- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 15 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
حوزه علمیه، نهاد آموزش، پژوهش و تبلیغ دینی شیعیان، متشکل از مجموعه مدارس دینی و مراجع مذهبی که وظایفی آموزشی، پژوهشی و تبلیغی از جمله تربیت و پرورش طُلّاب علوم دینی شیعه را بر عهده دارند. حوزههای علمیه شیعه غالبا بر کلّیۀ امور مذهبی و تبلیغات دینی در مناطق شیعهنشین نیز نظارت دارند. بخش مهم حوزه علمیه، مدارس علمیه است که روحانیون شیعه در آن به تدریس و تحصیل علوم دینی میپردازند. حوزههای علمیه تحت اشراف مجتهدان یا مراجع تقلید شیعه اداره میشود.
هرچند اصطلاح «حوزه علمیه» در دوران اخیر رواج یافته، پیشینه این نهاد، به قرون نخستین قمری باز میگردد. در طول تاریخ شیعه، این نهاد، نظام آموزشی ویژهای پیدا کرده است. مباحثه از سنتهای رایج در آن است و «مقدمات»، «سطح» و «خارج» به ترتیب مراحل تحصیل در حوزهاند.
حوزههای علمیه قم، نجف، بغداد، حله، جبل عامل و اصفهان به عنوان مهمترین حوزههای علمیه شیعه هر کدام برای مدتی مرکزیت علمی حوزههای علمیه شیعه را بر عهده داشتهاند. امروزه حوزه علمیه قم مهمترینِ حوزههای علمیه شیعی است که طلاب علوم دینی از سراسر جهان در این حوزه مشغول به تحصیلاند.
اصطلاح حوزه علمیه
وجود نهاد آموزشی ـ تبلیغی که از آن به حوزه تعبیر میشود، در عالم تشیع پیشینهای دراز دارد و در طی قرنها وجود داشته است، اما اینکه از این نهاد به اصطلاحی خاص مانند حوزه علمیه تعبیر شود، بسیار جدید است. شواهد حکایت از آن دارد که استفاده از این تعبیر مربوط به حدود صد سال گذشته است. در سال ۱۳۱۳ش برای نهادی که شیخ عبدالکریم حائری در قم تأسیس کرد بود هنوز تعبیر جامعۀ علمیۀ قم و نه حوزه علمیۀ قم به کار میرفت. رواج تعبیر حوزه علمیه مربوط به سالهای اخیر است.[۱]
نخستین حوزههایی که در اسلام شکل گرفت حوزه مکه و مدینه بود. حوزه مدینه پس از رسول اکرم(ص)، مرکزیت علمی خود را حفظ کرد و در عصر امام باقر و امام صادق علیهما السلام رونق جدی یافت. کوفه نیز از شهرهایی بود که در صدر اسلام در آن مساجد نقش مدرسه را داشتند، البته در کنار مساجد در منازل نیز درس برپا بوده است. و به تدریج مدارس و دارالعلمها بنیاد گردید.[۲]
در برههای از عصر خلفای عباسی، بغداد مقر یکی از بزرگترین حوزههای علمی شیعه بود. دانشمندانی چون شیخ مفید و کلینی از استادان این حوزه بودند. این حوزه از سال ۲۶۰ تا ۳۲۷ قمری تحت نظارت نواب اربعه قرار داشت. پس از به آتش کشیدن کتابخانه دارالعلم در سال ۴۵۱ قمری و مهاجرت شیخ طوسی به شهر نجف، این شهر مرکز علمی شیعه شد. در کنار حوزه نجف حوزه دیگری نیز در حله تأسیس شد و برای مدتی مرجعیت علمی حوزهها را در دست گرفت و عالمان بزرگی چون علامه حلی، محقق حلی و ابن فهد حلی را پروراند. در این دوره حوزههای سیاری نیز تحت نظر علامه حلی فعّالیت داشتند.[۳] از حوزه علمیه جبل عامل در لبنان نیز عالمانی چون شهید اول و ثانی برخاستند.[۴]
حوزه علمیه قم در قرن دوم، و به احتمالی در نیمۀ دوم قرن دوم تأسیس شد و تا به حال به موجودیت خود ادامه داده است. با اقامت شیخ عبدالکریم حائری در سال ۱۳۴۰ ق در قم، این شهر مرکز حوزههای ایران شد. و پس از اقامت آقا حسین بروجردی شهرت جهانی یافت. و پس از رحلت ایشان بزرگترین حوزه علمیه شیعی گردید.[۵]
نظام تعلیمی حوزه، همواره متن محور بوده و اولین گام برای طلبه، کسب توانایی فهم درست متن است. با محوریت متون معین طراحی شده و تألیف شروح متعدد بر کتابهای درسی، حاکی از اهتمام حوزهها به متون درسی است. این متون تألیف استادان برجسته حوزهها بوده و غالباً پیچیدگیها و دشواریهایی داشته که مدرّسان در هنگام درس تبیین میکردهاند؛ به گونهای که ورزیدگی استاد را با همین شرح و رفع ابهامات و دشواریها میسنجیدهاند، همچنانکه برای سنجش رتبه علمی طلبه نیز توانایی او را در توضیح این متون ملاک قرار میدادهاند. نظام تعلیمی شیعه که بر محور استاد شاگرد بوده و غالبآ همراه با یک متن تعلیمی و به روشهای زیر گسترش یافته است. این روشها بیش از هر چیز مبتنی بر شیوه تعلیمی امامان شیعه برای اصحاب و شاگردانشان بوده است.
