- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
مدت یک قرن است که غرب، تحقیقات دامنهدار و عمیقی پیرامون روانشناسی تربیت کودک به انجام رسانده است که به واقع، نتایج چشمگیری از آن پژوهشها به دست آمده است؛ هر چند به بسیاری از پژوهشهای آنان نمی توان به دیده اطمینان کامل نگریست. تا این زمان همچنان پیروان ژان پیاژه(زیستشناس، فیلسوف و روانشناس سوئیسی، متوفای ۱۹۸۰م)، اسکینر، باندورا، کلارک هال، اریکسون و هاینزوانر، با یکدیگر نسبت به عقاید استادان خود اختلاف عقیده دارند.
جمعی کودک را بزرگسالی کوچک(به تعبیر آنان: مینیاتور بزرگسال) و بعضی او را کاملاً متمایز با بزرگسال تعریف میکنند. عدهای او را متمایل به بدی، و برخی او را پاک سرشت میدانند.
درباره تربیت، تغذیه، رشد، عادتها و رفتارهای کودک نیز نظریات متفاوت و متناقض بسیاری میان پژوهشگران وجود دارد که به واقع، آدمی گاه در انتخاب نظریه درست میان آنان سرگردان میشود.
انبوه نتایج علمی که امروزیان بدان دست یافتهاند، در سایه آزمایشهای سالیان متمادی، استفاده از فن آوری و استمداد از تجربیات گذشتگان است؛ با این حال، پیوسته طرحها و نظریات جدیدی به دست میآید که گاه به طور کامل، ناقض نظریات گذشته است. اما در صدها سال پیش که هیچ یک از این زمینهها و امکانات پژوهشی وجود نداشته است، از سوی حضرت محمد امین (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به کودکان، گفتارها و رفتارهایی مشاهده شده است که امروزیان در ژرفای آن درماندهاند و فهم عمیقی از آن به دست نیاوردهاند.
معجزه حضرت محمد امین (صلی الله علیه و آله و سلم) تنها آیات قرآن نبود. گفتار و رفتارش، همه معجزه بود. چه آن که معجزه پدیده ای است که بشر از ارائه نمونه آن ناتوان باشد.
در عقاید امروزیان متمدن و متفکر، چنین آمده است که: اگر کودکان، وحشی و پرخاشگرند، باید آنان را رام و مطیع گردانید. زیرا آنان ماهیت حیوانی دارند و غرایز، نقش اساسی در انگیزش رفتارشان دارد.
این در حالی است که ما بارها این جمله را از سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیده یا خواندهایم که: پنج چیز است که تا آستان مرگ، آنها را ترک نمی کنم؛ یکی از آنها سلام کردن به کودکان است.
به راستی، ژرفای مفهوم این جمله را کدام متفکر روانشناس درک میکند؟ در افکار خردسالان چه میگذرد که حضرت امام صادق (علیه السلام) در پی نقل آنچه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرا گرفته، میفرماید: “احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم ففو لهم فانهم لا یرون الا انکم ترزقونهم”؛ به کودکان، محبت بورزید و مورد شفقتشان قرار دهید و هر گاه به آنان وعده ای دادید، وفا کنید. زیرا آنها شما را روزیدهنده خود میدانند(۴).
در این رفتار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، چه حکمتی نهفته بوده است که همه روزه که صبحگاه از خواب برمی خاست، دست محبت به سر فرزندان خود میکشید؟
در این نوشتار به طور گزیده، به تشریح پارهای از گفتارها و رفتارهای حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره کودکان میپردازیم.
نامطمئن بودن نظریات رایج کنونی و سرمشق بودن رفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای ما -به تصریح آیه-(۶) قرآن ما را بر آن میدارد که به فرمودهها و کردار حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) عمیق تر بنگریم و به واقع اعتقاد داشته باشیم که آنچه او به جای آورده -به فرض درستی روایت- فراتر از اکتشافات علمی امروزیان است.
کوچکترین عمل او در پی ارائه معیاری است که برای معاصران وی، ناشناخته ماند و برخی تا این زمان نیز ناشناخته باقی مانده است. از آن نمونه، در جملهای ساده از آن بزرگوار میخوانیم:
“اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم”؛(۷) فرزندانتان را گرامی بدارید و با آداب و روش پسندیده، با آنان رفتار کنید.
در نظر سطحی، این فرموده تنها سفارش به احترام کودکان و رفتار صحیح با آنان است. اما این که چه رفتاری در شأن کودک نیست تا از آن پرهیز شود، و چه روشی نادرست است تا نسبت به وی انجام نگیرد جای گفتگو است.
