- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
همان گونه که باید به پشتوانه دلایل درست و منطقی، اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده نمود، همان طور باید با دلایل نادرست ازدواج نکرد تا از روابط آسیب زا مصون ماند. اگر با دلایل نادرست ازدواج کنیم، احتمال این که در ادامه مسیر، با چالش ها و مشکلاتی جدی در روابط خود با همسر روبرو شویم، زیاد خواهد بود.
خیلی افراد، برای ازدواج خود، دلیل هایی دارند که منطقی و توجیه پذیر است؛ اما مسئله اینجاست که گاهی وقت ها، انسان با تکیه بر انگیزه ها و دلایل نادرست ازدواج می کند؛ مثلا برای رهایی از تجرد و بسیاری از مسائل و مشکلات خصوصی، دست به انتخاب فردی برای زندگی می زند که گزینه چندان مناسبی برای او نیست.
این شیوه تصمیم گیری و عدم بررسی دقیق جوانب و موقعیت ها، گاهی آن چنان آسیبی به پیکره زندگی فرد وارد می کند که جز افسوس و حسرت، سودی برای او ندارد. به طور اساسی ارتباط با یک فرد به دلیل های غیرمنطقی و نادرست، یکی از شیوه های ایجاد ارتباط ناسالم و غیر ارضاکننده است.
هیچ کس منکر این نیست که ازدواج، خوب است اما اول باید تکلیفتان با خودتان معلوم باشد که اصلا به چه علت، دارید ازدواج می کنید؟ نگویید ازدواج کردن دلیل نمی خواهد.
اگر شما خدایی نکرده در ناخوداگاه قصد بی منطقی برای ازدواج داشته باشید و بخواهید با دلایل نادرست ازدواج کنید، ممکن است بعدا دچار مشکلاتی شوید که حل آن ها بسیار دشوار و یا حتی غیرممکن باشد. پس حواستان را جمع کنید تا با دلایل نادرست ازدواج نکنید!
مهمترین دلایل نادرست ازدواج
در ادامه به مهمترین دلایل نادرست ازدواج اشاره می کنیم:
۱- فشار خانواده و اجتماع
برخی از جوانان، نسبت به صحبت ها، عقاید و نظرات اطرافیان خود از قبیل خانواده، دوستان و آشنایان، بسیار آسیب پذیر و شکننده بوده و به خود اجازه می دهند که به خاطر آنان، رابطه ای را با اجبار آغاز نموده و یا ادامه دهند.
باید به این قبیل جوانان توصیه کنیم که اگر اعتماد به نفس و عزت نفس شما پایین است و یا به نوعی بیش از حد، تحت تاثیر رفتارهای اطرافیان خویش هستید، این احتمال وجود دارد که تنها به دلیل چیزهایی که دیگران به آن فکر می کنند و نه بر اساس میل و احساس واقعی درونی خود، رابطه ای را شروع کنید و در نهایت دست به ازدواج بزنید. این، یکی از دلایل نادرست ازدواج است که باید به آن توجه جدی داشت.
۲-بالا رفتن سن
این طرز نگرش که سن شما از حد مشخص و طبیعی پا را فراتر گذاشته و هنوز ازدواج نکرده اید، می تواند عامل تحریک کننده و یکی از دلایل نادرست ازدواج باشد؛ البته این که شما به چه سنی نگاه می کنید و چه سنی در ذهنتان به عنوان حد و مرز، تلقی می شود، خود جای تامل و بررسی بیشتر دارد؛ چرا که افکار افراد، با یکدیگر بسیار متفاوت است؛ پس نمی توان یک قانون کلی در نظر گرفت و بر مبنای آن تصور کرد.
به طور یقین، شما در ضمیر ناخوآگاه خویش، سنی را به عنوان ایده آل ترین زمان برای ازدواج، انتخاب کرده اید. این سن ممکن است که از زمینه های گوناگون مانند خانواده، سن ازدواج خواهران و یا برادران شما، نشات گرفته باشد.
۳-احساس تنهایی و دلتنگی
زمانی که شما احساس تنهایی می کنید و تصور می نمایید که دلتنگی به سراغتان آمده، احتمال این که انتخاب های نامعقول و ضعیف تری بکنید بالا می رود. در این شرایط است که در معرض روابطی قرار می گیرید که برای شما ارضا کننده و قابل تحمل نیست.
بنابراین سعی کنید بسیار معقولانه و منطقی انتخاب کنید. خود را دستکم نگیرید. شما جوانی ارزشمند و دوست داشتنی هستید که از هر حیث می تواند زندگی ایدهآلی برای خود داشته باشد؛ پس تصمیم شتابزده نگیرید.
۴-عدم توجه به زندگی شخصی خویش
گاهی اوقات بسیاری از افراد، به این دلیل، اقدام به برقراری رابطه با دیگران می کنند که احساس می کنند از کمبود شور، اشتیاق و بی هدفی در زندگی خود، به ستوه آمده اند و به جای آن که به خویشتن خویش و درون خود نظری بیفکنند، خود را در آستانه برقراری رابطه عاشقانه نافرجامی قرار می دهند.
