- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
راهبردهای تحقق سبک زندگی دینی
ورود به فرآیند تعریف، ترسیم و ترویج سبک زندگی اسلامی نیازمند اتخاذ استراتژی و راهبردهای کلانی است که باید با دقت مورد توجه قرار گرفته و به درستی انتخاب شوند تا در میانه راه مجبور به عقب گرد نشویم:
الف) بازخوانی آموزه های اصیل اسلامی برای استنتاج الگوهای رفتاری متناسب با اقتضائات اجتماعی معاصر، نیازمند ورود حوزه های علمیه و دانش آموختگان آن و ایفای نقشی برجسته و پررنگ از سوی آنان می باشد. تعریف و تبیین دقیق شاخص های تمدن و جامعه مطلوب اسلامی و سبک زندگی زمینه ساز آن، تنها از عهده دین شناسانی بر می آید که بر فقه اهل بیت (علیهم السلام) تکیه نموده و به شایستگی با علوم گوناگون دینی آشنا باشند.
مسلمانان تنها زمانی می توانند یک زندگی آگاهانه داشته باشند و به فرموده قرآن در زمره «لِینذِر مَن کانَ حَیاً…»(یس/۷۰) قرار بگیرند که آگاهی عمیق تری درباره آموزه های اسلامی و الگوهای پیشنهادی آن برای سبک زندگی فردی و اجتماعی کسب نمایند و سپس برای تحقق این الگوها تلاش کنند. تنها در این صورت است که حیات دوباره و تمدن بالنده نصیب مسلمانان خواهد شد.
ولی اگر پژوهشگر حوزه دین، تنها از تمدن و فرهنگ سکولار و مادی غرب انتقاد کرده و از گذشته فرهنگ و تمدن اسلامی تمجید نماید، راه به جایی نخواهیم برد و نمی توانیم دوباره تمدنی اسلامی را بنیان نهیم. ما باید این نکته را بپذیریم که از آموزه های اسلام و سبک زندگی اسلامی فاصله گرفته ایم و اکنون باید با یک چرخش فرهنگی و اجتماعی به اسلام و الگوهای مطلوب آن برای زندگی بازگردیم.
هدف از این بازگشت، ساختن یک تمدن نوین اسلامی بر اساس فرهنگ اصیل اسلامی و با استفاده از همه تجربه های مباح بشری است؛ و البته بازخوانی آموزه های دینی برای تعریف و ارائه سبک زندگی متناسب با نیازهای زمانه، بدان معنا نیست که مفاهیم اسلامی را از جوهره آن تهی سازیم؛ بلکه باید مفاهیم به گونه ای تحلیل شوند که در آن عقلانیت با معنویت، قدرت با اخلاق، دانش با ارزش و علم با عمل جمع گردد؛ و خلاقیت و اصول گرایی در هم آمیزد.
ب) آینده نگری و توجه به پیامدهای رفتار، یکی از توصیه های مهم در آموزه های اسلامی است که می تواند چارچوبی برای سبک زندگی اسلامی و نقشه راهی برای شکل گیری تمدن نوین اسلامی باشد. دین اسلام علاوه بر نوید آینده ای روشن در پایان تاریخ، همواره پیروان خود را به رعایت برخی امور برای ایجاد جامعه ای مطلوب در هر عصر و زمانی دعوت کرده است.
توجه ویژه آموزه های شیعی به مسئله «انتظار»، مستلزم احراز شرایط و شاخص هایی است که نشانگر برخی مراتب حداقلی در جامعه مطلوب اسلامیبه شمار می رود.
پس شکوه و عظمتی که در روایات متعدد اسلامی برای جامعه و حکومت مهدوی ترسیم گردیده، نمی تواند تنها برای ارائه دورنمایی از انگاره آخرالزمان باشد؛ بلکه مخاطب آن، تمام مسلمانان و چه بسا همه انسان ها در تمامی قرون و اعصار است تا با الگوگیری از آن جامعه آرمانی و موعود، تمدنی شایسته و بایسته را برای جوامع معاصر خود، پی ریزی نمایند.
