- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی سیستانی اخیرا استفتایی از معظم له پیرامون رشوه دادن و جواب ایشان را منتشر کرده است که بدین شرح است:
پرسش: دادن رشوه در جایی که رسیدن به حق، متوقف بر دادن آن باشد چه حکمی دارد؟
پاسخ: رشوه شرعاً اختصاص به محدوده قضاء دارد، و دادن آن برای رسیدن به حق خود، جایز است گرچه گرفتن آن حرام است.
پرسش: به طور کلی در چه شرایطی رشوه دادن در ادارات مجاز است؟
پاسخ: اگر وظیفه اولیای امور این است که کار او را راه اندازی کنند ولی این کار را بدون گرفتن مبلغی انجام نمی دهند، دادن مال برای استحصال حق جایز است هرچند گرفتن آن برای آن شخص حرام می باشد.
پرسش: رشوه دادن چه حکمی دارد؟
پاسخ: رشوه حرام است.
پرسش: اگر معلمی برای دادن نمره قبولی به دانش آموزی که نمره کم آورده است پول بگیرد، حکم این پول چیست؟
پاسخ: جایز نیست.
پرسش: در صورتی که رسیدن به حق، منوط به رشوه دادن نباشد بلکه تسریع در کار می شود چه حکمی دارد و اگر به عنوان صدقه یا هدیه پرداخت شود چه حکمی دارد؟
پاسخ: اگر هدف مشروع باشد و موجب تضییع حق کسی نشود، اشکال ندارد و سایر عناوین همان حکم را دارد.
با توجه به این استفتاء جدید پیرامون رشوه دادن، پرداخت وجه مشروط به احراز دو شرط، مصداق رشوه و حرام نمی باشد:
۱-پرداخت پول به خاطر رسیدن به حق باشد یعنی شخص پرداخت کننده واقعا بر حق باشد و هیچ گونه قصور و تقصیری بر گردن او نباشد.
۲-پرداخت این مبلغ، موجب تضییع حقوق هیچ کس نشود.
مصداق رشوه دادن
با توجه به مطالب ارائه شده و علاوه بر اینکه فرد پرداخت کننده وجه، برحق باشد، اگر پرداخت این پول، موجب پایمال شدن حقوق فرد یا افراد دیگری شود (مطلق حقوق، کوچک و بزرگ و اعم از فردی، اجتماعی، مالی، جانی و…)، در حکم رشوه دادن بوده و حرام است؛ در غیر این صورت اشکالی در پرداخت آن نیست و مصداق رشوه دادن نمی باشد.
بنابراین ملاک مهم دیگری که در اثبات ارتشا و رشوه دادن و عدم آن دخیل است، موضوع تضییع و عدم تضییع حق دیگران است.
حکمِ گیرنده وجه
نکته مهمی که در این استفتاء لازم است به آن توجه شود، این است که با احراز دو شرط فوق، هر چند فرد پرداخت کننده وجه، مرتکب حرام و رشوه دادن نشده و برای رسیدن به حق واقعی خود (بدون پایمال نمودن حق دیگری) مبلغی پرداخت نموده اما فرد دریافت کننده این وجه، مرتکب فعل حرام شده و پولی که از این راه دریافت می کند، مصداق رشوه خواری و مال حرام است.
بدیهی است فرد دریافت کننده پول، می بایست در قبال وظیفه و مسئولیت کاری که بر عهده دارد، انجام وظیفه نموده و اجازه ندارد در قبال کار و وظیفه ای که برای او مشخص شده، مبلغی اضافی از کسی دریافت کند. از این رو مقلدان باید توجه داشته باشند که در اثبات و عدم اثبات ارتشا و رشوه دادن، پرداخت و دریافت وجه، ممکن است از نظر ملاک و دلیل فقهی، دو حکم متفاوت داشته باشند.
