- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
حوزه علمیه جبل عامل، مجموعهای از مراکز علمی آموزشی شیعی در برخی شهرها و روستاهای جبل عامل در کشور لبنان، از میانه قرن هشتم تا میانه قرن دهم هجری قمری.
مهمترین حوزههای علمیه جبل عامل در روستای میس و شهرهای جِزّین، عَیناتا، جُبَع، مَشْغَرَه و کَرَک پایهگذاری شده بودند. بیشتر این مراکز علمی وابسته به بنیانگذارش بوده که با وفات او، مرکز علمی به جایی دیگر منتقل میشده است.
شهید اول، شهید ثانی، شیخ حر عاملی و محقق کرکی از علمای مشهور حوزه علمیه جبل عامل هستند. دانشآموختگان حوزه جبل عامل و آثار تألیف شده این حوزه بیشترین سهم و تأثیر را در شکل گیری حوزه علمیه اصفهان، حوزههای شیعه و حتی حوزه نجفِ متأخر داشته است.
خصوصیات
این مراکز حوزوی سنتهای آموزشی معین و ثابتی نداشتهاند. از اینرو، حتی نمیتوان این مراکز را با نمونههای پیشتر (مانند حوزه حلّه) یا نمونه بعدی (حوزه اصفهان) همانند دانست.
شکل گیری حوزههای این منطقه به واسطه یک استاد برجسته بوده که با مرگ او یا جابجایی او به مکانی دیگر، آن حوزه نیز از بین میرفت.
محدوده
مراد از جبل عامل، جبل عامل فرهنگی است که نباید با جبل عامل تاریخی یکی گرفته شود. جبل عامل هیچگاه واحدی سیاسی با حد و مرز مشخص نبوده است. این منطقه، در واقع، یک محدوده بزرگ مسکونی بوده که پس از مهاجرت قبیله یمنی عامله بدانجا، نام نخستین آن، یعنی جبل الجلیل، به تدریج متروک شده و به جای آن جبل عامل به کار رفته است.
تاریخچه
در عصر ممالیک و تحت تأثیر اِعمالِ نظام رَوک،[۱] جبل عامل به دو شهر صور و نبطیه محدود شد و سرانجام بر اثر نهضت علمی شیعی، که عامل پیوندبخش اصلی ساکنان جبل عامل به یکدیگر بود، این منطقه اهمیت فرهنگی ویژهای یافت و بخشهایی از مغرب و مرکز دشت بقاع نیز به این جغرافیای فرهنگی پیوستند و دو شهر مَشْغَره و کرَک نیز بدانها اضافه شدند. بر مبنای این حیطه جغرافیایی بود که نخستین و مهمترین کتاب تاریخی شرح حرکتهای علمی در جبل عامل و عالمان آن، یعنی کتاب امل الآمل فی علماء جبل عامل، را شیخ حرّ عاملی تألیف کرد.[۲]
پیشینه فرهنگی
درباره پیشینه فرهنگی حوزه جبل عامل، شواهدی در دست نیست که نشان دهد وضع فرهنگی آنجا پیش از فعالیتهای محمدبن مکی عاملی (متوفی ۷۸۶ق) معروف به شهید اول و تأسیس حوزه جزین، با وضع فرهنگی شام و تشیع شامی چه تفاوتی داشته است.
ویژگی تشیع شامی
ویژگی تشیع شامی، نداشتن فرهنگ مکتوب و فقدان سنّت فکری بود؛ اما دو شهر حلب و طرابلس، به سبب ارتباط علمی با حوزههای بغداد و حلّه، وضع متفاوتی داشتند. البته نباید اقدامات فردی برخی عالمان جبل عامل را، در طول دو قرن پیش از شهید اول، نادیده گرفت.
