- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
ولادت
دانشمند بزرگ، فقیه، اصولی، محدث و نابغه قرن سیزدهم هجری قمری، سید علی طباطبایی در ربیع الاول ۱۱۶۱ هـ . ق. در شهر کاظمین دیده به جهان گشود.[۱]
وی فرزند محمد علی، فرزند ابوالمعالی صغیر، و او فرزند ابوالمعالی کبیر، و از تبار سادات حسنی، معروف به طباطبایی میباشد که در قرن دوازدهم هجری قمری از اصفهان به کربلا آمد و همان جا ماندگار و منشأ خیر و برکت برای جهان اسلام شد.[۲]
مادرش، خواهر وحید بهبهانی و همسرش نیز دختر ایشان است. از این رو، سید علی طباطبایی (ره) هم خواهرزاده وحید بهبهانی است و هم داماد او.
جدّ مادری او به علاّمه مجلسی اول (متوفا: ۱۰۷ هـ . ق) میرسد؛ زیرا مادر ایشان، خواهروحید بهبهانی است و مادر وحید بهبهانی، دختر نورالدین، پسر ملاّصالح مازندرانی است و مادر نورالدین، آمنه بیگم دختر ملّا محمّد تقی، پسر مقصود علی اصفهانی معروف به مجلسی اول، پدر علاّمه مجلسی معروف به صاحب بحار الانوار میباشد.[۳]
کودکی
از دوران کودکی سید علی در کتابهای تاریخی و رجال مطلبی وجود ندارد، ولی آنچه مسلّم است این است که وی در خانوادهای عالم، ادیب، متقی، روحانی، پر از مهر و محبت و با معنویت و در دامن بزرگانی چون پدر و مادر مهربانش رشد کرده است.
تحصیلات
سید علی طباطبایی در ابتدای جوانی به کسب علم و فضیلت پرداخت. وی در تحصیل مقدمات نحو، صرف و سایرعلوم از خود نبوغ فراوان نشان داد؛ به طوری که مورد توجه علامه بزرگ، وحید بهبهانی (ره) قرار گرفت. از این رو، وحید بهبهانی (ره) از فرزندش، محمد علی بهبهانی خواست که استادی سید علی را به عهده بگیرد و درس فقه «مدارک الاحکام»، او را بپذیرد. بدین صورت، سید علی در زمره شاگردان محمد علی بهبهانی در آمد.[۴]
وی در اندک زمانی، درجات ترقی را طی کرد و با این که از نظر سن، از همه هم شاگردیهای خود بسیار جوان بود، گوی سبقت را از همه آنها ربود و از همه پیشی گرفت؛ به طوری که بعد از مدت کمی، در سال ۱۱۸۶ هـ . ق. نزد دائی بزرگوارش (وحید بهبهانی) افتخار شاگردی پیدا کرد و به درجه اجتهاد رسید و از بزرگانی هم چون وحید بهبهانی و دیگران، اجازه نامه اجتهاد و روایت دریافت کرد.
بزرگان کوشش بیدریغ او را در راه تحصیل علم ستودهاند و گفتهاند: او در راه کسب علم، سختیها و تلخیهای فراوانی را متحمل شد و علم را با گریه و زاری و مناجات به درگاه باری تعالی تحصیل نموده است؛ زیرا ظاهراً مدت تحصیل ایشان آن قدر نبوده است که بتوان در آن مدت کم به این رتبه عالی رسید.
