- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
سید حسین بن رفیع الدین محمد بن شجاع الدین محمود بن سید على حسینى مرعشى در سال ۱۰۰۱ هجرى قمرى در اصفهان چشم به جهان گشود نسب او به امام چهارم امام زین العابدین علیه السلام مى رسد و اجداد او از علماء و حکام مازندران بوده اند. جد اعلاى او سید میر بزرگ مرعشى مدتى از عمر شریفش را در مازندران حکومت مى کرده است.
سید شجاع الدین محمود بن میر سید على، جد سلطان العلماء و پدر بزرگوارش سید رفیع الدین محمد بن محمود نیز از بزرگان علم و فضل در زمان خود بوده اند.
تحصیلات
سید حسین بن محمد در خاندان علم و فضل چشم به جهان گشود و رشد کرد. بهترین استاد و مربى او پدر بزرگوارش بود. با شروع به تحصیل، با ملا خلیل بن غازى ( متوفاى ۱۰۸۹ قمرى) همدرس و همبحث مى شود. این دو علاوه بر اینکه همدرس بوده اند، هم سن نیز بوده اند.
در مورد ملا خلیل در ریاض العلماء این طور گفته شده است: فاضل متکلم أصولی جامع دقیق النظر قوی الفکر من أجله مشاهیر عصرنا و أکمل أکابر فضلاء دهرنا.(ریاض العلماء ج ۲ ص ۲۶۱) صاحب أمل الآمل درباره او مى گوید: فاضل علامه حکیم متکلم محقق موفق فقیه محدث ثقه جامع للفضائل ماهر معاصر(أمل الآمل ج ۲ ص ۹۲) داشتن چنین هم بحث و همراهى فاضل، در رشد علمى سلطان العلماء تأثیر بسزایى داشته است. این دو علاوه بر استفاده از محضر پدر بزرگوار سلطان العلماء، از محضر شیخ بهائى متوفاى ۱۰۳۰ قمرى و ملا محمد زمانى و ملا حسین یزدى ندوشتى نیز، نهایت استفاده رابرده اند.ارتباط او با ملا خلیل به حدى بوده که کتاب شافی فی شرح الکافی تألیف ملا خلیل را به اسم سلطان العلماء منتشر نموده است. (الذریعه ج ۳ ص ۶ و ۷)
وزارت
به تدریج بارشد علمى خلیفه السلطان، او مورد عنایت شاه عباس اول واقع شده و پس از وفات سلمان خان در سال ۱۰۳۳ قمرى، به وزارت گماشته مى شود در همان زمان پدر بزرگوار ایشان میرزا رفیع محمد صدر، صدارت شاه عباس را به عهده داشته و آن دو، در یک خانه به مراجعات مردم پاسخ مى داده اند.
سلطان العلماء حدود چهار تا پنج سال وزارت شاه عباس را به عهده داشته و علاوه بر آن، داماد او نیز بوده و در سال ۱۰۳۳ با دختر او ازدواج کرده است.
از این ازدواج چهار پسر به نام هاى سید ابراهیم، سید حسین، سید رفیع الدین محمد و سید على که همه از فضلا و بزرگان زمان خود و داراى مقام اجتهاد و استنباط بودهاند، حاصل شده است ایشان پس از رحلت شاه عباس، مدت دو سال وزارت شاه صفى را به عهده داشته که در یکى از جنگ ها بین او و شاه صفى درگیرى پیش مىآید که جزئیات آن در منابع تاریخى موجود نیست. در نتیجه این درگیرى، او در سال ۱۰۴۱ از وزارت عزل شده و تمام فرزندانش کور شده و خوداو نیز به قم تبعید گشت. او در قم بین ده تا پانزده سال مشغول به مطالعه و تدریس و تألیف مى گردد که کتاب حاشیه برمعالم الدین را نیز در این زمان نوشته است بعد از مدتى شاه صفى او را به اصفهان خوانده و او را به وزارت منصوب کرد. هنگامى که خلیفه السلطان براى حج به مکه مکرمه رفته بود، شاه صفى از دنیا رفت و شاه عباس دوم به سلطنت رسید و پس از قتل میر تقى خان در سال ۱۰۵۲، او را به وزارت منصوب کرد که تا آخر عمر شریفش در سال (۱۰۶۴ قمرى) ، مدت هشت سال و شش ماه وزارت شاه عباس دوم را به عهده داشت.
ویژگی ها
از ویژگی هاى مهم سلطان العلماء استعداد سرشار او است. او در حالى که مدتى از عمر شریفش را در منصب هاى اجرایى مشغول به کار بوده، از نظر علمى نیز تا حدى رشد کرده که نمونه آن تألیف کتاب هاى متعدد در رشته هاى مختلف منطق، اخلاق، تفسیر، فقه و اصول است.
از خصوصیات دیگر این بزرگوار اینکه سرپرستى بسیارى از علویین و فقرا و اهل علم را به عهده داشته و شب هاى تاریک غذا براى آنان مى برده و بین آنان توزیع مى کرده است از دیگر آثار او اقامه نماز جمعه در اصفهان و ترتیب دفاترى براى اوقاف بوده است او چندین بار به زیارت خانه خدا رفته که چند بار آن با پاى پیاده بوده است وى مدارس علمیه اى را بنیان نهاده و اولین کسى است که مراکز درمانى را در دولت صفویه بنیان نهاده است.
نمونه دیگر آن، تدریس آن بزرگوار است. در أعیان الشیعه به نقل از سید شهاب الدین تبریزى اینگونه نوشته شده: کان من أشهر مدرسی عصره، یحضر درسه نحو ألفین و یصعد المنبر و یلقی الدرس. بل قیل إنه لم ینصب فی عصر الصفویه منبر لمدرس کما نصب له(أعیان الشیعه ج ۶ ص ۱۶۵)
در محضر درس او بزرگانى از فقها حضور داشته اند که از مشهورترین آنان علامه مجلسى صاحب بحارالأنوار است از ویژگی هاى دیگر او سفرهایش به مناطق مختلف و از جمله قسطنطنیه است. او به مصر نیز مسافرت کرده و با علماى قاهره به تبادل نظر پرداخته است. هم چنین به یمن مسافرت کرده و با
امام زیدیه ملاقات داشته است او در سفرش به قسطنطنیه با ابى مسعود، مفتى آنان و صاحب تفسیر معروف، مناظراتى داشته که بعدها فرزندش سید على آن را به صورت کتابى تدوین کرده است از خصوصیات دیگر، توانایى روحى بسیار بالاى او است که پس از اینکه فرزندانش به وسیله شاه صفى کور مى شوند با صبر و مقاومت در قم به تألیف و تحقیق پرداخته و با تحمل این مصایب، آثار ارزشمندى را از خود بر جاى گذاشته است. اگر چه این تحمل و صبر از عظمت روحى او حکایت دارد، امّا از قساوت و حق ناشناسى و ناجوانمردى شاه صفى صفوى نیز حکایت مى کند.
