- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
در سبک زندگی قرآنی، ازدواج امری مهم و سرنوشت ساز است. از این رو ترویج این سنت در دستور کار اولیای دین قرار داشته است، همچنین به عنوان یک کنش مهم اجتماعی ممکن است با موانعی روبرو شود و به منصه ظهور نرسد یا کیفیت آن، دچار آسیب شود. لذا در ادامه به برخی از مهمترین راهکارهای قرآنی و دینی در ترویج ازدواج و نیز برخی از مهمترین موانعی که زیبنده سبک زندگی جامعه دینی نیست مرور می پردازیم.
راهکار های ترویج ازدواج
۱-تشویق
یکی از روش های ترویج ازدواج، ساز و کار «تشویق» است. خداوند خطاب به مومنان می فرماید: «چنانچه در ازدواج با دختران یتیم می ترسید عدالت را رعایت نکنید، از ازدواج با ایشان صرف نظر کنید و با زنان دیگر که مورد پسند شما هستند ازدواج کنید.»[۱] و نیز مومنان را ترغیب کند که بی همسران را همسر دهند و وعده داده که نیازهای زوجین نیازمند را بر طرف می سازد و درباره زنان مطلقه می فرماید: «پس از عده، کسی نباید مانع ازدواج آنان شود».[۲]
پیامبر اکرم (ص) با ارتباط برقرار کردن فردی و چهره به چهره، افراد را به ازدواج تشویق می کرد؛ حضرت به شخصی به نام عکاف فرمود: «همسر داری؟ گفت: نه. فرمود: کنیز داری؟ گفت: نه. فرمود: توانایی مالی داری؟ گفت: بلی. فرمود: ازدواج کن؛ وگرنه از گنهکاران خواهی بود».[۳]
حتی سبک زندگی انبیای پیشین این گونه بود که با ذکر برخی نتایج ازدواج، افراد را به آن تشویق می کردند؛ حضرت یوسف (ع) به برادرش بنیامین که هنوز یوسف را نشناخته بود، فرمود: «می بینم با زنان در آمیخته ای و صاحب فرزندانی شده ای. بنیامین گفت: مرا پدری شایسته بود که فرمود: ازدواج کن؛ شاید خداوند از تو فرزندانی به دنیا آورد که زمین را با تسبیح خدا پر بها گرداند».[۴]
۲-ایجاد تسهیلات در جهت ترویج ازواج
خداوند خطاب به مومنان فرمود: «مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید؛ همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را».[۵] در این آیه از تعبیر «اَنکِحوا»؛ آنها را همسر دهید، استفاده شده است؛ با اینکه ازدواج یک امر اختیاری و بسته به میل طرفین است، مفهومش این است که مقدمات ازدواج آنها را فراهم کنید؛ از طریق کمک های مالی در صورت نیاز، یافتن همسر مناسب، تشویق به ازدواج و یا پادرمیانی برای حل مشکلاتی که معمولا در این موارد بدون وساطت دیگران انجام پذیر نیست.
برای ترویج سنت ازدواج و جلوگیری از انواع انحراف جنسی جوانان می توان از بیت المال هزینه کرد؛ چنان که امیر مومنان علی (ع) در مواردی چنین کرده است.[۶] امام کاظم (ع) در این زمینه می فرمایند: «سه کس در قیامت – روزی که سایه ای جز سایه خدا نیست – در سایه عرش خدا قرار دارند، کسی که مقدمات ازدواج برادر مسلمانش را فراهم آورد…».[۷]
۳-اهتمام والدین
در ازدواج جوانان، والدین نخستین کسانی هستند که باید اقدام کنند؛ در صورتی که به موقع اقدام نکنند و جوان اعم از دختر و پسر دچار گناه شود، ایشان نیز در آن گناه شریک اند. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «کسی که دارای فرزندی است و قادر است او را همسر دهد و ندهد و حادثه ای پیش آید، گناه او بر هر دوی ایشان است».[۸]
در دستورات دینی اسلام نیز آمده است که یکی از سه حق اساسی فرزند بر پدر این است که وقتی به بلوغ رسید، او را همسر دهد.[۹] بر اساس بیانی دیگر از پیامبر (ص) که از امام صادق (ع) نقل شده است؛ یکی از حقوق دختر بر پدر این است که در ازدواج او شتاب کند.[۱۰]
۴-اهتمام حکومت در موضوع ترویج ازدواج
حکومت نقش مهمی در تسهیل و ترویج ازدواج جوانان دارد. ایجاد تسهیلات، فرهنگ سازی، اصلاح آداب و رسوم دست و پاگیر در مقوله ازدواج و پیشگیری از جایگزین های کاذب و انحراف ها در امر ازدواج و ارضای غریزه جنسی، از وظایف حکومت برای ترویج ازدواج است.