ولی ایشان با همه این مشکلات و موانع، به درجات عالی علم رسید و شهره آفاق شد و این جز همّت والای او و فضل خداوند منّان چیز دیگری نبود.[۵]
سید علی طباطبایی در فقه، اصول و حدیث تخصص کافی داشت گرچه تبحرش در اصول بیش از فقه بود، ولی شهرتش در فقه بیش از اصول میباشد؛ برعکس میرزای قمی که هم عصر ایشان بود. میرزای قمی تبحرش در فقه بیش از اصول بود، ولی شهرتش در اصول بیشتر است. از این رو، از سید علی طباطبایی (ره) به صاحب ریاض که کتابی است فقهی و از میرزای قمی به صاحب قوانین که کتابی است اصولی، تعبیر آورده میشود و این شاید به خاطر آن بود که آن دو بزرگوار کتابی جامع در موضوع مورد تخصصشان تألیف نکردند.[۶]
عبادت صاحب ریاض (ره)
صاحب ریاض (ره) رمز موفقیت خود و رسیدن به کمال واقعی را در عبادت خداوند سبحان و راز و نیاز با معبود خود می دانست و همان طور که قبلاً گفته شد، علم را با گریه و زاری و مناجات به درگاه باری تعالی تحصیل نمود. دانشمندان علم تراجم، کثرت عبادت و ارتباط وی را با خداوند، بسیار ستودهاند و نوشتهاند: وی عادتش بر این بود که شبهای جمعه را تا به صبح، شب زندهداری کرده و به عبادت حق تعالی مشغول میشد[۷] و هیچ وقت تهجد و نماز شبشان قطع نمیشد.[۸]
ویژگیهای اخلاقی
صاحب ریاض (ره) از نظر سجایای اخلاقی و فضائل معنوی، یگانه زمان خویش و انسانی کامل بود. صاحب مرآت الاحوال در مورد ویژگیهای اخلاقی وی چنین میگوید:
«وی عالمی است کم نظیر، و فضایل و محامدش عالمگیرو از بزرگان فضلای دوران، و عمده علمای این خاندان، و متخلّق به اخلاق حمیده مصطفوی، و متأدب به آداب مرضیه، مرتضوی است. ماهها و سالهای بسیار باید بیاید تا مثل او عالمی به وجود آید.»[۹]
مهمترین ویژگی صاحب ریاض (ره) احتیاط در حق الناس بود. ایشان در رعایت حقوق مردم بسیار دقت نظر به خرج میداد و در این مورد سفارشهای اکید میکرد.[۱۰] مامقانی در مورد شدت و ورع و احتیاط صاحب ریاض (ره) نقل میکند:
«وی روزی از رفتن به نماز جماعت خودداری کرد. نمازگزاران نزد وی آمدند و علت ترک نماز جماعت را از ایشان جویا شدند. ایشان در جواب گفت: من امروز در عدالت خود اشکال دارم. از این رو، نمیتوانم امام جماعت شما باشم. آنها از علت اشکال ایشان نسبت به عدالت خود پرسیدند. وی گفت: دختر مولایم، وحید (همسر صاحب ریاض (ره) حرفهایی به من زد که من کنترل خود را از دست دادم و به او گفتم: هر چه به من گفتی، به خودت برگردد. به همین جهت من در عدالت خود اشکال میکنم. از این رو، نمیتوانم امام جماعت شما باشم صاحب ریاض امامت جماعت را ترک گفت و دیگر نماز را با جماعت اقامه نکرد تا این که همسرش از او راضی شد و او را حلال نمود.[۱۱]
دشمنان او هم به تقوا و ورع ایشان اعتراف داشتند. میرزا احمد نیشابوری با این که با صاحب ریاض (ره) عناد بسیارداشت و افکار او را صحیح نمیپنداشت، ولی در کتاب رجالش درباره سید علی صاحب ریاض مینویسد:
«علی بن محمّد علی پسر ابوالمعالی حسنی حسینی طباطبایی، محل تولد کربلا، استاد فقه و اصول و مجتهدی است خالص، احتیاط در امور را مراعات میکند.»[۱۲]
فعالیتهای اجتماعی
صاحب ریاض (ره) خدمات اجتماعی فراوانی انجام داد. وی برای دفاع از شهر کربلا در برابر هجوم وهابیها، دیوار بلندی دور شهر کربلا در سال ۱۲۱۷ هـ . ق. بنا کرد[۱۳] و برای حفظ نظم و رعایت قانون در شهر کربلا، دست به تأسیس نیروی انتظامی زد. ایشان قبیلهای از بلوچیها را که بدنی قوی و روحیهای خشن داشتند در کربلا اسکان داد تا نظم و قانون را حفاظت کنند.
