- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
چون مامون – خلیفه عبّاسى – جهت دست یابى به اهداف شوم خود دستور داد تا حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام را از مدینه به خراسان – از راه اهواز – احضار نمایند.
ابوهاشم جعفرى گوید: زمانى که ماءمون چنین تصمیمى را گرفت ، شخصى را به نام رجاء بن اءبى ضحّاک ، ماءمور این کار کرد.
و من در محلّى اطراف شهر اهواز به نام ایذج بودم ، چون خبر حرکت و عبور امام رضا علیه السلام را از آن دیار شنیدم ، جهت دیدار و زیارت آن حضرت شتابان حرکت کردم ؛ و در اهواز به حضور مبارک آن بزرگوار شرفیاب شدم .
چون فصل تابستان و هوا بسیار گرم بود، امام علیه السلام مریض حال ، در گوشه اى قرار گرفته بود، دستور داد تا طبیبى را برایش بیاورند.
همین که پزشک به محضر شریف ایشان وارد شد، حضرت نوعى گیاه مخصوص را توصیف و تقاضا نمود.
طبیب اظهار داشت : من چنین گیاهى را نمى شناسم و حتّى اسم آن را هنوز نشنیده ام ، اگر هم این گیاه موجود باشد الا ن در چنین فصلى ، در این مناطق یافت نمى شود.
امام علیه السلام فرمود: پس جهت درمان آن ، مقدارى نیشکر برایم بیاورید.
دکتر اظهار داشت : این دارو از آن داروى اوّلى نایاب تر است ؛ چون الا ن فصل نیشکر نیست ، بلکه زمان به عمل آمدن و برداشت آن ، فصل زمستان مى باشد.
حضرت فرمود: هر دوى آن ها در سرزمین شما فراوان است و در همین فصل نیز موجود خواهد بود.
سپس در ادامه فرمایش خود فرمود: هم اینک به همراه این شخص به سمت شیروان حرکت کنید و از رودخانه اى که در مسیر راه مى باشد، عبور نمائید.
و چون از طرف رودخانه گذر کنید، شخصى را مى بینید که مشغول آبیارى و زراعت زمین خود مى باشد، از او محلّ کشت نیشکر؛ و نیز همان گیاه را سؤ ال کنید، او آشناى به گیاهان است و شما را به آنچه که بخواهید، راهنمائى مى نماید.
ابوهاشم گوید: پس طبق دستور امام علیه السلام به همراه طبیب حرکت کردم ؛ و طبق راهنمائى حضرت رودخانه اى که در بین راه بود، از آن عبور کردیم ، مرد کشاورزى را دیدیم که مشغول زراعت و آبیارى زمین خود بود.
بنابر فرموده حضرت ، موضوع را با وى مطرح نمودیم ؛ و او ما را به هر دوى آن دو گیاه راهنمائى کرد.
پس از یافتن محلّ رویش و کشت آن دو گیاه ، مقدارى از هر کدام چیدیم ؛ و سپس آن ها را برداشتیم و به سمت محلّ سکونت امام رضاعلیه السلام حرکت نمودیم .
طبیب در بین راه گفت : این شخص کیست ؟
گفتم : او فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله مى باشد.
اظهار داشت : آیا آثار نبوّت در او هست ؟
در پاسخ گفتم : خیر، او جانشین و وصىّ پیغمبر است .
و چون این خبر به اطّلاع ماءمون رسید، سریعا دستور حرکت داد، که مبادا مردم شیفته حضرت گردند.(۱)
۱- الخرایج والجرایح : ج ۲، ص ۶۶۱، ح ۴، الثّاقب فى المناقب : ص ۴۸۸، ح ۴۱۶٫