عالمان مشهور
از جمله این عالمان، اسماعیل بن حسین عودی جزینی(متوفی ۵۸۰ق)، جمال الدین یوسف بن حاتم مشغری (متوفی ح ۶۶۴ق)، طومان بن احمد مناری (متوفی۷۲۸) و صالح بن مشرف طَلُّوسی (نیای اعلای شهید ثانی)، از تربیت شدگان حوزه حلّه بودند. اقدامات این افراد در هموار کردن راه برای شهید اول و تأسیس حوزه جبل عامل سهم اساسی داشته است[۳]
نام ابوالقاسم بن حسین بن محمد بن عود حلبی (متوفی ۶۷۷ یا ۶۷۹)، فقیه حلبی دیگری را که به اجبار به جزین مهاجرت کرده بود، باید به این افراد افزود[۴] که جمعی از عالمانِ نه چندان مشهور عاملی نزد وی تحصیل کردند؛ از جمله جمال الدین ابراهیم بن ابی الغیث بخاری (متوفی ح ۷۳۶)، که نقش مهمی در شکل گیری اولیه حوزه جبل عامل داشت، اما ظاهراً سیطره و سختگیریهای شدید ممالیک مانع فعالیتهای جدّی و گسترده وی میشد.[۵]
پدر شهید اول، مکی بن محمد جزینی (متوفی ح ۷۲۸)، نزد طومان بن احمد مناری عاملی شاگردی کرده بود و مناری خود از شاگردان ابراهیم بخاری و بخاری شاگرد ابن عود بود.[۶] در نتیجه همین تلاشهای مستمرِ تقریباً دو قرنه، حوزه جبل عامل آرام آرام شکل گرفت، هر چند بخش عمده و مهم حرکت علمی در جبل عامل، حاصل کوششهای شهید اول است.
مهمترین حوزههای علمیه جبل عامل مهمترین حوزههای علمیه جبل عامل برای این شهرها یا روستاها پایه گذاری شدهاند:
جِزّین
جِزّین، از شهرهای مرزهای شمالی منطقه جبل عامل است. حوزه علمیه این شهر را میتوان اساس تشکیل دیگر حوزههای علمیه در جبل عامل دانست. بنیانگذار حوزه جزّین، محمدبن مکی بن محمد مشهور به شهید اول است.
در جنبه فرهنگی، به تربیت شاگردان توجه فراوانی نشان داد و بسیاری از آنان را که از مناطق گوناگون، همچون حلب و شهرهای عراق، بودند تربیت کرد. بعدها این شاگردان در گسترش حوزه جبل عامل نقش مهمی ایفا کردند. نام ۲۹ تن از این افراد دانسته است، اما بیتردید شمار شاگردان شهید بیش از این بوده است.[۷] شهید در جزّین مدرسهای بنا نهاد که یکی از شاگردان او، به نام محمدبن علی بِتِدّینی، آن را مدرسهای بزرگ خوانده است. دو تن از شاگردان شهید اول از حلّه نیز وی را در تأسیس مدرسه یاری کردند.
شهید همچنین دو کتاب مهم خود، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه و ذِکرَی الشیعه فی احکام الشریعه، را به درخواست شاگردان خود نگاشت. شهید کوشید تغییراتی در جامعه شیعیان جبل عامل پدید آورد. وی با پیروی از نظام وکالت، که در عصر حضور ائمه برای جمع آوری مالیاتهای شرعی وجود داشت، نایبانی را از میان شاگردان برگزیده خود به مناطق مختلف جبل عامل فرستاد. فعالیتهای شهید در زمینه اجتماعی، اولین سازماندهی اجتماعی شیعیان در جبل عامل به شمار میرود. تلاشهای اجتماعی او باعث شکل گیری برخی فعالیتهای سیاسی شیعیان شد.
عَیناتا
عَیناتا شهری در بلندیهای جنوب غربی جبل عامل است. تاریخچه حوزه عیناتا با زندگانی دو خاندان برجسته شیعه این شهر یعنی بنو حسام، و آل خاتون پیوند دارد. بنیانگذار حوزه عیناتا، زین الدین جعفر بن حسام عیناتی، از بنوحسام است. حرّ عاملی[۸] او را از مشایخ برجسته شمرده و مجلسی[۹] از وی با تعبیر شیخ اعظم اعلم یاد کرده است. وی در جزین تحصیل کرد و سپس به عیناتا بازگشت و حوزه عیناتا را تأسیس کرد.
جمال الدین احمد عیناتی در تثبیت حوزه عیناتا سهم مهمی داشت. اطلاع ما درباره نقش جمال الدین براساس این نکته است که وی استاد دو تن از عالمان برجسته عاملی، به نامهای محمد بن احمد بن محمد صهیونی(متوفی حدود ۸۷۹ق)[۱۰] و محمد بن علی بن محمد بن خاتون عیناتی(متوفی حدود۹۰۰ق)[۱۱] بود.