در راستای اصلاح آداب و رسوم دست و پاگیر و فرهنگ سازی ازدواج آسان، اقدام پیامبر (ص) در جایگاه حاکم دینی در تزویج جویبر که حسب و نسب، مال و جمالی نداشته است با ذلفا؛ که بزرگ زاده و دختر یکی اشراف عرب بود، به این دلیل که مرد مومن همتای زن مومن و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است و ارزش های واهی و جاهلانه در اسلام راهی ندارد، بسیار درخور توجه است.[۱۱]
۵-تبیین آثار ازدواج
یکی از راهکارهای ترویج ازدواج، بیان و تبلیغ آثار و نتایج گوناگون آن و نیز آگاه کردن مردم از پیامدها و آسیب های تاخیر یا ترک این سنت نبوی است.
امام رضا (ع) فرمود: جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و به او گفت: پروردگارت بر تو سلام می فرستد و می فرماید: دختران همچون میوه بر درخت اند. وقتی میوه برسد، چاره ای جز چیدن نیست؛ وگرنه تابش آفتاب آن را فاسد می کند و وزش باد آن را تغییر می دهد. دختران نیز وقتی به مرحله ای رسیده اند که زنان بدان می رسند، درمانی جز شوهر کردن ندارند؛ در غیر این صورت از فتنه و فساد در امان نخواهند بود.
پیامبر (ص) پس از دریافت این پیام بر منبر رفت و خطبه خواند و فرمان خدا را به مردم اعلام نمود … و پیش از آنکه از منبر پایین بیاید، ضباعه دختر عبدالمطلب را به ازدواج مقداد در آورد و اعلام کرد که دختر عمویم را (که بزرگ زاده است) به ازدواج مقداد (که موقعیت اجتماعی ویژه ای ندارد) در آوردم تا ازدواج ها تسهیل شود.»[۱۲]
تشریفات انجام گرفته درباره ابلاغ این پیام که همراه با ابلاغ سلام بود و با یک تشبیه محسوس، مسئله ازدواج دختران را بیان کرده و نیز پیامبر (صلى الله علیه و آله) بدون معطلی مردم را جمع و این پیام را بیان کرد و آن را به اجرا درآورد، نشان می دهد این مسئله بسیار مهم و آگاهی از آن بسیار فوری بوده است.
موانع ازدواج
۱-تغییر نگرش و سبک زندگی
یکی از موانع مهم ازدواج در عصر حاضر، تغییر نگرش ها به ازدواج است؛ ورود فرهنگ غیر الهی که مبنای ازدواج و تشکیل خانواده را صرفا تمایلات غریزی و جنسی می شناسد و آن را محدودکننده آزادی های جنسی و موجب یکنواختی و دلزدگی می بیند، موجب کاهش گرایش به مسئله ازدواج است؛ اما در سبک زندگی دینی ازدواج مشروع زن و مرد راه معتدلی است میان ولنگاری جنسی و رهبانیت و لذت گریزی مطلق و هیچ جایگزین مناسبی برای آن نمی توان یافت؛ از این رو پیامبر (ص) آن را سنت تغییر ناپذیر خود معرفی کرد و فرمود: «کسی از این سنت روی برتابد از من نیست».[۱۳]
افزون بر این، تغییر سبک زندگی و وارد شدن زنان در عرصه تحصیلات و فعالیت های اقتصادی، سبب تاخیر در ازدواج یا از دست دادن فرصت ازدواج برای برخی افراد می شود که این مانع نیز بر اساس آموزه های دینی، توجیه درخور دفاعی ندارد.