بزرگان این خاندان
خاندان سلطان العلماء، چه اجداد طاهرین او و چه فرزندان و بازماندگانش، خاندان فضیلت و علم و تقوا مى باشند که از جمله آنان است:
۱ . درباره سید شجاع الدین محمود بن سید على، جد ایشان، در تاریخ عالم آرا اینطور آمده است: کان من مشاهیر المدرسین بأصفهان، یجتمع المحصلون من کل فج عمیق فی المعقول و المنقول. وقف عده أملاک لمصارف الخیریّه. (أعیان الشیعه ج ۱۰ ص ۱۰۸ به نقل تاریخ عالم آرا(
۲ . در مورد پدر بزرگوارشان رفیع الدین محمد بن شجاع الدین محمود (متوفاى ۱۳۰۴ قمرى)در أعیان اینطور گفته شده است: کان عالم عصره فی المعقول و المنقول، نال الصداره من الشاه طهماسب و من الشاه عباس أیضا، کان المترجم مع السید الداماد و الشیخ البهائی شریک البحث و الدرس و کان من مشاهیر المدرسین فی ذلک العصر. (أعیان الشیعه ج ۱۰ ص ۵۵)
۳ . راجع به برادر بزرگوار سلطان العلماء، میرزا قوام الدین بن میرزا رفیع الدین محمد، در أعیان اینطور آمده: کان عالماً فاضلاً بارعاً شاعراً لبیباً تقلد الصداره العظمى من قبل الشاه عباس الأوّل بعد وفاه والده المیرزا رفیع الدین محمد.(أعیان الشیعه ج ۸ ص ۴۵۱)
گفتار دانشمندان
۱. أمل الآمل : عالم محقق مدقق عظیم الشأن جلیل القدر صدر العلماء(أمل الآمل ج ۲ ص ۹۲)
ریاض العلماء: فاضل عالم محقق مدقق جامع فی أکثر الفنون، شاعر، منشىء، کان علاّمه عصره و أستاذ علماء دهره، صاحب التصانیف المحرره و التآلیف المجوّده المقرّره )ریاض العلماء ج ۲ ص ۵۱)
۲. أعیان الشیعه:
و مجمل القول إنّه فقیه أصولی محدث حکیم متکلم مفسر محقق مدقق أخلاقی جامع لأصناف العلوم العقلیه و النقلیه، مؤلف مهذب التألیف هذا مع تحمله أعباء الوزاره و شؤون إداره المملکه (أعیان الشیعه ج ۶ ص ۱۶۴)
۳. جامع الرواه:
جلیل القدر عظیم الشأن رفیع المنزله من وجوه هذه الطائفه و ثقاتها و أثباتها و أعیانها، أمره فی الجلاله و عظم الشأن و سمو الرتبه و الثقه أشهر من أن یذکر و فوق ما یحوم حوله العباره، کان عالماً بالعلوم العقلیه و النقلیه، له تصانیف…(أعیان الشیعه به نقل از جامع الرواه ج ۶ ص ۶۱)
۴. الفوائد الرضویه:
وزیر و رکن معتمد کبیر، عالم محقق، مدقق عظیم الشأن، جلیل القدر، علاء الدوله و الدین و الدنیا، صاحب صداره الأئمه و العلماء، إلیه أمر النصب و العزل من أهل العلم و الفضل )الفوائد الرضویه ص ۱۵۹)
۵. روضات الجنات:
»السید السند الوزیر، و الرکن المعتمد الکبیر، علاء الدوله و الدین، کان من أعاظم الفضلاء و الأعیان، و أناخم النبلاء فی أفنان فی کل ما أتى علیه حق التحقیق و مدققاً حل ما توجه إلیه کل التدقیق، عجیب الفطره و الوجدان، غریب الفکره و الإمعان، بدیع التصرف فی العلوم، رفیع التدرب فی الرسوم، مالک أزمّه الحکومه بین الخلائق فی زمانه، و صاحب صداره الأئمه و العلماء فی أوانه، مفوضاً إلیه أمر النصب و العزل من أهل العلم و الفضل (روضات الجنات ج ۲ ص ۳۴۶)
اساتید
۱ . ملا محمود زمانى
۲ . ملا حسین یزدى ندوشتى
۳ . سید محمد بن على بن محمد حسنى
۴ . شیخ بهایى بهاء الدین محمد بن حسین بن عبد الصمد (متوفاى ۱۰۳۰ قمرى(
۵ . پدر بزرگوارش، سید رفیع الدین محمد بن شجاع الدین محمود حسینى
شاگردان
۱ . میرزا عنایت اللّه بن آغا محمد مؤمن بن محمد باقر اصفهانى، دایى صاحب ریاض (متوفاى قبل از ۱۰۷۴ قمرى(
۲ . محمد داود تویسرکانى
۳ . سید حسن، سید على، سید محمد و سید ابراهیم، فرزندان سلطان العلماء
۴ . آقا حسین خوانسارى صاحب مشارق الشموس
۵ . علامه مجلسى صاحب بحار الأنوار
۶ . میرزا عیسى پدر سید على صاحب الریاض
۷ . میرزا عبد الرزاق کاشانى
۸ . ملا ابو الخیر محمد تقى فارسى صاحب رساله معرفه التقویم
۹ . ملا محمد سلیم رازى
تألیفات
۱ . توضیح الأخلاق، خلاصه کتاب اخلاق ناصرى، تألیف خواجه نصیر الدین طوسى است.
