- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
در جهان حاضر ، وسائل ارتباط جمعی و رسانه های گروهی با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و تأثیر بر افکار و عقاید عمومی ، نقش بسیار مهمی بر عهده دارند. سیر تحول سریع ، در عصر اطلاعات و لزوم مبادله هر چه بیشتر بین نظام های سنّتی و مدرن ، رسانه های گروهی را اهمیتی خاص بخشیده است ، تا جایی که بعضی از اندیشمندان معتقدند توسعه نظام های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و پیشرفت رسانه ها و تکنولوژی های ارتباطی ، لازم و ملزوم یکدیگرند.
روابط دو سویه رسانه و اخلاق
رسانه های گروهی تنها به ما اطلاعات لازم برای زندگی در جامعه متجدّد را نمی دهند ، بلکه تعیین می کنند که جوامح چه آگاهی هایی را لازم است داشته باشند و چه چیزهایی ارزش است. بنا بر این ، در راستای رسالت آگاهی رسانی رسانه ها ، وظیفه آموزش دهی نیز از اهداف اصلی آنان است. در چارچوب این نقش ، رسانه ممکن است خود را هادی و مبشّر جامعه به امور اخلاقی بداند.
بنا بر این ، لازمه این که مخاطبان از رسانه های گروهی به عنوان یک منبع آگاهی و آموزشی استفاده کنند ، این است که رسانه بر مجموعه ای از اصول و معیارهای ارزشی جامعه مبتنی باشد. توجّه به مبانی اخلاقی از موضوعاتی است که نه تنها توجّه مخاطب به رسانه را جدیت می بخشد ، بلکه تبعات برنامه هایی که رسانه عرضه می کند را نیز سامان می دهد. به عنوان مثال نوع برنامه هایی که تلویزیون ارائه می دهد و یا قواعد اخلاقی ای که روزنامه نگار برای جامعه مفروض می گیرد (مانند : مردم سالاری ، آزادی و …) و به طور کلی حریم ها و چارچوب های حقوقی ، فرهنگی ، اجتماعی و … همگی مبتنی بر اصول اخلاقی ای هستند که همیشه بتوانند پایدار بمانند یعنی ارزش های ثابت و مورد قبول عموم جامعه.
بعد دومِ بحث رسانه و اخلاق ، این قضیه است که رسانه ، خود برآیندی از نیروها و شرایط اجتماعی است. بنا بر این ، در جامعه ای که اصول ارزشی نادیده گرفته می شود نمی توان از رسانه های گروهی نیز انتظار داشت که خود را ملزم به رعایت این اصول بدانند. در حقیقت رسانه هم می تواند به عنوان معلم اخلاق عمل کند و هدایتگر مردم به سوی ارزش های اخلاقی باشد و هم می توانند اصول اخلاقی عرضی و رایج در جامعه را گرفته و باز تولید کند و تنها هدفش را پسند مخاطب قرار دهد. بنا بر این ، رسانه ، رسالت دوگانه ای را در رابطه با ارزش های اخلاقی عهده دار است.
بنابراین ، اخلاق (به عنوان یک نظام ارزشی) ، در دنیایی که همه چیز رنگ تجارت و عقلانیت ابزاری به خود می گیرد دیگر نمی تواند تنها به عنوان یک نظام نظری (ذهنی) در جامعه عرضه شود. در چنین جهانی افراد ، نیازمند وجوده کاربردی و عملی ارزش های اخلاقی اند تا بتوانند از پس مسئولیت ها و وظایف و حتی ناملایمات دنیای متجّدد برآیند.
اخلاق رسانه ای و دامنه تأثیر آن
بُرد رسانه های گروهی ، بسیار وسیع است. رسانه ها نه تنها بر تک تک مردم تأثیر می گذارند بلکه آموزه ها و طرز عملکرد آنها حتی بر روابط میان افراد جامعه نیز تأثیر می گذارد. بسته به هدفی که رسانه برای خود تعریف می کند با ارزش های اخلاقی ، رابطه پیدا می کند.
در واقع ، رسانه های گروهی آن قدر قدرت دارند که نه تنها برای آگاهی بخشی به افراد به کار می روند بلکه تعیین می کنند که چه چیزی مهم است و چه چیزی بی اهمیت و امر مطلوب و غیر مطلوب کدام است.
رابرت ملک لوهان (واضع نظریه «دهکده جهانی») معتقد است که برای حصول به درک واضح و روشنی از یک فرهنگ ، باید به مطالعه ابزاری پرداخت که در آن فرهنگ ، برای تبادل افکار و مبادله پیام ها به کار گرفته می شود. این امر ، توجه به چگونگی عملکرد رسانه بر تضعیف یا تقویت ارزش های اخلاقی را روشن می سازد.
رسانه های گروهی دارای سه طیف اصلی مخاطب : کودکان ، جوانان و پیران هستید. بنا بر این ، برای این که بتوانند هر سه طیف را راضی نگه دارند ، از بین انبوهی از اطلاعات و داده ها و برنامه ها دست به گزینش می زنند. بدیهی است که این گزینش ، بر پایه هدف اصلی رسانه صورت می گیرد. بالطبع ، رسانه های گروهی ، در یک نظام سرمایه داری و کالامحور ، برنامه هایی را بیشتر عرضه می کنند که سه طیف ذکر شده را به سوی مصرف گرایی هر چه بیشتر و جلوه های ظاهری سوق دهند ، و بالعکس ، رسانه در یک جامعه اسلامی که حق محوری و عدالت محوری از ارزش های متعالی آن است ، با ساز و کارهای لازم ، برنامه هایی را ارائه می دهد که مبتنی بر حفظ گوهر پاک و ذات الهی بشر باشند.
