- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 12 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
برای داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی، ارتباط سالم سازنده میان زن و مرد، نیاز اصلی است. در این راستا، ابتدا موانع آرامش و سپس عوامل ایجاد آرامش بین زوجین را بررسی می کنیم.
موانع ایجاد آرامش در زندگی مشترک
۱- سختگیری و بی اعتمادی
سختگیری در خانواده مصادیق مختلفی دارد. از جمله آنها می توان به بهانهگیری در امور خانه اشاره کرد. گاهی در اثر عوامل مختلفی از قبیل علاقه افراطی و یا بدبینی ممکن است زن یا مرد نسبت به هم حساسیت بی مورد پیدا کنند. به طوری که در حفظ و پاکدامنی هم دچار وسواس و سختگیری بیجا شوند. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: تعلیم دهید و آسان گیرید. سخت نگیرید و نوید دهید و دیگران را طرد نکنید.(۱)
۲- ترشرویی
درست است کسی که ناراحتی و خستگی روحی دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار می شود ولی اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور می دهد. آزار زبان، بدترین آزارهاست. اگر یکی از زوجین فردی عصبی است، طرف دیگر باید بکوشد با درک موقعیت، از تحریک عصبانیت او خودداری کند و با سکوت و خویشتنداری، او را در کنترل هیجان عصبی خویش یاری کند.
۳- چشم و همچشمی
بر خلاف آنچه در تفکر عرف جا افتاده است، این مسئله هم از جانب زن و هم از سوی مرد پیش می آید. تنها نتیجه این اخلاق، ایجاد اختلافات زناشویی است. در صورتی که راه پیشگیری از این بیماری خیلی آسان تر است. طبق نظریه قرآن، مؤمن آن است که به تمام تجملات و چشم و همچشمی ها و اسرافها پشت پا میزند. سادگی اساس دین و شیوه بزرگان اخلاق بوده است.
برخی همسران پیوسته زندگی دیگران را به رخ همسر می کشند و با این وسیله او را تحقیر می کنند. زن و شوهر موظفند برای حفظ روابط صمیمانه و مهرآمیز، یک بار و برای همیشه دست از مقایسه های ویرانگر بردارند و به این وسیله، موجبات آزردگی یا تحقیر طرف مقابل را فراهم نیاورند.
گاه این نوع مقایسه ها به خانواده های زن و شوهر نیز کشیده می شود و هر یک از دو طرف، خانواده و بستگان خود را با بستگان طرف مقابل مقایسه می کند و امکانات و امتیازات آنها را به رخ همسر می کشد. در حقیقت این گونه رفتارها از ضعفهای شخصیتی دو طرف حکایت می کند و نشان می دهد که این قبیل افراد هنوز به رشد و بلوغ فکری و روحی لازم نرسیده و راه و رسم زندگی مشترک را نیاموخته اند.
امام سجاد (ع) در این رابطه میفرمایند: تمامی خیر و خوبی، در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه در دستان مردم جمع شده، است .(۲)
۴- لجاجت
این رذیله اخلاقی می تواند اساس زندگی را مختل کند. اغلب زن یا شوهر نظری را ابراز می کند و با پافشاری، قصد تحمیل آن را بر دیگری دارد، هر چند آن نظر ممکن است دقیق و درست نباشد. طرف مقابل هم برای فرار از این تحمیل با تمام وجود در برابر آن موضع میگیرد. تجربه نشان داده در همه این موارد، معمولاً جدال بر سر حق و باطل نیست. بلکه بر سر «خود» و به کرسی نشاندن حرف خود است. لذا فخر فروشی بر برتری های خود از موانع خوشبختی است و دین ما خود خواهی را از وسوسه های شیطانی می داند.
۵- توقعات بیجا
زندگی زناشویی میدان مشترک کمال زن و مرد محسوب می شود. بنابراین برای داشتن آرامش و رضایت از زندگی، باید میزان خواسته ها و انتظارات زن و مرد از هم متناسب با قدرت و توان طرف مقابل باشد. در غیر این صورت فشارهای روانی بر زندگی حاکم می شود. به گونه ای که زحمات و محبت های طرف مقابل را درک نکرده و یا برای آن اهمیتی قائل نشده و این برخورد به مرور زمان اختلال شدیدی در روابط همسران ایجاد می کند.
۶- انتقادناپذیری
اسلام و تربیت دینی کاملاً روحیه انتقاد پذیری را تأیید می کند. امام جواد (ع) میفرمایند : مومن نیاز دارد به توفیقی از طرف خدا و به پندگویی از طرف خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند .(۳) خطر انتقادناپذیری، این است که با از بین بردن محبت میان زن و شوهر، حس لجاجت را در آنان تقویت می کند.
۷- سوء تفاهم
برخی روانشناسان عامل اصلی اختلافات زناشویی را سوء تفاهم می دانند. بنابراین همسران باید از گمانهای بی اساس، تعبیر و تفسیرهای منفی و وسواسهای فکری خودداری کنند تا آسیبی به روابط زناشویی شان وارد نشود. در یک ارتباط سالم گلایه ها و دلخوری ها و رضایت ها و خشنودی ها نیز به طور مناسب مطرح می شود. طرح گلایه هر چند در جای خود لازم است، اما نباید در بیان آنها زیاده روی کرد. در بیان گلایه باید موقع شناس بود و فرصت مناسبی را برای این کار در نظر گرفت. امام سجاد (ع) میفرمایند: «هیچ جرعه ای با ارزش تر از جرعه خشمی که فرو برده شود، نیست!»(۴)
عوامل ایجاد آرامش در خانواده و میان همسران
یکی از مهمترین اهداف ازدواج، رسیدن به آرامش روحی و روانی است و زن و شوهر به یمن همراهی و دلدادگی با هم، به نقطه مطلوبی از آرامش و امنیت خاطر می رسند. بدیهی است این مهم، در سایه توجه و رعایت مجموعه عواملی است که همسران را در ایجاد یک خانواده موفق با فضایی روحبخش و آرامش دهنده یاری می دهد. اینک و در ادامه، به پاره اى از عوامل آرامش محیط خانواده اشاره مى کنیم:
۱ـ سپاسگزارى
قدردانى از زحمات و خدماتى که براى انسان، صورت می گیرد، وظیفه اى اسلامى و وجدانى، به ویژه در روابط همسرى است. از این رو، لازم است که مرد، فدکارى و ایثار زن را در اداره امور خانه و تربیت فرزندان ارج نهد و از او به خاطر این همه خدمات شایسته، سپاسگزارى کند.
براحتى باید تصریح کرد، زن که بار مشکلات داخل خانه را بر دوش می کشد و آن را با شوق رضایتمندى شوهر تحمل می کند، نیازمند یک لبخند تشکرآمیز شوهر است؛ چنانکه مرد نیز براى اداره هر چه بهتر زندگى و آسایش خانواده اش در سرما و گرما تلاش مى کند و هر چند، آن را به عنوان یک وظیفه تلقى مىنماید، ولى شایسته است که از زحمات او قدردانى شود. تشکر زن و شوهر از یکدیگر، خستگى و رنج را می کاهد.
۲ـ اظهار محبت
انسان، موجودى نیازمند به محبت است. انس و الفت ها از ناحیه محبت به وجود مىآید. در محیط خانه نیز لازم است که زن و شوهر به این اصل عاطفى توجه کنند؛ زیرا دختر، پس از ترک خانه پدر و با شروع زندگى مشترک، دل به شوهر می بندد؛ محبت شوهر باید بتواند جاى محبت هاى پدر و مادر زن را بگیرد و مرد باید از اظهار زبانى این محبت نیز دریغ نکند.
همانگونه که در بعضى از روایات نیز آمده است، جمله (تو را دوست دارم) از طرف شوهر از دل زن، بیرون نمی رود. چنین جملاتى بهترین هدیه براى همسرى است که به سخن شوهررش ایمان و اعتقاد دارد. چنانکه زن نیز باید این هنر را داشته باشد که به شوهر خویش، ابراز محبت کند و پایه هاى دوستى و صفا را در زندگى، محکم نماید.