مباحثه یکی از مهمترین روشهای تحصیلی و از ویژگیهای نظام تعلیمی حوزه علمیه است. مباحثه به این شکل است که بعد از هر درس، طلاب در گروههای دو یا چند نفره، درباره آن درس با هم بحث میکنند. معمولاً یک نفر عهدهدار بازگویی درس میشود و طرفهای دیگر درباره مطالب با او بحث میکنند. اساتید توصیه میکنند که مباحثات سه نفره باشد تا نه شلوغ باشد و نه در صورت غیبت یکی تعطیل شود. در هر جلسه یک نفر عهدهدار بازگویی درس پیشین میشود و دیگران به نقد و اشکال و تصحیح میپردازند.
از مهمترین ویژگیهای این نظام تعلیمی پیشگیری از بدفهمی و ایجاد خضوع علمی و خویشتنداری از اظهار نظرهای شتاب زده و نسنجیده است. سنّتِ مباحثه تا مرحله درس خارج ادامه دارد، پس از آن نیز گاهی جلسات مباحثات علمی اجتهادی بین افراد برجسته یک نسل که خود به مرتبه استادی و اجتهاد رسیدهاند، برگزار میشود. در سالهای اخیر، با توجه به تحولات روشی و فراهم شدن تسهیلاتی همچون ضبط صوتی یا تصویری جلسات درس و امکان دستیابی سریع به مطالب درس، این سنّت، کمرنگ شده است.
نظام آموزشی جدید
پس از انقلاب اسلامی در ایران، برنامه و نظام آموزشی جدیدی برای حوزه علمیه طراحی شد. این برنامه در عین حفظ کردن برخی از ویژهای نظام سنتی آموزشی حوزه، آن را با نظامات آموزش عالی هماهنگ ساخته و برخی از ساختارهای دانشگاهی را مورد استفاده قرار داده است. این تجدیدنظرها در پی انتقادهای عالمان دینی همچون امام خمینی، شهید مطهری و سید علی خامنه ای شکل گرفت.
از مهمترین انتقادها میتوان به تحجر و عقبماندگی[۶]، کمتوجهی به مقتضیات و نیازهای عصر حاضر[۷]، کمتوجهی به علوم روز[۸]، منحصر شدن مطالعات به فقهی، طولانی بودن متون درسی[۹] اشاره کرد. البته بسیاری از صاحبنظران نظام سنتی حوزه را دارای محاسن بسیاری دانستهاند که قابیلت الگوبرداری برای دانشگاهای امروزی را نیز دارد.[۱۰]
در برنامه درسی جدید، دروس حوزه در ۱۰ پایه تعریف شده است و هر پایه در یک سال تحصیلی ارائه میگردد. پس از اتمام پایه ۱۰ طلاب در درس خارج شرکت میکنند.