با تکیه بر مفروضاتی مانند: فرآیندی بودن شکل گیری جامعه آرمانی اسلام و تأکید اسلام بر اختیار و نقش انسان ها و جوامع در روند شکل گیری جامعه مطلوب، می توان گفت جامعه مطلوب اسلامی دارای مراتب تشکیکی بوده و در هر عصری با توجه به اقتضائات زمانی و مکانی، برخی از ویژگی های مورد نظر اسلام درباره جامعه مطلوب انسانی، قابلیت تحقق دارد.
اما نکته اساسی و مهم آن است که جامعه اسلامی همواره بکوشد تا حرکتش، حرکتی تکاملی و رو به رشد بوده و همواره نوعی آینده پژوهی دینی را مد نظر قرار دهد که در تعیین ارزش ها و هنجارهای جامعه موجود و نیز جهت دادن به نحوه کنش های اجتماعی اثرگذار باشد. مراد از آینده پژوهی دینی، کشف آینده و ساختن آن بر اساس انگاره ها و گزاره های دینی است که تلفیقی از آینده پژوهی قدسی و آینده پژوهی عرفی است.
منظور ما از آینده پژوهی قدسی، تمام آن چیزی است که در سطوح کلان آینده نگری دینی مطرح گردیده و چشم اندازی روشن از فرجام جامعه بشری و دورنمایی شفاف از فرجام هستی ارائه می دهد و ما را به هوشیاری بیشتر و فاعلیت مؤثرتر برای ساختن جهانی عاری از نابرابری و ظلم و سرشار از صلح و عدالت و سعادت فرامی خواند؛ و منظور از آینده پژوهی عرفی نیز همان دانش آینده پژوهی رایج و متداول تجربی است که انتظارات حداقلی بشر را برآورده می سازد.
در این راستا، می توان انتظارات عرفـی جامعه را در قالب چشم اندازهای طراحی شده در محدوده های زمانی مختلف، به گونه ای تعریف نمود که همواره به صورت گام های پی در پی، برای نزدیک شدن به آرمان های بلند اسلامی باشد.
پس آینده پژوهان دین باور، برای گام نخست باید چشم اندازی قدسی که مبتنی بر آموزه های برگرفته از آیات قرآن و روایات معصومان باشد، بیافرینند و هم زمان تلاش نمایند تا از طریق ایجاد یک چارچوب نظری عملی، این چشم انداز قدسی را در نظام برنامه ریزی جامعه بگنجانند؛ و البته این امری است که در جوهر آموزه های شیعی نهفته است، اما مهم آن است که این آینده اندیشی که گاه در نیمه پنهان اذهان ما جای گرفته باید در زندگی ما ظهوری مؤثر پیدا کند.
نتیجه
الف) آموزه های آسمانی دین اسلام، همواره هویت و شخصیت انسان را در مرکز توجه خود قرار داده و با آماده سازی انسان از طریق تعریف معنای غایی زندگی و با القای حس تعلق به آن در قبال اجتماع مذهبی، به گونه چشم گیری در تعریف افراد از هویت فرهنگی خویش ایفای نقش می نماید.
بر اساس هویتی که در پرتو دین به دست می آید انسان، بنده ای مخلوق و مسئول در برابر اعمال خود معرفی می شود و حیات مادی و زندگی این جهانی او نیز به مثابه پلی تصویر می شود که ناگزیر باید از آن بگذرد و به جهان باقی رهسپار گردد. فرهنگی که عقبه فکری و معرفتی آن را چنین آموزه هایی تشکیل می دهد، الگوهایی را برای زیست بهتر انسان در این جهان تعریف و ارائه می کند که در چارچوب نظام معنایی توحیدی بوده و برخاسته از باورها و ارزش های اسلامی باشد.
این سبک زندگی و الگوهای آن، نیازها و خواسته های انسان مسلمان و جامعه اسلامی را جهت دهی کرده و علاوه بر آن، شیوه های برآوردن این نیازها را نیز تعریف و تبیین می کند. مبنا قرار دادن الگوهای این سبک زندگی از سوی جامعه اسلامی، متضمن انتخاب و استفاده از ابزارها و امکاناتی است که متناسب با این الگوها باشد.
