- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ رَسُولُهُ، وَاَنَّکَ
گواهى دهم که معبودى جز خداى یکتا نیست که شریکى ندارد و گواهى دهم که تو پیامبر او هستى و تویى
مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاللهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّکَ، وَنَصَحْتَ
محمّد بن عبدالله و گواهى دهم که تو رسالتهاى پروردگارت را ابلاغ کردى و براى امتت خیرخواهى
لاُِمَّتِکَ، وَجاهَدْتَ فى سَبیلِ اللهِ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ، وَاَدَّیْتَ
نمودى و در راه خدا از راه حکمت واندرز نیکو، جهاد (وکوشش) کردى و آنچه را که
الَّذى عَلَیْکَ مِنَ الْحَقِّ، وَاَنَّکَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنینَ، وَغَلُظْتَ عَلَى
از حق بر عهده تو بود ادا کردى و براستى تو نسبت به مؤمنان مهربانى کردى و بر کافران
الْکافِرینَ، وَعَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، فَبَلَغَ اللهُ بِکَ أَشْرَفَ
سخت گرفتى و خدا را با اخلاص پرستش کردى تا یقین (یعنى مرگ) بسراغت آمد پس خداوند تو را به شریف ترین
مَحَلِّ الْمُکَرَّمینَ، اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِى اسْتَنْقَذَنا بِکَ مِنَ الشِّرْکِ وَالضَّلالِ،
مقام گرامیان رسانید ستایش خاص خدایى است که ما را بوسیله تو از شرک و گمراهى نجات داد
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، وَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَصَلَواتِ مَـلائِـکَتِـکَ،
خدایا درود فرست بر محمّد و آلش و قرار ده درودهاى خود و درودهاى فرشتگانت
وَاَنْبِیآئِکَ وَالْمُرْسَلینَ، وَعِبادِکَ الصّالِحینَ، وَاَهْلِ السَّمواتِ وَالاَْرَضینَ،
و پیمبران و رسولانت و بندگان شایسته ات و اهل آسمانها و زمینها
وَمَنْ سَبَّحَ لَکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ مِنَ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، عَلى مُحَمَّد
و هرکه براى تو تسبیح کند اى پروردگار جهانیان از پیشینیان و پسینیان همه را براى محمّد
عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ، وَنَبِیِّکَ وَاَمینِکَ، وَنَجِیبِکَ وَحَبیبِکَ، وَصَفِیِّکَ
بنده ات و فرستاده و پیامبرت و امین وحیت و برگزیده و حبیبت و صفى
وَصَفْوَتِکَ، وَخآصَّتِکَ وَخالِصَتِکَ، وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَاَعْطِهِ الْفَضْلَ
و پاکیزه و خاص درگاه و خالصت و انتخاب شده از خلقت و به او عطا کن برترى
وَ الْفَضیلَهَ، وَالْوَسیلَهَ وَالدَّرَجَهَ الرَّفیعَهَ، وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً یَغْبِطُهُ
و فضیلت و وسیله و درجه بلند و برآور او را به مقام پسندیده اى که
بِهِ الاَْوَّلُونَ وَالاْخِرُونَ، اَللّهُمَّ اِنَّکَ قُلْتَ: وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ
اوّلین و آخرین به مقامش غبطه خورند خدایا خودت (در قرآن) گفتى «و اگر ایشان در آن دم که بر خویش ستم کردند
جآؤُکَ، فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ، لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحیماً.
پیش تو آمده و از خدا آمرزش خواسته و پیغمبر براى آنها آمرزش خواسته بود حتماً خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند».