حقوق مردم (حق الناس) و اهمیت آن
با توجه به ملاک ذکر شده در این استفتاء پیرامون تضییع حق دیگران در رشوه دادن، باید گفت که موضوع ضرورت رعایت حق دیگران و پرهیز از پایمال نمودن آن، از جمله موضوعاتی است که در دین اسلام و گفتار و سیره رهبران دین نسبت به آن توجه ویژه شده و تحت عنوان «حق الناس» سفارش ها و هشدارهای زیادی در مورد رعایت آن داده شده است که در ادامه ضمن تعریف و تبیین اجمالی حق و حقوق مردم، به مواردی از آن اشاره می شود:
حقوق مردم یا «حق الناس» عبارت از امورى است که به شخص یا گروهى خاص اختصاص دارد؛ مانند حقى که انسان ها بر مال، جان و آبروى خود یا دیگران دارند. حق الناس، دایره وسیعى دارد که افزون بر حقوق مادى، حقوق معنوى افراد را نیز شامل می شود و از نظر اسلام تجاوز به هر یک از این حقوق، تضییع حق الناس خواهد بود.
متأسفانه بسیار دیده می شود که کسانى حتى بعضى از آنان که نسبت به حرمت تجاوز به حقوق دیگران آگاهى دارند و آن را مراعات می کنند، در مورد حقوق اندک و ناچیز کوتاهى می کنند و با بی اعتنایى از کنار آن می گذرند در حالی که موظفند آن را رعایت نمایند.
مؤمنان باید به این امر توجّه داشته باشند که حسابرسى خداوند در روز قیامت، با مقیاس کیلو و خروار نیست، بلکه با «خردل» و «ذرّه» است! یعنى اگر انسان به اندازه دانه خردل و یا حتى ذرّه اى حق دیگرى را ضایع نماید، خداوند در قیامت آن را حاضر و محاسبه خواهد کرد. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
«اِن تَکُ مِثقالَ حَبَّهٍ مِن خَردَلٍ فَتَکُن فى صَخرَهٍ اَو فِى السَّماواتِ اَو فِى الاَرضِ یَأتِ بِهَا اللّهُ»؛[۱] «اگر به اندازه سنگینى دانه خردل، کار نیک یا بد باشد و این کار نیک یا بد در دل سنگى در آسمان و زمین باشد، خداوند در قیامت آن را براى محاسبه حاضر خواهد کرد».
«خردل»؛ گیاهى است که دانه هاى سیاه و بسیار کوچکى دارد؛ به گونه اى که در کوچکى ضرب المثل شده است[۲] و هرچیزى را که می خواهند کوچک بودن آن را ثابت کنند به دانه خردل مثال می زنند. قرآن در آیه اى دیگر، از دانه خردل نیز کوچک تر مثال زده و می فرماید:
«فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّهٍ خَیرًا یَرَه * و مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَه»؛[۳]«پس هرکس هم وزن ذره اى کار خیر کند، آن را می بیند و هرکس هم وزن ذره اى کار بد انجام دهد، آن را نیز می بیند».
از این رو، هیچ خردمندی در لزوم مراعات حقوق دیگران، تردید نمی کند و بی شک، رعایت حقوق مردم در همه زمینه ها و به شکل عام و فراگیر، از اصول شریعت اسلامی است و در سخنان رهبران اسلام با تعابیر نغز و بلندی مورد تاکید قرار گرفته است.
عظمت و اهمیت مراعات حقوق مردم و حق الناس به حدی است که در سخن امیرالمومنین علی (علیه السلام) از حق اللّه نیز فراتر رفته و مقدّم بر آن شمرده شده است :
«جَعَلَ اللّهُ سُبْحانَهُ حُقُوقَ عِبادِهِ مُقَدَّمَهً لِحُقُوقِهِ؛ فَمَنْ قامَ بِحُقُوقِ عِبادِاللّهِ کانَ ذلِکَ مُؤَدِّیاً اِلَی الْقِیامِ بِحُقُوقِ اللّهِ»[۴]؛ خداوند سبحان حقوق بندگانش را مقدمه حقوق خویش قرار داده است؛ پس هر کس به (رعایت) حقوق بندگان خدا قیام کند، چنین کاری به رعایت حقوق الهی منجر می گردد.
