- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
امام جواد و امام محمدِ تقی (۱۹۵-۲۲۰ق) امام نهم شیعیان اثناعشری است. کنیه او ابوجعفر ثانی است. او ۱۷ سال امامت کرد و در ۲۵ سالگی به شهادت رسید. در میان امامان شیعه، وی جوانترین امام در هنگام شهادت بوده است. سنّ کمِ او در هنگام شهادت پدر، سبب شد تا شماری از اصحاب امام رضا(علیه السلا)، در امامت او تردید کنند؛ برخی، عبدالله بن موسی را امام خواندند و برخی دیگر به واقفیه پیوستند، اما بیشتر آنان امامت محمد بن علی(ع) را پذیرفتند.
محمّد بن حسن علوى حکایت کند:
در زمان طفولیّت به همراه پدرم جلوى درب ورودىِ ملاقات کنندگان متوکّل عبّاسى ایستاده بودم و جمعیّت انبوهى از اقشار مختلف نیز آماده ورود و ملاقات بودند.
در این بین ، خبر آوردند که حضرت ابوالحسن ، امام هادى علیه السلام مى خواهد وارد شود.
و دیده بودم که هر موقع حضرت از جلوى جمعیتى عبور مى نمود جمعیّت به پاس احترام و عظمت او سر پا مى ایستادند.
در آن روز عدّه اى تا شنیدند که امام هادى علیه السلام تشریف مى آورد، گفتند: ما از جاى خود حرکت نمى کنیم ، چون او یک نوجوانى بیش نیست و بر ما هیچ مزیّت و فضیلتى ندارد.
ابوهاشم جعفرى که در آن جمع نیز حضور داشت و سخن آن ها را شنید، گفت : به خدا قسم ! همه ما و شما در مقابل او کوچک و ذلیل هستیم و هر وقت تشریف بیاورد و او را ببینید، از جاى خود حرکت مى کنید و به احترام او خواهید ایستاد تا عبور نماید.
در همین بین ، حضرت وارد شد و همین که جمعیت چشمشان به وجود مبارک و جمال نورانى آن حضرت افتاد، از جاى برخاستند و با احترام و ادب ایستادند.
هنگامى که حضرت عبور نمود و رفت ، ابوهاشم به افرادى که در اطراف او بودند، گفت : پس چه شد، شما که مى گفتید: ما حرکت نمى کنیم ؟!
در پاسخ گفتند: به خدا قسم ! همین که چشممان به حضرت افتاد و او را دیدیم ، عظمت و شوکت او، ما را گرفت و بى اختیار از جا برخاستیم و احترام به جا آوردیم .(۱)
پی نوشت:
۱. الخرایج و الجرایح : ج ۲، ص ۶۷۵، ح ۷، إ ثبات الهداه : ج ۳، ص ۳۶۹، ح ۳۲٫