مردى به خدمت پیامبر اکرم (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: همسرى دارم، هنگامى که وارد خانه می شوم، به استقبالم می آید و وقتى که از خانه، خارج می شوم، بدرقه ام مى کند و هنگامى که مرا غمگین و افسرده ببیند می گوید: چرا غمگینى؟ اگر به علت خرجى و درآمدت نگرانى که خوب، تامین آن را خداوند به عهده گرفته است و اگر ناراحتى تو، به خاطر آخرت و قیامت است که خداوند بر این اندوه بیفزاید.
پیامبر (ص) وقتى این سخنان را از آن مرد شنید به او فرمود: براى خداوند، کارگزارانى است و این زن جزو کارگزاران اوست. او نصف پاداش یک شهید را دارد.(۵)
این حدیث، نشان دهنده نقش ویژه اى است که زن در ایجاد محیط مساعد خانه دارد و می تواند در آرامش روحى و زندگى مادى شوهر، موثر باشد و این خود، نوعى محبت است که در سطحى عالى، اظهار می شود.
۳ـ احترام به یکدیگر
هر فردى براى خود، ارزش و شخصیت قایل است و دوست دارد که دیگران به او احترام بگذارند. مرد باید در محیط خانه، نسبت به همسرش با احترام کامل، رفتار کند. او را با احترام صدا زند، در مقابل اقوام و بستگان، او را تکریم نماید و به شدت، از تحقیر او بپرهیزد. امام صادق (ع) از پدرش امام باقر (ع) نقل مى کند: (من اتخذ امراه فلیکرمها … فمن اتخذها فلا یضیعها)(۶) (هر کس همسرى گرفت، باید او را عزیز بشمارد … کسى که همسر گرفت، او را ضایع نکند)
۴ـ پاکیزگى در محیط خانه
رعایت پاکیزگى براى هر کس و در هر جا لازم است. انسان پاکیزه، همیشه شاداب است، بدن پاکیزه، لباس تمیز و سر و صورت نظیف، به ویژه در مورد زن و شوهر از نکات قابل توجه زندگى انسان است. آراستگى ظاهرى در داخل خانه، یکى از وظایفى است که زن در قبال شوهر به عهده دارد.
ظاهر آراسته و لباس مناسب به خاطر شوهر، امرى است که در دستورات دینى نیز مورد تاکید قرار گرفته است. پیامبر اکرم (ص) در بیان اوصاف یک بانوى شایسته میفرماید: (… الذلیله مع بعلها، المتبرجه من زوجها، الحصان عن غیره)(۷) زنى که مطیع شوهرش باشد، زینت و آرامش خود را براى شوهرش انجام داده و آن را براى دیگران ظاهر نسازد.
امام محمدباقر (ع) میفرمایند: براى زن (در ارتباط با شوهرش) سزاوار نیست که وضع ظاهر خود را نیاراید، هر چند به آویختن گردنبندى در گردن خویش باشد و نیز پسندیده نیست که دستش را بدون رنگ، رها کند اگر چه مختصر حنایى بگذارد، هر چند سالخورده باشد.(۸)
آنچه گفته شد، اختصاصى به زن ندارد، شوهر نیز شایسته است به آن توجه کند. نمونه زیر، گویاى همین نکته است:
حسن بن جهم می گوید: امام رضا (ع) را دیدم که موهاى خویش را رنگ کرده بود. عرض کردم، فدایت شوم. موها را رنگ کرده اید! فرمود: آراى؛ زیرا آراستن خویش از جمله چیزهایى است که موجب افزایش پاکدامنى زنان مى گردد و جمعى از زنان، پاکدامنى را به این علت رها کردند که شوهرانشان به آراستن خویش، بى توجهى نموده اند.
سپس فرمود: آیا تو خوش دارى که همسرت را در حال تماشاى ژولیدگى ببینى. عرض کردم: نه. فرمود: این همان است. سپس فرمود: نظافت و استعمال بوى خوش و رسیدگى به سر و صورت، جز اخلاق پیامبران است.(۹)
بنابراین، باید به این زمینه آرامش روانى نیز اهمیت لازم داده شود.
