- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
ابزارهای هنری, یکی از رساترین, بلیغ ترین و کاری ترین ابزار ابلاغ و تبلیغ پیام است در واقع, هنر نیز یک شیوه بیان است, یک شیوه ادا کردن است, منتها این شیوۀ بیان از هر شیوۀ تبیین دیگر, رساتر, دقیق تر, نافذتر و ماندگارتر است
ابزارهای هنری، یکی از رساترین، بلیغترین و کاریترین ابزار ابلاغ و تبلیغ پیام است. در واقع، هنر نیز یک شیوه بیان است، یک شیوه ادا کردن است، منتها این شیوۀ بیان از هر شیوۀ تبیین دیگر، رساتر، دقیقتر، نافذتر و ماندگارتر است. اگر زبان علمی یا عادی دارای این ویژگی و بیان مستقیم حقایق است، زبان هنر نیز، این ویژگی را دارا خواهد بود که بیان غیر مستقیم همین حقایق است، با این تفاوت که زبان هنر، بیانگر حقایق به صورت واقعی آنها نیست، بلکه بر عنصر تخیل استوار است.
به عنوان مثال، برای نشان دادن اهمیت انفاق در راه خدا، گاهی میگوییم: «هر کس برای خشنودی خدا اموال خود را انفاق کند» چند برابر آن پاداش خواهد داشت. قهرا این سخن، یک بیان واقعی یا عادی و یا علمی است.
اما هنگامی که همین مفهوم را در آیه ۲۶۱ سوره بقره، مشاهده میکنیم، میبینیم، قرآن کریم این تعبیر را در قالب یک بیان «هنری» در آورده و در آن، یک رابطه جدید بین انفاق و دانۀ گندم به تصویر کشیده شده است: «کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند».
بنابراین، قرآن کریم، برای عمق بخشیدن و محکمتر کردن مقصود مورد نظر در ذهن مخاطب از یک شیوه هنری سود برده است.
در یک نگاه کل، چنین میتوان گفت :
هر چند در قرآن کریم، به صراحت آیهای دربارۀ هنر و ارزش آن وارد نشده است، ولی از آن جا که دعوت قرآن کریم و اسلام به چیزهایی است که در فطرت آدمی است میل به زیبایی و استفاده از شیوههای مختلف هنری برای جذب بیشتر از امور فطری است که در وجود انسان است و قهراً قرآن کریم میبایست، به گونهای به زیبایی هنر و ارزش آن پرداخته باشد، برخی آیات که در این زمینه وارد شدهاند عبارتند از:
۱) «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ …؛ (سجده، ۷) او همان کسی است که هر چه را آفرید، نیکو آفرید …».
۲) «وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ …؛ (غافر، ۶۴) و شما را صورت گری کرد و صورتتان را نیکو آفرید …».
۳) «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ …؛ (مؤمنون، ۱۴) پس بزرگ است، خدایی که بهترین آفرینندگان است …».
۴) «صِبْغَۀ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَۀ …؛ (بقره، ۱۳۸) رنگ خدایی (بپذیرید رنگ ایمان، توحید و اسلام) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است! …».
۵) «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَۀ اللَّهِ …؛ (اعراف، ۳۲) بگو چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ …»
۶) «یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ …؛ (اعراف، ۳۱) ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید …».
آیات فوق، همگی دلالت دارد بر اینکه خداوند متعال نیز از زیبایی واتقان و قامت موزون در پدیدهها خبر میدهد و به نقش هنر، زیبایی، هماهنگی، دلنوازی و صورتهای زیبا و دلپذیر در مخلوقات خود ذرات عالم، اشاره میفرماید، پس ما نیز باید، درس گرفته و در کارها و اعمال مان، از هنر و زیبایی و خلق شیوههای نو و دلنواز کمک بگیریم.