زمان مرجعیت ایشان مقارن با فتح هندوستان بود. از این رو، وجوهات اسلامی بسیاری از بلاد فتح شده به دست ایشان میرسد که درهمهای رسیده به ایشان را با جهت کثرت و فراوانی آنها، تشبیه به تپههای خاک کردهاند. وی از این وجوهات در جهت خدمات اجتماعی و عام المنفعه استفاده فراوانی کرد و خانهها و باغهای زیادی را خریداری و وقف فقیران و علمای که در اطراف کربلا اسکان داشتند مجاور زمین مقدس کربلا نمودند و نیز از همان وجوهات خانههای بسیاری را در کربلا خرید و آنها را به ساکنان آنها وقف نمودند.[۱۴]
از جمله خدمات اجتماعی ایشان، بنا کردن مکانهای مذهبی و تعمیر و توسعه آنها میباشد. نمونه بارز این خدمات، بنای مسجد جامع کربلا است. این مسجد در نزدیکی بازار بزرگ تجاری کربلا واقع شده است که در سال ۱۲۲۰ هـ . ق. کار بنای آن به اتمام رسید. این مسجد که دارای مصلای بزرگ است، بعد از صاحب ریاض نیز توسعه پیدا کرد و به جهت اقامه نماز جماعت و تولیت آن توسط میرزا علی نقی طباطبایی (متوفا: ۱۲۸۹ هـ . ق.) این مسجد به مسجد جامع میرزا علی نقی طباطبایی شهرت یافت.[۱۵]
فعالیتهای فرهنگی ـ تبلیغی
آیت الله سید علی طباطبایی (ره) همانند سایر علمای بزرگ اسلام، در جهت تبیین، نشر و گسترش دین مبین اسلام و تقویت آن، کوششهای فراوانی نمود. او با تمام قوای خود، دین را ترویج و در این راه تمام وسایل لازم را به کار گرفت. مهمترین این فعالیتهای، تربیت دانشمندان بزرگ اسلامی بود.[۱۶] او به امر استاد خود، وحید بهبهانی (ره)، کرسی درسی را در کربلا به عهده گرفت و به تربیت طلاب اشتغال پیدا کرد. به برکت نفوس قدسی وی، دانشمندان و بزرگان بسیاری به درجه علم و مقامات بلند ارتقا یافتند. شاگردان فراوانی در درس او حاضر میشدند که از نظر علم و کمال و فضل در درجه اعلایی بودند.[۱۷]
صاحب ریاض (ره) علاوه بر تربیت مبلغان و محدّثان و فقیهان به تألیف کتاب پرداخت. مهمترین کتاب وی، «ریاض المسائل» است. وی افکار اسلامی را تقویت کرد و در مقابل افکار انحرافی و انحطاطی مثل اخباریگری ایستاد و با قوت و توانایی عجیبی که در بیان، جدل، مباحثه و مناظره داشت، با صاحبان افکار به بحث و مجادله پرداخت و از این طریق آنان را نسبت به عقاید باطلشان آگاه نمود. «الرساله البهیه» از جمله آثار ارزشمند وی است که در آن به رد آراء و نظرات اخباریها پرداخته است.[۱۸]
استادان
آیت الله سید علی طباطبایی (ره) در درس استادان بزرگی، مثل وحید بهبهانی، محمد علی بهبهانی (فرزند وحید بهبهانی) و صاحب حدائق حاضر شد و از آنان کسب فیض کرد.[۱۹] او از مشهورترین شاگردان وحید بهبهانی محسوب میشد. شیخ ابوعلی در «منتهی المقال» از میان انبوه شاگردان وحید بهبهانی، تنها شرح حال علامه بحر العلوم (ره) و صاحب ریاض (ره) را نوشته است و این نشانگر عظمت و بزرگی آن دو فقیه است.[۲۰]
صاحب ریاض (ره) به سبب مقام والای علمی صاحب حدائق، شبها در درس او حاضر میشد و از محضر ایشان کسب علم مینمود.[۲۱]
شاگردان صاحب ریاض (ره)
۱. صاحب ریاض (ره) شاگردان زیادی را در فقه، اصول، حدیث و تاریخ پرورش داده است. معروفترین آنها عبارتند از:
۲. شیخ ابو علی (متوفا: ۱۲۱۵ هـ . ق.) نویسنده منتهی المقال.
۳. شیخ اسدالله دزفولی (متوفا: ۱۲۳۷ هـ . ق.) نویسنده مقابس الانوار.
۴. سید محمّد باقر شفتی، معروف به حجت الاسلام رشتی (متوفا: ۱۲۶۰ هـ . ق.) مؤسس مسجد سید اصفهان.
۵. جواد بن محمّد حسینی عاملی: نویسنده مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه.
۶. مولی جعفر استرآبادی.
۷. محمد تقی شهید برغانی قزوینی (متوفا: ۱۲۷۰ هـ . ق.) نویسنده: المجالس.