علوم حوزوی
علوم اصلی علوم اصلی علوم مرتبط علوم رایج در تمدن اسلامی دروس جدید
قرآن فقه ادبیات عرب طب نقد و بررسی فلسفهها و مکاتب جدید
تفسیر اصول تاریخ نجوم آشنایی با ادیان و فرقهها
حدیث اخلاق رجال ریاضی تاریخ و شرح کتب حدیثی
کلام فلسفه عرفان
مراحل تحصیل
مقدمات در دوره مقدمات ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول نیمه استدلالی تدریس میشود. در نظام فعلی حوزه علمیه قم، این مرحله شامل پایههای اوّل تا ششم است و هدف اصلی در این دوره، آموزش ادبیات عرب (صرف، نحو، معانی و بیان و…) و آشنایی با دروس پایه مثل منطق و فقه است. در این دوره از کتابهای جامع المقدمات، سیوطی، مغنی، المنطق، شرح لمعه، اصول فقه…استفاده میشود.[۱۱]
سطح در دوره سطح فقه و اصول استدلالی اما به صورت متنمحور ارائه میگردد. در نظام فعلی حوزه، این مرحله شامل پایههای ششم تا دهم است. در این دوره کتابهای رسائل، کفایه و مکاسب تدریس میشود. بالا بردن قدرت فهم متون فقهی و اصولی و آشنایی با روشهای استنباط از آیات و احادیث از مهمترین اهداف این دوره است.[۱۲]
درس خارج عالیترین سطح دروس حوزه است. این دوره به صورت سنتی، پس از طی دوره مقدمات و سطح آغاز میشود. در این درس، استاد بدون تکیه بر متنی خاص، نظرات مختلف درباره موضوعی را مطرح میکند و پس ار نقد نظر دیگران، در پایان نظر خود را ارائه میکند.[۱۳]
در نظام آموزشی حوزه، مدرّسان خود تصمیم به شروع درس معین میگرفته و به حسب تقاضای طلاب، درس و ساعت برگزاری آن را اعلام میکردهاند. شرط اصلی تدریس توانایی و مقبولیت علمی بوده و چون طلاب در انتخاب درس آزاد بودهاند، این شرط به خودی خود تحقق مییافته است.
فضاهای آموزشی
مدارس علمیه مهمترین مکان تعلیم در نظام آموزشی حوزه مدرسه است. در گذشته این اماکن به نام مدرسه خوانده میشد اما در قرن اخیر با ایجاد نظام آموزشی جدید، و معمول شدن واژه مدرسه برای آموزش علوم جدید، برای اشاره به مدارس سنتی دینی از مدرسه علمیه استفاده میشود. در طول قرنهای گذشته شیعیان مدارس پرشماری داشتند که مراکز تعلیمی آنان بوده است. بانیان این مراکز گاه رجال حکومتی[۱۴]، گاه تجار و خوانین[۱۵] و گاه علما و فقها بودهاند[۱۶]، در مواردی دیده میشود کسانی از طبقات دیگر مانند طبیبان و هنروران و… مدارسی ساختهاند. علاوه بر فعالیت آموزشی مدارس، مهمترین امکان علمی آنها کتابخانه بود. پرداخت حق التدریس به استادان و شهریه به طلاب از موقوفات مدرسه و حجرههایی جهت اسکان طلاب از دیگر امتیازات مدارس علمیه بر دیگر فضاهای آموزشی بوده است.[۱۷]
مساجداستفاده از مساجد برای تعلیم علوم مختلف دینی، همواره به عنوان یک گزینه برای عالمان شیعه مطرح بوده است. با وجود امکانات مدارس علمیه، علما و مراجع تقلید تدریس در مساجد را به سبب فضای معنوی ترجیح دادهاند.[۱۸] امرزوه بسیاری از درسهای حوزه در مساجد برگزار میگردد.
مکانهای خصوصی، افزون بر مکانهای عمومی گاهی دورس حوزی در مکانهای خصوصی برگزار میشده است رایجترین نوع برگزاری دروس در اماکن خصوصی، منازل استادان بوده است. استفاده از اماکن خصوصی به جای مدارس، گاه به سبب شأن ویژه مُدرّس بوده و گاه بدان سبب بوده که مقررات مدارس برگزاری چنان درسی را بر نمیتابیده است، برای نمونه برای دورسی چون فلسفه در شهرها و دورههایی که منع از تدریس فلسفه غلبه داشت فضاهای خصوصی بیشتر مناسب بوده است. در قرنهای گذشته که امرار و معاش مُدَّرسان از طریق کسب بوده است. حجرات آنان در بازار نیز محلی برای تعلُّم طلاب بوده است.
سایر مکان ها، برای درس فضاهای عمومی دیگری همچون، رواقهای حرم امامان و امامزادگان و مقابر علما در اختیار بوده است.