۲ . حاشیه بر تهذیب و استبصار
۳ . دیوان سلطان العلماء
۴ . آداب الحج
۵ . أنموذج العلوم
۶ . حاشیه بر تفسیر بیضاوى
۷ . حاشیه بر حاشیه خفرى بر شرح تجرید قوشچى
۸ . حاشیه بر شرح لمعه
۹ . حاشیه بر شرح اربعین حدیث شیخ بهایى
۱۰ . حاشیه بر شرح مختصر الأصول عضدى
۱۱ . حاشیه بر شرح شمسیه
۱۲ . حاشیه بر معالم
۱۳ . حاشیه بر شرح مطالع
۱۴ . حاشیه بر مختلف علاّمه
۱۵ . حاشیه بر کشاف
۱۶ . حاشیه بر زبده الأصول شیخ بهایى
۱۷ . حاشیه بر شرائع الإسلام
۱۸ . حاشیه بر من لا یحضره الفقیه، (بر بعضى ابواب آن(
۱۹ . حاشیه بر حاشیه قدیمه جلالیه
۲۰ . رساله مناظراته مع الشیخ أبی السعود فی القسطنطنیه. این کتاب حاصل زحمات فرزندش سید على است.
فرزندان
سلطان العلماء داراى چهار پسر بوده است که درباره آنان مؤلف أعیان الشیعه این طور مى نویسد: السید إبراهیم بن سلطان العلماء (م ۱۰۹۸ ق)، کان فقیهاً محدثاً أصولیاًمتکلماً شاعراً قرأ على والده (أعیان الشیعه ج ۲ ص ۱۳۵)
او داراى تصانیف متعددى بوده است که در الذریعه اینطور آمده است: الحواشی على کتب کثیره من الأصول و الفقه و غیرها للسید میرزا إبراهیم بن سلطان العلماء (الذریعه ج ۷ ص ۱۰۷)
سید حسن بن سید حسین سلطان العلماء: کان عالماً فاضلاً فقیهاً محدثاً متکلماً من تلامذه والده (أعیان الشیعه ج ۵ ص ۵۱) سید محمد بن سید حسین سلطان العلماء: کان فقیهاً عالماً محدثاً ورعاً قرأ على والده، و له آثار عملیه و حواشی على کتب الفقه و الحدیثأعیان الشیعه ج ۹ ص ۲۵۲ و راجع به
چهار فرزند اینطور آورده است: کلهم علماء فضلاء(أعیان الشیعه ج ۶ ص ۱۶۵)
وفات
عالم جلیل القدر، سلطان العلماء حسینى، پس از برگشتن از فتح قندهار در سال ۱۰۶۴ قمرى، در مازندران دار فانى را وداع گفت و بدن مطهر او را به نجف اشرف برده و در محلى بنام کشوانیه، در جنوب شرقى حرم مطهر به خاک سپردند. قبر او هم اکنون سالم است و در داخل اتاق کوچکى در کشوانیه قرار دارد . در مورد قبر او در الذریعه جلد ۶ صفحه ۱۹۴ این طور آمده است: لکن الیوم لا أنزله بل المشایخ الذی أدرکنا لم یعثروا علیه«.