- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
یکی از اعمالی که در دین اسلام تشریع شده روزه است. به ویژه روزه ماه مبارک رمضان که بر تمام مکلفین واجب گردیده است. از طرف دیگر از روزه گرفتن انسان هیچ سودی به خداوند نمی رساند پس بدون تردید در روزه گرفتن فائده ای وجود دارد که به روزه دار بر می گردد؛ زیرا حکمت خداوند ایجاب می کند که چیزی بی فائده را تشریع نکند. مهمترین سودی که از روزه عاید انسان می شود، سود معنوی است.
خداوند متعال تقوا را غایت روزه گرفتن دانسته و می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛[۱] اى افرادى که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید».
روزه ابعاد گوناگونى دارد، و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مى گذارد، که از همه مهم تر«بعد اخلاقى» و فلسفه تربیتى آن است. بنابراین روزه آثار تربیتى، اجتماعى، و بهداشتى دارد که آثار تربیتی و اجتماعی به رشد معنوی انسان منجر می شود.
از فوائد مهم روزه این است که روح انسان را«تلطیف»، و اراده انسان را«قوى»، و غرائز او را«تعدیل» مى کند. روزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و هم چنین لذت جنسى چشم بپوشد، و عملا ثابت کند که او هم چون حیوان در بند اصطبل و علف نیست، او مى تواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، و بر هوس ها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانى و معنوى آن است، انسانى که انواع غذاها و نوشابه ها در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى رود، همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ بر لب نهرها مى رویند، این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند، اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود پژمرده مى شوند، و مى خشکند.
اما درختانى که از لابلاى صخره ها در دل کوه ها و بیابان ها مى رویند و نوازشگر شاخه هایشان از همان طفولیت طوفان هاى سخت، و آفتاب سوزان، و سرماى زمستان است، و با انواع محرومیت ها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سخت کوش و سخت جانند!.
روزه نیز با روح و جان انسان همین عمل را انجام مى دهد و با محدودیت هاى موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت مى بخشد، و چون غرائز سرکش را کنترل مى کند بر قلب انسان نور و صفا مى پاشد. خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به جهان فرشتگان صعود مى دهد، جمله «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (باشد که پرهیزگار شوید) در این آیه اشاره به همه این حقایق است.[۲]
به خصوص روزه در ماه مبارک رمضان که به عنوان مهمانی خدا مطرح است، میزبان خداوند متعال است و غذاى این ماه، غذاى روح است که براى رشد معنوى لازم است، نه غذاى جسم. لطف غذاى این مهمانى، آیات قرآن است که تلاوت یک آیه آن در ماه رمضان هم چون تلاوت تمام قرآن در ماه هاى دیگر است. این میهمانى هیچ سنخیّتى با میهمانى هاى دنیوى ندارد. خداوندِ عالِم و غنى و خالق و باقى و عزیز و جلیل، میزبان انسان هاى جاهل و فقیر و فانى و مخلوق و ذلیل مى شود و مى گوید[۳]: من دعایتان را مستجاب مى کنم و براى هر نفسى که در ماه رمضان مى کشید، پاداش تسبیحى عطا مى کنم.[۴]
روزه در صورتی مایه رشد معنوی می شود که آداب این مهمانی خداوند رعایت گردد. در وسائل الشیعه[۵] براى اخلاق روزه دار در ضمن روایت مفصلى مى خوانیم: روزه دار، از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غیبت، مخالفت با حقّ، فحش و سرزنش و خشم، طعنه و ظلم و مردم آزارى، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخنچینى و حرامخوارى، دورى کند و نسبت به نماز، صبر و صداقت و یاد قیامت توجّه خاصّ داشته باشد.
شرط حضور در این مهمانى، فقط تحمّل گرسنگى نیست. در حدیث آمده است: آن کس که از اطاعت رهبران آسمانى، سرباز زند ویا در مسائل خانوادگى و شخصى با همسر خود بدرفتار و نامهربان باشد ویا از تأمین خواسته هاى مشروع او خوددارى کند و یا والدین از او ناراضى باشند، روزه او قبول نیست وشرایط این ضیافت را به جاى نیاورده است.
روزه گرچه فوائد ومنافع طبّى از قبیل دفع وبرطرف شدن مواد زاید بدن در اثر گرسنگى را دارد، امّا سحرخیزى ولطافت روح واستجابت دعا در ماه رمضان چیز دیگرى است ومحروم واقعى کسى است که از این همه خیر وبرکت محروم باشد.[۶]
در نهج البلاغه به هنگامى که امیر مؤمنان على علیه السلام فلسفه عبادات را بیان مى کند به روزه که مى رسد چنین مى فرماید: «و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق؛[۷] خداوند روزه را از این جهت تشریع فرموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد»!
روزه افزون بر این مایه تقوا و رشد معنوی می شود، آثار اجتماعی نیز دارد. بر کسى پوشیده نیست. روزه یک درس مساوات و برابرى در میان افراد اجتماع است، با انجام این دستور مذهبى، افراد متمکن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس در مى یابند، و هم با صرفه جویى در غذاى شبانه روزى خود مى توانند به کمک آنها بشتابند.[۸]
البته ممکن است با توصیف حال گرسنگان و محرومان، سیران را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولى اگر این مساله جنبه حسى و عینى به خود بگیرد اثر دیگرى دارد، روزه به این موضوع مهم اجتماعى رنگ حسى مى دهد، لذا در حدیث معروفى از امام صادق علیه السلام نقل شده که” هشام بن حکم” از علت تشریع روزه پرسید، امام علیه السلام فرمود: «انما فرض اللَّه الصیام لیستوى به الغنى و الفقیر و ذلک ان الغنى لم یکن لیجد مس الجوع فیرحم الفقیر، و ان الغنى کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراد اللَّه تعالى ان یسوى بین خلقه، و ان یذیق الغنى مس الجوع و الالم، لیرق على الضعیف و یرحم الجائع[۹]؛ روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنى مساوات بر قرار گردد، و این به خاطر آن است که غنى طعم گرسنگى را بچشد و نسبت به فقیر اداى حق کند، چرا که اغنیاء معمولا هر چه را بخواهند براى آنها فراهم است، خدا مى خواهد میان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگى و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند.
اگر چنین حسی برای روزه دار پیداشود و وضعیت ضعیفان و گرسنگان را از دل و جان درک کند، قطعا این اثر اجتماعی نیز معنویت را در او رشد می دهد.
پی نوشت:
[۱]. بقره، ۱۸۳.
[۲] . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص: ۶۲۹، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چ۱، ۱۳۷۴ش.
[۳] . محسن قرائتی، تفسیر نور، ج۱، ص: ۲۸۶، تهران، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن، چ۱۱، ۱۳۸۳ش.
[۴] . خطبهى پیامبر صلى الله علیه و آله در جمعه آخر ماه شعبان.
[۵] . وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۱۹..
[۶] . تفسیر نور، ج۱، ص: ۲۸۷
[۷] . نهج البلاغه کلمات قصار شماره ۲۵۲.
[۸] . تفسیر نمونه، ج۱، ص: ۶۳۱
[۹] . حر عاملی، وسائل الشیعه جلد ۷ باب اول کتاب صوم صفحه ۳.
نویسنده: حمیدالله رفیعی