درس اخلاق
درس اخلاق از پررونقترین درسهای جنبی حوزهها بوده است. در آغاز هجرت شیخ عبدالکریم حائری، درس رسمی اخلاق در حوزه وجود نداشت ایشان آموزش اخلاق را در برنامههای درسی حوزه گنجاند. برخی استادان سطوح عالی و خارج نیز هر هفته در آخرین روز درس، بخشی از وقت را به توصیه اخلاقی و غالباً در قالب شرح حدیثی اختصاص میدادهاند. غرض از این دروس، توجه دادن طلاب به خصلتهای اخلاقی، آداب و عرفیات مرتبط با اهل علم بوده است که گاه از آن به زی طلبگی تعبیر میشود.
در گذشته افرادی همچون سیدعلی شوشتری، میرزا جواد ملکی تبریزی، امام خمینی و شیخ عباس قمی درس اخلاق میگفتند.[۲۱][۲۲][۲۳]
مهمترین متون اخلاقی حوزه
منیه المرید
جامع السعادات
معراج السعاده
منهج الرشاد
عوامل رونق و رکود حوزه علمیه
وجود عالمان بزرگ و برپایی مجلس درس ، مهمترین عامل در تأسیس و ماندگاری حوزه علمیه بوده است؛ چنانکه حوزه علمیه نجف با خروج شیخ طوسی از بغداد، و پناه جویی وی به مزار امیرمؤمنان(ع) آغاز به کار کرد. در واقع، جاذبه معنوی مزار امیرمؤمنان، موجب آبادانی و استقرار گروههایی از شیعیان شده بود، اما حضور شیخ طوسی، سبب شد تا شیعیان از نقاط مختلف (بغداد، ری، حلب، طرابلس، قم، خراسان و ماوراءالنهر) به نجف روی آورند و دیرپاترین و تأثیرگذارترین حوزه علمی شیعه را تاسیس کنند.
مشاهد امامان شیعه و برخی از امامزادگان، از آنرو که کانون تجمع شیعیان در پیرامون آنها بوده است، غالباً دارای حوزه بودهاند. حوزههای قم، مشهد، کربلا، کاظمین، سامرا از این گروهند.
مرکزیت یافتن سیاسی شهرها در دوره فرمانروایی حاکمان شیعی موجب شکل گیری برخی حوزهها از جمله حوزههای اصفهان، تهران،قزوین و تبریز شده است.
نیازهای آموزشی، حوزههایی بودهاند که صرفاً به سبب نیازهای آموزشی در یک شهر شیعه نشین شکل گرفتهاند که میتوان به حوزه علمیه کاشان، شیراز، سبزوار، شوشتر، جبل عامل و بحرین اشاره کرد.
عوامل رکود حوزه ها
در طول تاریخ حوزههای علمیه، هرگاه به عللی، حضور عالمان طراز اول در یک حوزه کمرنگ یا آن حوزه از دانش پژوهان مشتاق و راغب تهی شده، آن حوزه از رونق افتاده است؛ به ویژه اگر هم زمان، عالمی بزرگ شهر دیگری را مرکز تدریس و تعلیم خود قرار میداده است. با خروج شیخ طوسی از بغداد حوزه بغداد از رونق افتاد.[۲۴]
گاهی رخدادهای طبیعی و بروز تنگناهای سیاسی و فرهنگی سبب تعطیل یا رکود یک حوزه میشد: حمله محمود افغان به اصفهان، برای مدتی حوزه این شهر را متوقف ساخت؛ یا در عصر پهلوی اول، سیاست جدّی حکومت در حذف علما از فعالیت تبلیغی و حتی ممنوعیتِ استفاده از پوشش رایج اهل علم، بیشتر حوزههای شهرهای ایران را به رکود کشاند و به حوزه تهران ضربهای شدید وارد کرد.
هر حوزه، معمولا زیر نظر بالاترین مقامات علمی آن حوزه اداره میشد؛ گاه چند مجتهد یا مرجع تقلید همتراز در این مدیریت مشارکت دارند. مدیریت حوزه ناظر به امور کلی بوده است:
رسیدگی به مسائل طلاب مانند: مسکن، شهریه، تسهیلات و ملزومات تحصیل مانند کتابخانه، مسائل اداری مانند سربازی و…
مراقبت از برگزاری دروس برای سطوح مختلف
رسیدگیهای خاص به مدرّسان
دعوت از استادان شهرهای دیگر برای تقویت حوزه
نظارت بر امور عمومی حوزه و سلوک اجتماعی و اخلاقی طلاب و مناسبات آنان با سایر مردم
تنظیم مناسبات حوزه با مقامات رسمی با توجه به شرایط مختلف
اظهارنظرها و اعلام مواضع و مشارکتهای موردی در امور اجتماعی و سیاسی و امثال آن.
