- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
عالم مثال و برزخ از موجودات ممکن است و خواب و رؤیار معمولا برای این عالم مثال می زنند. بنابراین وجود اولیاء و پیامبران در عالم خواب غیر قابل انکار است و آثار آن در عالم بیداری گاهی انعکاس پیدا می کند. در این مقاله مختصر به معجزه امام حسین (علیهالسلام) اشاره ای شده که ارتباط به عالم رؤیا دارد.
این ریاح روایت می کند که به مرد نابینایی را که روز شهادت حسین (علیهالسلام) در کربلا حاضر شده بود دیدم، کسی علت نابینایی او را سؤال کرد. جواب داد:
ما ده نفر رفیق بودیم که برای کشتن حسین (علیهالسلام) به کربلا رفتیم. ولی من شمشیر و تیر و نیزه به کار نبردم. چون حسین (علیهالسلام) کشته شد، به خانه باز گشتم و نماز عشا خواندم و به خواب رفتم. در عالم خواب شخصی نزد من آمد و گفت: رسول خدا(صلیالله علیه و آله) تو را می خواند؛ برخیز و اجابت کن.
گفتم: مرا با رسول خدا (صلیالله علیه و آله) چه کار است؟
آن شخص گریبان مرا گرفت و کشان کشان نزد رسول خدا (صلیالله علیه و آله) برد. دیدم پیغمبر خاتم (صلیالله علیه و آله) در بیابانی نشسته و آستینهای خود را بالا زده و حربه ای در دست گرفته و فرشته ای برابر او ایستاده و در دست او نیز حربه ای است از آتش. نه نفر از دوستان مرا کشت و به هر کدام که ضربتی می زد سر تا پای آنها از آتش فرا می گرفت و می سوزانید.
من نزدیک رسول خدا (صلیالله علیه و آله) رفتم و مقابل او زانو بر زمین زدم و گفتم: السلام علیک یا رسول الله. ولی آن حضرت جواب نفرمود و مدت زیادی مکث کرد. پس از آن سر خود را بلند نمود و فرمود: ای دشمن خدا! هتک حرمت مرا نمودی و عترت مرا کشتی و حق مرا رعایت نکردی…؟
گفتم: یا رسول الله به خدا قسم من در کشتن فرزندانت نه شمشیر زدم و نه نیزه به کار بردم و نه تیری انداختم.
فرمود: راست گفتی؛ ولی سیاهی لشکر کشندگان حسین (علیهالسلام) را زیاد کردی. نزدیک من بیا. من نزدیک آن حضرت رفتم؛ دیدم طشتی پر از خون نزد اوست. به من فرمود: این فرزندم حسین است. پس از آن خون به چشم من کشید. چون بیدارم شدم، تاکنون چیزی را نمی بینم.[۱]
پی نوشت:
[۱] . ترجمه اللهوف، ص ۱۵۳.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی الغدیر