۵ـ نادیده گرفتن خطاها و لغزش هاى یکدیگر
به جز آنانکه برگزیدگان خداوند بوده اند، ارتکاب خطا براى دیگران، امرى دور از انتظار نیست. زن و مرد در زندگى مشترک خویش نیز از این قاعده جدا نیستند، چه بسا، رفتار و گفتارى، موجبات پشیمانى شخص را فراهم مى کند. به هر حال، نادیده انگاشتن خطاى طرف قابل می تواند حداقل از توسعه ناآرامى در محیط خانه بکاهد و زمینه جبران کوتاهى را بیشتر فراهم کند.
در چنین موقعیتى که زن یا مرد به اشتباه خود پى برده و تصمیم به جبران آن دارد، طرف دیگر فورا عذر او را پذیرفته، خطاى او را نادیده بگیرد. نه عذرخواهى یک طرف، نشانه زوال شخصیت است و نه پذیرش آن از طرف دیگرى چنین مفهومى را دارد بلکه هر دو نشانه عشق و علاقه به زندگى است. امام سجاد (ع) در رساله حقوق، در بیان حق زن بر شوهر میفرماید:
(اما حق زن بر تو این است که بدانى خداوند، او را وسیله آرامش و انس تو قرار داده است، و نیز بدانى که او نعمتى از طرف خداوند است که باید او را اکرام کرده و به او ارفاق کنى … و اگر اشتباهى کرد از او در گذرى.)
جابر بن عبدالله انصارى نقل مى کند که روزى با پیامبر نشسته بودیم. حضرت فرمود: آیا به شما بگویم بدترین زنان کیست؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! پیامبر (ص) ضمن برشمارى اوصاف ناپسند چنین زنى فرمود: (و لا تقبل منه عذرا و لا تغفر له ذنبا)(۱۰) زنى که عذرخواهى شوهرش را نپذیرد و از اشتباه او نگذرد.
۶ـ راضى بودن زن به ثروت کم شوهر
قناعت، یکى از صفات بسیار ارزنده یک مسلمان است. این صفت، یکى از خواسته هاى ائمه (ع) بوده است، که در این باره می توان به آخرین قسمت از دعاى ابوحمزه اشاره کرد: (و رضنى من العیش بما قسمت لى)؛ خدایا مرا به آنچه در زندگى نصیبم کرده اى، راضى بگردان.
چنانکه در دعایى که از حضرت زهرا (س) رسیده است نیز چنین می خوانیم: (اللهم قنعنى بما رزقتنى)؛ خدایا مرا به آنچه روزی ام کرده اى، قانع بگردان.
اگر در محیط خانواده، این روحیه حاکم باشد، و زن و مرد، زندگى خود را تنها بر اساس آنچه که در توانایى آنان است تنظیم کنند، بسیارى از مشکلات و ناراحتی هاى روانى آنها حل و آرامش حکمفرما خواهد شد.
امام صادق (ع) فرمود: (من رضى الله بالیسیر من المعاش رضى الله منه بالیسیر من العمل)(۱۱) هر کس نسبت به زندگى کم، از خداوند راضى باشد، خداوند نیز در مقابل عمل کم از او راضى خواهد شد.
زن، چون رکن اصلى خانواده است، بایستى بناى زندگى را بر میانه روى و قناعت، پایه گذارى کند و از شوهرش بیش از توان و انتظار نداشته باشد. آن حضرت در روایتى دیگر زن شایسته را این گونه معرفى میفرماید: بهترین زنان شما زنى است که اگر چیزى به او داده شد، شکر و سپاس گوید و اگر از چیزى محروم شد، راضى و قانع باشد.(۱۲)
همین موضوع را به صورت روشن ترى در سخن پیامبر اکرم (ص) شاهدیم: (و ایدما امراه لم ترفق بزوجها و حملته على ما لا یقدر علیه و ما لا یطیق لم تقبل منها حسنه و تلقى الله و هو علیها غصبان)(۱۳) هر زنى که با شوهرش مدارا نکند و او را به چیزى و کارى که توان آن را ندارد وادار کند، هیچ عمل و حسنه اى از او قبول نخواهد شد، روز قیامت در حالى خداوند را ملاقات مى کند که بر او خشمگین است.