استدلال به چنین احساس کمبود شور و شوق در زندگی، یکی از دلایل نادرست ازدواج است و مطمئن باشید که روابط و ازدواج هایی با این پشتوانه احساسی، هرگز سرانجام خوشایند و مناسبی در پی نخواهد داشت.
بنابراین شما عاشق واقعی آن فرد، نبوده و نیستید؛ بلکه به نوعی شیفته سرگرمی خود به رابطه تان هستید و زمانی که این رابطه پایان می گیرد، احساس عدم توجه به خود در وجودتان نمایانگر می شود.
۵-پرکردن خلاهای عاطفی، احساسی و روانی
یکی از پیامدهای اصلی عشق، این است که شما را به نوعی احساس سرور، شادمانی، نشاط و وابستگی می رساند؛ اما باید توجه داشته باشید که وقتی به منظور پر کردن خلاهای احساسی ـ عاطفی خود از آن (عشق) استفاده می کنید، می تواند به شما آسیب برساند.
چه بسا شما به دلیل پر کردن خلاهای احساسی ـ عاطفی خود و نه به خاطر اینکه فرد ایدهآل را یافته اید، به این گونه رابطه ها دست بزنید.
اگر احساس می کنید در زندگیتان، خلا عاطفی یا احساسی وجود دارد، این را فراموش نکنید که هیچ فردی (فارغ از این که چقدر هم شما را دوست دارد)، نخواهد توانست خلا روحی و احساسی شما را پر کند.
۶-نیاز جنسی
تمایل جنسی، یکی از بارزترین دلایل نادرست ازدواج است. در بحث میل جنسی، به طور یقین، دیگر عاشق شدن و عشق، در میان نیست. بی شک شما نسبت به آن فرد، جاذبه شدید جنسی دارید و بس. باور داشته باشید که با میل جنسی، ممکن است به شخصی علاقمند یا وابسته شوید، ولی او برای شما چندان جذاب و دوست داشتنی نیست.
شما تنها به دنبال فردی هستید که بتوانید با او رابطه جنسی برقرار کنید؛ پس این دلیل نمی تواند ضامن یک ازدواج موفق و معقولانه باشد. اینجاست که باید بگویم: چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
اگر چنین هستید، باید صبر کنید و با شتاب، ازدواج نکنید. این که یک نفر فقط و فقط به خاطر نیاز جنسی اش ازدواج کند و نه چیز دیگر، مسلما بی خردی بزرگی را مرتکب شده است.
۷- شورش علیه والدین
خیلی ها به خاطر این ازدواج می کنند که به خانواده های خود، دهنکجی کرده باشند. در این قبیل ازدواج ها، فکر و ذکر فقط لج کردن با خانواده است و نه پیدا کردن یک شریک خوب برای زندگی.
این دیگر نیاز به گفتن ندارد که شما حتی اگر با این کار از پدر و مادرتان انتقام بگیرید، باز هم دودش به چشم خودتان می رود. چون با این کار، هم خانواده را از دست داده اید و هم پشتوانه ای برای روزهای سخت زندگی دو نفره خود نخواهید داشت.
۸- جستجوی استقلال
مستقل شدن هر چند یک ویژگی و وضعیت مثبت برای افراد تلقی می شود، ولی هرگز نمی تواند توجیه کننده یک ازدواج باشد و از دلایل نادرست ازدواج به شمار می رود. توضیح مطلب این که معمولا آدم ها اول باید مستقل شوند تا بعد بتوانند ازدواج کنند.
اما گاهی قضیه بر عکس می شود. بعضی ها می خواهند به وسیله ازدواج که یک دلیل بیرونی است، مستقل شوند یعنی خودشان را با ازدواج مجبور به استقلال کنند. هر چند این کار سخت است اما محال نیست و شدنی است ولی به قیمت گزاف!
۹- التیام یک رابطه شکست خورده
این هم یکی از شایع ترین دلایل نادرست ازدواج محسوب می شود و البته قدری هم پیچیده است و خیلی ها بی توجه به پیامدهای آن، ازدواج می کنند. این که در یک رابطه عشقی به هر دلیلی شکست خورده اید و نه شنیده اید و حالا می خواهید از راه ازدواج با یک آدم جدید، به خودتان ثابت کنید که می توانید عزت نفستان را بازگردانید، اشتباه مهلکی است چون انگیزه ازدواج، یک رابطه دیگر است و نه رابطه با آدم جدید.
۱۰- ازدواج اجباری
خوشبختانه با رشد و ارتقای فرهنگ عمومی جامعه و خانواده ها، ازدواج های اجباری به کمترین میزان خود رسیده است. اما هنوز هم گاهی پیش می آید که پدر و مادری از روی مصلحت یا خدای ناکرده خودخواهی یا هر دلیل دیگری، فرزند خود را مجبور می کنند که با یک نفر به خصوص ازدواج کند. خودتان تصور کنید که با شرایط امروز چه زندگی ای در پیش روی این زوج اجباری است.