آیا والدین و مربیان برای یافتن پاسخ صحیح این دو پرسش، خود نباید پیش تر پیرامون تربیت کودک آگاهیهایی به دست آورند، پدر و مادری که با آداب و روش صحیح زندگی ناآشنایند، چگونه میتوانند فرزندشان را با آداب درست تربیت کنند؟! آیا بوسیدن کودکان -دختر و پسر- تا چه سنی رواست؟ آیا از جا برخاستن در برابر بچههای کم سن، بجا است یا نابجا؟ آیا تنبیه و کتک آنان تا چه میزان سفارش میشود؟ تفاوتگذاری میان آنان، تا چه اندازه صحیح یا ناصحیح است؟ بازی کودک و «بازی با کودک» چه لزوم و فایده ای دارد؟
بنابراین، سفارش به گرامیداشت کودک، تاکید بر تاسیس بنیادی است که به خانوادهها آموزش دهد چگونه با فرزندانشان رفتار کنند. خانواده و مجالس خانوادگی، آموزش و پرورش، صدا و سیما و مراکز فرهنگی، هر یک بنیادی است که باید بدین مهم توجه کند.
از طرف دیگر، باید مشخص شود که بیاحترامی به کودک و ترک آموزش وی، چه پیامدهایی دارد؟! اگر اطرافیانش با آداب و روش درست با او برخورد نکنند، چه پیش خواهد آمد؟ کودک در هر حال، بزرگ خواهد شد. اگر او در بزرگسالی دریابد که بسیاری از رفتارهای بزرگسالان با وی در کودکی، ناصحیح بوده است، نسبت به آنان چگونه خواهد اندیشید؟
آیا والدین چنین کودکی، اکنون در بزرگسالی این کودک، میتوانند امیدوار باشند که وی آرای امروز آنان را بپذیرد و بدان عمل کند؟ چگونه بسیاری از والدین بدین امر توجه ندارند که یکی از علتهای تمرد نوجوانان و جوانان، پیبردن آنان به اشتباه روش پدر و مادر در کودکی ایشان است؟!
به هر تحلیل، توجه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به دنیای کودکان را در چندین جنبه میتوان جستجو کرد:
۱- کوشش برای تولد فرزندان سالم
بر خلاف عقیده بسیاری از نظریه پردازان که تربیت کودک را از شش ماهگی یا دو سالگی به بعد نتیجه بخش میدانند، تعالیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زمانی پیشتر از این را در تربیت کودک موثر میشمارد. نوزاد، بیشتر صفات خوب و بد را از طریق ژن، از پدر و مادر به ارث میبرد. بنابراین، تربیت او نه از دوران حمل که پیش از ازدواج، آغاز میشود.
دختر و پسری که پیش از ازدواج به اصول اخلاقی و دینی پایبند نباشند، بسیار دشوار میتوان امید داشت که فرزند آنان، درستکار تربیت شود. البته سهم محیط تربیتی و عوامل و استثنائات روزگار را نادیده نمیانگاریم.
اگر تربیت کودک از شش ماهگی یا دو سالگی آغاز میشود، این دستور رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چه مفهومی مییابد که میفرماید: هر کس صاحب فرزندی شد، در گوش راست کودکش اذان و در گوش چپ او، اقامه بگوید تا از شر شیطان در امان باشد. امیرمومنان علی (علیه السلام) میفرماید: زمانی که دو پسرم حسن و حسین (علیهما السلام) تولد یافتند، آن حضرت، همین عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آنها، سوره حمد و آیه الکرسی و آیههای سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند.
اگر کودک دو ماهه، استعداد تربیت و پذیرش ندارد و مشاهدات و شنیدههای او در درونش تاثیر نمی نهد، به چه سبب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: هرگز مبادا که کودکی در گهواره، نظارهگر رفتار زناشویی زن و مرد باشد.(۹) اگر در چنین موقعیت صدای زن و مرد را بشنود، به راه رستگاری و [پاکی و خیر] قدم نمی نهد.(۱۰).
به راستی، آیا سلامتی مادر در دوران حمل، تغذیه، ترس و نگرانیها و نیز اعتیاد وی، بر سلامتی روحی نوزاد اثر نمی گذارد؟! آن گاه چگونه میتوان نوزاد ناسالم را درست تربیت کرد؟!
