- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 7 نظر
یکی از بدعت های بسیار معروفی که در ایران باستان رواج داشت و موبدان آن را به اصل دین زردشت نسبت می دادند، خویدوده یا ازدواج با محارم بود. تقریباً همه متون مفصل پهلوی که ناظر به احکام دینی دوره ساسانی هستند، خویدوده را تحسین کرده و از ثواب زیاد آن و اینکه کمر اهریمن را می شکند سخن گفته اند.
در کتاب دینکرد، به تفصیل علل دینی، عقلی و طبیعی آن توضیح داده می شود. در اوستا به این نوع ازدواج اشاره شده است.[۱]
در دورۀ هخامنشیان، کمبوجیه یکی از پادشاهان متهم به این بدعت گذاری است. در کتیبه های مربوط به دوره های اشکانی و ساسانی، برخی شاهان اشاره می کنند که ملکه آنها خواهر آنها نیز هست.[۲] اردشیر، مؤسس سلسله ساسانی با دخترش دینَک خویدوده می کند و دخترش، همسر و شهبانوی او می شود. شاپور پسر اردشیر نیز با دختر ارشدش آذرناهید ازدواج می کند.[۳] کردیر، روحانی بزرگ ساسانی در کتیبه ای که بر کعبۀ زردشت دارد، در جملۀ ۴۵ می نویسد: «بسیار ازدواج ها میان محرمان برقرار نمودم».[۴]
این رسم پس از ورود اسلام به ایران، و به مرور زمان از بین رفت. در متنی پهلوی که در حدود قرون دهم هجری نگارش یافته آمده است: «اگرچه مردم از خویدوده برگشته اند اما نمی بایست باز می گشتند.»[۵]
خویدوده یکی از برترین اعمال ثواب در آیین زردشت شمرده می شد. طبق گزارش متون پهلوی، زردشت از اهورامزدا پرسید: «کسی که مرد را از خویدودن کردن باز دارد چه عقوبتی دارد؟ هرمزد داد زد: جای او در دوزخ است.»[۶]
حال باید پرسید که ثواب بودن این عمل چگونه توجیه می شد؟ پاسخ این سوال را در خود متون پهلوی میتوان یافت. در ایران باستان که جهان را پر از دیوان آسیب رسان می انگاشتند، اعمالی این چنین را نابود کننده دیوان و موجودات اهریمنی می پنداشتند. در متنی پهلوی آمده است:
«چه، پیداست که نخستین بار که بدو نزدیک شوید (نخستین بار که دو محرم همبستر شوند) یک هزار دیو و دو هزار جادو و پری بمیرد، اگر دوبار بدو نزدیک شوید، دو هزار دیو و چهار هزار جادو و پری بمیرد. اگر چهار بار بدو نزدیک شوید، مرد و زن آشکارا رستگار شوید.»[۷]
نکته جالبی که در معراج نامه ارداویراف آمده، این است که او هنگام مشاهده بهشتیانی که خویدوده کرده بودند، از جاه و مقام والا و روشنی آنها در شگفت می شود. و برعکس، در دوزخ، کسانی را می بیند که به خویدوده بی اعتنایی کرده بودند. حتی در مورد خویدوده خطبه عقد خاصی نیز خوانده می شده است.[۸]
متون پهلوی در اهمیت دادن به خویدوده چنان افراط کردند که آن را در رده دوم پس از عقیده به اهورامزدا انگاشتند: «از دین پیداست هنگامی که زردشت از پیش هرمزد خدای آمد، در جهان هر کجا رفت چنین گفت دین را بستایید، خویدوده کنید.»[۹]
نکته مهم دیگری که در مورد خویدوده لازم به ذکر است این است که ایرانیانی که در زمان عباسیان و بعد از آن، به نام مزداپرست قیام می کردند، اصلاحاتی را در آیین باستانی خود اعمال می نمودند که نخستین آنها، تحریم خویدوده بود. شهرستانی چنین گزارش می کند:
«و از زرادشتیه، صنفی است که آن را سیسانیه و آفریدیه خوانند و رئیس ایشان شخصی بود از رستاق نیشابور که نامش خواف بود و او بود که بنای خواف خراسان کرده. در زمان ابومسلم صاحب الدوله خروج کرد. در اصل زمزمی «اهل زمزمه» زردشتی و آتش پرستیدی. ترک آتش پرستی کرد و مجوس را از آتش پرستیدن منع کرد و کتابی وضع کرد از برای مجوس و به ارسال شعور امر کرد ایشان را و امهات و بنات و اخوات را بر ایشان حرام کرد.»[۱۰]
این اقدام اصلاحی سیسانیه نشان می دهد که ایرانیان، از انجام خویدوده خشنود نبودند ولی به جهت تبلیغ موبدان درباری، و گاه به اجبار دست به چنین کاری می زدند. به طور مثال، کسی که به اعدام محکوم می شد با ازدواج با محارم جرم اعدامش بخشیده می شد.[۱۱]
البته احکام عجیب در مورد ازدواج در ایران باستان به خویدوده محدود نمی شود و به طور مثال، احکامی مربوط به عاریه دادن زن شوهر و مانند آن وجود دارد که در اینجا مجال پرداختن به جزئیات آنها نیست.[۱۲]
پی نوشت ها
[۱]. ویسپرد، کردۀ ۳ بند ۳ و یسنا ۱۲ بند ۹.
