- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
با مروری کوتاه به سیره تربیتی ائمه اطهار (علیهم السلام) درمی یابیم که آن بزرگواران از ماه مبارک رمضان به عنوان یک دانشگاه تربیتی بهره گرفته و با پرورش شاگردان و انسان های با استعداد در روز عید فطر هدایا و جوائز مادّی و معنوی به آنان عطا می کردند و به این ترتیب این ماه را به یک آموزشگاه و کلاس پرورش روح و جسم و اخلاق تبدیل نموده و به پرورش یافته گان این مکتب در محدوده وسع و اختیاراتش نسبت به شایستگی افراد، عطایائی در نظر گرفته و آنان را تشویق می کردند. در اینجا گوشه ای از سیره تربیتی و آموزنده امام سجاد (علیه السلام) را به روایت سید بن طاووس می خوانیم:
امام صادق (علیه السلام) فرمود: شیوه حضرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) در ماه رمضان چنان بود که هرگاه غلامان یا کنیزان آن حضرت خطائی را مرتکب می شدند آنان را تنبیه نمی کرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفتری ثبت کرده و تخلّفات هر کس را با نام و موضوع مشخص می نمود.
در آخر ماه همه غلامان و کنیزان را جمع کرده و در میان آنان می ایستاد. آنگاه از روی نوشته تمام کارهای خلاف آنان را که در طول ماه رمضان مرتکب شده بودند برایشان گوشزد می کرد و به تک تک آنان می فرمود: فلانی تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفی کردی و من ترا تنبیه نکردم! آیا به یاد می آوری؟ می گفت: بلی ای پسر رسول خدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذکر می شد و آنان به اشتباهات و خطاهای خود اعتراف می کردند. آنگاه به آنان می فرمود: «ارفعوا اصواتکم و قولوا یا علی بن الحسین! انّ ربّک قد احصی علیک کلّما عملت کما احصیت علینا کلّما قد عملنا و لدیه کتابٌ ینطق علیک بالحقّ لا یغادر صغیرهً ولا کبیرهٌ ممّا اتیت الّا احصاها و تجد کلما عملت لدیه حاضراً… ؛ با صدای بلند بگوئید: ای علی بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنان که تو اعمال ما را نوشته ای. نزد خداوند نامه اعمالی هست که با تو به حق سخن می گوید و هیچ عمل ریز و درشتی را فرو گزاری نمی کند و هر چه انجام داده ای به حساب آورده و تمام آنچه را که انجام داده ای نزد او حاضر و آماده خواهی یافت، چنان که ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم. پس ما را ببخش همچنان که دوست داری خدا تو را ببخشد.
ای علی بن الحسین! به یاد آر آن حقارت و ذلّتی را که فردای قیامت در پیشگاه خدای حکیم و عادل خواهی داشت. آن پروردگار عادل و حکیمی که ذرّه ای و کمتر از ذرّه ای به کسی ظلم و ستم روا نمی دارد و اعمال بندگان را همچنان که انجام داده اند به آنان عرضه خواهد کرد و حساب و گواهی خدا کافی است … ببخش و عفو کن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو کرده و درگذرد چنان که خودش در قرآن می فرماید: «ولیعفوا و لیصفحوا الا تحبّون ان یغفر الله لکم والله غفورٌ رحیمٌ؛[۱] باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است.
امام سجاد (علیه السلام) این کلمات را برای خویش و غلامان و کنیزانش تلقین می کرد و آنان با هم تکرار می کردند و خود امام که در میان آنان ایستاده بود و می گریست و با لحنی ملتمسانه می گفت: «ربّ انّک امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا کما امرت فاعف عنّا فانّک اولی بذلک منّا و من المأمورین … ؛ پروردگارا، تو به ما فرمودی از ستمکاران خویش درگذریم و ما به راستی بر خود ستم کرده ایم. همان طور که فرمودی، ما از کسانی که ستم کرده اند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر که تو در عفو کردن از ما و از ماموران برتری. تو به ما فرمودی سائلی را از درگاه خود محروم نکنیم و هم اکنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانه ات زانو زده و احسان و عطای تو را می طلبیم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، که تو در این کار شایسته تر از ما و از مأموران هستی. خدایا! من اکرام کردم تو هم به من اکرام کن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما ای صاحب احسان و کرامت.
پس از این برنامه عرفانی حضرت سجاد (علیه السلام) خطاب به غلامان و کنیزان خویش می فرمود: من شما را عفو کردم، آیا شما هم من و بدرفتاری های مرا که فرمانروای بدی برای شما و بنده فرومایه ای برای فرمانروای بخشاینده عادل و نیکوکار بودم، بخشیدید؟! همگی یکصدا می گفتند: با این که ما از تو جز خوبی ندیده ایم ترا بخشیدیم.
آنگاه به آنان می فرمود: بگوئید خداوندا! از علی بن الحسین درگذر! همان طور که او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد کن همان طور که او ما را از بردگی آزاد کرد. آنان دعا می کردند و امام سجاد (علیه السلام) هم آمین می گفت. و در پایان می فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان کردم به امید این که خدا نیز از من درگذرد و آزادم کند.
در روز عید فطر چندان به آنها جایزه و هدایا می بخشید که از دیگران بی نیاز می شدند. هر سال در شب آخر ماه مبارک رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد می کرد و می گفت: «انّ الله تعالی فی کلّ لیلهٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار کلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار کس را از آتش جهنم آزاد می کند که همگی مستحق عذاب بوده اند آن حضرت هیچ بنده ای را بیش از یک سال به بندگی نمی گرفت. هرگاه کسی را در اول سال و یا در وسط آن مالک می شد در شب عید فطر آزاد می کرد. این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را که هیچگونه نیازی به آنان نداشت می خرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایای قابل توجهی را به آنان عطاء می کرد.[۲]
با توجّه به این روایت نسبتاً طولانی در می یابیم که رهبران الهی و پیشوایان معصوم ما چقدر در ترویج فرهنگ اسلامی و آموختن آن به انسانهای تشنه معرفت تلاش نموده و نه تنها در ماه رمضان و عید فطر در آزادی جسم آنان می کوشیدند بلکه افکار و اندیشه های آنان را نیز از بند جهل و غفلت و خرافه پرستی رها می ساختند و بدین گونه بود که تربیت یافتگان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) از پستی ذلّت به اوج عزت می رسیدند و بردگان گرفتار به رهبران جامعه و عارفان خداجوی مبدل می گشتند. که فهرست مفصلی از اینان را می توان در کتابهای رجالی، تاریخی و سیره مطالعه نمود.
پی نوشت ها:
[۱] . سوره نور، آیه ۲۲.
[۲] . اقبال الاعمال، ص ۲۶۰.
منبع: مجله پاسدار اسلام، شماره ۲۷۵ ، حجه الاسلام عبدالکریم پاک نیا .