پس یک جامعه دین مدار به صورت کاملاً خودخواسته، تمدن خود را به گونه ای پی ریزی می کند که او را در مسیر سعادت جاودان قرار دهد. بدین ترتیب، حتی اگر برخی از مظاهر تمدنی مانند توجه به رفاه و آسایش اجتماعی در ظاهر یکسان باشد، عقبه معرفتی آن کاملاً متفاوت خواهد بود.
ب) دین و آموزه های آن تا زمانی که از تحریف و انحراف به دور باشد، بر اساس اقتضائات جامعه بشری در هر برهه ای از تاریخ، مراحلی از تحقق جامعه مطلوب را نیز مورد توجه قرار می دهد و از پیروان خود می خواهد تا در حد توان و امکانات اجتماعی خویش، برای برقراری یک جامعه مطلوب و مبتنی بر ارزش های دینی تلاش کنند.
بدین ترتیب، ارزش های ثابت دینی بر اساس اقتضائات اجتماعی می تواند در هر زمانی، به هنجارهای متعارف اجتماعی تبدیل شده و روابط اجتماعی را سامان دهد؛ و البته این هنجارها کاملاً انعطاف پذیر بوده و بر اساس نیازهای نوین اجتماعی، از قابلیت دگرگونی و تحول نیز برخوردار است.
ج) دقت و ژرف اندیشی در آموزه های اسلام، هر اندیشمند منصفی را به این نتیجه می رساند که وضعیت موجود مسلمانان لزوماً نمی تواند یک وضعیت پایدار تلقی شود و قابلیت تحول و تغییر را خواهد داشت؛ تا جایی که به باور بسیاری از اندیشمندان مسلمان معاصر، جهان اسلام بار دیگر در آستانه اوج گیری برای ایجاد تمدنی نوین قرار دارد.
آنچه در حال حاضر می تواند کارگشا باشد آن است که توان و نیروی علمی خود را در بحث پیرامون گذشته تمدن اسلامی و عظمت و شکوه آن محدود نکرده و با گذار از این مباحث، امکان تصور و ترسیم تمدن اسلامی در زمان حال و آینده را بررسی کنیم. این مسأله نیز زمانی حل خواهد شد که ظرفیت های موجود در آموزه های اسلامی برای اثرگذاری بر فرهنگ جوامع و همچنین تمدن سازی این تعالیم را شناسایی و معرفی کنیم.
حاصل این تلاش، کلیتی خواهد بود که وضعیت مطلوب جامعه اسلامی را روشن می سازد که در پرتو آن و با نگاه به وضعیت فعلی خود و سنجش فاصله تا وضعیت مطلوب، می توان اقدامات لازم را برنامه ریزی کرد؛ و این همان خلق و ایجاد آینده است که در دانش آینده پژوهی از آن سخن گفته می شود.
پی نوشت ها
۱- LifeStyle
۲ . Taste
۳ . برای مثال می توان به پژوهشی از ماکس وبر(۱۸۶۴ ۱۹۲۰ م) اشاره کرد؛ او با تاکید بر منش پارسایی بخشی از جامعه پروتستان ها که موجب پرهیز از مصرف تجملی و در نتیجه، انباشت سرمایه و سازماندهی عقلانی تولید می شد، تاثیر یک عامل فرهنگی برآمده از دین را بر نظم اقتصادی و اجتماعی جامعه مدرن توصیف کرده است.(ر.ک به: ماکس وبر، اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری، ترجمه: عبدالمعبود انصاری)
۴ . تفاوت های موجود در سبک زندگی و الگوهای رفتاری سلمان و ابوذر که پیامبر میان ایشان عقد برادری بسته بود و هر دو را بارها مورد ستایش قرار داده، نمونه خوبی است. ما به هیچ وجه در سیره پیامبر اسلام نمی بینیم که به سلمان توصیه کرده باشد تا مانند ابوذر زندگی کند؛ و از آن طرف روایت شده که اگر ابوذر از قلب سلمان آگاه می شد، بی شک، او را نفی می کرد(کلینی، ۱۳۸۲: ج ۱: ۴۵۵). تفاوت الگوهای رفتاری امامان معصوم شیعه در شرایط متفاوت اجتماعی نیز گویای همین مدعا می باشد(حمیری، ۱۴۱۷ ق، ح ۱۲۹۶: ۲۸۶؛ إربلی، ۱۴۲۶ ق، ج ۳: ۴۲۳؛ ابن صباغ، ۱۳۸۵: ۳۸۹).