منابع مالی
از زمان شکل گرفتن حوزههای علمیه شیعه، مخارج آنها غالباً با وجوه شرعی که مردم به مراجع تقلید میپرداختهاند، اداره شده است. گاهی نیز وجوه اهدایی برخی اشخاص خیر یا عواید برخی موقوفات در این راه هزینه میشده است. در حال حاضر نیز همین سنّت استمرار دارد و تأمین مالی حوزهها نیز برعهده مراجع تقلید است. در سالهای اخیر، در کشور ایران، ردیف بودجه دولتی مستقل به حوزههای علمیه اختصاص داده شده که بخشی کلان از مخارج حوزه علمیه شیعه در ایران را تامین میکند.[۲۵]
شهریه طلاب
شهریه مبلغی کمک مالی است که به صورت ماهیانه از طرف مراجع تقلید به طلبهها پرداخت میشود. پرداخت شهریه به طلاب علوم دینی از سنتهای قدیمی که دیرباز تا کنون در حوزههای علمیه جاری بوده است.[۲۶]شهریه از محل خمس پرداخت میگردد.[۲۷] در گذشته پرداخت شهریه توسط یک عالم، نشانهای از مرجعیت او بود.[۲۸]
تعطیلات
روزهای پنجشنبه و جمعه
برخی مناسبتها همچون سالروز شهادت امامان شیعه و اعیاد اسلامی
ماه رمضان، دهه نخست محرّم، دهه آخر صفر. طلاب در این ایام برای تبلیغ به مناطق مختلف سفر میکنند، برخی که به تبلیغ نمیرفتهاند، برای ایام تعطیل خود، نوعی اشتغال علمی مانند تدریس یا تألیف ایجاد میکردهاند.[۲۹]
بخشی از فصل تابستان یا تمام آن.
در تعیین روز تعطیل غالباً برنامه درسی استادان اصلی حوزه ملاک بوده است.
برنامه تعطیلات
در برخی حوزهها، در روزهای تعطیل، جلسات هفتگی تعلیم وعظ و خطابه برگزار میشده است. در این جلسات، معمولا چند تن از پیشکسوتان امر تبلیغ حضور مییافتند و طلاب جوان، با ارائه خطابه در جمع، از تجربه این افراد بهره میبردند، و تواناییهای خود را میآزمودند. مدعوین پیشکسوت نیز مبحثی را به روش خطابه مطرح میکردند که هم جنبه محتوایی و هم جنبه مهارتافزایی و تجربهاندوزی داشت. علاوه بر این، تعطیلات رسمی حوزه فرصتی برای آشنایی با علوم غیر رسمی حوزه بود.[۳۰]
ورود به حوزه
تا نیمه دوم قرن چهاردهم هجری دانش آموز وارد مکتب خانه میشد و پس از آشنایی با حروف به فراگرفتن قرآن کریم میپرداخت و پس از آشنایی مختصری با مقدمات صرف و نحو و غیره به حوزه وارد میشد. اما پس از افتتاح مدارس جدید و انقراض مکتبخانهها دانشآموزان پس از تکمیل دوره اول یا دوم متوسطه به حوزه ملحق میگردند. امروزه در ایران داوطلبان پس از طی دوره سیکل، دیپلم و حتی بالاتر وارد حوزه میشوند.[۳۱][۳۲]
القاب حوزوی
لقب توضیحات
ثقه الاسلام ثِقَهُالاسلام، عنوانی عام برای احترام و تعظیم عالمان امامیه، لقب خاص محمد بن یعقوب کلینی و در دهههای اخیر، نشان دهنده سطح معینی از دانشهای حوزوی است.
آخوند واژهای فارسی، به معنی دانشمند، پیشوای دینی و معلم است که نخستین مورد کاربرد این واژه در ایران، به مثابه عنوانی احترامآمیز برای روحانیون دانشمند، به دوره تیموریان مربوط میشود. در عصر قاجار کاربرد این کلمه گسترش بیشتری یافت و شامل مدرسان مکتبخانهها نیز گردید. در میان دانشمندان آن روزگار ملا محمدکاظم خراسانی، آخوند نامیده میشد. اکنون این کلمه به گونه عام برای روحانیون بهکار میرود.
شیخ شیخ در لغت به معنای پیر است، در زمان جاهلیت، به رئیس و ریش سفید قبیله گفته میشد. در ایران قدیم یکی از اصطلاحات صوفیان نیز بوده است. در تمدن اسلامی، شیخ لقبی ویژه برای برخی از عالمان بزرگ مسلمان بوده است. امروزه در ایران شیخ یک عنوان رسمی نیست و به هر کسی که در حوزه علمیه درس خوانده باشد و لباس روحانی بر تن کند و عمامه سفید بر سر بگذارد، شیخ میگویند.