ناصر بن ابراهیم احسایی بویهی (متوفی ۸۵۳ق)، از ساکنان احساء،[۱۲] نیز در جوانی به جبل عامل مهاجرت کرد و تا پایان عمر در عیناتا سکونت گزید.[۱۳] با توجه به تاریخ درگذشت وی، بویهی نیز احتمالا از شاگردان جمال الدین بوده است. شاگردی این اشخاص نزد جمال الدین نشان میدهد که وی برجستهترین فقیه عصر خود بوده است، به طوری که بویهی برای فراگیری فقه، از منطقه احساء به عیناتا مهاجرت کرد.
در میان شاگردان جمال الدین، شخصی که اهمیت فراوانی دارد و بعدها با کم شدن نقش خاندان بنو حسام، تأثیر مهمی در تداوم فعالیتهای حوزه عیناتا گذاشته، شمس الدین محمد بن علی مشهور به ابن خاتون است.[۱۴]
دو تن از مشهورترین شاگردان او، فرزندش ابوالعباس جمال الدین احمد (درگذشت حدود ۹۷۷ق)[۱۵] و علی بن عبدالعالی کرَکی مشهور به محقق کرکی و محقق ثانی(متوفی ۹۴۰ق)، در تحولات حوزه جبل عامل نقش مهمی ایفا کردند.
در روزگار ابوالعباس احمد و فرزندش نعمت الله علی بن احمد (متوفی حدود ۹۸۸ق) و نوهاش احمد، حوزه عیناتا به اوجِ شکوه خود رسید و دو تن از برجستهترین فقیهان شیعه، یعنی علی بن عبدالعالی کرکی و زین الدین بن علی جُبعی/ جُباعی معروف به شهیدثانی(متوفی ۹۶۶ق)،[۱۶] نزد برخی از افراد خاندان ابن خاتون درس خواندند و از آنان اجازه گرفتند.
عالم و فقیه برجسته ایرانی، ملاعبداللّه بن حسین تستری (متوفی ۱۰۲۱ق)، به عیناتا سفر کرد و نزد نعمت اللّه علی (متوفی حدود ۹۸۸ق) مشهور به ابن خاتون و فرزندش احمد تحصیل کرد و از هر دو اجازه عام گرفت.[۱۷]
همچنین فقیه برجسته عاملی، علی بن هلال کرکی مشهور به شیخ علی منشار (متوفی ۹۸۴ق)[۱۸] از جمال الدین احمدبن محمدبن علی بن خاتون عیناتی روایت کرده است.[۱۹] علی بن هلال بعدها به ایران سفر کرد و در روزگار شاه طهماسب (متوفی ۹۸۴ق) شیخ الاسلام اصفهان شد.[۲۰]
رونق حوزه عیناتا، که بیش از یک قرن به طول انجامید، با مهاجرت برخی افراد آل خاتون به ایران و هند از میان رفت.[۲۱]
کَرَک
کرَک/ کرک نوح، در مرکز جبل لبنان واقع شده است. نخستین عالمِ شناخته شده این منطقه، احمد بن طارق کرکی (متوفی ۵۹۲ق) است. ذهبی[۲۲] از او با وصف محدّث و عالم یاد کرده و گفته که تاجری شیعه بوده است.
بنیانگذاران
پیشگامِ تأسیس حوزه کرک، حسین بن محمد بن هلال کرکی (متوفی حدود ۷۵۷ق)، شاگرد شهید اول، است. وی با شهید در حلّه آشنا شد و نزد وی شاگردی و از او اجازه دریافت کرد[۲۳] دانستههای ما درباره وی محدود به همین مطالب است. با این حال، حوزه کرک در روزگار وی اهمیت عیناتا را نیافت.
از دیگر عالمان کرک، محمد بن عبدالعالی کرکی (متوفی ۸۰۸ق)، از شاگردان شهید اول، است.[۲۴] وی مطمئناً در کرک ساکن بوده، اما از اینکه در شکل گیری حوزه کرک نقشی داشته است یا خیر، اطلاعی در دست نیست.
شخصیت اصلی در تحول حوزه کرک
شخصیت اصلی در تحول حوزه کرک، عزالدین حسن بن یوسف مشهور به ابن عشره کسروانی (متوفی ۸۶۲) است. وی نزد دو تن از شاگردان شهید، یعنی حسن بن ایوب و محمدبن علی بن نَجْده،[۲۵] و به احتمال بسیار در جزین تحصیل کرده و پس از اتمام تحصیلات، به کرک بازگشته است، زیرا شاگردانش برای تحصیل نزد وی به کرک میرفتهاند.