عواقب تضییع حق دیگران
به همان نسبت که در اسلام بر رعایت حقوق پافشاری شده، نادیده انگاشتن حق مردم و تجاوز به حقوق دیگران با عناوین تکان دهنده ای، مورد نکوهش قرار گرفته و از بالاترین ظلم ها شمرده شده است؛ زیرا ظلم به خود یا تضییع حق الهى در بسیارى از موارد با استغفار بخشیده می شود، اما گناه ظلم به دیگران را نمی توان با استغفار پاک کرد و انسان علاوه بر استغفار باید صاحب حق را نیز راضى نماید. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
«إِنَّ اللّهَ تَطَوَّلَ عَلى اَهلِ عَرَفاتِ یُباهِى بِهِم المَلائِکَهَ، یَقولُ: یا مَلائِکَتِى، اُنظُرُوا اِلى عِبادى شُعثا غُبرا. أَقبَلُوا یَضرِبُونَ اِلَىَّ مِن کُلِّ فَجٍ عَمیقٍ. فَاُشهِدُکُم أَنِّى قَد اَجِبتُ دُعاءَهُم و شَفِعتُ رَغبَتَهُم وَ وَهَبتُ مُسیِئَهُم لِمُحسِنِهِم و اَعطَیتُ مُحسِنَهُم جَمیعَ ما سَأَلَنِى غَیرَ التَّبِعاتِ الَّتِى بَینَهُم»؛[۵]
«خداوند بر اهل عرفات منت نهاده و به وجود آنان به ملائکه مباهات می کند و می گوید: اى ملائکه من! نگاه کنید به بندگان من که با وضعى ژولیده و غبارآلود در این جا از هر راه دورى گرد آمده اند. شما را شاهد می گیرم که من دعاى اینان را اجابت کردم، درخواست هایشان را شفاعت نمودم و گناهکارانشان را به خاطر نیکوکاران آنان، بخشیدم و به نیکوکاران آنان هرآنچه درخواست کردند، عطا کردم مگر آن حقوقى که بر عهده یکدیگر دارند».
عظمت عرفات و رحمت خداوند در این روز بر بندگانش به قدرى بزرگ است که با هیچ زمان و مکانى قابل مقایسه نیست. حتى در برخى روایات نقل شده که اگر خداوند گناه کسى را در ماه رمضان و شب قدر ـ که بالاتر از هزار شب است ـ نبخشد تا سال دیگر و شب قدرى دیگر نخواهد بخشید؛ مگر آنکه در عرفات حاضر شود. حتى در روایتى یکى از بزرگترین گناهان در این روز، ناامیدى از رحمت و بخشش خدا دانسته شده است؛[۶] ولى با عظمتى که این سرزمین و اهل آن در پیشگاه خداوند دارد، باز هم خداوند از گناه متجاوز به حقوق مردم، در این سرزمین نخواهد گذشت.
همچنین امیرالمؤمنین على (علیه السلام) می فرماید: «اَلا و إِنَّ الظُّلمَ ثَلاثَهٌ: فَظُلمٌ لا یُغفَرُ و ظُلمٌ لا یُترَکُ و ظُلمٌ مَغفُورٌ لا یُطلَبُ؛ فَاَمّا الظُّلمُ الَّذِى لا یُغفَر اَلشِّرکُ بِاللّهِ، قالَ اللّهُ تَعالى: «إِنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرَکَ بِهِ» و اَمَّا الظُّلمُ الَّذِى یُغفَرُ فَظُلمُ العَبدِ نَفسَهُ عِندَ بَعضِ الهَناتِ و اَمَّا الظُّلمُ الَّذِى لا یُترَکُ فَظُلمُ العِبادِ بَعضِهِم بَعضا اَلقِصاصُ هُنا شَدِیدٌ»؛[۷]
«آگاه باشید! که ظلم سه گونه است: ظلمى که بخشیده نمی شود و ظلمى که تا مجازات نشود رها نمی گردد و ظلمى که بخشیده می شود؛ اما ظلمى که بخشیده نمی شود، شرک به خداوند است. خداوند، می گوید: همانا خدا کسى را که به او شرک ورزد نمی بخشد، اما ظلمى که بخشیده می شود؛ ظلم انسان به خود هنگام ارتکاب بعضى لغزش ها است و ظلمى که رها نمی گردد، ظلم بنده نسبت به بنده است که قصاص در اینجا بسیار شدید است».