نه تحصیلات عالی و نه فعالیت اقتصادی و ثروت، نمی توانند جایگزین ازدواج شوند؛ طرح و تدبیر گسترش ازدواج باید به گونه ای باشد که هم تمایل و تقاضای جوانان برای ازدواج در کنار تحصیل و اشتغال های دیگر افزایش یابد و هم ازدواج به موقع و در سنین طبیعی رخ دهد. اینکه پیامبر اکرم (ص) فرمود: مسکین و بی نواست، هر کس که همسر ندارد؛ هر چند ثروتمند باشد،[۱۴] به ثروت اختصاص ندارد و می تواند شامل تحصیلات و مزایای دیگری شود که به هر دلیلی مانع ازدواج می گردد.
۲-فقر و ناداری
در متون دینی بسیار تاکید شده که نباید به بهانه فقر و ناداری ازدواج را ترک کرد یا به تاخیر انداخت؛ خداوند فرمود: «مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید؛ همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می کند، خداوند گشایش دهنده و آگاه است».[۱۵]
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده است که:«کسی که ازدواج را از ترس فقر ترک کند، گمان بد به خدا برده است؛ زیرا خداوند متعال می فرماید اگر آنها فقیر باشند، خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز می کند».[۱۶]
دلیل ارتباط مسئله ازدواج و گشایش در رزق نیز با دقت روشن می شود؛ زیرا انسان تا مجرد است احساس مسئولیت نمی کند؛ نه ابتکار و نیرو و استعداد خود را به اندازه کافی برای کسب درآمد مشروع بسیج می کند و نه به هنگامی که درآمدی یافت در حفظ و بارورکردن آن می کوشد؛ اما پس از ازدواج، شخصیت انسان به یک شخصیت اجتماعی تبدیل می شود و خود را مسئول حفظ همسر و آبروی خانواده می بیند، به همین خاطر تمام هوش و استعداد خود را به کار می گیرد و در مدت کوتاهی می تواند بر فقر چیره شود.[۱۷]
شخصی می گوید به امام صادق (ع) عرض کردم آیا این حدیثی که مردم روایت می کنند که مردی نزد پیامبر (ص) آمد و از تنگدستی خود به ایشان شکوه کرد و پیامبر (ص) به او فرمود که ازدواج کند و او همین کار را کرد. سپس دوباره نزد پیامبر خدا (ص) آمد و از تنگ دستی به ایشان شکوه کرد و پیامبر (ص) باز او را به ازدواج کردن امر کرد و تا سه بار به این کار امر کرد، صحیح است؟ امام صادق (ع) فرمود: آری درست است. سپس فرمود: رزق و روزی با زنان و خانواده همراه است.[۱۸]
۳-رسوم و سنت های غلط
اصل ازدواج مسئله پیچیده ای نیست. آنچه این سنت نبوی و طبیعی را دچار مشکل می کند، برخی آداب و رسومی است که چه بسا برخی از آنها در آغاز بنا بود این پیوند را تسهیل و تکمیل کند؛ اما در عمل به مانع تبدیل شده است؛ رسوم و سنت هایی چون مهریه زیاد، مراسم عقد و عروسی پرهزینه، جهیزیه سنگین و… که اصل زندگی مشترک را به فراموشی می کشاند.
امام صادق (ع) فرمود: «برای بنده گناهی بدتر از این نیست که مومنی از دخترش خواستگاری کند؛ اما او موافقت نکند؛ به این دلیل که از او ثروتمندتر است».[۱۹] و فرمود: «کمترین ضرر و خطر مال بر صاحب آن این است که برادر مسلمانش نزد او به خواستگاری برود و او موافقت نکند و بگوید تو مال و ثروت نداری».[۲۰]
پیامبر اکرم (ص) در راستای مبارزه با سنت ها و رسوم غلط در امر ازدواج، افرادی مانند مقداد و زید را که موقعیت اجتماعی ویژه ای نداشتند با خاندان بزرگی پیوند داد تا مردم بدانند، شرافت نزد خداوند به اخلاق پسندیده و نیک خویی است[۲۱] و بدین روش، امر ازدواج را تسهیل کند و الگوی مناسبی عرضه کند و مردم بدانند گرامی ترین کس نزد خداوند با تقواترین ایشان اند.[۲۲]
۴-ناآگاهی نسبت به ارزش ازدواج