اقامت خاندان بنواعرج در کرک
نکته مهم دیگر درباره حوزه کرک، اقامت خاندان سادات بنو اعرج در آنجاست که تا زمان مهاجرت به ایران، جایگاه و اهمیت ویژهای در کرک داشتند و، برخلاف آل خاتون، در ایران نیز مقام ممتازی به دست آوردند.
شخصیتهای برجسته
حسن بن ایوب مشهور به ابن نجم الدین (از شاگردان شهید اول و از استادان جعفر بن حسام عیناتی و ابن عشره کسروانی)، فرزندش جعفر[۲۶] و نوادهاش بدرالدین حسن بن جعفر کرکی (متوفی ۹۳۳)، از شخصیتهای شناخته شده خاندان بنو اعرجاند.
حسن بن جعفر نخستین فرد این خاندان است که در کرک اقامت گزید.[۲۷] از محضر درس او در کرک، کسانی چون شیخ علی منشار و شهید ثانی[۲۸] که جملگی از عالمان مشهور دوران خود بودند، استفاده کردند. پس از شهید اول، وی نخستین استاد حوزه جبل عامل است که درباره تألیفاتش دانستههای کاملی در دست داریم که برای شناخت فضای فکری و دانشهای مورد توجه در حوزه کرک سودمند است.
مَیس
مَیس، روستایی در بلندیهای جنوبی جبل عامل که بر دشتهای حوله مشرف است.
بنیانگذار حوزه میس
شخصیت محوری در شکل گیری حوزه میس، علی بن عبدالعالی میسی مشهور به ابن مُفلح (متوفی ۹۳۸) است. به طور کلی، او در تحولات فرهنگی جبل عامل سهم بزرگی داشته است.
خصوصیات
شهیدثانی ـ که از سال ۹۲۵ تا ۹۳۳ در میس شاگرد میسی بوده[۲۹] ـ از وی با تعابیری چون امام اعظم، شیخ بزرگان عصر و تربیت کننده علما (مربی العلماء) یاد کرده است.[۳۰]
شاگردان
از میان شاگردان میسی، حسن بن جعفربن ایوب کرکی و نورالدین علی بن احمدبن حَجّه جُباعی را میشناسیم.[۳۱] میسی شاگردان دیگری نیز داشته، زیرا عبارت «تربیت کننده علما» که شهید در وصف او به کار برده، نشاندهنده گستردگی حوزه درس و بحث اوست.
حوزه میس که در عمر کوتاه خود خوش درخشیده بود، پس از درگذشت میسی در ۹۳۸ و به ویژه تحت فشارهای حکومت عثمانی، ضعیف شد.
مهاحرت فرزندان میسی
از اجازهای که ابراهیم، فرزند دانشمندِ میسی، در سال ۹۷۵ برای فرزند خود، عبدالکریم، در نجف صادر کرد،[۳۲] میتوان دریافت که در پی مرگ میسی، ابراهیم و پسرش به نجف کوچیدند. عبدالکریم از نجف به ایران مهاجرت کرد و به دربار شاه طهماسب صفوی راه یافت. پسر عبدالکریم، شیخ لطف اللّه میسی است که مسجد مشهور شیخ لطف اللّه در اصفهان به نام اوست.[۳۳]
مَشْغَرَه
مَشْغَرَه، شهری واقع در دامنههای جبل لبنان، بر کناره وادیای که نهر لیتانی آن را به دو بخش دشت بقاع و جبل عامل تقسیم کرده است.
مشغره خیلی زود در راه زمینه سازی جنبش علمی شیعی جبل عامل تلاشهای خود را شروع کردند. نام یوسف بن حاتِم مشغری که به حلّه رفت و در آنجا درس خواند، دانسته است.[۳۴] پس از او تا روزگار محمدبن حسین بن محمدبن محمدبن مکی (متوفی ح ۹۰۳) وقفهای طولانی در فعالیتهای علمی مشغره پدید آمد. وی نیای خاندان حرّ است. تاریخ این خاندان، در واقع تاریخ فرهنگی مشغره است.
