- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
خانواده، اولین محیط اجتماعی است که فرد در آن رشد میکند و تمام ارزشهای اجتماعی در خانواده به فرد منتقل میشود.
مقایسه شیوههای ارتباطی میان اعضای یک خانواده
اسباب بازیها در وسط خانه نخواهد بود، لباسها وسط اتاق رها نخواهد شد، ظرفهای کثیف در کنار و گوشه خانه دیده نخواهد شد، اگر و تنها اگر روحیه همدلی و همکاری بین اعضای خانواده بالا باشد.
علت نامگذاری روزی به نام روز خانواده، نزول آیه «هل اتی» در این روز است. آیه اول سوره الانسان که درباره خانواده و استحکام پایههای آن است. بیست و پنجم ذی الحجه یادآور روزی است که حضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) برای بهبود بیماری حسنین(علیهماالسلام) سه روز، روزه گرفتند و از قضا هر سه افطاری آن را به نیازمندان بخشیدند در این روز سوره «هل اتی» در شأن اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) نازل شد. یکی از مهمترین درسهای این موضوع میتواند اهمیت بالای روحیه تعاون و همکاری و یک دل بودن اعضای خانواده در حل مسائل خانوادگی باشد.
شیوه ارتباطی بین اعضای یک خانواده، مهمترین عامل برای همکاری و همدلی آنها در خانواده است و اگر شیوه ارتباطی صحیحی در بین اعضای خانواده وجود نداشته باشد، همکاری و همدلی در آن خانواده دیده نخواهد شد.
آشنایی با شیوههای ارتباطی
خانواده، اولین محیط اجتماعی است که فرد در آن رشد میکند و تمام ارزشهای اجتماعی در خانواده به فرد منتقل میشود در نتیجه اگر اعضای یک خانواده با یکدیگر تعامل مناسبی داشته باشند، آنها هم برای یکدیگر و هم برای جامعه افراد موثری خواهند بود. اولین نکتهای که در تعامل افراد خانواده با یکدیگر به چشم میخورد، شیوه ارتباطی آنها با یکدیگر است.
این شیوه ارتباطی از اهمیت ویژهای برخوردار است چون تحت تاثیر همین شیوه ارتباطی است که اعضای خانواده تصمیم میگیرند سازگارانه با یکدیگر همکاری کنند یا سر ناسازگاری داشته باشند و فقط به فکر خودشان باشند. در ادامه با شیوههای ارتباطی غلط که مهم ترین موانع همکاری و همدلی در خانوادهها هستند، آشنا خواهید شد.
شیوه رئیس محور
یکی از شیوههای ارتباطی که بین اعضای بعضی خانوادهها وجود دارد، این است که یکی از اعضا که معمولا پدر یا مادر هستند نظر خودشان را به عنوان معیار درست یا نادرست بودن هر مسئلهای در خانواده مطرح میکنند.
در این خانوادهها، اعضای دیگر حق اظهار نظر ندارند و حتی نظرشان در انتخابهای مهم زندگی شان هم مورد بررسی قرار نخواهد گرفت. این شیوه غلط ارتباطی، یکی از موانع همکاری و تعاون بین اعضای خانواده است.
از پیامدهای نامناسب این شیوه ارتباطی، این است که اعضای چنین خانوادههایی معمولا استرس و اضطراب دارند و به خاطر ترس از اظهار نظر اهل مشورت دادن و مشورت کردن نیستند. این افراد تا زمانی که پدر یا مادرشان به آنها دستور ندهد و مجبور نباشند، در خانه همکاری نخواهند کرد. این افراد از لحاظ روابط اجتماعی ضعیف هستند و به همین دلیل از جمعها طرد میشوند. همچنین این افراد تلاش میکنند تا بتوانند بر دیگران تسلط پیدا کنند و باعث اذیت آنان میشوند.