زنی بر امام صادق (ع) وارد شد و گفت: «من زنى مُتبَتِّل (تارک دنیا) هستم. امام (ع) فرمود: منظور تو از تبتل چیست؟ گفت: منظورم این است که ازدواج نمی کنم. حضرت پرسید: چرا؟ گفت: برای کسب فضیلت. امام (ع) فرمود: از این نظر برگرد؛ اگر ترک ازدواج فضیلت باشد، فاطمه (سلام الله علیها) بر این کار شایسته تر بود؛ زیرا کسی بر او در فضیلتی پیشی نگرفته است».[۲۳]
از نگاه دینی، ازدواج و بودن با همسر بیشتر از همه دنیا و آنچه در آن وجود دارد، با ارزش است. امام صادق (ع) فرمود: مردی نزد پدرم آمد. پدرم به او فرمود: همسر داری؟ گفت: نه. پدرم فرمود: من دوست ندارم همه دنیا و آنچه در آن است برای من باشد؛ ولی یک شب را بدون همسر سپری کنم. سپس فرمود: دو رکعت نمازی که مرد متاهل می خواند برتر از این است که یک مرد مجرد شب ها را به عبادت و روزها را به روزه سپری کند. امام (ع) در ادامه به سخن پیامبر (ص) که فرمود: «ازدواج کنید که ازدواج سبب افزایش روزی می شود»، اشاره کردند.[۲۴]
در این سخن به دو دلیل ارزش ازدواج اشاره شده است؛ یکی اینکه سبب می شود ارزش کارهای معنوی و عبادات بالا برود و دیگر اینکه ازدواج سبب گشایش در روزی و پیشرفت مادی می شود. بنابراین ازدواج، ارزش بی مانندی در زندگی انسان دارد.
۵-سخت گیری والدین مانع ترویج ازدواج
گاهی سخت گیری های والدین که ممکن است از سر خیرخواهی و دلسوزی باشد، مانع ازدواج به موقع فرزندان و حتی مانع ازدواج برای همیشه می شود.
علی بن اسباط به امام باقر (ع) درباره دخترانش نامه نوشت که: کسی را همتای خود نمی یابد تا دخترانش را به ازدواج او درآورد. امام (ع) در پاسخ نوشتند: منظور تو را درباره اینکه همتایی برای خود نمی یابی که دخترانت را به ازدواج آنها درآوری دریافتم، چنین اندیشه ای به خود راه نده؛ چراکه رسول خدا (ص) فرمود: «هرگاه خواستگاری نزد شما آمد که اخلاق و دینش را می پسندید، به او زن دهید که اگر چنین نکنید؛ گناه و فساد بزرگی در زمین رخ می دهد».[۲۵]
نتیجه گیری
پیمان ازدواج و پیوند زن و مرد که در طبیعت بشر ریشه دارد و در زندگی انسان از اهمیت بالایی برخوردار است، به طور ویژه مورد توجه دین اسلام قرار گرفته و به مسائل مختلف آن در منابع دینی پرداخته شده است. برای ترویج ازدواج راهکاری هایی مانند تشویق، ایجاد تسهیلات، اهتمام والدین و حکومت و تبیین آثار آن بیان شده است. از جمله موانع این سنت الهی نیز مسائلی از جمله تغیر سبک زندگی، فقر، سنت های غلط، سخت گیری والدین و ناآگاهی نسبت به ارزش ازدواج می باشد که با توجه به دستورات الهی باید رفع شوند تا خللی در این مسئله مهم رخ ندهد.
پی نوشت ها
[۱]. «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِى الْیَتامى فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباع …» نسا: ۳.
[۲]. «وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ» بقره: ۲۳۲.
[۳] . «قَالَ لِرَجُلٍ اسْمُهُ عَکَّافُ: أ لَکَ زَوْجَه؟ قَالَ: لَا یَا رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: أ لَکَ جَارِیَهً؟ قَالَ: لَا یَا رَسُولَ اللهِ (ص) قَالَ : أَفَأَنْتَ مُوسِرٌ؟ قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: تَزَوَّجُ وَ إِلَّا فَأَنْتَ مِنَ الْمُذْنِینَ» شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۱.
[۴] . … «فَقَالَ أَرَاکَ قَدْ عَانَقَتَ النِّسَاءَ وَ شَمِمْتَ الْوَلَدَ مِنْ بَعْدِهِ فَقَالَ إِنَّ لِى أباً صَالِحاً قَالَ لِى تَزَوَّج لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ یُخْرِجَ مِنْکَ ذُرِّیَّهٌ تُثقِلُ الْأَرْضَ بِالتَّسْبِیحِ» راوندى، قصص الانبیاء، ص ۱۳۰.