ناگفته نماند که شوهر نیز لازم است در جهت رفاه و آسایش خانواده خویش، اهتمام ورزد و بر آنان سخت نگیرد.
۷ـ خروج از منزل با اجازه شوهر
با توجه به اجتماعى بودن انسان و لزوم حفظ حد و مرزهاى اجتماعى، باید قوانین و مقرراتى وجود داشته باشد تا هر کس از آنها تجاوز کرد سرزنش شده و کیفر ببیند. چه بهتر که این مقررات از درون آدمى سرچشمه گرفته، آمیخته با عاطفه و محبت باشد.
اسلام در راستاى حفظ حرمت خانواده، براى زن و مرد وظایفى مقرر داشته، تا با عمل به آنها، آرامش که لازمه اجتناب ناپذیر حیات فردى و اجتماعى انسان است، به دست آید. خروج زن از خانه که صرف نظر از موارد استثنا شده، باید با توافق شوهر باشد از آن جمله است. در این خصوص به این حدیث شریف اکتفا می کنیم.
امام صادق (ع) میفرماید: در زمان پیامبر اکرم (ص) مردى از انصار براى انجام کارهایش به مسافرت رفت و با همسرش قرار گذاشت که تا مراجعت او، از خانه خارج نشود. در این بین پدر آن زن، بیمار شد. زن، کسى را نزد پیامبر (ص) فرستاد و گفت: شوهرم به مسافرت رفته و از من قول گرفته که از خانه بیرون نروم؛ اینک پدرم بیمار شده، آیا اجازه میدهید از او عیادت کنم؟ پیامبر (ص) فرمود: ـ نه، در خانه باش و از حرف شوهرت اطاعت کن.
بعد از مدتى پدرش از دنیا رفت، زن دوباره به پیامبر (ص) پیغام داد که: پدرم از دنیا رفته، آیا اجازه مى دهید در تشییع جنازه او شرکت کنم؟ پیامبر فرمود: نه! در خانه باش و از حرف شوهرت اطاعت کن. پیامبر اکرم (ص) پس از دفن پدر به آن زن پیام داد که خداوند، تو و پدرت را به خاطر اطاعت از شوهرت مورد آمرزش خودش قرار داد.(۱۴)
درست است که مرد باید از همسرش مراقبت کند، لیکن نه به حدى که موجب بدگمانى و بدبینى او به همسرش شود. مردى که به این بیمارى خانمانسوز مبتلا شود، زندگى را بر خود و اطرافیانش تلخ مى کند؛ کارهاى همسرش را با بدبینى نگاه مى کند و مانند سایه او را تعقیب مى کند.
این مساله به قدرى حساس است که بعضى مردان را وادار به بهانه گیرى و طلاق مى کند و چه اسفبار است، زنى که بر اساس یک لحظه صحبت کردن، قربانى تعصب بیجاى شوهرش شده است. پیامبر اسلام (ص) میفرماید: هر کس به مرد یا زن مومنى تهمت بزند، خداوند متعال در قیامت او را بر تلى از آتش نگه میدارد تا به کیفر بهتانش برسد.(۱۵)
۸ـ بردبارى در برابر بداخلاقى همسر
از آنجا که بناى اسلام بر حفظ کانون زندگى است و منفورترین پدیده در خانواده، جدایى و طلاق است و اسلام به شکلهاى مختلف، مانع پاشیده شدن آن می شود، در روایات اسلامى زن و مرد به سازش با اخلاق و روحیات یکدیگر سفارش شده اند. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: کسى که بر بداخلاقى همسرش صبر کرده و او را تحمل کند، خداوند به او همان اجرى را خواهد داد که به ایوب پیامبر داد و زنى که بر بداخلاقى شوهرش صبر کند و او را تحمل نماید، خداوند به او همان ثوابى را خواهد داد که به آسیه عطا فرمود.(۱۶)
از آنجا که زن و مرد تا قبل از ازدواج چه بسا دو نوع تربیت و فرهنگ داشته اند و بعد از زندگى مشترک نیز خواسته هاى آنها متفاوت است، در فراز و نشیب هاى زندگى، ممکن است بین آنها اصطکاکى ایجاد شود. اسلام براى حفظ کیان خانواده که محل تربیت فرزندان نیز هست، زن و مرد را به سازش با اخلاق یکدیگر توصیه نموده و از آنها خواسته است تا در پیشامدها، عصبانیت ها و تنگناها که لحظه بروز هیجانات درونى است، با هوشیارى و تدبیر اندیشه، آتش خشم طرف مقابل را فرو نشانده، پایه هاى زندگى را مستحکم نمایند.