شیوه بیقید و شرط
در مقابل شیوه ارتباطی رئیس محور، شیوه سهلگیرانه یا شیوه بیقید و شرط است. در چنین خانوادههایی، افراد کاملا استقلال دارند و هر فردی کاری را انجام میدهد که خودش درست میداند. در این خانواده، افراد به نظرات دیگر اعضای خانواده کاری ندارند. این افراد به جای این که هدفهای گروهی برای موفقیت داشته باشند، هدفهای فردی دارند و به نوعی خودخواه هستند.
این شیوه هم پیامدهای منفی زیادی دارد. یکی از این پیامدها این است که اعضای این خانواده ها، مسئولیت پذیر نیستند و از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند. اعضای چنین خانوادههایی در خانه هیچ مسئولیتی برای خودشان نمی بینند و کاری انجام نمی دهند. در این افراد، حس همکاری در پایین ترین سطح ممکن به چشم میخورد و معمولا به همکاری با دیگران تمایلی نشان نمی دهند.
شیوه عمل بر اساس منطق
بهترین شیوه ارتباطی بین اعضای خانوادهها، روشی بین شیوههای سختگیرانه و بیقید و شرط است. در این شیوه ارتباطی، اعضای خانواده با منطق درباره هر موضوعی با یکدیگر صحبت میکنند تا به نتیجه برسند. در این خانوادهها درباره هر موضوعی به گفت و گو مینشینند و به هر نتیجهای که برسند، همه اعضای خانواده خود را موظف میدانند که برای تحقق آن هدف به یکدیگر کمک کنند.
در این شیوه ارتباطی همکاری و تعامل بسیار بالایی وجود دارد. از پیامدهای مثبت این شیوه ارتباطی، اعتماد به نفس بالای فرزندان و احتمال موفقیت بیشتر در روابط با دیگران است. در چنین خانواده هایی، اعضای خانواده مسئولیت پذیر هستند و برای پیشرفت خانه به صورت داوطلبانه گوشهای از کارهای خانه را انجام میدهند.
تاثیر شیوه ارتباطی صحیح
برنامهریزی برای بعضی از برنامههای خانوادگی میتواند افراد خانواده را به یکدیگر نزدیک کند. به طور مثال، اگراعضای خانوادهای بخواهند اسبابکشی کنند، والدین باید این موضوع را برای فرزندان شان توضیح دهند و باید به آنان بگویند که به کجا خواهند رفت و محل جدید چه خوبیها و بدیهایی دارد و نظر فرزندان شان را جویا شوند. با این کار بچهها خود را در این برنامه شریک میدانند.
در این صورت، به جای ترس و نگرانی از محیط جدید در بسته بندی وسایل و اثاث کشی نیز کمک میکنند و وقتی به خانه جدید رفتند، دوباره در چیدن لوازم و حمل و نقل وسایل خانه به پدر و مادرشان کمک میکنند. یکی از راههایی که سبب موفقیت خانوادهها میشود، همکاری بین آنان است.
والدین باید کارها را میان اعضای خانواده براساس سن و توانایی آنان تقسیم کنند. هرکسی باید مسئولیتی داشته باشد مانند خرید کردن، نظافت خانه، نظافت وسایل شخصی، گذاشتن سطل زباله بیرون از خانه و آشپزی. با تقسیم کار، اعضای خانواده احساس مسئولیت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند. بعضی از مواقع لازم است، والدین در مورد مسائل و مشکلات با فرزندان خود صحبت کنند.
پدر و مادرها باید با فرزندان خود صمیمی باشند و در مورد مسائل مختلف با آنان مشورت کنند. البته باید به هنگام مشورت، به سن و میزان درک آنان توجه کنند و مسائلی را با آنان در میان بگذارند که سبب ناراحتی روحی و روانی آنان نشود.
منبع: خراسان گفتگو با «وحید فرهمند» کارشناس مطالعات خانواده و کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
نقل از میگنا