۸. محمد صالح برغانی (متوفا: ۱۲۷۰ هـ . ق.) نویسنده مخزن البکاء.
۹. محمد شریف آملی مازندرانی.
۱۰. احمد بن زین الدین احسایی.
۱۱. خلف بن عسکر کربلایی.
۱۲. سید محمّد مجاهد طباطبایی.
۱۳. سید مهدی طباطبایی.
۱۴. سید حسین موسوی خوانساری.[۲۲]
تألیفات
۱. ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل.
۲. شرح مفاتیح الشرایع.
۳. رساله تثلیث التسبیحات الاربع فی الاخیرتین.
۴. رساله الاصول الخمس.
۵. رساله الاجماع و الاستصحاب.
۶. رساله تحقیق حجیت مفهوم موافقت.
۷. رساله جواز الاکتفاء بضربه واحده فی التیمم مطلقا.
۸. رساله اختصاص الخطاب الشفاهی الحاضر فی مجلس الخطاب.
۹. رساله منجزات المریض.
۱۰. رساله الکفّار المکلفون بالفروع.
۱۱. رساله اصاله برائه ذمه الزوج عن المهر.
۱۲. رساله حجیه الشهره.
۱۳. رساله حلیه النظر الی الاجنبیّه فی الجمله و اباحه سماع صوتها کذلک.
۱۴. حاشیه علی معالم الدین و ملاذ المجتهدین.
صاحب ریاض علاوه بر تألیفات فوق، جزواتی ناتمام در مورد مسائل فقهی و اصولی دارند که از جمله آنها، جزوهای در شرح «مبانی الاصول الی علم الاصول» علامه میباشد نیز حواشی متفرقهای بر «حدائق الناضره» شیخ یوسف بحرانی و «مدارک الاحکام» از جمله آثار قلمی ایشان میباشد.[۲۳]
مهمترین اثر صاحب ریاض (ره)
«ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل» یا «ریاض المسائل و حیاض المسائل» و یا «شرح کبیر» مهمترین اثر فقهی صاحب ریاض (ره) میباشد. این اثر کم نظیر و بسیار مهم شرح «مختصر النافع» محقق اول است. نوشتن آن در نیمه شب جمعه، بیست و هفتم ماه صفر سال ۱۱۹۲ هـ . ق. به اتمام رسیده است.[۲۴]
ریاض المسائل یک دوره کامل فقه استدلالی از باب طهارت تا باب دیات در دو مجلد میباشد، که حاوی نظرات بزرگان فقه مثل شیخ طوسی، صدوق، علامه حلی، شهید اول، شهید ثانی، قاضی سعید الدین، کلینی، محمد باقر سبزواری، طبرسی، راوندی، فاضل مقداد، فخر المحققین، مقدس اردبیلی و دیگر بزرگان است.[۲۵]
شیوه ورود و خروج صاحب ریاض (ره) در مسائل فقهی در این کتاب بدین صورت است که ابتدا، با طرح مسئله فقهی و تبیین مفهوم موضوع آن، به ذکر نظرات مختلف و ادله آنان میپردازد و با بیانی شیوا و در عین حال، مستدل و متقن به نقد آنان میپردازد و سپس برای اثبات فتوای خود، به ادله شرعی استناد میکند. ترتیب منطقی نظرات و ادله و نقد آنها طوری است که خواننده در مطالعه آن احساس خستگی نمیکند. به همین جهت، این کتاب طی سالها یکی از کتب درسی حوزههای علمیه بوده و هم اکنون نیز یکی از کتابهای مرجع و مورد تحقیق فضلا و فقها است.