حجت الاسلام حجّت الاسلام، لقب خاص برخی عالمان مسلمان و از القاب عام روحانیان شیعه در دوره اخیر است. رواج کاربرد لقب حجت الاسلام برای علمای شیعه از دوره فتحعلی شاه قاجار آغاز شد وگاه برای تکریم بیشتر، تعبیر حجت الاسلام و المسلمین ذکر میشد. امروزه حجت الاسلام به روحانیانی گفته میشود که بخشی از دروس عالی فقه و اصول را به پایان رساندهاند و برخلاف دوره مشروطه، در مورد روحانیان عالی مقام به کار نمیرود.
مجتهد کسی است که توانایی استنباط احکام شرعی را از منابع (قرآن، سنّت، عقل و اجماع) دارد.
مرجع تقلید به مجتهدین جامع الشرایط گفته میشود که بسیاری در احکام شرعی از او تقلید میکنند. معمولاً مرجع تقلید در رساله توضیح المسائل احکام مبتلا به مقلدین را منتشر میکند.
علامه علامه لقبی برای دانشمندان اسلامی است که در فنون مختلف علمی حوزه مهارت داشته باشد. علامه از القاب خاص دانشمندان مسلمان در کشورهای فارسی، عربی و اردو زبان است و همسانی در زبانهای دیگر (بخصوص انگلیسی) ندارد. البته علامه از القاب رسمی حوزه نیست و بیشتر به شخصی اطلاق میشود که در فلسفه تبحر و مهارت خاصی داشته باشد.[۳۳]
رتبه بندی حوزه ها
در بیشتر شهرهای شیعه نشین، که روحانیون و دانش آموختگان حوزههای بزرگ شیعه برای ارشاد و زعامت دینی حضور مییافتند، باتوجه به جایگاه علمی این اشخاص، موقعیت شهر و علائق مردم، حوزهای شکل میگرفته است. درس آموختگان این حوزه غالباً در پیوند با حوزههای بزرگ بودهاند، در صورت علاقه به ادامه تحصیل، به حوزههای بزرگتر میرفتند. این سفر علمی گاهی در دو سطح روی میداد؛ ابتدا از حوزههای کوچک به حوزههای بزرگتر و از آنجا به حوزههای مرجع سفر میکردند.
در ایران عصر صفوی، اصفهان معتبرترین حوزه بود و طلاب از مناطق مختلف مانند بحرین، شیراز، خوزستان، لاهیجان، قزوین، کاشان و خوانسار راهی این شهر میشدند. در عصر قاجار از شهرهای مازندران برای تحصیل به تهران و سپس از آنجا به اصفهان میرفتند. برخی نیز پس از تحصیل در اصفهان راهی نجف میشدند. طلاب شهرهای منطقه قفقاز ابتدا به تبریز یا زنجان میرفتند و از آنجا به تهران و سپس نجف منتقل میشدند. رفت وآمد بین شهرهای شیعهنشین هند از یکسو و نجف و اصفهان از سوی دیگر نیز از دیرباز وجود داشت.
در دهههای اخیر نیز باتوجه به رشد و ارتقای جایگاه حوزه علمیه قم، علاوه بر درس آموختگان حوزههای شهرهای ایران، طلاب حوزههای هند، پاکستان، لبنان، بحرین و بسیاری از شهرهای دیگر، برای طی مدارج عالی تحصیلی به این شهر میروند. در واقع، نوعی رتبه بندی حوزها، همراه با پیوند دوسویه بین حوزههای اصلی و حوزههای فرعی، از آغاز تاکنون وجود داشته است.
مدارک تحصیلی حوزوی
پس از انقلاب اسلامی و به خصوص در سالهای اخیر، حوزه علمیه قم با هماهنگی وزارت علوم دولت جمهوری اسلامی، تصمیم گرفت به فارغ التحصیلان حوزوی مدارک و گواهینامه تحصیلی مورد قبول آموزش عالی اعطا کند.