امام باقر (علیه السلام) میفرماید: در عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مردی از انصار [در مدینه] به آن حضرت شکایت کرد که: همسرم دختر عموی من است و خانواده و اجداد ما همه سفید پوست هستیم و اینک، او فرزندی به دنیا آورده که سیاه پوست و شبیه سیاهان حبشی است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اندکی تامل کرد و سپس از زن توضیح خواست. زن به پاکی خود سوگند یاد کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: بین هر انسان تا حضرت آدم (علیه السلام)، عرق (پیوند، ژن، ریشه) وجود دارد که در ساختمان فرزند فعالیت میکنند… فرزند، شبیه یکی از آنها میشود… این نوزاد سیاه پوست، شبیه یکی از اجداد دور شماست. کودک را بگیر که فرزند خود تو است.
هنگامی که نوزاد رنگ پوست خود را به وسیله ژن از اجدادش به ارث ببرد، آیا صفات خوب یا بد به همین وسیله از آنان به وی سرایت نمی کند؟!
آن حضرت در همین باره فرموده است: “انظر فی ای شیء تضع ولدک فان العرق دساس”؛ خوب بنگر که نطفه خود را در چه جایگاهی جای میدهی؛ زیرا ریشهها [و ژن آدمی] به طور پنهان، تاثیرگذار است. [و از طریق آن، اخلاق اجداد به فرزندان منتقل میشود].
نیز در جای دیگر فرمود: “الشقی شقی فی بطن امه و السعید سعید فی بطن امه”؛ بدبخت، در شکم مادر بدبخت میشود و سعادتمند، در شکم مادر چنین میشود.
در روایتی دیگر آن حضرت به نقش برادر(دایی فرزندان) در تربیت فرزند اشاره میکند و میفرماید: “اختاروا لنطفکم فان الخال احدالضجیعین”؛(۱۴) همسر [شایسته] برای نطفههای خود، انتخاب کنید؛ زیرا دایی، یکی از دو ستون [مهم تشکیل دهنده] نوزادتان است.
و نیز فرموده است: از ازدواج با زنان زیبارویی که در خانواده بد پرورش یافتهاند، بپرهیزید.(۱۵)
۲- توجه به سلامت جسمی و روحی مادر
فرزندان ما -به ویژه دختران-، بیشتر اوقات خود را در کنار مادر سپری میکنند و از تعلیمات او، چیزها میآموزند. بر این اساس، آنان که دغدغه تربیت فرزند دارند نخست باید به تربیت همسر بپردازند. دختران و زنان نیز تأثیرپذیرتر از پسران و مرداناند. بنابراین در آستانه زندگی، مرد باید مهمترین همت خود را آموزش و تربیت همسرش قرار دهد. زمانی که مادر خانواده درست آموزش ببیند و تربیت شود، تربیت فرزندان او با سهولت انجام میپذیرد. چنان که اگر مادر نکوهیدهخوی باشد، تربیت فرزند، خیلی دشوار است. زیرا او اولین آموزگار کودک شماست.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده است: “ایاکم و تزویج الحمقاء، فان صحبتها بلاء و ولدها ضیاع”؛ از ازدواج با زنان کودن بپرهیزید که همنشینی آنها [نوعی] بلا و فرزندشان، تباه است.
پس از انتخاب همسر شایسته و توجه به آموزش و تربیت او، مهمترین وظیفه، ایجاد محیط روانی سالم در خانه است. این نخستین ابزار هر طرح تربیتی موفق است. هر که دلسوز فرزند خود است، پیش از هر کار باید بکوشد تا حد امکان، فضای خانه آکنده از آرامش و مهرورزی شود.
تا زمانی که کودک شما خود را در چنین فضایی نبیند، زمینهای برای شکوفایی استعدادهای خود نمی یابد و بیشتر توان او صرف مبارزه با ترس و اضطرابها و مقابله با عوامل رنجآور زندگی میگردد. هر چه محیط آنان، صمیمیتر و درسآموزتر و روان ایشان مطمئنتر و بی هراستر باشد، آموزش و تربیت آنها، هموارتر و آموختنهایشان از محیط، بیشتر و پایدارتر است.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده است: “حق الولد علی والده… ان یسفره امه…”؛ حق فرزند بر پدر، این است که [پدر] مادر را احترام کند.
زمانی که فرزند،، مادر را در نگاه پدر، محترم ببیند، احساس امنیت و آرامش میکنند. مادری که در خانه از احترام پدر محروم باشد، نخواهد توانست نقش مادری خود را به درستی ایفا نماید.
ادامه دارد…