آسایش فرزندان در پرتو آرامش والدین
در خانه اگر ثبات، دوستى و آرامش برقرار باشد و پدر و مادر، خود، داراى آرامش روحى باشند، فرزندانى که در پناه این آرامش، بزرگ می شوند، از امنیت روحى و اطمینان خاطر برخوردار خواهند بود. از طرف دیگر پدر و مادرى که داراى این ویژگى هستند، بهتر محدوده وظایف خود را قبال تربیت فرزندانشان درک کرده و بدان عمل خواهند کرد.
طفل باید رابطه خوب و صمیمى پدر و مادر را احساس کرده و در این جهت، مطمئن شده باشد. به تجربه ثابت شده است که اگر کودک، دعوا و اختلاف پدر و مادر خویش را احساس کند، بیش از هر وقت دیگر امنیت خود را در خطر می بیند. او نیاز به مرکزى دارد که در آن پرخاش، اضطراب و از هم گسیختگى نباشد.
از این رو، لازم است که بین پدر و مادر هیچ گونه برخورد و دعوایى نباشد و اگر هم هست از دید فرزندان مخفى باشد به خاطر احساس آرامش کودک، ضرورى است که روابط پدر و مادر بر اساس گذشت و فداکارى بوده، روح همکارى و احترام به یکدیگر بر آنها حاکم باشد. این مایه شرمسارى است که والدین به فرزندان خود بگویند دعوا نکنید، اما خود، همواره در ستیز و جدال باشند.
(سلامه موسى) میگوید: (نیکبختى خانوادگى براى کودکان، موجب آرامش روح می شود، به طورى که حتى اگر پدر طفل درگذرد، این طمانینه و آرامش در او باقى خواهد ماند. در مدت جنگهاى جهانى که بسیارى از کودکان را از لندن دور کردند، براحتى دیده می شد که کودکانى که در محیط معتدل خانوادگى پرورش یافته اند، دورى و غربت را آسانتر از کودکانى که محیط مساعد خانوادگى نداشته اند تحمل می کنند. دلیل این مطلب آن است که اعتدال صحیح خانوادگى در کودک، روح آرامش را می پروراند، به طورى که در غربت نیز با اطمینان به سر می برد.)(۱۷)
بهترین روش براى حفظ فرزندان، همنشینى با آنان و مراقبت از روحیات و آرامش آنهاست. مربیان جدید معتقدند که بهترین میراث پدر براى فرزندانش همان دقیقه ها و فرصت هاى اندکى است که در هر روز به کودک اختصاص داده و با او همنشین بوده است.(۱۸)
پی نوشت ها
۱-متقی هندی، کنزالعمال؛ ج۱۰ ص ۲۴۹
۲-شیخ حرعاملی، جهادالنفس؛ ص ۲۷۶
۳-ابن شعبه حرانی، تحف العقول؛ ص ۴۸۰
۴-شیخ کلینی، اصول کافی؛ ج ۲ ص ۱۰۹
۵ـ طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۲۹
۶ـ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۴
۷ـ علامه مجلسی، بحارالانوار، ص۲۳۵
۸ـ شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۱۸
۹ـشیخ کلینی، کافى، ج۵، ص۵۶۷
۱۰ـ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۵
۱۱ـ شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۴۰
۱۲ـ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۹
۱۳ـ طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۱۳
۱۴ـ طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۴۸
۱۵ـ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۹۴
۱۶ـ طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۴۵
۱۷ـقریشی، نظام تربیتى اسلام، ص۴۵
۱۸ـ قریشی، نظام تربیتى اسلام، ص۴۶؛
منابع اقتباس: مهرى زینهارى؛ ماهنامه پیام زن؛ شماره ۴؛ تیر ۷۱؛ مرکز امور زنان و خانواده