مهاجرت به مشغر
نخستین کسی که حرّ عاملی از میان اسلاف خود معرفی کرده، جدّ پدرش، محمد بن حسین حر عاملی مشغری است. شهرت او به مشغری نشان میدهد که وی، به احتمال بسیار، نخستین فرد از خاندان حرّ است که از دمشق به مشغره مهاجرت کرده است. احتمالا مهاجرت وی از دمشق به مشغره، با سقوط ممالیک شام و افتادن شام به دست حکومت عثمانی و سیاستهای ضد شیعی آنان مرتبط بوده است. هر سه فرزند او، محمد و عبدالسلام و علی، اهل علم بودند. شیخ حرّعاملی[۳۵] از عموی پدر خود، محمدبن محمد، با وصف عالم فاضل محقق و مدقق یاد کرده و از تبحر وی در زبان عربی سخن گفته و افزوده که او شاعر و ادیب و توانا در فن انشا بوده و در جایی دیگر[۳۶] وی را برترینِ اهل عصر خود در علوم عقلی شمرده است. به نوشته حرّعاملی،[۳۷] وی نزد پدرش و شیخ حسن صاحب معالم و سید محمد صاحب مدارک درس خوانده است.
از بین رفتن حوزه مشغره
با مهاجرت فرزندان محمد بن حسین حر عاملی، حوزه علمیه مشغره نیز از میان رفت، اما دانش آموختگان این حوزه در مکانهای دیگر به فعالیت علمی مشغول شدند.
ویژگی مهم خاندان حرّ گرایش اخباری آنهاست. این گرایش در شیخ حرّ عاملی، بنیانگذار واقعی اخباریگری در ایران، دیده میشود.
جُبَع
جُبَع/ جُباع، شهری مشرف بر صیدا است. درباره تاریخ ارتباط جبع با مراکز علمی شیعه تا پیش از قرن نهم اطلاعی در دست نیست. احتمالا مهاجرت شیعیان به این شهر، در پی فتح شام و مصر به دست حکومت عثمانی و تغییر اوضاع جبل عامل، باعث شکل گیری حوزه جباع شده است.
رونق حوزه جبع
شهیدثانی و فرزندانش، که در حوزه جبع تدریس میکردند، سبب رونق فراوان و به اوج رسیدن این حوزه شدند.
پیش از شهید نیز عالمانی در حوزه جبع به فعالیت و تدریس اشتغال داشتند، از جمله علی بن احمد نحاریری (متوفی ۹۲۵)، پدر شهید؛ عبدالصمدبن محمد جباعی (متوفی ۹۳۵)؛ و حسین بن ابی الحسن موسوی (متوفی ۹۶۳)، نیای آل ابی الحسن، که نَسَب خاندان صدر به او میرسد.
اوج رونق حوزه جبع در دوره شهید ثانی بوده است. شهید ثانی در جبع، تا ۹۵۵ق، به تدریس و تألیف پرداخت.
به نوشته عودی جزینی،[۳۸] در ۹۵۵ آرامش شهید به پایان رسید و دشمنانش به او هجوم بردند و این دشمنیها به شهادت وی انجامید. با شهادت او، رفته رفته حوزه جبع نیز کم فروغ شد، هر چند شهید شاگردان بسیاری تربیت کرد و آثار فراوانی نگاشت که برخی از آنها هنوز هم تدریس میشوند و محل مراجعهاند. درس آموختگان حوزه جبل عامل و آثار تألیف شده این حوزه بیشترین سهم و تأثیر را در شکل گیری حوزه اصفهان، حوزههای شیعه و حتی حوزه نجفِ متأخر داشته است.