[۵] . نور: ۳۲.
[۶] . «عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (ع) أُتِیَ بِرَجُلٍ عَبِثَ بِذَکَرِهِ فَضَرَبَ یَدَهُ حَتَّى احْمَرَّتْ ثُمَّ زَوَّجَهُ مِنْ بَیْتِ المَالِ» کلینی، الکافی، ج ۷، ص ۲۶۵.
[۷] . «ثَلَاثَهٌ یَسْتَظِلُّونَ بِظِلٍّ عَرْشِ اللهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلَّهُ: رَجُلٌ زَوَّجَ أَخَاهُ الْمُسْلِم …» صدوق، الخصال، ج۱، ص۱۴۱.
[۸] . «مَن أَدرَکَ لَهُ وَلَدٌ وَ عِندَهُ مَا یُزَوجَهُ فَلَم یُزَوجَهُ فَأَحدَثَ فَالاثمُ بَیْنَهُمَا» طبرسی، مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۲۰.
[۹] . «مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ ثَلَاثَهٌ … وَ یُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغَ …» طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ٢٢٠.
[۱۰] . «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): حَق الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ … وَ إِذَا کَانَتْ أُنْثَى … وَیُعَجِّلَ سَرَاحَهَا إِلَى بَیْتِ زَوْجِهَا» کلینی، الکافی، ج ۶، ص ۴۹.
[۱۱] . ر.ک: کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۴۰.
[۱۲] . صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۸۹.
[۱۳] . «النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّى» شعیری، جامع الاخبار، ص ١٠١.
[۱۴] . «مِسکینٌ مِسکینٌ مِسکینٌ رَجُلٌ لَیسَ لَهُ اِمْرَأَهٌ وَ إِن کَانَ کَثِیرُ المالِ مِسکینَهٌ مِسکینَهٌ مِسکینَهٌ اِمْرَأَهٌ لَیسَ لَهَا زَوجٌ وَ إِن کَانَت کَثیرهُ المالِ» طبرانی، المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۳۴۸.
[۱۵] . «وَ أَنْکِحُوا الْأَیَامَىٰ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ إِمَائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» نور: ۳۲.
[۱۶] . «مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَهَ الْعَیْلَهِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ إِنْ یَکُونُوا فقراء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه» کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۳۱.
[۱۷] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۶۵.
[۱۸] . «عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ: الْحَدِیثُ الَّذِى یَرْوِیهِ النَّاسُ حَقٌّ أَنَّ رَجُلا أَتَى النَّبِیَّ (ص) فَشَکَا إِلَیْهِ الْحَاجَهَ فَأَمَرَهُ بِالتَّزویج فَفَعَلَ ثُمَّ أَتَاهُ فَشَکَا إِلَیْهِ الْحَاجَهَ فَأَمَرَهُ بِالتَّزْوِیجِ حَتَّى أَمَرَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ أَبو عَبْدِ اللَّهِ: نعَمْ هُوَ حَقٌّ. ثُمَّ قَالَ: الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِیالِ» کلینی، الکافى، ج ۵، ص ۳۳۰.
[۱۹] . «مَا مِنْ مَرْزَئهٍ أَشَدَّ عَلَى عَبْدٍ مِنْ أَنْ یَأْتِیَهُ ابْنُ أَخِیهِ فَیَقُولَ زَوِّجْنِی فَیَقُولَ لَا أَفْعَلُ أَنَا أَغْنَى مِنْکَ» تمیمی مغربی، دعائم الاسلام؛ ج ۲، ص ۱۹۶.
[۲۰] . «مَا أَفَادَ الْمُؤْمِنُ مِنْ فَائِدَهٍ أَضَرَّ عَلَیْهِ مِنْ مَالٍ یُفِیدُهُ … إِنَّ أَیْسَرَ مَا یَدْخُلُ عَلَیْهِ أَنْ یَأْتِیَهُ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فَیَقُولَ زَوِّجْنِی فَیَقُولَ لَیْسَ لَکَ مَالٌ» کوفى اهوازى، المومن، ص ۵۵.