۵ . تمایلات و ترجیحات فردی و جمعی، جهت کُنش را تعیین می کند؛ و منابع در دسترس که در پیوند با عوامل ساختاری، فرصت های زندگی را پدید می آورند، بستر بروز کُنش را فراهم می سازند.
۶- گروه های مرجع در اصطلاح جامعه شناسی به مجموعه های انسانی برخوردار از ویژگی های خاص از حیث پایگاه، هنجار و نقش اطلاق می شود که افراد برای داوری یا ارزیابی خود، آن ها را به عنوان معیار و میزان مورد توجه قرار داده و بر اساس آن، بینش، گرایش و کنش خود را شکل می دهند(کوئن، ۱۳۸۰: ۱۳۸).
کتابنامه
*قرآن کریم.
۱- إبن صباغ،(۱۳۸۵)، الفصول المهمه فی معرفه الائمه، قم: المجمع العالمی لأهل البیت.
۲- إربلی، علی بن عیسی،(۱۴۲۶ ق)، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، قم: مجمع جهانی اهل بیت.
۳- بوردیو، پی یر،(۱۳۹۰)، تمایز نقد اجتماعی قضاوت های ذوقی، ترجمه حسن چاوشیان. تهران: ثالث.
۴- پارسانیا، حمید،(۱۳۹۰)، روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی، قم: کتاب فردا.
۵- پیروزمند، علی رضا،(۱۳۸۹)، مبانی والگوی مهندسی فرهنگی، قم: دفترفرهنگستان علوم اسلامی.
۶- حمیری، عبدالله بن جعفر،(۱۴۱۷ ق)، قرب الإسناد، قم: مؤسسه الثقافه الاسلامیه لکوشانپور.
۷– فاضل قانع، حمید،(۱۳۹۲)، سبک زندگی بر اساس آموزه های اسلامی، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما.
۸- کلینی، محمد بن یعقوب،(۱۳۸۲)، اصول کافی، تهران: اسوه.
۹- کوئن، بروس،(۱۳۸۰)، مبانی جامعه شناسی، ترجمه غلامعباس توسلی و رضا فاضل، تهران: سمت.
۱۰- گیدنز، آنتونی،(۱۳۸۱)، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشرنی.
۱۱- گیدنز، آنتونی،(۱۳۸۷)، تجدد و تشخص، ترجمه ناصر موفقیان، تهران: نشر نی.
۱۲-وبر، ماکس،(۱۳۷۴)، اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری، ترجمه عبدالمعبود انصاری. تهران: سمت.
مقالات
۱۳- صدیق سروستانی، رحمت الله؛ و هاشمی، سیدضیاء. ۱۳۸۱- «گروه های مرجع در جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی با تأکید بر نظریه های مرتن و فستینگر». فصلنامه علمی پژوهشی علوم اجتماعی. ش ۲۰- ۱۴۹- ۱۶۷
۱۴- فاضل قانع، حمید. ۱۳۹۱- «نقش و جایگاه سبک زندگی در فرآیند شکل گیری تمدن نوین اسلامی». مجموعه مقالات پانزدهمین جشنواره بین المللی پژوهشی شیخ طوسی. قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفیص. ۱۷۳- ۱۹۳
۱۵- مهدوی کنی، محمدسعید. ۱۳۸۶- «مفهوم سبک زندگی و گستره آن در علوم اجتماعی». فصلنامه علمی.ش ۱ ۱۹۹- ۲۳۰
حجت الاسلام حمید فاضل قانع – طلبه سطح سه حوزه علمیه. فصلنامه علمی تخصصی محفل شماره هشتم
منبع: پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی