مکتب عقل گرایی است که در جنبههای مختلف اندیشه کلامی و فقهی او تاثیر گذاشته و اندیشههای او را به افکار استادش شیخ مفید نزدیک کرده است.
عقل گرایی و اندیشه کلامی
سید مرتضی متفکری عقلگرا بود. از دیدگاه سید مرتضی جستجوی عقلانی و استدلالی در مباحث مرتبط به خداشناسی واجب است چرا که شناخت خدا بدیهی نیست و در شناخت خدا نمیتوان به شنیدهها و دلیل سمعی(روایات و متون دینی) استناد کرد چرا که حجیت متون دینی خود حاصل اعتقاد به وجود خداوند و شناخت اوست. به عقیده سید مرتضی اعتقاد به خداوند تنها بر مبنای تقلید و پذیرش سخن دیگری بدون هیچ حجت و استدلالی قابل قبول نیست.[۲۳]
سید مرتضی بر حجیت عقل در عرصه عقاید و مباحث کلامی تأکید داشته و هر چیزی را که مخالف عقل باشد باطل میشمرد. از این رو وی در هنگام تعارض روایات با عقل، جانب عقل را میگرفت و معتقد بود همه روایات وارد شده در متون صحیح نیستند. برای نمونه او روایاتی که مستلزم قول به تشبیه و جبر و رویت خداوند و قدیم بودن صفات اوست و نیز روایاتی را که برخی خرافات مانند ملک بودن رعد و برق را تأیید میکنند، نمیپذیرفت و به تاویل آیاتی که با اصول عقلی ناسازگار به نظر میرسند میپرداخت.[۲۴]
سید مرتضی و معتزله: اندیشههای سید مرتضی از نظر رویکرد عقلگرایانه، به معتزله نزدیک بود، چنان که برخی از اهل سنت او را از معتزله به حساب آوردهاند. در عصر زندگی سید مرتضی معتزله در بغداد که محل زندگی سید بود رواج زیادی داشت و سید مرتضی از این شرایط تاثیر پذیرفت.[۲۵] با این حال او در مقام متفکری شیعی در برخی از مبانی فکری با معتزله مخالفت داشت و در کتاب الشافی به نقد اندیشه قاضی عبدالجبار معتزلی پرداخت و در عقایدی مانند امامت، عصمت پیامبران، منزله بین منزلتین و اراده الهی با معتزله هم رای نبود.[۲۶]
در موضوعات کلامی نیز نقل و روایات دینی کاملا بیاستفاده نیست و در کنار عقایدی که تنها از طریق عقل به دست میاید، برخی از باورهای کلامی هم از طریق نقل و هم از طریق عقل قابل دریافت است مانند امامت و در پارهای از اندیشههای کلامی نیز نقل تنها دلیل است. برای نمونه از نظر سید مرتضی جاودانه بودن ثواب و عقاب از راه عقل اثبات پذیر نیست و مرجع این اعتقاد تنها نقل است.[۲۷]
آثار کلامی:
آثار کلامی سید مرتضی از مهمترین تألیفات اوست:
۱. الشافی فی الامامه که در نقد کتاب المغنی قاضی عبدالجبار در موضوع امامت
۲. تنزیه الانبیاء| کتابی است در جهت اثبات عصمت مطلقه پیامبران
۳. المخلص فی اصول الدین
۴. الفصول المختاره بدنبال اثبات عقاید شیعه با بیانى استدلالى و با استناد به عقل، قرآن و روایات اهل بیت (ع)است.
۵. الذخیره فی علم الکلام
۶. الموضح عن جهه اعجاز القرآن
۷. جمل العلم و العمل که دارای مباحث اعتقادی و فقهی است
۸. المقنع فی الغیبه درباره امام زمان و مسئله غیبت.
اندیشه فقهی
سید مرتضی در عرصه اندیشه فقهی نیز رویکردی عقلگرایانه داشت و به حجیت عقل در کشف احکام – در صورت نبود قراین نقلی- باور داشت. او همچنین یکی از پیشگامان روش اجتهادی در فقه شیعه است.[۲۸] در استنباط احکام از ادله اصول لفظیه و عقلیه استفاده میکرد و با محدّثین و اخباریان موافق نبود.[۲۹] او در برخی مسایل فقهی که به گفته او با استناد به اصول عقلی قابل دریافت بود، استناد به دلایل سمعی را لازم نمیدانست با این حال به جواز استفاده از نقل در حیطه فروع دین اعتقاد داشت و اثبات برخی از احکام و حتی عقاید را تنها از طریق نقل ممکن میدانست. برای نمونه به اعتقاد او امر به معروف و نهی از منکر وجوب شرعی دارد و نه عقلی.[۳۰]
عدم حجیت خبر واحد:
سید مرتضی مانند استادش شیخ مفید حجیت خبر واحد را نمیپذیرفت. به عقیده او استناد به خبر واحد نه تنها در موضوعات اعتقادی[۳۱] بلکه در فقه نیز جایز نیست.[۳۲] به نظر او عدالت راوی، در حجیت خبر واحد شرط است و یکی از شروط عدالت این است که راوی جزء فرقههای انحرافی شیعه نباشد؛ در حالی که بسیاری از روایات فقهی را این گروه از راویان (از جمله راویان واقفی یا غالی) نقل کردهاند، از این رو شرایط اعتماد به خبر واحد برآورده نمیشود.[۳۳] پژوهشگران معتقدند انکار حجیت خبر واحد، سید مرتضی را به استناد بیش از اندازه به اجماع برای دریافت احکام فقهی واداشته است.[۳۴]
از آثار فقهی سید مرتضی کتاب الانتصار شامل احکامی است که اختصاص به شیعه دارد. این اثر از نخستین نمونههای کتب فقهی است که به مسایل مورد اختلاف شیعه و اهل سنت میپردازد. دیگر اثر مهم فقهی سید مرتضی، کتاب الناصریات است. سید مرتضی این کتاب را در شرح نظریات فقهی جدّ خود حسن اطروش نگاشته است. بخش دیگری از آرای فقهی سید مرتضی، در رسالاتی بیان شده که او در پاسخ به نامهها و پرسشها نگاشته است.[۳۵]
سید مرتضی تألیفاتی در علم اصول فقه نیز داشته که مهمترین آنها الذریعه الی اصول الشریعه است. این اثر نخستین کتاب مفصل و جامع شیعیان در علم اصول است.[۳۶] سید مرتضی در این کتاب نظرات اهل سنت را بیان و درباره آنها داوری کرده و نظر خود را طرح کرده است. از این رو این کتاب را سرآغاز شکلگیری علم اصول شیعه و استقلال آن از علم اصول اهل سنت به شمار آوردهاند.[۳۷]
تفسیر قرآن
سید مرتضی رسالات و کتابهایی در موضوع مرتبط با علوم قرآن دارد؛ مانند کتابی که درباره اعجاز قران با عنوان الموضح عن وجه اعجاز القرآن نگاشته است. افزون بر آن مباحث متعددی در تفسیر قرآن کریم از سید مرتضی به صورت پراکنده در آثار گوناگون او به جای مانده است. افزون بر رسالات کوتاه سید مرتضی در تفسیر برخی آیات قرآن، بخش عمدهای از تفسیرهای او در کتاب الامالی جمعآوری شده است که در آن حدود ۱۴۰ آیه قرآن را شرح و تفسیر کرده است. او همچنین در کتاب تنزیه الانبیاء به تفسیر آیات قرآن در باب انبیای الهی میپردازد.[۳۸] در سایر آثار سید مرتضی از جمله آثار کلامی او مانند الشافی نیز برخی آیات مورد بررسی قرار گرفته است.[۳۹]
سید مرتضی در تفسیر قرآن نیز روشی عقلگرایانه دارد و بر اساس اصول عقلی به تاویل آیاتی میپردازد که در ظاهر با اصول عقلانی تعارض دارند.[۴۰] وی همچنین در تفسیر قرآن رویکردی کلامی دارد و بیشتر به تفسیر آیات اعتقادی پرداخته و تفسیر آیات در آثارش با هدف تقویت اندیشههای کلامی شیعه صورت میگیرد.[۴۱] ویژگی دیگر تفسیر سید مرتضی، رویکرد ادبی و زبانشناختی او و رجوع به قالبهای زبان و بیان عربی و نیز مباحث گسترده لغت شناسانه برای فهم معانی قرآنی است.[۴۲]
آثار ادبی
سید مرتضی ادیبی ممتاز و سرشناس بود.[۴۳] از سید مرتضی آثار ادبی متعددی به جای مانده است. از جمله شعرهای او در شش جلد است. او همچنین کتاب مشهوری با عنوان «الدرر و الغرر» شامل مباحث ادبی و واژهشناختی و نحوی داشته است.[۴۴] افزون بر آن سید مرتضی رسالاتی در نقد آثار ادبی پیش از خود نگاشته است.[۴۵]
پی نوشت:
- تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج۲، صص۱۲۰-۱۲۱.
- تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج۲، ص۱۲۰-۱۲۱.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۸۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۹.
- المحامی رشید الصفار، ترجمه الشریف المرتضی، در: شریف مرتضی، ۱۴۱۵ق، صص۱۱-۱۲.
- خوانساری، روضات الجنات، ج ۴، ص ۲۹۵.
- ابن جوزی، المنتظم، ج ۱۵، ص ۵۴.
- خوانساری، روضات الجنات، ج ۴، ص ۲۹۶.
- نجاشی، رجال، ص۲۷۱.
- امین، اعیان الشیعه، ج۸، ۲۱۳.
- نک:بحرالعلوم و خامهیار، زیارتگاههای عراق، ج ۱، ص ۳۲۴-۳۲۵.
- تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج۲، صص۱۲۰-۱۲۱.
- المحامی رشید الصفار، ترجمه الشریف المرتضی، فی: شریف مرتضی، ۱۴۱۵ه.ق.، ص۲۴.
- اسعدی، سید مرتضی، ۵۲-۵۳.
- المحامی رشید الصفار، ترجمه الشریف المرتضی، فی: شریف مرتضی، ۱۴۱۵ه.ق.، ص۲۲.
- المحامی رشید الصفار، ترجمه الشریف المرتضی، فی: شریف مرتضی، ۱۴۱۵ه.ق، صص۴۷-۴۸.
- نصر، تحلیل فقهی رابطه سلطان و علمای دین از دیدگاه علم الهدی، ص۱۷۲-۱۷۳.
- ابن جوزی، المنتظم، ج ۱۵، ص ۱۱۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۹، ص ۲۶۳.
- نک: شفیعی، رساله فی العمل مع السلطان.
- علیخانی و همکاران، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، ج۲ ، ص۱۵۴-۱۵۵ ، ۱۶۰-۱۶۱.
- نصر، تحلیل فقهی رابطه سلطان و علمای دین از دیدگاه علم الهدی، ص۱۷۳.
- الطوسی، الفهرست، ص۹۹.
- نجاشی، رجال، ص۲۷۰.
- اسعدی، سید مرتضی٬(ص) .
- نیاسر، معارف و شاهرودی، عقل و نقل در دیدگاه سید مرتضی، ص۷۶ و ۸۱- ۸۲ ، .
- نیاسر، معارف و شاهرودی، عقل و نقل در دیدگاه سید مرتضی، ص۷۵.
- اسعدی، سید مرتضی، ص۹۱-۹۴.
- برنجکار و هاشمی، عقل گرایی در مدرسه امامیه بغداد و معتزله، ص۷۰-۷۱.
- اسعدی، سید مرتضی، ص ۵۰ و ۹۰.
- گرجی، تاریخ فقه و فقها، صص ۱۴۹-۱۴۸.
- نیاسر، معارف و شاهرودی، عقل و نقل در دیدگاه سید مرتضی، ص ۸۴-۸۷.
- جبرئیلی، سیر تطور کلام شیعه، ص ۱۰۰.
- جعفری، مقایسهای میان دو مکتب فکری شیعه در قم و بغداد، ص۲۲-۲۳.
- ضمیری، دانشنامه اصولیان شیعه، ص ۱۵۲.
- ضمیری، دانشنامه اصولیان شیعه، ۱۵۲-۱۵۳.
- نک: گرجی، تاریخ فقه و فقها، ص ۱۶۵-۱۶۸.
- ضمیری، دانشنامه اصولیان شیعه، ص۱۲۰.
- گرجی، تاریخ فقه و فقها، ص۱۷۳ .
- قربانی زرین، مبانی ادبی-کلامی سید مرتضی در تفسیر قرآن کریم، ص ۱۹.
- شکرانی، مقدمهای بر مباحث تفسیری سید مرتضی، ص۵۱ -۵۲.
- شکرانی، مقدمهای بر مباحث تفسیری سید مرتضی، ص ۵۸.
- شکرانی، مقدمهای بر مباحث تفسیری سید مرتضی، ص ۵۷؛ قربانی زرین، مبانی ادبی-کلامی سید مرتضی در قرآن کریم، ص ۲۲.
- قربانی زرین، مبانی ادبی-کلامی سید مرتضی در قرآن کریم، ص ۲۰-۲۲.
- ابن جوزی، المنتظم، ج ۱۵، ص ۲۹۴.
- امین، اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۲۱۳.
- نک: محدثی، شخصیت ادبی سید مرتضی، ص ۶۱-۶۳.
فهرست منابع:
- ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر -دار بیروت، ۱۳۸۵ق.
- ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، تحقیق محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ط الأولی، ۱۴۱۲
- اسعدی، علیرضا، سید مرتضی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۱
- الذهبی، شمس الدین محمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، ط الثانیه، ۱۴۱۳
- الشریف المرتضی، علی بن حسین موسوی، الانتصار فی انفرادات الامامیه، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۵ق.
- بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، قم: مرکز النشر مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۶۲ش.
- برنجکار، رضا و هاشمی، ریحانه، عقل گرایی در مدرسه امامیه بغداد و معتزله، مجله فلسفه دین، بهار ۱۳۹۳
- تهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ج۲، قم: اسماعیلیان، بیتا.
- جعفری، سیدمحمدمهدی، سیدرضی، تهران: طرح نو، ۱۳۷۵ش.
- خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، تحقیق اسدالله اسماعیلیان، قم، اسماعیلیان،
- شفیعی، محمود، رساله فی العمل مع السلطان، فصلنامه علوم سیاسی، شماره ۱۴ ، تابستان ۱۳۸۰
- شکرانی، رضا، مقدمهای بر مباحث تفسیری سید مرتضی، مجله کیهان اندیشیه، شماره۵۹ ، فروردین و اردیبهشت ۷۴
- شیخ طوسی، الفهرست. محقق/مصحح: سید محمد صادق آل بحر العلوم، نجف: المکتبه الرضویه، بیتا.