پی نوشت:
- نوعی نظام تقسیم بندی اراضی برای گرفتن مالیات و نیز اقطاع زمینها
- ر.ک:مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین، ص۱۹ـ۳۰
- مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین، ص۶۷ـ۷۶
- سبط بن عجمی، کنوزالذهب فی تاریخ حلب، ج ۱، ص۳۶۲ـ۳۶۵
- صَفَدی، الوافی بالوفیات، ج ۶، ص۷۹ـ۸۳؛ صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۱۰؛ مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین، ص۷۸ـ۸۹
- افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۳، ص۲۲
- مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین، ص۱۵۶ـ۱۵۹؛ مهاجر، الشهیدالاول، فصل ۴، بخش ۵
- حر عاملی، امل الآمل، قسم ۱، ص۴۵
- مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۷، ص۶۹
- مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۵، ص۳۸، ۵۳
- مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۲۰ـ۲۱
- افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۲۳۲ـ۲۳۵
- حرّعاملی، امل الآمل، قسم۱، ص۱۸۷
- مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین، ص۱۶۸ـ۱۷۵
- حرّعاملی، امل الآمل، قسم ۱، ص۳۳
- حرّعاملی، امل الآمل، قسم ۱، ص۳۵
- ر.ک:مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۶، ص۸۸ـ۹۶
- آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۵، ص۱۸۶
- افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۲۸۴
- منشی قمی، خلاصهالتواریخ، ج ۱، ص۶۱۴؛ اسکندرمنشی، ج ۱، ص۱۵۴، ۱۵۶
- جبل عامل بین الشهیدین، ص۱۷۳ـ۱۷۴
- ذهبی، ج ۲۱، ص۲۷۰ـ۲۷۱
- ر.ک:افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۳، ص۳۷۴ـ۳۷۵
- ر.ک:مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص۲۸ـ۲۹
- افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۱، ص۲۶۴
- صدر، تکمله امل الآمل، ج ۱، ص۷۱
- ر.ک:حرّ عاملی، امل الآمل، قسم ۱، ص۵۶
- عودی جزینی، رساله بغیه المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ص۱۵۹
- عودی جزینی، رساله بغیه المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ص۱۵۸
- ر.ک:مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۵، ص۱۴۹
- ر.ک:حرّعاملی، امل الآمل، قسم ۱، ص۱۸۸
- ر.ک:مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۵، ص۱۸۰ـ۱۸۱
- ر.ک:اسکندرمنشی، ج ۱، ص۱۵۷، با این ملاحظه که به جای میسی طیسی ضبط شده است؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۴، ص۱۱۷
- مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین، ص۶۸ـ۷۲
- حرعاملی، امل الآمل، قسم ۱، ص۱۷۷ـ۱۷۸
- حرعاملی، امل الآمل، قسم ۱، ص۱۵۴
- حرعاملی، امل الآمل،قسم ۱، ص۱۷۸
- جزینی، رساله بغیه المرید فی الکشف عن احوال الشهید، ص۱۸۲ـ ۱۸۳
منابع
- محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
- همو، طبقات اعلام الشیعه: الضیاءاللامع فی القرن التاسع، چاپ علی نقی منزوی، تهران، ۱۳۶۲ش.
- اسکندرمنشی؛
- عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ـ ۱۳۵۹ش.
- محمدبن علی بتدینی، مختصر نسیم السحر، به اختصار محمد مکی بن محمد شهیدی، نسخه خطی کتابخانه مدرسه بروجردی نجف، ش ۸/۳۹۹.
- محمدبن حسن حرّعاملی، امل الآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد، ۱۳۸۵، چاپ افست قم، ۱۳۶۲ش.
- ذهبی؛
- احمدبن ابراهیم سبط بن عجمی، کنوزالذهب فی تاریخ حلب، چاپ شوقی شعث و فالح بکور، حلب، ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸/ ۱۹۹۶ـ۱۹۹۷.
- صالح بن یحیی، تاریخ بیروت و امراء بنی الغرب، بیروت، ۱۹۹۰م.
- حسن صدر، تکمله امل الآمل، چاپ حسین علی محفوظ، عبدالکریم دباغ، و عدنان دباغ، بیروت، ۱۴۲۹/۲۰۰۸.
- خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق، ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
- خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ویسبادن، ۱۹۶۲.
- حسین بن حسن ظهیری عیناثی، المسائل الظهیریه، در محمدامین بن محمد شریف استرآبادی، الفوائدالمدنیه، چاپ رحمهاللّه رحمتی اراکی، قم، ۱۴۲۴.
- محمدبن علی عودی جزینی، رساله بغیه المرید فی الکشف عن احوال الشهید، در علی بن محمد عاملی، الدر المنثور من المأثور و غیرالمأثور، ج ۲، قم، ۱۳۹۸ق.
- قلقشندی.
- مجلسی، بحارالانوار.
- رضا مختاری، الشهیدالاوّل: حیاته و آثاره، قم، ۱۳۸۴ش.
- احمدبن علی مَقریزی، کتاب السلوک لمعرفه دول الملوک، ج ۲، قسم ۱، چاپ محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۴۱م.
- احمدبن حسین منشی قمی، خلاصهالتواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران، ۱۳۸۳ش.
- جعفر مهاجر، جبل عامل بین الشهیدین : الحرکه الفکریه فی جبل عامل فی قرنین من اواسط القرن الثامن للهجره/ الرابع عشر للمیلاد حتی اواسط القرن العاشر/ السادس عشر، دمشق، ۲۰۰۵م.
- همو، الشهیدالاول: عصره، سیرته، اعماله و مابقی منها (زیر چاپ).
منبع: ویکی شیعه