مهمترین حوزههای علمیه شیعه
حوزه علمیه قم حوزه علمیه قم از مهمترین حوزههای علمیه شیعیان است که در نیمه نخست قرن دوم قمری تأسیس شد مهاجرت اشعریان در تأسیس آن تأثیرگذار بود. حوزه علمیه قم در قرن سوم و چهارم رونق فراوان یافت، اما با رونق حوزههای ری و بغداد در قرن پنجم، از شکوه آن کاسته شد. با حمله مغولان در سال ۶۲۱ حوزه قم روی به زوال نهاد. با ورود شیخ عبدالکریم حائری در سال ۱۳۰۰ش به قم حوزه علمیه جدیدی در قم تأسیس شد، با مهاجرت بروجردی، حوزه قم هم طراز معتبرترین حوزه آن عصر، یعنی حوزه نجف شد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران حوزه علمیه قم سامان بیشتری یافت. امروزه طلاب بسیاری از سراسر جهان در حوزه علمیه قم اشتغال به تحصیل دارند.
حوزه علمیه بغداد تأسیس حوزه علمیه بغداد به زمان امام کاظم(ع) برمیگردد. حوزه علمیه بغداد با ظهور عالمانی چون ابن جنید، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی در عصر آل بویه مرجعیت علمی شیعه را عهدهدار شد. اما با ورود طغرل سلجوقی به بغداد در ۴۴۷ق، حوزه بغداد از رونق افتاد. و مرجعیت علمی شیعه به نجف منتقل شد.
حوزه علمیه نجف با حضور شیخ طوسی در حوزه علمیه نجف، نجف مرکزیت علمی و فکری جهان تشیع شد. اما در قرن ششم با ظهور محمدبن ادریس حلّی در حله حوزه علمیه نجف از رونق افتاد و مرکزیت علمی شیعه به حله انتقال یافت. حضور محقق اردبیلی در حوزه نجف بار دیگر به حوزه نجف رونق بخشید. از دهه چهارم قرن یازدهم حوزه علمیه نجف همانند دیگر حوزههای شیعه درگیر موضوع اخباری گری شد. از قرن سیزدهم با آغاز فعالیت علامه بحرالعلوم در نجف و شاگردان وحید بهبهانی، حوزه نجف عظمت و شکوه خود را بازیافت و از نو به مرکز علمی جهان تشیع تبدیل شد.
حوزه علمیه حله حوزه علمیه حله در قرن پنجم قمری توسط دولت شیعی بنی مزید در حله تأسیس شد. از اواسط قرن ششم و سرتاسر قرن هفتم و هشتم معتبرترین حوزه شیعی بود، عمدتاً به علت درگیریهای مکرری که در دوره ملوک الطوایفی پس از سقوط ایلخانان بر سر تصرف حله روی داد، رفته رفته رونق خود را از دست داد و حوزه علمیه نجف جانشین آن شد. ابن ادریس حلی، محقق حلی، علامه حلی و ابن طاووس از بزرگان حوزه علمیه حله به شمار میآیند.
حوزه علمیه جبل عامل حوزه علمیه جبل عامل به مجموعهای از مراکز علمی آموزشی شیعی در برخی شهرها و روستاهای جبل عامل در کشور لبنان از میانه قرن هشتم تا میانه قرن دهم اطلاق میشود. شهید اول، شهید ثانی، شیخ حر عاملی و محقق کرکی از علمای مشهور حوزه علمیه جبل عامل هستند. دانشآموختگان حوزه جبل عامل و آثار تألیف شده این حوزه بیشترین تأثیر را در شکل گیری حوزه علمیه اصفهان، حوزههای شیعه و حتی حوزه نجفِ متأخر داشتهاند.
حوزه علمیه اصفهان حوزه علمیه اصفهان پس از رسمی شدن مذهب تشیع در دوره صفویه در ایران و انتقال پایتخت به اصفهان شکل گرفت. عالمانی چون میرزاعبداللّه افندی، شیخ بهائی، محمد باقر سبزواری، محمد تقی مجلسی، محمدباقر مجلسی، آقاجمال خوانساری، آقاحسین خوانساری، سید ابوالحسن اصفهانی در این حوزه رشد و پرورش یافتهاند.
حوزه علمیه ری حوزه علمیه ری در نیمه دوم قرن سوم هجری در زمان مهاجرت علویان شکل گرفت. محمد بن یعقوب کلینی، شیخ صدوق، ابن قبه رازی، و ابوالفتوح رازی از علمای به نام حوزه علمیه ری بودند.
حوزه علمیه مشهد پس از حوزه علمیه قم، دومین مرکز حوزوی ایران است و هم اکنون بیش از چهل درس خارج و چهارصد درس سطوح عالی در آن برقرار است. مدیریت تمامی مدارس علمیۀ استانهای خراسان رضوی، خراسان جنوبی و خراسان شمالی با این حوزه است.