میرزا محمد علی مدرس در وصف این کتاب میگوید:
«این کتاب ریاض المسائل در غایت جودت و متانت و به طور اختصار، حاوی اکثر اقوال و ادله فقهیه با عبارات فصیحه و مسجعه بوده و مراجع استفاده اکابر و فحول و این کتاب، شرح مختصر نافع محقق اول است و بارها در ایران چاپ شده و معروف به شرح کبیر است.»[۲۶]
نویسنده مرآت الاحوال جهان نما این کتاب را دلیل بر فضل و علوّ مرتبت سید علی طباطبایی (ره) میداند و میگوید:
«شرح کبیر و صغیرش بر مختصر نافع و رسایل بسیار بر مراتب تسلطش در فقه و اصول گواهاند.[۲۷] شاگردش، محقق کاظمی دزفولی در مقدمه مقابس الانوار میگوید: برای سید علی طباطبایی (ره) دو شرح معروف بر مختصر نافع است. یکی، شرح کبیر که به ریاض المسائل نام گذاری شده است و دیگری، شرح صغیر است که هر دو در اصول مسائل فقهی و از بهترین کتابهای موجود میباشند.»[۲۸]
محقق کنتوری در این مورد میگوید:
ریاض المسائل کتابی است دقیق و متین، که از آن کمال و توانایی فراوان مصنفش شناخته میشود. در این کتاب بر تمام ابواب فقه، از طهارت تا دیات استدلال شده است.[۲۹]
نویسنده: «منتهی المقال» در توصیف «ریاض المسائل» چنین مینویسد:
«ریاض المسائل کتابی است در نهایت نیکویی، که مثل آن سابقه نداشته است. هر آنچه از ادله و نظرات به ایشان رسیده در آن کتاب ذکر کرده است، به طوری که انجام آن بر غیر ایشان، مشکل؛ بلکه محال میباشد.»[۳۰]
وفات
خورشید عمر صاحب ریاض (ره) در سال ۱۲۳۱ هـ . ق. در کربلا غروب کرد. بدن مطهر وی را نزدیک قبر وحید بهبهانی، در رواق مطهر سید الشهداء ـ علیه السلام ـ پایین پای شهدا به خاک سپردند.[۳۱]
پی نوشت:
[۱] . اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۱۴؛ تراث کربلا، ص ۱۸۳.
[۲] . فوائد الرضویه، ص ۴۰۴؛ وحید بهبهانی، ص ۹۹.
[۳] . اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۱۴؛ فوائد الرضویه، ص ۳۲۴.
[۴] . منتهی المقال، ص ۲۲۴.
[۵] . وحید بهبهانی، ص ۱۹۰.
[۶] . ریحانه الادب، ج ۳،ص ۳۷۰.
[۷] . فوائد الرضویه، ص ۳۲۴.
[۸] . تراث کربلا، ص ۱۸۳.
[۹] . مرآت الاحوال، ج ۱، ص ۱۶۵.
[۱۰] . تراث کربلا، ص ۱۸۳.
[۱۱] . تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۷.
[۱۲] . همان و بهجه الامال، ج ۵، ص ۵۲۹.
[۱۳] . تراث الکربلا، ص ۸۴؛ اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۱۵.
[۱۴] . مرآت الاحوال، ج ۱، ص ۱۶۶؛ اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۱۵.
[۱۵] . تراث کربلا، ص ۱۴۷.
[۱۶] . اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۱۵.
[۱۷] . فوائد الرضویه، ص ۴۰۴.
[۱۸] . تراث کربلا، ص ۱۵۶؛ فوائد الرضویه. ص ۳۱۴؛ روضات الجنات، ج ۴،ص ۴۰۵.
[۱۹] . همان، ج ۴، ص ۴۰۲.
[۲۰] . منتهی المقال، ص ۲۲۴.
[۲۱] . روضات الجنات، ج ۴، ص ۴۰۲.
[۲۲] . روضات الجنات، ج ۴، ص ۴۰۳؛ ریاض المسائل، ج ۱، ص ۱۱۱.
[۲۳] . اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۱۵؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۴۰۰؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۷؛ منتهی المقال، ص ۲۲۴.
[۲۴] . ریاض المسائل، ج ۱، ص ۱۱۴.
[۲۵] . ریاض المسائل، ج ۱، ص ۱ (دو جلدی).
[۲۶] . ریحانه الادب، ج ۳، ص ۳۷۱. مرآت الاحوال، ج ۱، ص ۱۶۶.
[۲۷] . مرآت الاحوال، ج ۱، ص ۱۶۶.
[۲۸] . مقابس الانوار، ص ۱۹.
[۲۹] . ریاض المسائل، ج ۱، ص ۱۱۵.
[۳۰] . منتهی المقال، ص ۲۲۴.
[۳۱] . فوائد الرضویه، ص ۳۲۴؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۷؛ الاعلام، ج ۵، ص ۱۷.
منبع :علی کرجی – تلخیص از کتاب گلشن ابرار، ج ۳، ص ۱۲۶