هنر و اشکال هنری در قرآن
هنر آهنگ
مراد از آهنگ، آوا داشتن و تجانس و توازن عبادات قرآنی است. حروف تشکیل دهنده یک کلمه، جایگاهی خاص و سنجیده دارد، به شکلی که اگر هر تعبیری از تعابیر قرآن، بخواهد جایگزین تعبیر مشابه آن شود و یا حذف گردد، فصاحت و بلاغت قرآن، دچار خدشه میشود، آهنگ سازمان یافته حروف، موجب بر دل نشستن آن در قلب هر انسانی است،[۱] به عبارت دیگر، همسانی صوتی یک کلمه با کلمۀ دیگر و قرار داشتن اصوات و آواها در یک سیستم صوتی مکرّر و پی در پی، همانند اوزان شعری یا عبارات موزون و آهنگ داخلی و همسانی و هماهنگی اصوات با مفهوم، از جمله شیوههایی است که میتوان به روشنی در متن قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) مشاهده نمود.
عالیترین هنر در پیوند میان اصوات و صداها، تلاوت قرآن کریم است، که همواره مورد ستایش پیشوایان دین قرار گرفته است[۲] و در قرآن کریم نیز بدان تأکید شده است.[۳]
در تاریخ، حکایات متعدد و مختلفی در این زمینه به چشم میخورد. آیات قرآن در هنگام تلاوت، به گونهای در جان و دل افرادی مینشست که آنان را از خود بی خود میکرد.
ولید بن مغیرۀ مخزومی، شخصی است که در میان عرب به حسن تدبیر، مشهور است و او را «گل سر سبد قریش» مینامیدند. پس از نزول آیات اولیۀ سورۀ مبارکۀ غافر، پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مسجد حضور یافت و این آیات را، در حالی که ولید در نزدیکی آن حضرت بود، قرائت فرمود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) چون توجه ولید به آیات را مشاهده فرمود، بار دیگر نیز آیات را قرائت نمود. ولید بن مغیرۀ، از مسجد خارج و در مجلسی از طایفۀ بنی مخزوم حاضر شد و این گونه شروع به سخن نمود:
به خدا سوگند، از محمد سخنی شنیدم که نه به گفتار انسانها شباهت دارد و نه به سخن جنیّان. گفتار او حلاوت خاصی دارد و بس زیباست. بالای آن (نظیر درختان) پر ثمر و پایین آن (همانند ریشهی درختان کهن) پرمایه است. گفتاری است که بر همه چیز پیروز میشود و چیزی بر آن پیروز نخواهد شد.[۴]
شعر
شعر نه تنها از نظر تاریخی، حجم بسیار بزرگی از ادبیات عرب را به خود اختصاص داده، بلکه دیوان زبان عربی و شناسنامه تاریخ آن است.
اسلام، این کار هنری را به رسمیت شناخت و به تشویق آن پرداخت، به شاعران پایگاهی ارزشمند و والا و وعده ثواب اخروی داد. قرآن، ضمن نکوهش از شاعران بیهدف که جز تأمین منافع مادی و ارضاء نامشروع احساسات جنسی و غرائز پست حیوانی، محرک و انگیزهای ندارند.[۵] به تجلیل از شعراء و گویندگانی پرداخته که سرودۀ آنان را احساسات پاک و شورانگیز، از عشق به بیان حقیقت، مبارزه با باطل و دعوت به کارهای نیک، برخوردار است.[۶]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، نیز دربارۀاین دسته از شعراء فرموده: «ان من الشعر لحکمۀ؛ پارهای از شعرها دانش و حکمت است.»[۷]
پیشوایان اسلام، همواره از سرودههای شاعران با هدف استقبال نموده و آنها را مورد احترم و محبت خود قرار میدادند. لحظهای که یکی از افراد طایفۀ بنی کنانه برخاست و از حضرتش اجازه گرفت که اشعاری را که دربارۀ حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) سروده بود، بخواند. حضرت اجازه داد و او اشعار خود را خواند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) دربارۀ او چنین دعا فرمود: «لک لکل بیت قلته بیت فی الجنۀ؛ در برابر هر بیتی از این اشعار، خانهای در بهشت داری.»[۸]
تقدیری که امام سجاد ـ علیه السلام ـ از فرزدق و حضرت صادق ـ علیه السلام ـ، از «هاشمیات» کمیت و امام رضا ـ علیه السلام ـ از «دعبل خزاعی» نمودند. معروف و مشهور است.