این سفارش ها و هشدارها از این جهت است که رعایت حقوق مردم، با بسیاری از احکام دینی رابطه مستقیم دارد و اگر کسی آن ها را مراعات نکند در واقع، مسائل دینی را نادیده انگاشته است؛ به همین دلیل، امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
«مَنْ عَظَّمَ دینَ اللّهَ عَظَّمَ حَقَّ اِخْوانِهِ وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِدینِهِ اسْتَخَفَّ بِاِخْوانِه»؛[۸] هر کس دین خدا را بزرگ شمارد، حقوق برادرانش را نیز، بزرگ دارد و هر کس دین او را سبک شمارد، (حقوق) برادرانش را نیز سبک می شمارد.
داستانی شنیدنی از مراعات حق دیگران
اگر مروری بر سیره و احوال بزرگان نیز داشته باشیم، می بینیم آنان در رعایت حقوق دیگران ـ هرچند اندک و ناچیز ـ بسیار دقیق بوده و آن را کاملاً رعایت می کردند. در مورد مرحوم مقدس اردبیلى که یکى از علماى بزرگ و اهل تقوا و ورع بوده نقل شده: در یکى از سفرهایى که این مرد بزرگ به مقصد کاظمین داشت، شخصى خدمت ایشان رسید و گفت: این نامه را هم به شخصى در کاظمین برسانید.
مرحوم مقدس اردبیلى وقتى نامه را گرفت. سوار بر چهارپایی که کرایه کرده بود نشد و آن را جلوى خود راند و خود به دنبالش و با پاى پیاده این سفر را طى کرد. وقتى علت این کار را از او سؤال کردند، پاسخ داد: چون از صاحب مرکب اجازه نگرفته بودم که این نامه را هم با خود حمل کنم لذا مجبور شدم با پاى پیاده این سفر را طى کنم».[۹]
با عنایت به مطالب ارائه شده می توان دریافت که رعایت حق دیگران، از چنان جایگاه مهمی در دین اسلام برخوردار است که عدم رعایت آن، به عنوان یکی از ملاکهای اثبات رشوه دادن محسوب می شود.
نتیجه گیری
رشوه دادن، از گناهان کبیره در اسلام محسوب می شود؛ از این رو لازم است تا مسلمانان به احکام و فروعات این مسئله کاملا واقف باشند تا دچار این گناه و معصیت الهی نشوند. در استفتای جدیدی که از آیت الله سیستانی رشوه دادن صورت گرفت، ایشان پاسخ دادند که پرداخت وجه به دو شرط مصداق ارتشا و رشوه دادن نیست: اول بر حق بود فرد و دوم پایمال نشدن حق دیگری.
پی نوشت ها
[۱] . لقمان/۱۶
[۲] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۵۱
[۳] . زلزال/۸-۹
[۴] . آمدی، غررالحکم، ج۱ ص ۲۸۳
[۵] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۲۴۳
[۶] . میرزای نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۰
[۷] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۰ ص ۳۳
[۸] . شیخ طوسی، امالی، ج ۱، ص ۲۱۰
[۹] . داستان هایى از حق الناس، (با تغییراتی در متن).
فهرست منابع
۱-قرآن کریم
۲-نهج البلاغه
۳-علامه مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعه لدرراخبار ائمه الاطهار (ع)؛ بیروت؛ دار احیاء التراث العربی؛
۴-شیخ طوسی، محمد بن حسن؛ الامالی؛ ترجمه صادق حسن زاده؛ قم؛ انتشارات اندیشه هادی؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۸ ش؛
۵- مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ تهران؛ انتشارات دارالکتب الاسلامیه؛
۶-میرزای نوری، حسین بن محمدتقی؛ مستدرک الوسائل؛ قم؛ موسسه آل البیت (علیهم السلام)؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۸ ق؛
۷- آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ غررالحکم و دررالحکم؛ ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی؛ تهران؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامی؛
۸-ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه؛ قم؛ مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی؛
۹-سلیمانی شاهرودی، حجت؛ حسینی، نوریه السادات؛ داستان هایى از حق الناس (حقی که فراموش شده)؛ مشهد؛ انتشارات استوار؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۲ ش؛
منابع اقتباس: کتاب سیمای شیعه از نگاه اهل بیت (علیهم السلام)؛ ص ۳۱۳ تا ۳۱۸؛ خبرگزاری رسمی حوزه؛