سپس رسانه ها قدرت آن را دارند که جامعه را به دو سوی اخلاق عُرفی (سکولار) و یا اخلاق مبتنی بر شعایر دینی و ارزش های مثبت ، هدایت کنند.
اخلاق در رسانه های غربی و شرقی
نیل پُستمن (نظریه پرداز ارتباطات و رسانه ها) ، در تحقیقات خود ، نشان می دهد که ادراک انسان ها ، هم ارزشی و هم گزینشی است؛ یعنی افراد ، پدیده هایی را می توانند ادراک کنند که برایشان برجستگی پیدا کرده باشد و به نوعی در قالب ارزش مطلوب ، ارائه شده باشد و از طرف دیگر ، ادراک ، به نوعی آموختنی نیز هست؛ یعنی افراد ، یاد می گیرند که به گونه خاصی بیندیشند و به تبع آن ، رفتار کنند. کاری که تا کنون رسانه ها در فرهنگ غرب کرده اند ، استفاده از ابزار رسانه در هدایت افکار و آرای عمومی به سمت خواست صاحبان قدرت و اهداف اقتصادی زرسالاران بوده است.
رسانه های گروهی در جامعه اسلامی به دنبال تولید و ارائه برنامه هایی هستند که ارزش های اخلاقی مبتنی بر آموزه های دینی را تقویت کنند ، هر چند که همین رسانه ها در ضمن عملکرد خود دچار خطا هم می شوند که این خطا در جای خود ، ارزش های اخلاقی را تضعیف می کند.
به عنوان مثال اگر برنامه های مختلفی را که در رسانه های همگانی صوتی و تصویری ما پخش یا عرضه می شود در نظر بگیریم به طور طبیعی ، بخشی از این برنامه ها سرگرمی و برنامه های طنز خواهد بود. این برنامه ها که به هدف پر کردن اوقات فراغت و یا خندانیدن مخاطب ارائه می شود ، گاه از حدّ فُکاهه و مطایبه گذشته ، به هجو و هزل می رسد و به یک ضدّ ارزش تبدیل می شوند و یا برنامه های تبلیغاتی که به وفور در رسانه های گروهی عرضه می شوند ، گاه ، کالاهایی را مورد تبلیغ قرار می دهند که با آموزه های دینی و اخلاقی ما ناسازگار است.
مهم ترین قضیه در رسانه ، محتوای برنامه هاست. ارزش های اخلاقی ، جدا از مبانی و آموزه های دینی ما نیستند. به عنوان مثال ، قرآن ، خود ، ارزنده ترین ارزش های اخلاقی را به زیبایی به تصویر کشیده است؛ اما متأسفانه تنها در بخش کمی از برنامه های رسانه های گروهی ما و آن هم در مناسبت های ویژه و به صورت پیام های کاملاً مستقیم (که نوعا کم بازده اند) از آن استفاده می کنند.
ارزش های اخلاقی با دیگر آموزه های دین مبین اسلام ، پیوند تنگاتنگ دارند و این ، طبعا دست اندرکاران را مکلّف می سازد که به برنامه هایی مبتنی بر آموزه های مذهبی بپردازند که در عین حال تعلیم و تربیت دینی ، جاذبه بسیار زیادی برای مخاطبان داشته باشد.
مسلّما رسانه های گروهی در ایران به خودی خود در تضعیف ارزش های اخلاقی ، تعمّدی ندارند؛ اما به نظر می رسد که بعضا بی توجهی و بی دقّتی در ارائه بعضی از برنامه ها ، خود ، این امکان را فراهم می کند. به عنوان نمونه ، فُرم گرایی (سطحی زدگی و ظاهرگرایی) در رسانه ها و غفلت از وجوه کاربردی و انتقال فهم عمیق و پایدار ، سبب شده است که خُدایی که رسانه ها از آن دم می زنند ، بیشتر در اعمال ظاهری حضور پیدا کند تا در عمق جان و باطن آدمیان.
آنچه از طریق رسانه به عنوان ارزش های اخلاقی اشاعه پیدا می کند ، تنها در بُعد فُرم و قالب و نظر است و به وجوه عینی و کاربردی و محتوایی ، کمتر توجه شده است. امید است که رسانه های گروهی ما ، با قدرتی که دارند بتوانند ارزش های اخلاقی را به فرهنگ عمومی و غالب در جامعه تبدیل کنند و با کاربردی کردن آن ، روز به روز آن را تقویت کنند.
منابع:
جامعه شناسی ارتباطات ، باقر ساروخانی ، تهران : اطلاعات ، اوّل، ۱۳۷۸.
مخاطب شناسی، مک کوایل دنیس ، ترجمه : مهدی منتظر قائم ، تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ۱۳۸۲.
نقش رسانه های تصویری در زوال دوران کودکی ، نیل پستمن ، ترجمه : صادق طباطبایی ، تهران : اطلاعات ، اوّل ، ۱۳۷۸.
تکنوپولی ، نیل پستمن ، ترجمه : صادق طباطبایی ، تهران : اطلاعات ، اوّل ، ۱۳۷۶.
منبع :حدیث زندگی ؛ خرداد و تیر ۱۳۸۵، شماره ۲۹
سمانه خالدی