- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
از زوج های جوان باید پرسید: از صفحات سند چند برگی ازدواجتان، کدام یکی را به دقت خوانده اید؟ فقط صفحه مربوط به مهریه را یا صفحه شروط ضمن عقد را؟ یا صفحه ای که نام و مشخصات شما و همسرتان را کنار تاریخ عقد ثبت کرده؟
شما در عقدنامه تان بیشتر دنبال خاطره ها می گردید یا واقعا می دانید روزی که پشت سرهم زیر صفحاتی را که سردفتر تند و تند آنها را ورق می زند، امضا می کردید چه بار مسئولیتی را به دوش گرفته اید؟
حال و هوای حاکم بر دفترخانه های ازدواج وقتی زوج ها به همراه خانواده هایشان برای هر چه زودتر جاری شدن صیغه عقد هیجان زده شده اند، واقعا دیدنی است؛ مخصوصا اگر سردفتر به چند خانواده به صورت همزمان وقت داده باشد و ازدحام جمعیت، باعث کمبود وقت و سریع انجامشدن کارها شود.
درست در چنین مواقعی است که زوج ها وقتی با سند ازدواج رو به رو می شوند و می فهمند باید زیر تمام صفحات آن را امضا کنند، تمایل دارند هر چه زودتر کار تمام شود بدون آن که حتی کنجکاو شوند با این امضاها زیر بار چه تعهداتی می روند.
بیشتر سردفترها فقط صفحات عقدنامه را ورق می زنند و بدون هیچ توضیحی درباره مندرجات سند با انگشت نشان می دهند که زوج ها کجاها را باید امضا کنند در حالی که سند ازدواج به خاطر مسئولیت آوربودنش سندی مهم است که زوج ها بخصوص خانم ها باید از بندبند آن مطلع باشند چون اگر غیر از این باشد وقتی پیچ و خم های زندگی شروع شود تمام امضاها دست و پاگیر می شوند.
یکی از بندهای عقدنامه می گوید: زوج ضمن عقد شرط کرد که هرگاه طلاق بنا به خواسته زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، زوج موظف است نصف دارایی خود را که در زمان زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را با نظر دادگاه به صورت بلاعوض به زوجه منتقل کند پس اگر مردی این شرط را امضا کند، مشمول موضوع تصنیف در دارایی های مشترک می شود و زن مطلقه می تواند با ارائه دادخواست این مبالغ را مطالبه کند.
شروط دوازده گانه
در یکی دیگر از بندهای عقدنامه آمده است زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که با رجوع به دادگاه و دریافت مجوز پس از انتخاب نوع طلاق، خود را مطلقه کند. پیداست اگر مردی با این شرط موافقت کند زن می تواند در دادگاه اقامه دعوا کرده و تخلف زوج از شروط مندرج در عقدنامه را اثبات کند و با حکم دادگاه به دفترخانه رسمی طلاق مراجعه کند چون در این صورت از سوی زوج وکیل است که اصالتا (شخص خودش) یا وکالتا (با انتخاب وکیل و تفویض وکالت به وی) خود را مطلقه کند.
نکته: تقریبا بیشتر حقوقدان ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد، از داشتن مهریه های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد.
پس لازم است مردها بدانند اگر پای چنین شرطی در عقدنامه را امضا می کنند، حق طلاق را در صورت تحقق این دوازده شرط به همسرشان داده اند:
– خودداری شوهر از دادن نفقه زن به مدت ۶ ماه به هر عنوان حتی با توسل به اجبار،
– سوءرفتار یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند،
– ابتلای زوج به بیماری های خطرناک و درمان نشدنی به نحوی که دوام زندگی زناشویی را برای زوجه به خطر بیندازد،
– جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد،
– بی توجهی به رای دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد،
– محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی در پرداخت منجر به ۵ سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی منتهی به ۵ سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد،
– ابتلای زوج به هر گونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی خلل وارد کند،
– زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند،
– محکومیت قطعی زوج در ارتکاب به جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر که آبروی زوجه را به خطر بیندازد،
– باردار نشدن زوجه از زوج بعد از ۵ سال به علت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر،
– مفقودالاثر شدن زوج و مراجعه نکردن به دادگاه ۶ ماه بعد از مراجعه زوجه به دادگاه و ازدواج مجدد زوج بدون رضایت زوجه یا اجرا نکردن عدالت بین همسران به تشخیص دادگاه.
پس با تحقق هر یک از این شروط و اثبات آن در دادگاه، زن می تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد، با مراجعه به دادگاه خانواده و پس از قطعیت حکم، نسبت به اجرا و ثبت صیغه طلاق در دفتر رسمی ثبت طلاق اقدام کرده و خودش را مطلقه کند.
شروط ضمن عقد
تقریبا بیشتر حقوقدان ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد، از داشتن مهریه های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد، تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد اما مهریه، پولی است که زیاد هم نسبت به وصول آن نمی توان امیدوار بود.
برای همین، زوج ها قبل از جاری شدن صیغه عقد، می توانند توافق کنند تا حقوقی چون حق تحصیل، اشتغال، حق انتخاب محل سکونت یا شرط تضمین پرداخت مهریه از سوی یک یا دو نفر از اعضای خانواده یا آشنایان زوج را در عقدنامه درج کنند.
در واقع شرط وکالت در طلاق یا همان چیزی که مردم به عنوان حق طلاق می شناسند هم، از جمله این شروط است. این شرط به زن حق می دهد تا خود را وکالتا طلاق دهد یعنی زن وکیل مطلق از طرف شوهر خود باشد که هر زمان بخواهد یا پس از تحقق امری معین و اثبات آن در دادگاه خود را مطلقه کند.
البته درج این شرط در عقدنامه به این معنی نیست که دیگر مرد نمی تواند همسرش را طلاق دهد. در واقع مرد در شروط ضمن عقد فقط به صورت وکالتی این حق را به همسرش می دهد و زن هم به عنوان وکیل در طلاق این را می داند که این حق یا شرط ضمن عقد به معنای انتقال کامل و مطلق حق از سوی شوهرش نیست و مرد هم می تواند بنا بر شرایطی از این حق استفاده کند.
بد نیست بدانید که شروط ضمن عقد با محتوایی چون ممنوعیت ازدواج دوم برای مرد، عدم نزدیکی یا طلاق در مدت معین مثلا ۵ سال قابلیت اجرا ندارد اما می تواند زن در شروط ضمن عقدش، این نکته را بگنجاند که مثلا مهریه او به دخترش تعلق بگیرد (شرط صلح مهریه به فرزند).
منبع: انتخاب