[۲]. کریستینسن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ص۲۳۴، ترجمۀ رشید یاسمی.
[۳] . لوکونین، ولادیمیر گریگورویچ، تمدن ایران ساسانی، ص۴۸ و ۱۰۸، ترجمه عنایت الله رضا.
[۴] . رضی، هاشم، وندیداد(۲جلدی)، ص۳۳.
[۵].رضی، وندیداد: ۴۹۸ تا ۴۹۹.
[۶]. همان، ص۵۰۲.
[۷]. همان، ص۵۰۱.
[۸]. همان، ص ۵۱۴.
[۹]. رضی، وندیداد، ص ۵۰۲.
[۱۰]. شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۵.
[۱۱]. رضی، وندیداد، ص ۵۱۳.
[۱۲]– ن.ک: بارتلمه ، کریستیان، زن در حقوق ساسانی، ص۵۶-۵۷، ترجمۀ ناصر صاحب الزمانی.
نویسنده: ابوالقاسم جعفری
در این مورد کاملا اشتباه میکنید! تنها در برخی متون پهلوی به علت تفاوت زیاد بین زبان فارسی اوستایی و فارسی میانه، خویدوده که یعنی ازدواج با خویشان, ازدواج با خواهران یا دختان ترجمه شده، این هم جزئی از کتابی هست که بنده در این مورد مطالعه کردم:
در هیچیک از اسناد اصلی و قدیمی زرتشتی مانند گاتها و اوستا که مهمترین و وسیعترین کتاب زرتشتی میباشند و به زبانهای اوستایی و پارسی میانه نگاشته شدهاند اثری از ازدواج با محارم یافت نمیشود بلکه در این منابع معنای خویدودک ازدواج با خویشاوندان نزدیک است که برای نگاه داشتن خون پاک توصیه میشود و امری شایستهاست، اما فقط در آثار اواخر دورهٔ ساسانی مانند دینکرد و ارداویرافنامه و تفاسیر موبدان که برخی حتی پس از اسلام ویرایش شدهاند آثاری از ازدواج با محارم دیده میشود.
کتاب تاریخ ساسانیان نوشتهی شاپور شهبازی
با سلام و احترام؛ همانطور که اشاره کردید در آیین زرتشت و متون اصلی آن مثل گاتها، خویدوده تجویز نشده؛ اما آنچه به صورت مستند بدست ما رسیده این است که ازدواج با محارم، بعدها در میان زرتشتیان رواج یافته است. در منابعی که در این مقاله به آنها اشاره شده به وجود خویدوده در بین زرتشتیان تصریح شده؛ از این رو خویدوده در میان زرتشیان عهد ساسانی امری رایج بوده و قابل انکار نیست. خویدوده و آتش پرستی توسط یکی از زرتشیان به اسم خواف در زمان عباسیان تحریم گردیده است. ر ک: شهرستانی، در الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۵.
ازدواج با محارم متاسفانه می گن چند جا بوده ، در مصرباستان ، در خاندان انگلیس ، در زرتشت رو که اتش هم می پرسند من جدیدن دیدم
اخیرن دیدن یعنی تازگی ها انجام شده؟؟؟؟؟؟؟ البته احتمال این کار در گذشته های دور در همه جا بوده.با توجه به اینکه در گذشته های بسیار دور تعداد آدمها کم بوده و انسان چنین تکامل پیدا نکرده بود.و فکر انسان چنیین رشد نکرده بود و پیچیده نشده بود.
همانطور که در مقاله اشاره شده، منابع پهلوی، از رواج این نوع ازدواج در ایران باستان حکایت دارد؛ جهت مطالعه و تحقیق بیشتر می توانید به منابع مقاله مراجعه فرمایید. البته این توجیه که انسانها و جوامع آن دوران، از تکامل فکری لازم برخوردار نبودند قابل پذیرش نیست چون آنچه از منابع کهن تاریخی نقل شده، در دوره هخامنشیان بزرگترین حکومت و سلسله پادشاهی ایران تاسیس و منشور حقوق بشر تدوین شده است.
چنین چیزی دروغ ساخته مسلمانان برای تحقیر ایرانی ها قبل اسلام بوده و هست وگرنه بیزانس مسیحی که چنین چیزی را زشت میدانست، آن را در کتابهایشان درباره ایرانی ها می آوردند و ایرانی ها را ریشخند و تحقیر میکردند.
اینها دروغ است و خودشان آن را در کتابهای پهلوی هم اگر کتابی از آن دوره باقی گذاشته باشند وارد کرده اند
همانطور که بارها اعلام کرده ایم سایت الشیعه، فضایی علمی جهت گفتگو و تبادل نظر در نیل به سخن حق و حقیقت است. بنابراین از شما انتظار می رود تا به دور از هز گونه تعصب و تنگ نظری، اگر نقدی بر مقاله دارید به صورت علمی و استدلالی بیان کنید. متاسفانه بخش قابل توجهی از پیام شما حاوی توهین بود که به احترام کاربران حذف و یا ویرایش شد. با توجه به اینکه محتوای مقاله با استناد به منابع معتبر می باشد، شایسته است شما نیز با استناد به منابع معتبر به نقد و نظر بپردازید.