حوزه علمیه تهران در زمان آقامحمد خان قاجار تأسیس شد. حوزه تهران حلقه واسط میان حوزههای اصلی آن عصر مانند نجف، کربلا، اصفهان و حوزههای فرعی شهرستانهای ایران بود. محمد حسن آشتیانی، حاج ملا علی کنی، شیخ فضل الله نوری، محمد تقی آملی، سید احمد خوانساری، محمد مهدی الهی قمشه ای و ابوالحسن شعرانی از علمای مشهور حوزه علمیه تهران بودند. حوزه علمیه تهران در مسائل سیاسی مثل نهضت تنباکو، جنبش مشروطه خواهی، مبارزه با اقدامات دین ستیزانه رضاشاه، نهضت ملی شدن نفت، قیام پانزده خرداد و انقلاب اسلامی ایران نیز فعال بود. متاخرترین مرجع تقلید ساکن تهران آقا مجتبی تهرانی بود.
پی نوشت ها:
- حکمی زاده، ۱-۴؛ دایره المعارف بزرگ اسلامی. ج ۲۱، ص ۴۶۲
- صافی، ص۲۹-۳۳
- تاریخ الجایتو، ص۱۰۸
- صافی، ص۳۳-۳۷
- صافی، ص۳۷-۳۹
- امام خمینی، ج۲۰، ص۲۳۱
- امام خمینی، ج۲۱، ص۴۷؛ مطهری، اسلام، سراسر اثر
- امام خمینی، ج۱۶، ص۱۴
- مصطفوی، ص۳-۴
- کورانی، ص ۸۴
- مراحل تحصیل در حوزه
- مراحل تحصیل در حوزه
- درس خارج، پایگاه تقریر
- مینورسکی، ص۳۸
- سلطان القرائی، ص۱۰۴
- بلاغی، ج۱، ص۲۷۰
- بلاغی، ج۱، ص۱۹۸
- معتمدی، ص۴۵۵
- تبلیغ مهمترین هدف حوزه است
- تبیان
- مجله حوزه، شماره۶۲/۴۴
- تبیان
- مختاری،ص۱۱۹
- آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، صص۱۶۲- ۱۶۱.
- برای تفصیل ردیف بودجه حوزه نک: http://www.rajanews.com/news/196044.
- شهریه طلاب
- آیت الله گلپایگانی و شهریه طلاب
- شهریه طلاب
- گیلانی، ص۵۳۰
- مطهری، ص۱۰؛ ریحان، ص۶۷
فهرست منابع
- الطهرانی، آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ج۲، قم، اسماعیلیان، بیتا.
- بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قم، ۱۳۵۰ق.
- سید کباری، سید علیرضا، حوزههای علمیه شیعه در گستره جهان، تهیه: پژوهشکده باقرالعلوم، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۸ش.
- صافی گلپایگانی، لطف الله، سیر حوزههای علمی شیعه، مرکز نشر آثار حضرت آیت الله العظمی صافی، قم، ۱۴۳۰ق.
- اباذری، عبدالرحیم، تبارنامه حوزه و روحانیت از صدر اسلام تا پهلوی، انتشارات سلمان فارسی، قم، ۱۳۸۹ش.
- کورانی، علی، الی طالب العلم، قم، ۱۴۳۱ق.
- گیلانی مرتضی، مدارس نجف و زی طلبگی، پیام بهارستان، پاییز، ۱۳۸۹ش، دوره ۲، س ۳، شماره ۹.
- سلطانزاده، حسین، تاریخ مدارس ایران از عهد باستان تا تأسیس دارالفنون، تهران، ۱۳۶۴ش.
- سلطان القرائی، جعفر، ملحقات باب تبریز، همراه تاریخ تبریز، مینورسکی.
- امام خمینی، صحیفه نور، تهران، ۱۳۷۶ش.
- مصطفوی، محمدکاظم، فقه المعاملات، قم، ۱۴۲۳ق.
- معتمدی، محسن، جغرافیای تاریخی تهران، تهران، ۱۳۸۱ش.
- ریحان یزدی، علیرضا، تأسیس و تکوین حوزه علمیه قم، شناخت نامۀ قم، قم، ۱۳۹۰ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، ۱۳۵۸ش.
- مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۷ش.
- مجله حوزه، آذر و دی ۱۳۸۳، شماره ۱۲۵، ص۱۹۵.
منبع: سایت ویکی فقه