اِلـهى فَقَدْ اَتَیْتُ نَبِیَّکَ مُسْتَغْفِراً تآئِباً مِنْ ذُنُوبى، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ،
خدایا من اکنون به نزد پیغمبرت آمده و آمرزش خواه و توبه کننده از گناهانم هستم پس درود فرست بر محمّد وآلش
وَ اغْفِرها لى، یا سَیِّدَنا اَتَوَجَّهُ بِکَ وَبِاَهْلِ بَیْتِکَ اِلَى اللهِ تَعالى رَبِّکَ وَرَبّى
و گناهانم را بیامرز اى آقاى ما (اى رسول خدا) بوسیله تو و اهل بیتت بسوى خداى تعالى پروردگار تو و پروردگار خودم
لِیَغْفِرَ لى
رو مى آورم تا مرا بیامرزد
سپس سه بار بگو:
اِنّا للهِِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ
ما از آن خداییم و مسلّماً بسویش باز مى گردیم
سپس بگو:
اُصِبْنا بِکَ یا حَبیبَ قُلُوبِنا، فَما اَعْظَمَ الْمُصیبَهَ بِکَ حَیْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْىُ، وَ حَیْثُ
محبوب دلهاى ما و ما به واسطه شما مصیبت زده ایم اى راستى چه اندازه بزرگ است مصیبت تو که بدان جهت وحى از ما منقطع گشته ومبتلا
فَقَدْ ناکَ، فَاِنّا للهِِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ، یا سَیِّدَنا یا رَسُولَ اللهِ، صَلَواتُ
به فقدان تو شدیم پس ماهم از آن خداییم و مسلّماً بسویش باز مى گردیم اى آقاى ما اى رسول خدا درود
اللهِ عَلَیْکَ وَعَلى آلِ بَیْتِکَ الطّاهِرینَ، هذا یَوْمُ السَّبْتِ وَهُوَ یَوْمُکَ، وَاَنـَا
خدا بر تو و بر خاندان طاهرینت باد امروز روز شنبه است و آن روز توست و من
فیهِ ضَیْفُکَ وَجارُکَ، فَاَضِفْنى وَاَجِرْنى، فَاِنَّکَ کَریمٌ تُحِبُّ الضِّیافَهَ،
در این روز مهمان تو و پناهنده به توام پس مرا پذیرایى کن و پناهم ده که همانا تو بزرگوارى و مهمان نوازى را دوست دارى
وَمَأْمُورٌ بِالاِْجارَهِ، فَاَضِفْنى وَاَحْسِنْ ضِیافَتى، وَاَجِرْنا وَاَحْسِنْ
و مأمور به پناه دادن هستى پس پذیراییم کن و نیکو پذیراییم کن و پناهم ده و نیکو
اِجارَتَنا، بِمَنْزِلَهِ اللهِ عِنْدَکَ وَعِنْدَ آلِ بَیْتِکَ، وَبِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ، وَبِمَا
پناهم ده به حق مقام و منزلت خدا در نزد تو و نزد خاندانت و به حق مقام و منزلت ایشان در پیش خدا و به حق آن علمى که
اسْتَوْدَعَکُمْ مِنْ عِلْمِهِ، فَاِنَّهُ اَکْرَمُ الاَْکْرَمیـنَ.(۱)
خدا به ودیعت در نزد شما نهاده که همانا او کریمترین کریمان است.
یادآورى:
همان گونه که مرحوم محدّث قمى گفته است، ممکن است قبل از این زیارت، زیارت کوتاه دیگرى که ابن ابى نصر بزنطى به سند صحیح از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده، خوانده شود. او مى گوید محضر امام رضا(علیه السلام) رسیدم و عرض کردم بعد از نماز چگونه بر رسول خدا(صلى الله علیه وآله)سلام و صلوات بفرستیم، فرمود مى گویى:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللهِ وَرَحْمهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
سلام بر تو اى رسول خدا و رحمت خدا و برکاتش سلام بر تو اى
مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَهَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاحَبیبَ اللهِ،
محمّد بن عبدالله سلام بر تو اى برگزیده خدا سلام بر تو اى حبیب خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَهَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ رَسُولُ
سلام بر تو اى انتخاب شده خدا سلام بر تو اى امین (وحى) خدا گواهى دهم که تو پیامبر
اللهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مُحمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لاُِمَّتِکَ،
خدایى و گواهى دهم که تویى محمّد بن عبدالله و گواهى دهم که براستى تو براى امتت خیرخواهى کردى
وَجاهَدْتَ فى سَبیلِ رَبِّکِ، وَعَبَدْتَهُ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، فَجَزاکَ اللهُ یا
و در راه پروردگارت جهاد کردى و او را پرستش کردى تا یقین (یعنى مرگ) بسراغت آمد پس پاداشت دهد خدا اى
رَسُولَ اللهِ، اَفْضَلَ ما جَزى نَبِیّاً عَنْ اُمَّتِهِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مَحَمِّد و آلِ
رسول خدا بهترین پاداشى که از طرف امتى به پیغمبرشان دهد خدایا درود فرست بر محمّد و آل
مُحَمِّد، اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلى اِبْراهِیمَ وَ آلِ اِبْراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ.(۲)
محمّد بهترین درودى که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادى که همانا تو بسیار ستوده و بزرگوارى.
- جمال الاسبوع، صفحه ۲۹ و بحارالانوار، جلد ۹۹، صفحه ۲۱۱ (با اندکى تفاوت).
۲. قرب الاسناد، صفحه ۱۶۹ و بحارالانوار، جلد ۸۳، صفحه ۲۴، حدیث ۲۵.