احترام گذاشتن به خواسته های پدر و مادر واجب است اما نه این که اگر والدینتان اصرار کردند که (بر خلاف میل باطنی تان) با کسی ازدواج کنید، برای به دست آوردن دل آنها، چشم روی خواسته دل خود ببندید و برای همیشه خود را اسیر رویاهای آنها کنید. در این قبیل موارد، حتما باید از راه های مسالمت آمیز و با رعایت حداکثر احترام به والدین، نظر خود را مودبانه مطرح و مخالفت خود را اعلام کنید.
۱۱- دلایل اقتصادی
تکیه بر معیارهای مادی و پول و ثروت، یکی از دلایل نادرست ازدواج است. بعضی وقت ها دختر و پسر در انتخاب همسر، فقط به تمکن مادی طرف مقابل نگاه می کنند تا بعد از ازدواج به واسطه خانواده همسر، به یک نان و نوا و رفاه اقتصادی برسند.
حالا تصورش را بکنید که بعد از این ازدواج، خانواده پولدار ورشکست شوند، دیگر به چه امیدی می شود آن زندگی را ادامه داد؟!
۱۲- دلسوزی و احساس ترحم
اگر دل آدم برای یک نفر بسوزد و به همین خاطر با او ازدواج کند، معلوم است که رابطه آنها نمی تواند مثل زن و شوهرهای معمولی، عادلانه و برابر باشد. این طوری حتما کسی که دلسوزی کرده، بعدها احساس قربانی بودن پیدا می کند.
این یکی از دلایل نادرست ازدواج است که معمولا خانم ها به خاطر ساختار عاطفی خود، نسبت به آقایان آسیب پذیرترند و مثلا با احساس حس ترحم نسبت به خواستگار بیمار خود، جواب مثبت داده و با او ازدواج می کنند.
۱۳- احساس کمبود یا تهی بودن
بعضی از احساس کمبودها و احساس تهی بودن ها، هیچ ربطی به ازدواج کردن یا نکردن ندارد و از جاهای دیگری نشات گرفته است. بعضی افراد فقط به خاطر این احساس کمبود، ازدواج می کنند و این هم اشتباه است.این افراد می خواهند طرف مقابلشان نواقص کودکی شان را بر طرف کند.
آنها با این عمل خود مسولیت پذیری را از خود منع می کنند و از طرف مقابل توقع دارند تا نقش پدر و یا مادر را برای آنها بازی کند که ممکن است به زودی موجب خسته شدن طرف مقابل شود. ضمن این که هر رابطه صحیح الزاما به خودی خود التیام بخش هم خواهد بود اما با توقعات نا به جا عاشق شدن، عواقب خوبی ندارد.
۱۴- مصلحت اندیشی نادرست
مصلحت اندیشی های نادرست و غیرمنطقی نیز یکی دیگر از عوامل و دلایل نادرست ازدواج محسوب می شود. زمانی که ادامه یک ارتباط، باعث به وجود آمدن این احساس می شود که اگر ازدواج نکنم به طرف مقابل ضربه خواهد خورد. ازدواج شما نه به خاطر مصلحت بلکه به خاطر فرار از احساس گناه بوده و در آن حال، یک طرف نقش ناجی را بازی خواهد کرد که با مصلحت ازدواج منافات دارد.
۱۵- ازدواج های ابزاری
گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک، عشق به فرد مقابل و نیاز روانشناختی به زیستن با فرد مقابل نیست؛ بلکه او وسیله ای برای رسیدن به هدف های دیگر می شود. این هم از دلایل نادرست ازدواج است.
برای نمونه، خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامه زندگی مشترک در خارج با او ازدواج کند؛ ولی مسائل فرهنگی، استرس های متعددی را به دنبال داشته است.
بنابراین گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی، از دست دادن زیبایی، از دست دادن پدر و مادر، کاهش شور زندگی و… صورت می گیرد. در چنین فضایی، امکان سازگاری با فراز و نشیب ها و مشکلات زندگی، ضعیف بوده و در نهایت، ضریب ریسک این ازدواج ها، بالا می باشد. این یکی از دلایل نادرست ازدواج عده ای از جوانان است و متاسفانه این قبیل ازدواج ها و روابط، اغلب دچار مشکل می شوند.
نتیجه گیری
گاهی اوقات برخی افراد با تکیه بر دلایل نادرست ازدواج می کنند و معمولا چنین ازدواج هایی مشکلات و چالش های زیادی برای آنها با خود به همراه می آورد. وقتی با دلایل نادرست ازدواج کنیم، چه بسا دست به انتخاب فردی زده ایم که بهترین گزینه ما برای یک عمر زندگی نیست.
از مهمترین و شایع ترین دلایل نادرست ازدواج به فشار خانواده و اجتماع، بالا رفتن سن، احساس تنهایی و دلتنگی، التیام یک رابطه شکست خورده و نیاز جنسی اشاره شد و در مورد هر کدام توصیه هایی اجمالی ارائه گردید.
گردآوری و تنظیم: حسین فاضلی
منابع: اقتباس از: روزنامه آفتاب یزد؛ پایگاه فرهنگی تبیان؛ مجله شادکامی و موفقیت؛ محمدرضا دژکام؛ روان شناس و مشاور