به دلیل اثرات بارزی که شعر در میدان دفاع از حق و زنده ساختن حقیقت، از خود میگذارد، هنگامی که عبدالرحمن بن کعب از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دربارۀ شعر سئوال نمود، آن حضرت چنین پاسخ فرمود: مرد با ایمان با شمشیر و زبان خود از حریم حق دفاع میکند. به خدایی که جان من در دست اوست، سرودههای شما بسان تیری است، که به قلب و چشم دشمن مینشیند.»[۹]
تمجید از شعر از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام)، یا استشهاد آنان به شعر و حتی شعر سرودن آنان، نه به این جهت است که شعر یکی از انواع هنر محسوب میشود، بلکه از آن روست که شعر ابزاری است در راه بیان حقایق و به همین دلیل نیز آن چه در نزد ایشان اهمیت داشت، «مفهوم» شعر بود نه ساختار و تکنیک و معیارهای هنری، همانند آن چه در میدانهای جنگ به صورت رجز خوانده میشد.
هنر قصه در قرآن
یکی از شیوههای جذب مخاطبین و تأثیرگذاری مطالب، بیان آنها در قالب داستان است که در تعالیم انبیاء الهی (علیهم السلام) و کتابهای آسمانی و آموزشهای دینی، برای پیام رسانی بیشتر و تأثیر تربیتی مؤثرتر، مورد توجه قرار گرفته است.
داستان واقعی که در قرآن کریم مطرح شده، نوعی از طرح حقیقی «واقعیت» است، نه آن که صرفاً «حکایت» یا «کشف» و یا «نگاهی» کوتاه به واقعیتی باشد که در دایرۀ واقعیتهای ممکن یا محتمل در داستان قرار دارد، به عبارت دیگر، داستانهای قرآن کریم، بر خلاف آن چه در داستانهای ساخته و پرداختۀ اندیشۀ بشر است، ساخته و پرداخته «حوادث مجهول» نیست، بلکه داستان قرآنی، پرداختن به واقعیتهای موجود است، پرداختن به واقعیت بر اساس «گزینش»، رخدادها، شخصیتها و محیطهای مناسب و مورد نظر است. این گزینش و این نحوۀ پرداختن به واقعیتها به گونهای است که از داستانهای ساختۀ فکر بشر به نام داستانهای تاریخی، کاملاً متمایز است، زیرا داستانهای تاریخی، به پارهای از حوادث و رخدادهای واقعی میپردازند. و برخی از عناصر ساخته و پرداخته ذهن را نیز به آن میافزایند، این امر در راستای اهداف هنری نویسنده، از جمله تشویق و غیره و نیز در راستای اهداف فکری داستان که نقطه نظرات و دیدگاههای نویسنده را مطرح میکند صورت میگیرد.
پی نوشت:
[۱] . اعجاز قرآن، سید رضا مؤدب، انتشارات احسن الحدیث.
[۲] . مجلۀ فقه، شماره چهارم و پنجم، ویژه هنر، تابستان و پاییز ۱۳۷۴، ص ۱۲.
[۳] . مزمل، آیۀ ۴.
[۴] . مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۸۴.
[۵] . شعراء، ۲۲۶ – ۲۲۴.
[۶] . شعراء، ۲۲۷.
[۷] . تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۳۵۴.
[۸] . امالی شیخ طوسی، ص ۴۶.
[۹] . الغدیر، ج ۲.
منبع: سایت آفتاب