[۲۱] . «قال رسول الله (ص): زَوَّجتُ المِقدادَ وَ زَیداً لِیَکُونَ أَشرفکم عِندَ اللهِ أَحسَنَکُم خُلقاً» دار قطنی، سنن دار قطنی، ج ۳، ص ۲۰۸.
[۲۲] . «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): أَنَّ رَسُولَ اللهِ (صلى الله علیه و آله) زَوَّجَ الْمِقْدَادَ بْنَ أَسْوَدَ ضُبَاعَهَ بِنْتَ الزُّبَیْرِ بْنِ عَبْدٍ الْمُطَّلِبِ ثُمَّ قَالَ: إِنَّمَا زَوْجَهَا الْمِقْدَادَ لِتَتَّضِعَ الْمَنَاکِحُ وَ لِیَتَأْسَوْا بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ لِتَعْلَمُوا أَنَ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم» کلینی، الکافى، ج ۵، ص ۳۴۴.
[۲۳] . «دَخَلَتِ امْرَأَهٌ عَلى أَبی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقَالَتْ: أَصْلَحَکَ اللَّهُ، إِنِّی امْرَأَهٌ مُتَبتَلَهٌ. فَقَالَ: وَ مَا التبتل عِنْدَکِ؟ قَالَتْ: لَا أَتَزَوَّجُ. قَالَ: وَ لِمَ؟ قَالَتْ: أَلْتَمِسُ بذلِکَ الْفَضْلَ، فَقَالَ: انْصَرِفِی، فَلَوْ کَانَ ذلِکِ فَضْلًا، لَکَانَتْ فَاطِمَهُ بِهِ احق مِنْکِ، إِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ یَسْبقُهَا إِلَى الْفَضْل» کلینی، الکافى، ج ۵، ص ۵۰۹.
[۲۴] . «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النبی (ص)، فَقَالَ لَهُ: هَلْ لَکَ مِنْ زَوْجَهٍ، فَقَالَ: لَا، فَقَالَ: إِنِّی مَا أُحِبُّ أَنَّ لِیَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا وَ إِنِّى بِتُ لَیْلَهً لَیْسَتْ لِى زَوْجَهً، ثُمَّ قَالَ: الرَّکْعَتَانِ یُصَلِّیهِمَا رَجُلٌ مُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ رَجُل أَعْزَبَ یَقُومُ لَیْلَهُ وَ یَصُومُ نَهَارَهُ ثُمَّ أَعْطَاهُ أَبِی سَبْعَهَ دَنَانِیرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ: تَزَوْجُ بِهَذِهِ، ثُمَّ قَالَ أَبِی: قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص): اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُمْ» طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۷، ص ۲۴۰.
[۲۵] . «کَتَبَ عَلِیُّ بْنُ أَسْبَاطِ إِلَى أَبِى جَعْفَرِ (ع) فِی أَمْرِ بَنَاتِهِ وَ أَنَّهُ لَا یَجِدُ أَحَداً مِثْلَهُ فَکَتَبَ إِلَیْهِ أبو جَعْفَرِ (ع) فَهُمْتُ مَا ذَکَرْتَ مِنْ أَمْرِ بَنَاتِکَ وَ أَنَّکَ لَا تَجِدُ أَحَداً مِثْلَکَ فَلَا تَنْظُرْ فِی ذَلِکَ رَحِمَکَ اللهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: إِذَا جَاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِینَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَهٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسَادٌ کَبِیرٌ» کلینی، الکافى، ج ۵، ص ۳۴۷.
منابع
- قرآن کریم.
- تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق.
- دار قطنی؛ علی بن عمر، سنن الدار قطنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
- شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۶ق.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، بی تا.
- صدوق، محمد بن على بن بابویه، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا (ع)، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۴ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، بى جا، دار الحرمین، ۱۴۱۵ق.
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، بی جا، منشورات الشریف الرضى، ۱۳۹۲ق.
- طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، طهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۴.
- قطب الدین راوندی، سعید بن هبه الله، قصص الانبیا، مشهد، مرکز پژوهش های اسلامی، ۱۴۰۹ق.
- کوفی اهوازی، حسین بن سعید، المومن، قم، موسسه الامام المهدى (عج)، ۱۴۰۴ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴.
اقتباس از کتاب ازدواج بر اساس آموزه های قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)، محمدمهدی فیروزمهر، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.